سید صاحب کرامت...!
🎙آیت الله ناصری رضوان الله تعالی علیه:
حضرت آيت الله سيد محمد کشميري، استاد ما و از اولياي الهي و اوتاد بود. ايشان چيزي از کسي قبول نمي کرد. مجتهدي مسلم و خيلي مورد توجه همگان، امّا کاملاً منزوي بود. از خانه بيرون نمي آمد و چيزي از بازار نمي خورد. خودش آردي در منزل تهيه مي کرد و به نانواي متديّني مي داد که براي ايشان اين نان را مي پخت. خطّش خيلي زيبا بود. تابلو هايي را با عبارت «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» مي نوشت و به پسرش مي داد. او هم آن تابلو ها را چاپ مي کرد و مي فروخت و پولش را به پدر مي داد. پدر هم زندگي خود را با آن اداره مي کرد. آن وقت ايشان استاد اخلاق ما بود. من به خدمت ايشان مي رسيدم.
🌸خودشان مکرر به بنده مي گفتند: «به يک حمد خواندن، مرده زنده مي کردم».
🌸يکي از دفعاتي که به ديدار ايشان رفته بودم، از ايشان اسم اعظم را خواستم. ايشان ندادند ولي گفتند اگر اسم اعظم را مي خواهي به در خانه امام زمان (ع) برو و از اين اسم شريف: ««یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» نگذر. اين اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش.
🌸به دنبالش اين ماجرا را براي بنده تعريف کردند که، سفري به خراسان رفته بودم. در مسير برگشت از تهران به قم رفتم تا يکي از آشنايان و بستگان را ببينم و بعد به عراق بازگردم. در نيمه شبي که هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوي صحن حضرت معصومه (س) پياده کرد. من هم پياده شدم. اما من پيرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساک کجا بروم؟ من که آدرس را بلد نيستم و کسي هم نيست که از او نشاني را بپرسم. مقداري ايستادم، ديدم خبري نشد. با خودم گفتم ما که صاحب و ملاذ و ملجأ داريم. بهتر است از ايشان استمداد کنم. مي گفت ساک را به يک دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست ديگر. چشمانم را بستم و در پياده رو به طور مرتب مي گفتم: «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» مکرر اين اسم را تکرار مي کردم و را ه مي رفتم. يکدفعه سنگين شدم و بعد از آن نگاه کردم و ديدم بر در يک خانه ام. نگاه کردم، ديدم اسم همين اقوام ما بر در نوشته است. در زدم، آمد و ديدم خودش در را باز کرد و متحيرانه از من پرسيد، چطور و با چه آمدي؟ گفتم: آمدم ديگر و به داخل خانه رفتم
🌸اسم حضرت بقية الله (ع) اسم اعظم حضرت حقّ است. در گرفتاري هاي روحي، معنوي، جسمي، مادي توجه و توسلتان به اين اسم شريف باشد.
خدا شاهد است بنده مکرر گرفتاري هاي مختلفي داشتم مخصوصا در فشار ها و ناراحتي هاي خارجي با اين ذکر نتيجه ي قطعي گرفته ام. ذکر «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» را يادداشت کنيد و در مواقع گرفتاري متوسّل و متوجه به حضرت بقيه الله ـ روحي له الفدا ـ بشويد ان شاء الله نتيجه ي قطعي خواهيد گرفت. اين ذکر، عدد هم ندارد و ايشان به من نفرمودند که براي جواب گرفتن چند بار آن را تکرار کنم. لازم است مرتب آن را تکرار کنيد و همين طور بگوييد.
📚ماهنامه موعود، شماره ۱۰۰.
#توسل
#اسم_اعظم
#امام_زمان
#صاحب_الزمان
#آیت_الله_سید_محمد_کشمیری
#آیت_الله_ناصری
#گشایش
#ذکر_محبوب
#صلوات_نامه
💐در سالروز رحلت آیت الله ناصری رضوان الله تعالی علیه به روح ملکوتی ایشان و استاد بزرگوارشان آيت الله سيد محمد کشمیری رضوان الله علیه صلواتی هدیه بفرمائید.
@ketab_salavatnameh
@salavatnameh
2.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
مولا! آقا! کمکم کنید...!
🎙آیتالله جوادی آملی دامت برکاته:
یک وقت یادم هست مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی فرمودند:
ممکن است یک مسافرتی بروم و چند روزی درس تعطیل شود.
به ایشان عرض شد چرا؟
فرمودند:
آقای بدیع الزمان فروزانفر آمده ما را برای تدریس در دانشکده معقول و منقول دعوت کرده است.
من گفتم مقدور نیست سن ام زیاد است. آنها گفتند ما دانشجویان را به منزل شما میفرستیم شما هفته ای یک یا دو ساعت یا بیشتر تدریس کنید. ما دیدیم آن بهانه و آن عذر اثر نکرد، متوسل شدیم به اهل بیت و از طریق آنها به ذات اقدس اله، برای این منظور چهارده هزار صلوات نذر کردیم هدیه به پیشگاه تابناک چهارده معصوم علیهمالسّلام، اگر این چهارده هزار صلوات اثر کرد و از این شر نجات پیدا کردیم که بسیار خوب این درس ادامه پیدا میکند و اگر امتحان الهی بر این شد که باز آنها فشار بیاورند من ناچارم که مسافرت بکنم و درسم تعطیل بشود.
به لطف الهی توانستیم از پذیرش این درخواست رژیم طاغوت سر باز زنیم و از آن نجات یابیم.
📚ذکر محبوب.
آیتالله محمدتقی آملی قدسسره بر بالای صفحات تقریرات شان مینوشتند:
«يا علی أدرکنی»، «يا مهدی أدرکنی»، «یا صاحب الزمان أدرکنی».
📚در سایه عرفان.
#امیرالمؤمنین
#صاحب_الزمان
#ولیعصر
#محمدتقی_آملی
#جوادی_آملی
#موفقیت
#ذکر_محبوب
#صلوات_نامه
💐در سالروز رحلت آیتالله محمدتقی آملی قدسسره به روح ملکوتی و لطیف ایشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh