eitaa logo
صلوات نامه
4.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
296 ویدیو
405 فایل
کانال تخصصی ذکر صلوات، توسل، سیره بزرگان و علما ©️کلیّه حقوق محفوظ؛ از انتشار مطالب کانال، بدون لینک و بدون ذکر منبع، راضی نيستيم. ✍🏻 ارتباط با مدیر کانال: @Fatemy_202 سفارش نسخه کاغذی و فایل pdf کتاب نسیم های گره‌گُشا آی‌دی 👇👇 @sefareshketab1401
مشاهده در ایتا
دانلود
از در خانه تو، کسی نااُمید برنگشت! به ایشان (آیت الله مجتبی تهرانی) گفتم یکی از دوستان بچه دار نمی شود، فرمود: بگو برود پیش امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناء در قسمت پایین پا، هزار و یک صلوات به امام هدیه کند، بعد یکبار بگوید: «یا ابالحسن الرضا» چیزی نگذشت که بچه اش بدنیا آمد. 📚نسیم های گره‌گشا. در سالروز وفات ایشان، روح پر فتوح شان با صلواتی میهمان نماییم. @bazmeghodsian @salavatnameh
در حرمِ پسر، متوسل به پدر! حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسوی مطلق: از بزرگان نقل شده است: برای حاجات مهم نیت کند 14 هزار صلوات از طرف امام رضا سلام الله علیه به پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه و 1400 مرتبه ی آن را در حرم ایستاده در همان حوالی قبر مرحوم شهید هاشمی نژاد که سمت پائین پا است بخواند و بقیه را بعدا هر طور خواست بفرستد و می فرمودند: حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را دیده اند که در آن مکان ایستاده و جد بزرگوارش را زیارت نموده است. به پیشگاه گره گُشا و دلگُشای موسی بن جعفر صلوات الله علیه، صلواتی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
به برکتِ تو، گمشده پیدا شود! عالم ربانی محمدباقر نخعی مازندرانی رضوان الله تعالی علیه: برای پیدا شدن گمشده، سه صلوات و یک حمد و قُل هُو الله (سوره توحید) به نیّت مادر حضرت رضا سلام الله علیهما (نجمه خاتون) بخواند، (شیء) گمشده پیدا می شود! 📚نسیم های گره‌گُشا. به روح عالم ربانی محمدباقر نخعی مازندرانی رضوان الله تعالی علیه، صلواتی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
برای سرانجام رسیدن ختومات، بزرگان سفارش فرموده اند: قبل از شروع ختم، ابتدا 56 بار «الْمُبْدِئ‏»: (ای آغازگر) سپس یک صلوات فرستاده و بعد ذکر مورد نظر را گفته و بعدا یکبار صلوات بفرستد؛ ضمنا این عمل را فقط اولّین روز انجام دهد. امام رضا صلوات الله علیه این شعر را زیاد میخواند: إِذَا كُنْتَ فِی خَیرٍ فَلَا تَغْتَرِرْ بِه/ ‏ وَ لَكِنْ قُلِ اللَّهُمَ‏ سَلِّمْ‏ وَ تَمِّم‏»: اگر شرایط انجام کار خیری برای تو فراهم شد پس مغرور نشو و لکن بگو: اللَّهُمَ‏ سَلِّمْ‏ وَ تَمِّم: خدایا این کار را تو، به درستی به پایان برسان. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ابن بابويه، محمد بن على، 2 جلد، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، 1378 ق. ج‏2؛ ص 178. از یکی از شاگردان آیت الله بهجت رضوان الله علیه نقل شده است: شبی در محضر ایشان (آیت الله بهجت ره) بودم، (خدمتشان) عرض کردم: گاهی انسان حال معنوی خوشی دارد و عبادت باحالی انجام داده است و دلش میخواهد این حال خوش برایش بماند، چه باید کرد؟ فرمودند: «بعد از عمل عبادی، این جمله را (زیاد) تکرار کند: اللَّهُمَ‏ سَلِّمْ‏ وَ تَمِّم: یعنی خدایا این عمل یا حال معنوی ام را سالم و با دوام بدار.» غزل های بی انتها، سید مهدی شمس الدین، تهران، موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، چاپ اول، 1397، ص 288. @salavatnameh
آب حیات، نامِ تو! یک نفر از علماء نقل فرمودند که خلد آشیان فخر الفقهاء مرحوم حاجی آقا منیر الدین اصفهانی طاب ثراه نقل فرمودند: که هر که بعد از غذا خوردن دست خود را بشوید و کفی آب گرفته و بگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِی بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى‏ » و آب را در دهن نموده، فرو دهد خدا دفع می کند از او هفتاد بلیّه و مرض را از باطن به قلب او. فوائدالصلوات و عوائدالتحیات، عباس‌‌بن‌علی گورکانی‌اصفهانی، قم: رواق دانش‏، ۱۳۹۱، ص 26. @salavatnameh
