⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_بیست_ودوم امروز دهمین روزی است که در چنگال ابلیس اسیریم,ده روز که برابر با ده هزارسال میکند,هر
#بخش_بیست_وسوم
آه خدای من این ابوعمراست...
ابوعمرروبه طرف فروشنده :ابواسامه ,من این دوکنیز را باهم میخواهم...هردو را...
فروشنده:ابو عمر این دو دختران کم سن وباکره هستند قیمتشان بالاست...
ابوعمر:ابواسامه,هرچه باشد باتخفیف حساب کن من هردو رامیخواهم,اگر جانفشانیهای پسر وامثال پسرمن نبود که الان شما همچین کنیزکانی نداشتی.
فروشنده:ابوعمر ,خدارحمت کند پسر شهیدت را اگر باخرید این کنیزان داغ ازدست دادن پسرت کمی التیام مییابد من تمام سعی ام رامیکنم تا حداکثر تخفیف رابرایت بگیرم...
این چی میگفت؟!یعنی عمر مرده؟به درک واصل شده؟ کشته ی راه دولت داعش؟!!
دست,لیلا رادردستم فشردم وگفتم:دیدی درناامیدی بسی امیداست..الان باهم میریم خونه عمو ,شاید این همسایه دلش رحم امده ویاد نان ونمکی که باهم خوردیم افتاده وفهمیده دراین دنیا جزخدا پناهی نداریم,لیلا جان ناراحت نباش اگرشد ازاین همسایه بامعرفت میخواهم که عماد راهم برایمان پیداکند.من ولیلا ازخوشحالی لبریز بودیم اما نمیدانستیم که چه اتفاقات ناگواری درانتظارمان است واین ابوعمر باکینه ی شتری اش چه خوابها برایمان دیده...
وقتی از افکارم به درامدم که فروشنده میگفت:ابوعمر...ابواسحاق برای هرکدام ازاین دختران۲۰۰دلار میخواهد اما تو هردو را با۲۰۰دلار میخری؟؟
بالاخره بعدازکلی چونه و...۲۲۰دلار بابت ما پول داد واشاره کرد دنبالش برویم.
توقع داشتم ابوعمر,دستان مارا باز کند ,اما اودستانمان را باز نکرد هیچ...ریسمان رابه دستش گرفت ومارا مثل یک الاغ فراری دنبال خودش میبرد.
دلم شکست اما بیشتر نگران لیلا بودم نمیخواستم این نورامیدی که دردلش روشن شده ازبین برود بنابراین ابوعمررا صدازدم وگفتم:عمو جان ,ممنون که مارا ازاد کردید.
ابوعمر برگشت وچنان باخشم نگاهم کردکه ازترس به خودلرزیدم وگفت:اولا من عموی شما نیستم,ارباب شماهستم وشما هم کنیزان زرخرید من,درثانی من شمارا آزاد نکردم,خریدم برای خدمت به خودم,دیگرهم حرف نزنید...هنوز مانده تا آداب کنیز بودن را درک کنید..
به کوچه خودمان رسیدیم...چشمم به درخانه مان افتاد,خانه ای که روزگاری پرازخنده وشادی وامنیت بود برایم ,اما انزمان که امنیت داشتیم قدرش رانمیفهمیدیم ومدام ازسرخوش مینالیدیم واکنون که امنیتمان لگدکوب استران داعشی شده بود ,میفهمیدم که چه چیزی را از دست داده ام...
درخانه ما بازبود..مشخص بود که غارت شده وکسی هم ساکنش نیست...بوی مرگ از خانه به مشامم میرسید.
نگاه کردم لیلا شانه هایش به شدت میلرزید ودانستم که چرا......اخر خداااا چرااااا؟به چه گناهی؟؟؟
ابوعمر درخانه رابازکرده بود وچون دید ما محو خانه خودمان هستیم ,به زور مارا چپاند داخل خانه...
خاله هاجر روی حیاط بود تاچشمش به ما وابوعمر افتاد گفت:اینها دیگر کیستند؟؟ازصبح غیبت زده که بروی مهمان بیاوری؟
ابوعمر خنده ای کردوگفت :میهمان نیستند,کنیز خریدم برایت ,دیگر نمیخواهد دست به سیاه وسفید بزنی وفردا هم باخیال راحت بابچه ها برو به خانواده برادرت در روستا سربزن وچندماهی هم انجا بمان ونگران این نباش که من تنها هستم ,این کنیزان بامن هستند,ودرحین گفتن این حرفها روبنده را از صورت ما کنارزد...
