من اعتقاد دارم که یک بخش بسیار زیبا و دلنشین زندگی، رؤیاپردازیهای مربوط به آینده است و غوطه خوردن در دریای مواج و خروشان آرزوها؛ فقط به یک شرط: به شرط آنکه ارتباط واقعیت با رؤیا و ارتباط عمل با اندیشه قطع نشود.
بر بالهای سپید و پهناور این خیال بلند پرواز نشستن، و با آن به دور، دور، دورترین نقطهها سفر کردن، چقدر شیرینِ شیرین است و چقدر خوب خستگیها را از تن و روح آدمی میتکاند.
بله! البته باز هم به همان شرط: به شرط آنکه در بازگشت، گیوههایت را وَربکشی و بخواهی که به هر ترتیب که هست، یک قدم، فقط یک قدم، به سوی آن مقصد باورنکردنی، آن خیالِ بلورین، آن جعبه رنگ صدهزار رنگ، و آن عطر پاشیده برداری. از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت.
#نادر_ابراهیمی
@salehi_raheleh
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَىٰ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ ۖ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ای اهلکتاب، فرستادۀ ما محمد در دورانی بهسویتان آمد که مدتی طولانی پیامبری نیامده بود* و خیلی از مطالب تورات و انجیل را که مخفی میکردید، برایتان آشکار کرد تا روز قیامت نگویید: «برای ما مژدهرسان و هشداردهندهای نیامد.» الان دیگر مژدهدهنده و هشداردهندهای برایتان آمده است. بله، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید.
سوره مائده 💕 آیه ۱۹
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَجَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ
یادتان بیاید که موسى به قومش گفت: «مردم! لطفهای خدا را در حق خودتان فراموش نکنید، وقتی بینتان پیامبرانى فرستاد و شما را صاحباختیار خودتان کرد و چیزهایى به شما داد که به هیچیک از جهانیان نداده بود.
سوره مائده 💕 آیه ۲۰
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ
مردم! به سرزمین مقدس و حاصلخیز شامات وارد شوید که خدا برایتان مقدّرش کرده است. به دشمن پشت نکنید و پا به فرار نگذارید که آنوقت، شکست سختی خواهید خورد.»
سوره مائده 💕 آیه ۲۱
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ
گفتند: «موسی! در آن سرزمین جماعتی زورگو زندگی میکنند. تا آنها از آنجا کوچ نکنند، ما پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت! اول، آنها از آنجا بروند. بعدش ما میرویم آنجا!»
سوره مائده 💕 آیه ۲۲
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
چندتا هندوانه سنگین رو همزمان بلند کرده بودم.
همهشون رو دوست داشتم.
دلم نمیاومد حتی یکیشون هم زمین بذارم.
این شد که لاکپشتوار،
مشغول خوندن ششتا کتاب شدم
تا امروز که بالاخره پرونده کمحجمترین اونها بسته شد.
دوست داشتم بابت این پیروزی عظیم،
بر طبل شادانه بکوبم اما؛
دلم غمگینه و چشمهام اشکی،
بابت غم و غربت عجیبی که لابلای کلمات
"لهجهها اهلی نمیشوند"
پیچیده شده بود.
با روایت آخر رسما گریه کردم
و آرزو کردم یه روزی برم فلسطین رو از نزدیک ببینم🥺
#چند_از_چند ؟
چهار از چهل📚
@salehi_raheleh
قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
دو نفر از مردم خداترس که خدا نعمت ایمان و شجاعت به آنان داده بود، پیشنهاد کردند: «از دروازۀ اصلی شهر، یکدفعه به آنها حمله کنید! پایتان که به شهر برسد، دیگر پیروزیتان حتمی است. اگر ایمان واقعی دارید، فقط به خدا توکل کنید.»
سوره مائده 💕 آیه ۲۳
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
-احساس میکنم یه جای زندگیم راه رو غلط رفتم،
ولی انقدر جلو رفتم که دیگه انرژی برای برگشت ندارم.
+خواهش میکنم این یادت بمونه مارتین:
اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی،
هیچوقت برای برگشت دیر نیست.
حتی اگه برگشتن ده سال هم طول بکشه باید برگردی.
نگو راه برگشت طولانی و تاریکه.
نترس از اینکه هیچی به دست نیاری.