من امتحان کرده ام، شمای شیعه چطور...؟! میشل کعدی (نویسنده مسیحی-لبنانی): من امتحان کرده ام، هر چه از امام رضا بخواهید "می دهد"! به پیشگاه رئوف ترین امام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. 🆔️ @fotrosmediatv @salavatnameh
صلواتِ خاصّه ام آرزوست! علامه محمد رضا حکیمی صاحب کتاب گرانقدر «الحیات» رضوان الله علیه روزی به بنده (مرتضی نجفی قدسی)فرمودند: من از زمانی که امام راحل حرکت خود را از آغاز کردند، روزانه دعایی را برای سلامتی ایشان می خواندم و خودشان هم از این قضیه مطلع نبودند. بنده هم در چند دیداری که با ایشان داشتم به این مطلب اشاره‌ای نکردم، اما زمانی که ایشان از دنیا رفتند دیگر دعا را ادامه ندادم تا این‌که چند روز بعد، امام به خواب من آمدند و فرمودند: آقای حکیمی! شما دیگر برای ما دعا نمی‌خوانی! گفتم: این دعا برای سلامتی شما بود و چون شما از دنیا رفتید، دیگر نیازی به خواندن آن نبود، من هم دیگر نخواندم! در این جا امام فرمودند: «حالا از این پس شما صلوات خاصه حضرت رضا(ع) را هر روز برای ما بخوانید!» این موضوع نشان می‌دهد که روح امام بیدار است و خود را نیازمند صلوات امام هشتم(ع) می‌داند! 📚نشریه بشارت، شماره 74. نکته: برای موفقیت در آزمون‌ ها و امتحانات درسی و غیره، پنج مرتبه قرائت سوره مبارکه حمد و پنج صلوات(بخصوص صلوات فاطمی یا صلوات فاطمی منقول از امام حسن عسکری صلوات الله علیه یا صلوات خاصه امام رضا صلوات الله علیه ) قبل از شروع امتحان و آزمون و هدیه این دو (سوره حمد و صلوات) به روح پُر فتوح امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه بسیار بسیار مجرب است! مطمئنا این هدیه، جای تلاش و درس خواندن را نخواهد گرفت بلکه این دستور، کمکی برای نتیجه گرفتن از تلاش و کوشش انجام شده است که زحمات به نتیجه برسد. 💐به روح با کرامت امام خمینی ره و علامه حکیمی ره، صلوات رضوی هدیه بفرمائید. @salavatnameh @sireyefarzanegan
جان به فدای آقایی که هوای هوسِ زائرش را دارد! آیت الله علی احمدی میانجی رضوان الله علیه: حالا قصه ‏اى براى‏تان مى‏گويم. يكى از دوستان ما از يكى از تجار تهران نقل مى‏كرد كه يك تاجر مشهدى با من هم اتاق بود و قصه را او براى من نقل كرد. گفت: خدا به من زنى داده، از آن روزى كه به خانه من آمده تا به حال حتى يك بار هم چيزى‏ از من نخواسته است. لباس ندارد، كفش ندارد، اگر چيزى هم در خانه نداشته باشد نمى‏گويد. چرا؟ در روايت داريم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «فاطمه جان!» از «على عليه السلام» چيزى نخواه. ممكن است نداشته باشد خجالت بكشد. اين خانم هم همين طور. مى‏گفت: يك روز من خودم گفتم خانم برويم مشهد. رفتيم مشهد، چند روز مانديم. روز آخر كه بليط گرفتيم بياييم، از منزل مى‏رفتيم سمت حرم، از جلو سبزى فروشى رد مى‏شديم كه اين خانم يك دفعه برگشت و گفت: چه سبزى خورشتى خوبى دارد. اگر مى‏خريدى يك قورمه سبزى درست مى‏كردم. گفتم خدايا شكرت اين خانمم يك دفعه از من چيزى خواست. گفتم چَشم. رفتيم حرم، موقع برگشت ديديم مغازه بسته است. گفتم خانم مى‏رويم شهر خودمان درست مى‏كنيم، راه افتاديم به سمت شهرمان. آمديم وسط راه ماشين‏مان مشكل پيدا كرد. راننده نگاهى كرد و گفت: آقايان بايد بروم از شهر براى ماشين لوازم بخرم و بياورم. هر كس زن همراهش است برود شب در آن دِه بماند. آنهايى كه مجرد هستند، كسى همراه‏شان نيست، در ماشين باشند و از ماشين نگه‏دارى كنند تا من برگردم. مى‏گفت: من با خانمم رفتيم در آن دِهى كه نزديك بود. در راه گفتم خانم، ما كه چيزى نمى‏خواهيم بخوريم. خسته