خاله هاجر داشت لبخند میزد ازاینهمه مهرشوهرش که نسبت به او روا داشته...
تاچشمش به من افتاد خنده روی لبانش خشکید وبه سمتم حمله کرد...با هروسیله ای که به دستش میرسید بر بدن من بینوا میزد,موهایم رامیکند باانگشتانش پوست سروصورتم را میخراشید وفحش وناسزا بود که نثار من وپدرومادرم میکرد....
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
هدایت شده از ⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
🔺 #زیارت_روز_یکشنبه🔺
🌹 امروز متعلق است به:
🔷️حضرت امیرالمومنین (ع) عليه السلام
🔷️حضرت زهرا سلام الله علیها
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
امام على (ع):
از همنشينى با دوست بد بپرهيز، كه دوست بد، همنشين خود را به هلاكت مى افكند و يار خود را به نابودى مى كشاند.
(غررالحكم حدیث۲۵۹۹)
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
🚨سخنان بسیار مهم معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران
✅ سردار نقدی: بسیاری در رژیمصهیونیستی دوست دارند با ایران همکاری کنند.
🔺 سردار سرتیپ محمدرضا نقدی معاون هماهنگکننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برنامه «بدون توقف»:
🔹 آمریکا با قدرتهای کوچکتر مثل حشدالشعبی و حماس هم نمیتواند بجنگد چه رسد به ابرقدرتی مثل جمهوری اسلامی.
🔹 آنها میداند اگر با ایران وارد جنگ شود چه بلایی در تمام دنیا سرش خواهد آمد، بلایی که نمیتواند محاسبه کند که در کجای دنیا و در کدام تنگه ناوش غرق شود، کدام پایگاه نظامیاش در خود آمریکا موشکباران شود، چه بلایی سر کاخ سفید میآید، چنین جنگی قابل پیشبینی نیست.
🔹 ما برای هرگونه تجاوز نظامی آمادگی کامل داریم، تمرینهایش را کردیم که در همان دقایق اول چه عکسالعملی نشان دهیم، کجاها را باید بزنیم، چه کسانی را بگیریم، همه آنها پیشبینی شده، ولی امیدواریم مثل فتح مکه توسط پیامبر (ص) و مثل ورود حضرت امام (ره) به تهران با آرامش و بدون خونریزی باشد.
🔹 ان شاءالله با همان ترتیب وارد بیتالمقدس میشویم و آن پیروزی بزرگ را لمس خواهیم کرد، این قطعی است شک نکنید، زمانش هم آن چیزی نیست که در خیابانها زدند، چون اینها برداشت غلطی از فرمایشات حضرت آقا کردند.
🔹 نخستوزیر اسرائیل زمان برجام گفت تا ۲۵ سال امنیتمان تضمین است آقا در پاسخ فرمودند تا ۲۵ سال دیگر نیستید که امنیتی داشته باشید، منظورشان این نبود که تا ۲۵ سال هستید، اینها خیلی زودتر از بین میروند، شما هم این تابلوها را جمع کنید.
🔹 از آن چیزی که تصور کنید به صهیونیستها نزدیکتریم، روزش که برسد خواهید دید که چگونه ناگهان همه چیزشان میپاشد.
🔹 به حمدلله هم آمریکاییها هم صهیونیستها در منطقه در محاصره مجاهدین اسلام هستند، این سروصدایی که میکنند از وحشتشان است، ترور مخفیانه همهجا اتفاق میافتد، اما اگر بخواهند برعلیه امنیت ملی ما اقدامی انجام دهند حتما پاسخ سختی خواهند گرفت، چنانکه حضرت آقا فرمودند تلاویو و حیفا خاکستر خواهد شد.
🔹 بیتالمقدس را آزاد خواهیم کرد اگر حرکتی آغاز شود قطعا متوقف نخواهد شد و حتما هم نتیجه آن آزادی فلسطین است. همه چیز آماده است، نیروها آماده و آموزشدیدهاند و به اندازه کافی سلاح دارند چه در داخل فلسطین و چه خارج از آن یک ظرفیت عظیمی ایجاد شده است.
🔹 افراد زیادی در رژیم صهیونسیتی هستند که انگیزههای فراوانی برای همکاری با ما دارند، شما فکر نکنید ما بیرون ایستادیم و میگوئیم رژیم صهیونیستی، داخل آنها هم جوامعی هستند که از کشورهای مختلف آمدند، روستبار، آفریقاییتبار، ایرانی، عراقی که اینها را فریب دادند که در کشورتان امنیت ندارید و میخواهند شما را بُکُشند.
🔹 حتی برخی از شبکه صهیونیستی آمدند آدمهایی از یهود را در کشورها کشتند و شایعه کردند که قرار است همه یهودیان را بکشند که مردم را به اسرائیل بکشانند که قطعا یک سری از آنها به کشورهایشان برمیگردند و مهاجرت معکوس خواهند داشت.
🔹 سپاه قدس الان در تمام کشورهای اسلامی داوطلب دارد و اگر یک فراخوان علنی بزند آن ارتش ۱۰۰ میلیونی که حضرت امام در کنار ارتش ۲۰ میلیونی برای ایران مطرح کردند شکل خواهد گرفت.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سپاه_پاسدار_انقلاب
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️دنیاچه خبره؟!! انشاالله داریم به ظهور نزدیک میشیم؟!!
🔸️ #فتنه_آذربایجان
🔸️تا ظهور مقدس حضرت حجت ارواحنا فداه ادامه دارد
ترکان طبق روایات دو خروج (فتنه) دارند اول فتنه ی آذربایجان و دومی و نهایی فتنه ی جزیره یا نبرد قرقیسیا هست
#فتنه
#پان_ترکیسم
#آذربایجان
#قرقیسیا
#اسرائیل
#خروج_ترکان
#عثمانی
#خروج_سفیانی
#سپاه_پاسدار_انقلاب
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
🔴 نماینده ی سابق که بازداشت شد
🔻پژمانفر، رئیس فعلی کمیسیون اصل ۹۰ دیروز اعلام کرد که یکی از اعضای قبلی کمیسیون به دلیل فساد دستگیر شده است.
🔹 فرد مورد اشاره، «محمدعلی پورمختار» نماینده سابق مجلس و رئیس کمیسیون اصل ۹۰ در مجلس نهم میباشد که مدتی است توسط دستگاههای امنیتی بازداشت شده است. نامبرده کاندیدای مجلس یازدهم هم بود که در زمانی که برخی ها ناجوانمردانه علیه شورای نگهبان میتاختند توسط این نهاد ناظر رد صلاحیت گردید.
✅ فاجعه اصلاحات برای ایران؟!
#سرطان_اصلاحات
#اصلاح_طلبان_افساد_طلبان
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
🔵چه کسانی بدون حساب و کتاب وارد بهشت میشوند؟
🌺ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ صلی الله علیه و آله ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:
ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺩﻭ ﺑﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
🕊که ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺟﻌﻔﺮ ﻃﯿﺎﺭ، ﺑﺎ ﺑﺎﻝ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ.
🌟ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺁﻣﺪﯾﺪ ؟ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ که ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ!
✨ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
🔹ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻧﻪ .
✨ﺍﺯ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﺭﺩ ﺷﺪﯾﺪ؟
🔹ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻧﻪ،ﻣﺎ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ.
✨ﺁﯾﺎ ﺟﻬﻨﻢ🔥ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
🔹ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻣﺎ ﺟﻬﻨﻤﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ.
ﻣﺎ ﺍﺻﻼ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ!
🌹ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺷﻤﺎ ﺍﻣّﺖ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟
💠ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺁﺧﺮ ﺍﻟﺰﻣﺎن حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) هستیم.
🔆ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﻗﺴﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍﺑﻪ ﺧﺪﺍ،ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ مستحق ﺍﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﻋﻈﻤﺎ ﺷﺪﯾﺪ؟
♻️ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺁﻥ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻣﺎ ﺩﻭ خصلت داشتیم:
1⃣ ﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺧﻠﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺣﯿﺎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ.
2⃣ ﺑﻪ ﮐﻤﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ.
📙ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺠﺘﻬﺪﯼ ره
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_بیست_وسوم آه خدای من این ابوعمراست... ابوعمرروبه طرف فروشنده :ابواسامه ,من این دوکنیز را باهم
#بخش_بیست_وچهارم
من:خاله هاجر منم سلما ,چرا میزنی؟
لیلا هم دیگه هق هقش هوا شده بود.
