خاطره ای با سردار شهید سید شفیع درحماسه خان طومان ۹۵
#درتاریخ ۳۱ فروردین بود که قرارگاه مقدم درشهرک خلصه فعال و دایر شده بود.
حاج حمید ("ابورضا)، دراین موقعیت با تمامی فرماندهان یگانهاوقرارگاه و.... حضورداشته وامورات عملیاتی وآتش هاو...... راپیگیری ودستورات فرماندهی قرارگاه..... را هماهنگ وبرنامه ریزی واجرا میکردند.
برادر سید شفیع، ازطرف فرمانده قرارگاه اصلی...... حضور داشته وامورات راهماهنگ میکردند.
برادر عبدالله ازقرارگاه تاکتیکی درخان طومان وحاج حمید (ابورضا) ازقرارگاه اصلی، هدایت نیروها رو به عهده داشتند.
برابرنیاز، به اجرای آتش بالگردی، دو نقطه توسط برادر علی... در خواست آتش برمیل (بشکه های انفجاری) شد.
#با هماهنگی برادر سید شفیع برمیلهاتوسط بالگرد ها بر روی مواضع ونیروهای دشمن رها شد .
همزمان که ازدور در حال تما شای فرار دشمن از جبهه ها بودیم.
# از مانیتور، اتاق هدایت عملیات ، یک
تانک دشمن بطور وحشتناکی منفجر شد که تصاویرش منفجر شدن تانگ دشمن رامیدیدیم.
#سیدشفیع از دیده بان توپخانه که از طریق مانیتور به وظیفه اش عمل میکرد پرسید.
شما موشک شلیک کردید؟کی این را زده است؟
# دیده بان که نامش عمار بود جواب داد گلوله توپ خودی مستقیم وارد دهلیز تانک دشمن که باز بود شد و تانک ترکید. #سید شفیع که روزه هم داشت، خدا رو شکر کرد و گفت،انهدام اینطوری تانگ دشمن، از عنایت های خانم زینب (س) هست.
#انروز حاج حمید ازبنده درخواست یک لیوان اب کردند رفتم ویک لیوان اب اوردم وحاج حمید میل کردند.
بعد ا
یک لیوان دیگر آب برای سید شفیع اوردم وبهشون تعارف کردم که میل کنند.
گفت، بنده نمی خورم وروزه هستم،
#سید شفیع، انسان وارسته وبا فضیلتی بود که اکثر روزهای حضورش رادرسوربه روزه میگرفت.
#او به خاطر برادر شهیدش، سيدصادق شفيعي،که دردوران دفاع مقدس درلشکر ویژه٢۵ کربلا بشهادت رسیده بود، به یگان ویژه ٢۵کربلا علاقه زیادی داشت. ودرسخت ترین وضعیت ها کمک ویاری میکرد.
#سید شفیع در روز ١٧ اردیبهشت درحوالی تل (تپه) نصر بشهادت رسید.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(راوی برادر حسین رضایی)
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان ازفرماندهان جبهه مقاومت
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#ازطریق ایثارگران کل سپاه خبری بر مشخص شدن پیکر شهید علی جمشیدی رسیده بود.
هماهنگ شد که به خانواده اش اطلاع رسانی شود.
بهمراه فرماندهان محترم سپاه کربلا، سپاه شهرستان نور، مدیر گروه تفحص ستادکل سپاه ( با لباس شهید وتعدادی از وسایل خاص شهید) گروه دیداربودیم. .
#ازطریق سپاه شهرستان نور به خانواده معظم شهید برای دیدار اطلاع رسانی شده بود.
#اکثر نفرات خانواده معظم شهید علی جمشیدی تشریف داشتند.
#مادر وپدر شهید اصلی ترین نفرات بوده که پاره تنشان برگشته بود.
#همه نشستیم وبدستور فرمانده محترم سپاه کربلا، بنده شروع به صحبت کردم وماجرا ی حماسه شهید علی اقاوچگونگی شهادت راگفتم وسپس بامقدمه چینی خبر بازگشت فرزندشهیدشان را اعلام کردم.
#همه منتظر این لحظه بودن که واکنش خانواده شهید چیست؟
چه خواهد شد؟
# اطرافیان اشک میریختن واه وناله ای داشتن ولی اصل ماجرا، رابه حال واحوال مادرعزیزشهید گره زده بودیم.
#ازطرف نماینده ایثارگران کل سپاه، لباس رزم به هنگام شهادت قاب گرفته شهید علی آقا به مادرشهید تقدیم شد.
#مادر عزیزسخن رااز دل به زبان کشاند و گفت وگفت وگفت.
الله اکبر ازاین ارامش
الله اکبر از این همه صبر
الله اکبر از کلامهای عمیق ولطیفش
و.........
بازبانی ساده ودلنشین صحبت کرد واز فرزندش که تعدادی استخوان باقی نمانده بودپذیرایی قلبی وعقلی کرد.
درپایان فرمود :
فدای سرزینب(س)
خداان شا الله این هدیه راازماقبول کنه
امانتی بود که درراه خدای متعال فداشد.
#انروز سخت، برایمان که همرزم شهید بودیم خیلی درس آموز شده بود.
وباردیگر یکی دیگر از زینبی های دوران راباچشمان گناهکار خود مشاهده کردیم
#جمله زیبای حضرت زینب کبری س)که فرموده بود
(مارایت الا جمیلا) برایمان باردیگر تعبییر وتفسیرگشت.
واین مادرعزیزشهید را جبل الصبر دیگر دیدیم.
یاد وخاطره بسیجی شهید کربلای خان طومان ٩۵ه ش علی جمشیدی یاد وجاویدباد.
سرتیپ۲پاسدار حمیدرضا رستمیان یکی از فرماندهان جبهه مقاومت(انصار الولایه)
«سلام ایرانی»
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