هم هستيم. يك‏جا پيدا كنيد بخوابيم. گفت: اختيار با شماست. مى‏گفت: تا وارد دِه شديم ديديم درِ خانه‏اى را آب و جارو كرده‏اند، مردِ خانه هم وسطِ درگاه منتظر نشسته. سلام كرده گفتيم آقا، ما مسافريم، از مشهد مى‏آييم در بين راه ماشين‏مان خراب شد، يك جايى مى‏خواهيم بخوابيم. گفت: بفرماييد آقا. خيلى با آغوش باز و با محبت ما را پذيرفت. زنش هم آمد و به ما خوش آمد گفت. بعد كه رفتند، ديدم آشپزخانه آن طرف خانه است و اين‏ها مثل اين‏كه آن‏جا مشغول پخت و پز هستند. گفتم خانم، اين‏ها مثل اين‏كه مهمان‏ داشتند. از آب و جارو كردنشان معلوم است كه منتظر كسى هستند. ما مى‏خواهيم بخوابيم، مزاحم اين‏ها نشويم. اجازه بده اين مرد را خواسته و از او اجازه بگيرم برويم جاى ديگرى استراحت كنيم. گفت: اختيار با خودت است. من‏ صاحبخانه را صدا زدم و جريان را گفتم. گفت: نه آقا، من مهمانى غير از شما ندارم. ديشب من «امام رضا عليه السلام» را خواب ديدم. آقا به من فرمود: «من مهمان داشتم، در مشهد مى‏خواستند قورمه سبزى بخورند ولى، نتوانستند درست كنند. امشب مهمانِ شما هستند. بايد براى آنها قورمه سبزى درست كنى.» ما هم داريم براى شما غذا مى‏پزيم! منبع: به سوى نور(مجموعه سخنرانى‏هاى فقيه اخلاقى آيت الله على احمدى ميانجى)، 3جلد، دار الحديث - قم، چاپ: دوم، 1390 ه.ش. جلد 1، ص 273-275. 💐به نیابت از آیت الله علی احمدی میانجی رضوان الله علیه، صلواتی به پیشگاه امام رئوف علیه السلام هدیه بفرمائید. @salavatnameh
بگو: درود خداوند بر او! أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الْبَصْرِيُّ الْمُعَدِّلُ قَالَ: رَأَى رَجُلٌ مِنَ الصَّالِحِينَ فِيمَا يَرَى النَّائِمُ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَزُورُ مِنْ أَوْلَادِكَ فَقَالَ ص إِنَّ مِنْ أَوْلَادِي مَنْ أَتَانِي مَسْمُوماً وَ إِنَّ مِنْ أَوْلَادِي مَنْ أَتَانِي مَقْتُولًا قَالَ فَقُلْتُ لَهُ فَمَنْ أَزُورُ مِنْهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَعَ تَشَتُّتِ مَشَاهِدِهِمْ أَوْ قَالَ أَمَاكِنِهِمْ قَالَ مَنْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْكَ يَعْنِي بِالْمُجَاوَرَةِ وَ هُوَ مَدْفُونٌ بِأَرْضِ الْغُرْبَةِ قَالَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ تَعْنِي الرِّضَا ع فَقَالَ ص: «قُلْ‏ صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ ثَلَاثاً»: ابو الحسن على بن احمد بن على بصرى معدل و گفت مردى از صالحان رسول خدا (ص) را در خواب ديد و بآن جناب عرض كرد يا رسول اللَّه كداميك از اولاد ترا زيارت كنم فرمود بعضى از اولاد مرا بزهر جفا كشتند و بعضى ديگر را بتيغ آبدار شهيد كردند ميگويند من عرض كردم پس كداميك از ايشان را زيارت كنم با دور بودن محل آنها از يك ديگر يا اينكه عرض كرده بود با دور بودن محل شهادت آنها از يك ديگر فرمود كسى از آنها را زيارت كن كه بتو نزديكتر است (يعنى منزل تو باو نزديكتر است) و بزمين غربت دفن شده است عرض كردم يا رسول اللَّه مقصود تو رضا است فرمود بگو صلى اللَّه عليه بگو صلى اللَّه عليه سه بار ! 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام / ترجمه آقا نجفى، 2جلد، انتشارات علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، بى تا. ترجمه آقا نجفى ؛ ج‏2 ؛ ص533. نکته: حجت الاسلام سید مهدی شمس الدین(از شاگردان آیت الله محمدتقی بهجت ره): مدت ها بود در نظر داشتم از حضرت شیخنا الاستاد ره بپرسم که در تشرف به مشاهد مشرفه و مخصوصا مشهدالرضا علیه آلاف التحیة و الثناء ، چه عمل با ذکری مناسب تر است؛ اما شرم حضور و عوامل دیگر مانع بود. (یک روز) بدون هیچ گونه پرسشی از طرف من، فرمودند: «در ایامی که در مشهد مشرف هستید، چه در حرم و چه در جاهای دیگر مکرر بگوئید: «صّلَی الله علیکَ ایُها اِلامامُ الرِضا» (صلوات خداوند بر تو ای امام رضا) تا پیوسته در حضور حضرت باشید و همیشه در حال زیارت باشید!" 📚غزل های بی انتها، سید مهدی شمس الدین، تهران ، موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، چاپ اول، 1397، صفحه ۲۹۴. 💐به پیشگاه رئوف ترین امام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