ام عمر:من خاله ی تو نیستم عفریته,من ام عمرهستم,مادر عمر,همونکه توی چشم سفید دست رد به خواسته ی دلش زدی وبرای انتقام از تو به جنگ تمام ایزدیهای مغرور وکافر به روستاهای ایزدی اطراف, حمله برد ویک ایزدی کافر اورا شهید کرد....ودوباره افتادبه جانم وتا زمانی که خسته نشد ,دست اززدن نکشید.
ابوعمر خنده تمسخرامیزی کردوبه زیرزمین خانه اشاره کرد وگفت:آنجا محل اقامت شماست ,البته پراز خرت وپرت واشغال است ,زود بروید وبرای خودتان جایی باز کنید.
لنگ لنگان در حالی که لیلا دستم راگرفته بود وارد زیرزمین شدیم,معماری خانه های این محله شبیه به هم بود ,یعنی خانه ابوعمر هم دقیقا نقشه خانه ماراداشت وهمین باعث میشد بیشتر وبیشتر احساس تألم وغصه کنیم.
داخل زیرزمین هیچ جای خالی نبود,با کمک هم ,دستهایمان راباز کردیم وشروع کردیم وسایل یک طرف را به ان طرف حمل کردن وروی هم انباشته کردن ,بالاخره یک گوشه, اندازه ی خواب دونفر جابازشد واز داخل وسایل زیرزمین تکه حصیری کهنه پیدا کردیم وبه جای,قالی وتشک و..زیرپایمان انداختیم.
خورشید غروب کرده بودومادرتاریکی محض درسکوتی سنگین نشسته بودیم وهرکدام درافکارخودغرق بودیم,بس که این چندروز گریه کرده بودیم,انگار چشمه ی اشکمان خشکیده بود , باید تغییری دراین وضعیت میدادم بلندشدم وبرق زیرزمین را روشن کردم.
لیلا:سلما خاموشش کن ,یه بارمیبینی اومدن وهمین را بهانه کردن ودوباره اذیتمان میکنند...
من:بزار روشن باشه,انگاری یادشان رفته ماهم هستیم.
نزدیک نیمه شب بود هیچ کس به ما سری نزد وما هم میترسیدیم که حتی به توالت برویم..گرچه احتیاجی هم نبود چون آدمی که هیچ نخورده لاجرم به قضای حاجت هم احتیاج ندارد اما من باید نمازمیخواندم.
چون امکان رفتن به توالت نبود,تیمم کردم .
لیلا این چندروزه متوجه شده بود که شیعه شدم ,پس گفت تا هیچ کس نیامده نمازت رابخوان...
سریع شروع به خواندن کردم.
بعدازنماز ,کنارلیلا دراز کشیدم ودیگر چیزی نفهمیدم.
وای کاش میمردم وصبح فردا رانمیدیدم وشاهد حوادث غمبارش نمیشدم
همانند شبهای قبل با تکرار دیدن صحنه ی سربریدن پدرومادرم وهق هق های لیلا ازخواب پریدم...صدای اذان صبح بلند شد....انگار با این اذانها میخواستند بگویند ما مسلمان راستین هستیم.
لیلا رادربغل گرفتم ومحکم به خودم چسپاندم وشروع به نوازش سرش کردم:گریه نکن عزیزکم,گریه نکن خواهرکم ماهنوز همدیگر راداریم بایدعماد راپیداکنیم,طارق هنوز هست علی هنوز هست وبالاتر ازاین ما خدارا داریم.
دلم گرفته بود,خواهر نازپرورده من که ازمورچه هم میترسید ,امشب بین موش وسوسک وپشه و. ..بر کف خاکی زیرزمین همسایه به خواب رفت.عجب دنیایست....خدایا مپسند ازاین خوارتر شویم....خدایا به دادمان برس...
بازهم باتیمم نمازم راخواندم,دمدمه های صبح بود که صدای تلق تلق راه رفتن کسی برپله های زیر زمین باعث شد سریع بلند شویم وچادروروبنده هایمان رابپوشیم.
