eitaa logo
🌻سلامت خانه طلائیه🌻
500 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
124 ویدیو
11 فایل
صادقی هستم فروشنده و مشاور محصولات سالم در این کانال میخوانید: طرز تهیه دمنوش ها ، موارد استفاده از داروهای گیاهی ، محصولات سالم ، ارگانیک و طبیعی » عرضه و فروش تلفن من : 09351456909 @Talaiye
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ 🍎 یلدانوشت یادش بخیر؛ یلدای سال پیش، خانه‌ی بی‌بی، همه دورهم جمع بودیم. از تلویزیون آهنگ‌های سنتی شب یلدا پخش می‌شد. می‌گفتیم و می‌خندیدیم و سوژه‌ی خنده‌هایمان هم هندوانه صورتی‌ِ روی میز بود که رنگش به سفیدی می‌زد. بی‌بی با یک سینی انار قاچ شده از آشپزخانه بیرون آمد و گفت: «مادر؛ دستم درد می‌کنه وگرنه دوست داشتم براتون دونشون کنم.» سینی را وسط گذاشت و هرکس برای خودش اناری برداشت و البته همه با هم رقابت می‌کردند تا خودشان زودتر برای بی‌بی انار دان کنند. بی‌بی گفت: «پوست انارها رو بریزید تو همین سینی بذارم خشک بشه. هروقت به روستا سر زدم اینارو هم می‌برم برای دام‌ها. ثوابش باشه هدیه به روح آقا بزرگتون. ما از بچگی همیشه این تفاله‌ها رو می‌دادیم به گاو و گوسفندامون، چقدرم شیرشون خوب بود. الان که غذای دام گرون شده بعضیا کاغذ می‌دن به خورد این زبون‌بسته‌ها، شیرشونم انگار مثل اون قدیما نیست.» سینی کم‌کم پر از پوست انار شد و روی بخاری گذاشته شد تا خشک شود. حالا یکسال از آن شب می‌گذرد و همه فامیل "خشکاله"هایشان را جدا می‌کنند، ثوابش هم هدیه می‌شود به آقابزرگ عزیزمان.🌺 🌍 eitaa.com/khoshkalee
۴ 🍎 یلدانوشت یادش بخیر؛ یلدای سال پیش، خانه‌ی بی‌بی، همه دورهم جمع بودیم. از تلویزیون آهنگ‌های سنتی شب یلدا پخش می‌شد. می‌گفتیم و می‌خندیدیم و سوژه‌ی خنده‌هایمان هم هندوانه صورتی‌ِ روی میز بود که رنگش به سفیدی می‌زد. بی‌بی با یک سینی انار قاچ شده از آشپزخانه بیرون آمد و گفت: «مادر؛ دستم درد می‌کنه وگرنه دوست داشتم براتون دونشون کنم.» سینی را وسط گذاشت و هرکس برای خودش اناری برداشت و البته همه با هم رقابت می‌کردند تا خودشان زودتر برای بی‌بی انار دان کنند. بی‌بی گفت: «پوست انارها رو بریزید تو همین سینی بذارم خشک بشه. هروقت به روستا سر زدم اینارو هم می‌برم برای دام‌ها. ثوابش باشه هدیه به روح آقا بزرگتون. ما از بچگی همیشه این تفاله‌ها رو می‌دادیم به گاو و گوسفندامون، چقدرم شیرشون خوب بود. الان که غذای دام گرون شده بعضیا کاغذ می‌دن به خورد این زبون‌بسته‌ها، شیرشونم انگار مثل اون قدیما نیست.» سینی کم‌کم پر از پوست انار شد و روی بخاری گذاشته شد تا خشک شود. حالا یکسال از آن شب می‌گذرد و همه فامیل "خشکاله"هایشان را جدا می‌کنند، ثوابش هم هدیه می‌شود به آقابزرگ عزیزمان.🌺 🌍 eitaa.com/khoshkalee
۴ 🍎 یلدانوشت یادش بخیر؛ یلدای سال پیش، خانه‌ی بی‌بی، همه دورهم جمع بودیم. از تلویزیون آهنگ‌های سنتی شب یلدا پخش می‌شد. می‌گفتیم و می‌خندیدیم و سوژه‌ی خنده‌هایمان هم هندوانه صورتی‌ِ روی میز بود که رنگش به سفیدی می‌زد. بی‌بی با یک سینی انار قاچ شده از آشپزخانه بیرون آمد و گفت: «مادر؛ دستم درد می‌کنه وگرنه دوست داشتم براتون دونشون کنم.» سینی را وسط گذاشت و هرکس برای خودش اناری برداشت و البته همه با هم رقابت می‌کردند تا خودشان زودتر برای بی‌بی انار دان کنند. بی‌بی گفت: «پوست انارها رو بریزید تو همین سینی بذارم خشک بشه. هروقت به روستا سر زدم اینارو هم می‌برم برای دام‌ها. ثوابش باشه هدیه به روح آقا بزرگتون. ما از بچگی همیشه این تفاله‌ها رو می‌دادیم به گاو و گوسفندامون، چقدرم شیرشون خوب بود. الان که غذای دام گرون شده بعضیا کاغذ می‌دن به خورد این زبون‌بسته‌ها، شیرشونم انگار مثل اون قدیما نیست.» سینی کم‌کم پر از پوست انار شد و روی بخاری گذاشته شد تا خشک شود. حالا یکسال از آن شب می‌گذرد و همه فامیل "خشکاله"هایشان را جدا می‌کنند، ثوابش هم هدیه می‌شود به آقابزرگ عزیزمان.🌺 🌍 eitaa.com/khoshkalee