نمی‏دانى كه من زُوّارم را دوست مى‏دارم؟! شهید محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب رضوان الله علیه: يكى از اهل تقوا و يقين كه زمان عالم ربانى مرحوم حاج شيخ محمد جواد بيدآبادى (كه در اين كتاب چند داستان از ايشان نقل گرديد) را درك كرده نقل كرد كه وقتى آن بزرگوار به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام و توقف چهل روز در مشهد مقدس به اتفاق خواهرش از اصفهان حركت نمود و به مشهد مشرف شدند، چون هيجده روز از مدت توقفش در آن مكان شريف گذشت، شب حضرت رضا عليه السلام در عالم واقعه به ايشان امر فرمودند كه فردا بايد به اصفهان برگردى، عرض مى‏كند يا مولاى من! قصد توقف چهل روز در جوار حضرتت كرده ‏ام و هيجده روز بيشتر نگذشته. امام عليه السلام فرمود: «چون خواهرت از دورى مادرش دلتنگ است و از ما مراجعتش را به اصفهان خواسته براى خاطر او بايد برگردى، آيا نمى‏دانى كه من زُوّارم را دوست می‏دارم!» چون مرحوم حاجى به خود مى‏آيد از خواهرش مى‏پرسد كه از حضرت رضا عليه السلام روز گذشته چه خواستى؟ مى‏گويد: «چون از مفارقت مادرم سخت ناراحت بودم به آن حضرت شكايت كرده و درخواست مراجعت نمودم». محبت و رأفت حضرت رضا عليه السلام در باره عموم شيعيان خصوصاً زوار قبرش از مسلميات است چنانچه در زيارتش دارد: «السلام عليك ايها الامام الرؤف» وداستانهايى در اين باره در كتب معتبره موجود است و نقل آنها منافى وضع اين جزوه است. و خلاصه هيچكس رو به قبر شريف آن حضرت نياورد مگر اينكه مورد محبت و عنايت آن بزرگوار قرار گرفت. منبع: داستانهاى شگفت، دستغيب، عبد الحسين - قم، چاپ: چهاردهم، 1389 ه.ش. ص 81 و 82. به نیابت از شهید محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب رضوان الله علیه ، صلوات فاطمی به پیشگاه امام رئوف علیه السلام هدیه بفرمائید. @salavatnameh
زیر ناودان ریزش رحمت خاصه الهیه رفته اید ... ! حجت الاسلام استاد علی اکبر صبرآمیز (حفظه الله تعالی): بزرگی می فرمود: خوب است هرگاه حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوید، اگر حالی بود، سجده ای کنید و در آن صلوات خاصه امام هشتم را با توجه و حضور قلب زمزمه کنید؛ نه یکبار، باز هم بخوانید، تمام شد باز هم بخوانید تا اشتهایی هست. بدانید از زیر باران به زیر ناودان ریزش رحمت خاصه الهیه رفته اید ... ! نکته: دستورالعمل از سیره آیت الله سید عبدالکریم کشمیری ره و تلامذه معظم در حرم امام رضا علیه‌السلام جهت نورانیت قلب و بالا رفتن مقامات معنوی: «خواندن 110 مرتبه صلوات خاصه حضرت رضا علیه السلام در مجلس واحد.» به روح با کرامت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری ره و استاد سید علی اکبر صداقت ره، صلوات رضوی هدیه بفرمائید. @shabname_hekmat @erfanekeshmiri @salavatnameh
صلواتِ آتش نشان! از مرحوم حاج سید حمزه موسوی تبریزی نقل شده که ایشان مریض شدند و من به عیادت شان رفتم و یک کتیبه که صلوات حضرت رضا علیه السلام را بر آن نوشته بود برای ایشان به عنوان هدیه بردم. وقتی باز کردند این جریان را نقل نمودند که: «من معمولا قبل از اذان صبح به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شدم و وقتی بر می گشتم هنوز آفتاب طلوع نکرده بود و اهل خانه را ا برای نماز بیدار می کردم. روزی خواستم از حرم مطهر بیرون بیایم، به یاد مدفونین در یکی از قبرستان های تبریز افتادم. برگشتم و یک صلوات خاصه حضرت رضا علیه السلام را برای آنان خواندم و به منزل برگشتم. تا اهل خانه را بیدار کردم، همسرم سراسیمه بیدار شد و گفت: کجا بودید، گفتم: حرم مطهر مشرف بودم. گفت: چه کردید؟ جریان را گفتم. گفت: خواب دیدم که وارد آن قبرستان در تبریز شدم و دیدم از قبرها آتش بیرون می آید، شما آمدید و آتش فرو نشست!» 📚نسیم های گره گُشا، ص 350. ŸŸبه پیشگاه رئوف ترین امام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه بهشتی می شوند...! حجت الاسلام شیخ علی خسروی ره: نکته ای یادگاری از مرحوم محمدحسن مولوی قندهاری رضوان الله تعالی علیه برایتان نقل می کنم، که فرمودند: «اگر ثواب یک سلام به حضرت ابی الحسن علی ابن موسی الرضا علیه السلام بین آباء و اجدادتان تا آدم و حوّا علیهما السلام تقسیم شود و اگر آنها جهنمی باشند، همه بهشتی می شوند»؛ ایشان از روی هوا و هوس که حرف نمی زند و حرف بدون دلیل «مَظلمه» (مدیون شدن) دارد! 💐به روح لطیف آیت الله محمدحسن مولوی قندهاری ره و حجت الاسلام شیخ علی خسروی که بهمن سال 1399 به جوار رحمت حق شتافتند، صلواتی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
برنامه هر روزِ آقامون این بود، برنامه تو ...؟! احمد بن على انصارى از رجاء بن ابى ضحاك شنیدم كه میگفت: مأمون مرا فرستاد كه على بن موسى الرضا علیه السلامرا از مدینه در نزد او حاضر كنم و مرا امر كرد كه او را از راه بصره و اهواز و فارس بیاورم و او را از راه قم نیاورم و مرا امر كرد كه خودم شب و روز او را مواظبت كنم و محافظت نمایم تا او را وارد خراسان سازم پس من از مدینه تا مرو با او بودم و بخدا سوگند یاد میكنم كه من مردى پرهیزكارتر از او در نزد خدا و كثیر الذكرتر در جمیع اوقات خود از او و ترسنده‏تر از خدا از او ندیدم؛ چون صبح بر آمدى نماز صبح گذاشتى و چون سلام نماز گفتى در مصلاى خود نشستى تسبیح تحمید و تكبیر و تهلیل خدا كردى و صلوات بر پیغمبر و آل او فرستادى تا اینكه آفتاب طلوع میكرد پس از آن بسجده میرفتى و در آن سجده باقى بود تا اینكه آفتاب بلند میشد؛ «انَ [الرِّضا] علیه السلام یبدَأُ فی دُعائِهِ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ، و یكثِرُ مِن ذلِكَ فِی الصَّلاةِ و غَیرِها»: «چون میخواست دعا كند در ابتداء دعا صلوات بر محمد و آل او میفرستاد و در نماز و غیر آن بسیار صلوات میفرستاد.» 📚عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 2 ص 182 ح 5. 💐به پیشگاه رئوف ترین امام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
کمک فوری خانواده مستحق با سه بیمار،در یکی از روستاهای قزوین منزلی با متراژ 30 متر نم دار و بدون امکانات اولیه 💯در نظر داریم با کمک و یاری پروردگار متعال و شما عزیزان گرامی مبلغی تهیه و برای تامین ضروریات زندگی ، تعمیر ساختمان و جهت تامین هزینه های عمل جراحی پدر خانواده در اختیارشان قرار دهیم. یا علی بانک سپه(انصار سابق)..به نام محمود تحریری ۶۲۷۳۸۱۱۱۶۹۴۴۳۳۰۳ 🌹 (لطفا در صورت واریز وجه رسید آن را به شماره 09125517057 ارسال فرمائید.) 🌸گروه جهادی صراط مستقیم (زیر نظر حضرت استاد آیت الله تحریری (حفظه الله)) نکته: جسارتا به دوستانی که قصد مشارکت در این کار خیر را دارند پیشنهاد می شود به نیابت از امام رضا و فاطمه معصومه علیهما السلام برای مادر بزرگوار و با کرامت شان «نجمه خاتون» سلام الله علیها کمک نمایند و ثواب آن را به روح ملکوتی آن بانوی با کرامت هدیه نمایند. @seratemostaghim_ir @salavatnameh
از خدا هم سَرَت شلوغ تر است! عاشقت شد از ابتدا این قدر دوست دارد تو را خدا این قدر بغلِ کعبه هم به جان خودت ما نگفتیم ربّنا این قدر بی سبب نیست شهرت آهو آن قدر گریه کرد تا این قدر… حرمت می رسیم زود به زود دل نبرده کسی ز ما این قدر چقدر عاشق خودت شده ای جلوی آینه نیا این قدر کربلا رفتم و نجف رفتم من ندیدم برو بیا این قدر از خدا هم سَرَت شلوغ تر است چه کسی داشته گدا این قدر کرمت مایه خجالت ماست کم نوشتم ولی چرا این قدر؟ مزد یک بار ما سه بار شماست هیچ کس سَر نزد به ما این قدر وقت مردن بیا کنارم باش! ظرف ما را مکن طلا این قدر کربلای مرا به تو دادند پس اذیت نکن مرا این قدر این که عاشق شما شده ایم کار ما بود یا شما این قدر…؟! /علی اکبر لطیفیان/ @AliakbarLatifian @salavatnameh