دربازشد وقامت ابوعمر درچهارچوب درنمایان شد,کلید برق رازد وتاچشمش به ما افتاد,قهقه ای زدوگفت:عجب زنده اید؟فکرکردم تاحالا مرده اید...عجب جان سختید،مثل گربه هفت جان دارید,اگر جلوی چشمان من, پدرومادرم راکشته بودند تاحالا هفت کفن پوسانده بودم وبه طرف ما امد بایک دستش چادرلیلا وبادست دیگرش چادر من را کشید وگفت:شما کنیز من هستید ,لازم نکرده حجاب داشته باشید ,سریع بیایید بالا,باید کمک ام عمر کنید تا وسایل سفرش رامهیا کند...بعد خنده ای زد وارام ترگفت:بزار ام عمربرود...خانه که خالی شد باشما دوتا کارها دارم...سریع ...درضمن دیگه به من عمو وابوعمر و...نمیگویید فقط اررررباب...متوجه شدید؟؟
سرمان رابه علامت تصدیق تکان دادیم ورفتیم بالا...
ترس تمام وجودم رافراگرفته بود,یعنی این کفتارپیر چه نقشه ی شومی درسرش داشت.
من مشغول اتوکردن کوله باری ازلباسهای ام عمرودخترانش وبکیر ,پسردیگرش که یک سال ازعمر کوچکتر بود شدم ولیلا هم ظرفهای کثیف رامیشست ,هیچکدام ازدختران ام عمرکه روزگاری باهم همبازی بودیم ,جلویمان ظاهر نشدند ,دلیلش رانمیدانستم اما ازاین موضوع خوشحال بودم...دوست نداشتم انها هم به چشم کنیز به ما نگاه کنند.
درحین کار صدای ابوعمروزنش رامیشنیدم که باهم صحبت میکردند.
ابوعمر:زن,شما باید زودتر میرفتید,مگه نمیبینید که دولت اسلامی حکم کرده اگر زنی بدون مردش ازخانه خارج شود درجا تیرباران میشود,میترسم روزی من یا بکیرنباشیم وشما مجبور به بیرون رفتن شوید وجانتان رااز دست دهید,با بکیر بروید...بکیر شمارا میرساند وفردا برمیگردد,میخواهم سلما را به بکیر هدیه کنم که دلش خوش,شود.
از اینهمه پستی ابوعمر برخود لرزیدم
ادامه دارد...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmah
CQACAgQAAx0CU9r2GAACBrtfgM2aR0_xy69vB4VuV0Ct0pazmgACUQkAAjlPsFIOVT4FkOYKdBsE.mp3
3.51M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاســلام رفــیعی
✅ #موتور_محرکبرایسعادت
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
🔰 انتشار نخستینبار
حاج قاسم به قول خودش وفا کرد...
| سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس: ما واقعا میخواهیم این مردم را ببریم #کربلا! این شعار نیست. ولو با دادن خونمان باشد...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️طرفداران شجریان مسلمان هستند ویاازبهاییان؟!!!
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_بیست_وچهارم من:خاله هاجر منم سلما ,چرا میزنی؟ لیلا هم دیگه هق هقش هوا شده بود. ام عمر:من خاله
#بخش_بیست_وپنجم
کارمن تمام شده بود که لیلا امدوگفت:ام عمر میگه بیا,نهاررااماده کن....
میدانستم که درخانه ی اینها نهار معمولا یک نمونه غذاست اما امروز نمیدانم ازبخت بد ما یا واقعا وضعشان خوب شده بود که ام عمر روبه لیلا سفارش چندین غذا را داد وخودش رفت کنار شوهرخبیثش وبچه هایی که اززمانی امدیم چشممان به چشمشان نیافتاده بوداما صدایشان رامیشنیدیم,فقط یک بار بکیر را دیدم که زیرچشمی مرا میپایید .
بساط نهار برپاشد ,چون ما کنیز زرخریدشان بودیم,ابوعمرامر کرد که به زیرزمین برویم ,ام عمر انگار بعداز ان کتک مفصلی که به من زده بود ,عقده از دست دادن پسرش التیام یافته بود وبه من هیچ نمیگفت وحتی نگاهی هم نمیانداخت ,انگار که سالهاست با من قهر بود.
