سلام بر ابراهیم
🌷شهید محمد رضا تورجی زاده تولد: ۲۳تیر ماه ۱۳۴۳ شهادت: ۵اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه_منطقه عملیاتی
┄═❁๑🍃๑🌸🌸๑🍃๑❁═┄
بعد از شهادت محمد تا چندروز در اردوگاه فقط نوارهاے مداحےو مناجاتهاے محمد را پخش مےکردند.
بیشترمناجاتها و مداحےهاےمحمد درمورد #امـام_زمـان بود؛خیلے ناراحت بودم تااینکه
یک شب محمد رادر خواب دیدم،خوشحال بود و بانشاط...
لباس فرم سپاه بر تنش بود.
چهرهاش خیلے نورانےتر شده بود؛یادمداحےهای او افتادم.
پرسیدم:محمد، این همه در دنیا از آقا خواندے، توانستے او راببینے؟محمد در حالے که مےخندیدگفت: من حتے آقـا امـام زمـان(عج) را در #آغـوش گرفتم.
#شهید_محمدرضا_تورجے_زاده🌷
🌷سلام بر شهدا،سلام بر ابراهیم
https://eitaa.com/salambarebraHem
#خاطرات_شهید
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و...
با هم عقد اخوت خونده بودند...
محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش....
اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت...
محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد...
یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و...
بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از #شهادت دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست...
الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...جانم به این #رفاقت...
سمت راست:
#شهید_سیدرحمان_هاشمی🌷
سمت چپ:
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
🌷 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
#سیره_شهدایی
محمد رضا که از جبهه که می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم .
می دیدم نماز شب می خونه و حال عجیبی داره !
یه جوری شرمنده خداست و زاری میکنه که انگار بزرگ ترین گناه رو در طول روز انجام داده . یه روز صبح ازش پرسیدم :
چرا انقدر استغفار میکنی؟ از کدام گناه می نالی؟
جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده و ما نمی تونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🌷 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
شهدا نجواهای ما را ميشنوند
اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند
چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی
اگرواقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🕊🌹
🌷کانال_سلام_بر_ابراهیم
https://eitaa.com/salambarebraHem
درلحظهیشهادت
لبخندزیباییبرلبانشبود
بعدهاپیغامدادوگفت:
اینبالاترینافتخاربودڪہمن
درآغوش #امامزمان (عج)جاندادم
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده❤️
🆔 @salambarebraHem
تند تر از امام و ولایت فقیه نروید!
که پایتان خرد میشود..
از امام هم عقب نمانید،
که منحرف میشوید!
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🆔 @salambarebraHem
#خاطرات_شهید
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و...
با هم عقد اخوت خونده بودند...
محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش....
اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت...
محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد...
یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و...
بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از #شهادت دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست...
الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...جانم به این #رفاقت...
سمت راست:
#شهید_سیدرحمان_هاشمی🌷
سمت چپ:
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
🆔 @salambarebraHem