کتاب «شمّه‌ای از آثار ادعیه و انفاس قدسیّه یا داستان‌های جالب، سیّد حسن صحفی قمی» 🌹موضوع کتاب مذکور، مانند « داستان های شگفت: شهید سید عبدالحسین دستغیب ره» و «روزنه هایی از عالم غیب: آیت الله سید محسن خرازی مدظله العالی» است و مطالب کتاب عموما از اتفاقاتی که برای مولف رخ داده یا مولف شاهد آن بوده یا از افراد مورد اطمینان شنیده است. 🌹متاسفانه این کتاب مدتی نایاب بود که به فضل الهی در دسترس قرار گرفت. در ادامه فایلی از صفحات آغازین کتاب و فهرست کتاب تقدیم می شود. تعداد صفحات 370 صفحه است. @ketab_salavatnameh @salavatnameh
4_5872783292360560168.pdf
11.06M
کتاب «شمّه‌ای از آثار ادعیه و انفاس قدسیّه یا داستان‌های جالب، سیّد حسن صحفی قمی» 🌹موضوع کتاب مذکور، مانند « داستان های شگفت: شهید سید عبدالحسین دستغیب ره» و «روزنه هایی از عالم غیب: آیت الله سید محسن خرازی مدظله العالی» است و مطالب کتاب عموما از اتفاقاتی که برای مولف رخ داده یا مولف شاهد آن بوده یا از افراد مورد اطمینان شنیده است. 🌹متاسفانه این کتاب مدتی نایاب بود که به فضل الهی در دسترس قرار گرفت. در ادامه فایلی از صفحات آغازین کتاب و فهرست کتاب تقدیم می شود. تعداد صفحات 370 صفحه است. @ketab_salavatnameh @salavatnameh
نمازِ تجربه شده! حجت الاسلام سید محمد رضی رضوی (فرزند سیّد محمّد، فرزند سیّد مرتضی کشمیری): شبِ دوشنبه پدرِ شخص مریض دو رکعت نماز بخواند، در رکعت اول بعد از سوره فاتحه، ۱۱ مرتبه سوره تکاثر و در رکعت دوم، بعد از فاتحه، ۱۳ مرتبه همان سوره را بخواند و بعد از نماز تسبیح فاطمه زهرا سلام الله علیها را بگوید سپس سجده کند و در سجده 100 مرتبه صلوات بفرستد و با خداوند متعال پیمان قلبی ببندد اگر فرزندش شفاء گرفت در یکی از سجده های شکرش، 400 مرتبه صلوات بفرستد؛ سپس سر از سجده بردارد. پدرم آن را از مجربّات می دانست و آن را از مرحوم شیخ مرتضی انصاری رضوان الله تعالی علیه نقل می کرد با تفاوت که بعد نماز تسبیح فاطمه زهرا ذکر نشده بود؛ اساتید و اطرافیان و خود من این نماز را تجربه کرده ایم! 📚نسیم های گره‌گُشا، ج ۱، ص ۳۰۹. نکته: 🔸کتاب « تحفة الرضویه فی مجربات الامامیه» یکی از بهترین و مستندترین کتابها در زمینه ادعیه، اذکار، نمازها، ختومات و ... است. 🔹ظاهرا این نماز باید توسط پدر خوانده شود، برای دعای مادر جهت شفای فرزندش، در روایات دستور خاص، نقل شده است. 💐به روح ملکوتی آیت الله سید محمدرضی رضوی کشمیری پدر بزرگوارشان آیت الله سید محمد کشمیری و جدّ با کرامت شان آیت الله سید مرتضی کشمیری رضوان الله تعالی علیهم اجمعین، صلواتی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
به برکت صلوات، گمشده پیدا شد! حجت الاسلام سید حسن صحفی سلمه الله تعالی: یکی دیگر از رؤیاهای صددرصد صادقه بنده در رابطه با گم شدن انگشتر است. چند سال قبل سفری به تهران نمودم. موقع بازگشت به قم متوجه شدم که انگشتری که بی حد مورد علاقه حقیر بود، ناپدید شده است. (انگشتر عقیق زرد یمن با نوشته ماشاء الله لأقوة إلا بالله استغفرالله). قریب ۱۷ روز آنچه جستجو کردم انگشتر را نیافتم. تا آنکه سفر دیگری به تهران رفتم. هنگام بازگشت در اتوبوس فراغتی دست داد. حدود هزار و پانصد مرتبه صلوات بر محمد و آل طیب و طاهر او فرستادم قاعدتأ« وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» نیز اضافه می نمودم. گویا همان شب بود که به برکت صلوات در خواب شنیدم شخصی گفت انگشتر در فلان جاست و هنگامی که برخاستم موقع نماز صبح بود. اهل منزل مشغول مهیا شدن برای نماز بودند. از داخل پشه بند صدا زدم یکنفر در خواب گفت انگشتر فلان جاست. اهل منزل به همان محل رفته و انگشتر را نزد حقیر آوردند. منبع: شمّه‌ای از آثار ادعیه و انفاس قدسیّه یا داستان‌های جالب، سید حسن صُحفی، قم: انتشارات شهاب، 1383، ص 226 و 227. @salavatnameh