شکرخدا اینجوری برای من هم بهتر بود.وقتی میخواستیم برویم پایین,از انهمه غذای رنگ ووارنگی که اماده کرده بودیم,
ابو عمر دوتکه نان خشک مثل کسی که جلوی سگش میاندازد جلویمان انداخت وگفت:بردارید ,این نهارامروزتان,اما اگر کنیزان حرف گوش کن ومودبی بودید جیره ی روزانه تان را چرب تر وبیشتر میکنم
خیلی پست بود ومیخواست بااین کارش مارا حقیر وحقیرتر کند...میدانستم نقشه ی شومی درسرش است که میخواهد انقدربر ماسخت بگیرد تا ما ذله شویم تاوقتی خواسته اش رامطرح کرد دست رد به سینه اش نزنیم.
بدون توجه به تکه نان از کنارش گذشتم ولیلا هم همین کار راکرد.
ناگهان با صدای فریاد خشمگین ابوعمر خشکمان زد:عفریته های پدر....س...گ ...
به من کم محلی میکنید؟حرف مرا زمین میزنید؟
به سمت من ولیلا یورش برد وناگهان...
ناگهان باران مشت ولگد بود که برسرورویمان میامد وازاین بدتر اینکه سه دختر ابوعمر وبکیر هم امدند ببینند چه شده وشاهد حرکات وحشیانه ی پدرشان بودند.
بدترین صحنه ی حقارتم همین بود,منی که روزگاری با این دختران دوست وهم بازی بودیم وهمیشه درهمه چیز براین دختران برتری داشتیم ,حالا دراین وضعیت...
ابوعمر با دیدن فرزندانش که شاهد ماجرا بودند,انگار نیرویی مضاعف گرفته بود ومیخواست به انها ثابت کند که مرد است ومردانگی اش رابا ظلم بر دودختر ضعیف وبی پناه به رخ فرزندانش میکشید.
او مارا مجبور کرد که چهاردست وپا شویم وبا دهان لقمه نان را از زمین برداریم..
واقعا چاره ای دیگر نداشتیم ...
با چشمی گریان وبدنی کوفته ودهانی پراز خون وارد زیر زمین شدیم....چهارچشمی لیلا رامیپاییدم که سراغ روبنده اش نرود ,شک نداشتم که دیگر طاقتش طاق شده بود وحق هم داشت,اخر ما ظرفیت اینهمه سختی وخواری وحقارت را نداشتیم.
روبنده اش را که صبح ابوعمر دراورده بود وگوشه ای انداخته بود پیدا کرد...حرکاتش ارام بود ,من هم نگاه میکردم که چه میکند,دیگر توان حرف زدن ونصیحت کردن رانداشتم,بی رمق روی حصیر افتادم.
لیلا هم لنگ لنگان امد وکنارم نشست وگفت:شاهدی که خیلی تحمل کردم ,اما دیگر از حد به درشده,مرا ببخش که تنهایت میگذارم. ...
ادامه دارد....
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور...
🌹بهمناسبت تفحص پیکر مطهر شهید محمد بلباسی و ۶ شهید دیگر مدافع حرم در خانطومان
#شهدای_خان_طومان
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
هدایت شده از ⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
🌹زیارت امام حسن (ع)وامام حسین(ع)
در روز دوشنبه🌹
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
#کلام_شهید
شهید کاظمی:یکی از شاخصه مهم این راهی که بچه ها رفتن راه معنویت،راه دلدادگی به خدا،معامله کردن با خدا بود.
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️با یکی از مقصران شرایط فعلی کشور آشنا شوید
▪️فردی که در تصویر مشاهده میکنید، سید حسن مصطفوی است که به جهت یدک کشیدن نام "خمینی" و این که نوه بنیانگذار کبیر انقلاب است، مورد احترام بوده اما قرابت افراطی او با اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و روحانی، در مواضع سیاسی او اثر منفی گذاشته است.
او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ برای دومین بار و اینگونه صریح، مردم را به انتخاب حسن روحانی برای جایگاه ریاست دولت دوازدهم ترغیب کرد و حالا باید پاسخگوی عملکرد دولت مورد حمایت خود و شرایط ناگواری که بر کشور حاکم شده، باشد.
✅ فاجعه اصلاحات برای ایران؟!
#سرطان_اصلاحات
#اصلاح_طلبان_افساد_طلبان
#ظهورنزدیک_است
انتشار مطالب کانال #صالحانُ_المهدی صدقه جاریه است.
#صالحین_ری
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
@salehanolmahdi_rey