📖جزء از کل
✍️🏻استیو تولتز
#کمی_کتاب
@salehi_raheleh
جلسه مشاورهمون که تموم شد بهم گفت:
از خدا میخوام نور و آرامشی که به زندگی ما میدین رو هزار برابر بیشتر به زندگی خودتون برگردونه✨️
به اون نگفتم،
اما به شما میگم که با حرفش قلبم تکون خورد، چشمهام پر شد🥹
دعای خیر همیشه قلب من رو میلرزونه...
#اندر_احوالات_اتاق_درمان
@salehi_raheleh
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ
ولی آنها حرفشان را تکرار کردند: «نه موسی، تا وقتی آنها آنجا هستند، ما ابداً پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت. اصلاً خودت و خدایت بروید و با آنها بجنگید. ما هم همین جا منتظر پیروزیتان مینشینیم!»
سوره مائده 💕 آیه ۲۴
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
خدا را بهخاطر خشنودی احدی از مردم، خشمگین مساز؛
که خشنودی حق، جایگزین دیگر چیزهاست و چیزی جانشین رضای خدا نیست🕊
#نهجالبلاغه
نامه ۲۷
@salehi_raheleh
با خودم در جدالم.
مناظرهها رو که میبینم،
خونم به جوش میاد.
هی زبونم میچرخه چارتا حرف درشت از پشت تلویزیون حواله کنه سمت بیانصافیها و بیاخلاقیها،
هی جلوی خودم رو میگیرم و میگم "راحله اخلاق، ادب، خویشتنداری، خدا، خدا، خدا... داره میبینه خدا..."
چقدر سخته جنگیدن با هواینفس🤦🏻♀️
@salehi_raheleh
قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
موسی گفت: «خدایا، من و برادرم فقط اختیار خودمان را داریم؛ پس خودت بین ما و این جماعت منحرف داوری کن.»
سوره مائده 💕 آیه ۲۵
#حرف_های_قشنگش
@salehi_raheleh
داشتم از جلوی آیینه رد میشدم که چشمم به خودم افتاد. خندهام گرفت. شبیه عروسکهای کوکی بودم که کوکشون خراب شده. چشمهام یه لحظه هم از حرکت نمیایستاد اما درد اجازه نمیداد گردنم رو حتی به اندازه یه میلیمتر هم جابهجا کنم.
تا حالا این حالت رو تجربه نکرده بودم.
اینکه نتونم سرم رو بچرخونم!
اینکه حتی نتونم دستم رو درست تکون بدم
و به این فکر کنم با گوشتهای آبشده و لپه خیسخوردهای که قرار بود امشب تبدیل به قیمه بشن باید چهکار کنم؟
درد از توی سرم راه افتاده و توی گردنم پیچوتاب میخوره و خودش رو پرت میکنه توی سرشونههام.
یک دنیا کار دارم برای انجام دادن،
اما نمیدونم چرا ناراحت نیستم.
با خودم فکر میکنم به این تجربه نیاز داشتم.
نیاز داشتم بدونم سلامتی،
چه نعمت بزرگیه که واسم عادی شده.
انقدر عادی، که حتی به مخیلهام خطور نمیکرد یه روز خدشهای بهش وارد بشه.
به قول امام صادق(ع): سلامتی یك نعمت نهان و مخفی است. زمانی كه در دسترس باشد به یاد انسان نیست، همینكه از دست رفت آن را به یاد میآورد! (قدر آن شناخته میشود).
برام عجیب بود که وقتی میخواستم برم قرص بخورم اما از شدت درد گریهام گرفت و نتونستم از جا بلند بشم، توی دلم گفتم: خدایا شکرت!
یه لحظه چشمهام گرد شد از تعجب. انتظارم از خودم این بود که بگم خدایا چرا؟ مگه شما نمیبینی چقدر کار ریخته سرم؟ الان وقتش بود آخه؟ اما من واقعا خدا رو شکر کردم که حواسم رو به نعمت بزرگی که داشتم و قدرش رو نمیدونستم جمع کرده.
میخوام خودم رو به چالش بکشم و لاکپشتوار، با همین شرایط، به برنامهای که برای امروز چیدم عمل کنم. میخوام تمرین کنم بهیاریخدا از مشکلی که پیش اومده قویتر باشم. دعا میکنید واسم؟🥲
#زندگی_واقعی
@salehi_raheleh