به برکت محبّت و برائت راحت شدم! حجت الاسلام سید حسن صحفی سلمه الله تعالی: ساعات آخر روز عید فطر در بین راه چالوس - تهران در کتاب شریف طب الرضاع آمده است که حضرت سفارش می فرماید از جای گرم بجای سرد نروید. کسانی که کمی از درد و درمان مطلع باشند، به اهمیت این کلام بظاهر کوتاه و در واقع بسیار بلند واقفند که چه بسیار امراض خطرناک و هلاک کننده ای مانند ناراحتی کلیه و ریه و نظائر آن بخاطر بی عنایتی به این دستور بسیار ساده بوجود می آید. حقیر در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، ماه رمضانی جهت تبلیغ به چالوس رفتم. ناگفته نماند که چند روز قبل از سفر، عصر بسیار گرمی جهت قیراندود بام، ساعتی را در آفتاب گذراندم. بدون توجه بدستوری که در فوق به عرض رسید، وقتی از بام به زیر آمدم خود را نپوشاندم و برای شستشوی دستهایم نزدیک باغچه وسط حیاط نشستم. غافل از اینکه هوای بالای بام، وسط آفتاب تناسبی با هوای پائین ندارد. نیمه های همان شب متوجه شدم که پهلوی طرف چپم، درد شدیدی دارد. هرچه گرم کردم تخفیف پیدا نکرد. بچه ها را بیدار کردم. آن بندگان خدا هم کاری ازشان ساخته نبود، که ناگهان خواب مرا فرا گرفت. مجددا نزدیک آفتاب از درد بیدار شدم. از شدت درد مشرف به مرگ بودم که مرا به دکتر رساندند. پس از تزریق سرم و مداواهای دیگر بهبود حاصل شد. بعد خانواده (قریب باین مضمون) گفت: آن شب (یعنی در آن لحظه خطرناک و شدت درد) من تو را با لعن به ظالمین به اهل بیت پیامبر علیهم السلام خواب کردم. کنایه از اینکه نفرین به آنها سبب شد خدا لطفی کرد و تو بخواب رفتی. برگردیم باصل داستان: با سابقه کسالت کلیوی که داشتم، ثلث سوم ماه، نیمه شبی که از حسینیه ابوالفضلی های چالوس خارج می شدم، باران همراه با باد موجب شد تا گذشته از ناراحتی کلیه، ناراحتی ریوی نیز عارض شود. دو شب به درمانگاه وسط شهر رفتیم. با آن دکترهای خسته و خواب آلوده مانند دیگر نقاط که بجز سرگرمی و مشغولیات و احيانا اتلاف وقت و جان و مال چیزی ندارند، نه تنها بهبودی حاصل نشد بلکه وضعم به درجات وخیم تر شد. ناچار میزبان محترممان، طبيب بانک ملی را بمنزل آورد. خدا خیرش بدهد. گذشته از معالجه، دلداری هم داد. بهر شکل بود ماه را به آخر بردیم. بعداز ظهر روز عید فطر، همراه با بعضی دوستان، عازم قم شدیم. ناراحتی کلیه شدید شده بود و هر چندی ناچار از ماشین پیاده می شدم. شاید همین پیاده شدنها و باد و سرمای بیرون از ماشین، وضع را خطرناک نمود. بطوری که از شدت درد می نالیدم و آنچه دعا و ثنا می کردم اثری نمی بخشید. یک مرتبه بخاطرم گذشت که به اسم (تعداد) چهارده معصوم علیهم صلوات الله چهارده دور تسبیح؛ یعنی هزار و چهارصد مرتبه صلوات بفرستم: «الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و احشرنا معهم و لعن اعدائهم اجمعین» که ناگهان میان جنگلهای اطراف جاده، طرف چپ، تابلوی «بهداری» ما را بخود جلب نمود. پیاده شدیم با اینکه روز تعطیل و ساعات آخر روز عید فطر بود و از قضا برق هم نبود، ولی خوشبختانه یک آقای بهیار با چراغ توری داخل ساختمان بخدمت بندگان خدای مهربان مشغول بود. ما وارد شدیم. با آن حال خراب در حالیکه آمپولی بدست داشتم، آن بنده خدا گرفت و همراه با یک آمپول از خودش تزریق نمود و گفت: به شهر «کرج» که رسیدید فلان آمپول را (اسمش را نوشت) تهیه نموده حتما تزریق نمائید که لااقل یک بیست و چهار ساعتی راحت شوید. نوشته را گرفته خداحافظی نمودیم. همین که داخل ماشین شدیم، ما را صدا زدند. برگشتیم، دیدیم آن آمپول که بنا بود «کرج» تهیه شود نزد آن آقای بهیار است. معلوم شد که بلطف حق و على القاعده بخاطر صلوات بر محمد و آل او و لعنت بر دشمنان آنها کرامتی شامل حال ما شده بود. یکنفر گفت: فلان آقا شنید که فلان آمپول باید به شما تزریق شود. رفت و از داخل ماشین، آمپولی که برای یکی از همراهان نزدیکش بود پیدا کرده و برای تزریق به شما در اختیار بهیار گذارده است. آن آمپول آنچنان قوی بود که آن آقا با احتیاط فراوان و آرام آرام آن آمپول بزرگ را تزریق نمود و بطور معجزه آسا آن دردکشنده برطرف شد. وقتی وارد ماشین شدم و درد ساکت شد، متوجه شدم که خیلی گرسنه هستم. معلوم شد آن درد نمی گذاشته که من نیازمندی خود را به غذا درک نمایم. بخاطر دارم مقداری سیب نارس در ماشین بود، بخوردن آنها پرداختم. منبع: شمّه‌ای از آثار ادعیه و انفاس قدسیّه یا داستان‌های جالب، سید حسن صُحفی، قم: انتشارات شهاب، 1383، ص 229 -232. برای سلامتی حجت الاسلام سید حسن صحفی سلمه الله تعالی و علمای اسلام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
رفع مشکلات به برکت صلوات! حجت الاسلام سید حسن صحفی سلمه الله تعالی: حقیر در سالهای حدود آخر عمر شریف حضرت آية ا... بروجردی ره ، جهت انجام وظیفه تبلیغی، گویا ماه صفر المظفر بود که عازم قمصر کاشان شدم. در بین راه مصمم گشتم تا برای حل مشکلات خود هزار مرتبه صلوات بفرستم «الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و احشرنا معهم و لعن اعدائهم اجمعین» در ماشین ختم صلوات را شروع کردم. پس از ورود به قمصر و گذشت چند روز، در عالم رؤیا دیدم که در منزلی هستم و مرحوم آقای بروجردی تشریف دارند و مهیای وضو ساختن هستند. حقیر یک ظرف آب آوردم خدمت معظم له تقدیم نمایم. بعرض رساندم حال من خوب نشده است. از قرار فردای آن شب در ساختمان باغ یکی از آشنایان با عده ای نشسته بودیم. ضمن صحبت بنده خواب خود را نقل کرده و اضافه نمودم: بمن یک خیری خواهد رسید، زیرا هرگاه آقا را در خواب دیدم خیری متوجه من شده است. پس از نقل این ماجرا هنوز چیزی نگذشته بود که یک مرتبه دیدم مرحوم آقای حاج آقا سید محمدنوابی که حقیر در منزل ایشان وارد بودم داخل اطاق شدند. نامه ای از مرحوم پدرم در دست داشتند. همین که آنرا گشودم، دیدم آن فقید سعید مرقوم فرمودند (قریب باین بیان): فلان قوم و خویش آمد و به وضع قرض های تو را سر و صورتی داد! منبع: شمّه‌ای از آثار ادعیه و انفاس قدسیّه یا داستان‌های جالب، سید حسن صُحفی، قم: انتشارات شهاب، 1383، ص 234 و 235. به روح با کرامت آیت الله سید حسین بروجردی رضوان الله تعالی علیه، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. @salavatnameh
صلوات خاصه جواد الائمه صلوات الله و سلامه علیه به پیشگاه جوادالائمه صلوات و سلام علیه، صلواتی هدیه بفرمائید به امید دستگیری شان در دنیا و آخرت. @salavatnameh
در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست! در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست ما خم شراب از جگر غوره گرفتیم در میکده ی ما هنری بهتر از این نیست سجاده بیارید که تا صبح نخوابیم در بین سحرها، سحری بهتر از این نیست ما درد نگفتیم ولی باز دوا کرد در شهر ، طبیب دگری بهتر از این نیست حق داشت بنازد پدر پیر مدینه در هیچ کجایی پسری بهتر از این نیست گفتند جواد است سر راه نشستیم در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست پر کرد به اجبار خودش کیسه ی ما را در کوچه ی ما رهگذری بهتر از این نیست گفتند سلامی بده و زائر او باش دیدیم در عالم سفری بهتر از این نیست! شاعر: استاد علی اکبر لطیفیان @AliakbarLatifian @salavatnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت صلوات خاصه جواد الائمه صلوات الله و سلامه علیه به پیشگاه جوادالائمه صلوات و سلام علیه، صلواتی هدیه بفرمائید به امید دستگیری شان در دنیا و آخرت. @salavatnameh