eitaa logo
مدرسه علمیه صالحیه
423 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
628 ویدیو
41 فایل
📡 به پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه صالحیه قزوین خوش آمدید 📞ارتباط با ما @salehie_info
مشاهده در ایتا
دانلود
| ۳.استکبار؛ (بخش اول): 🔸 استکبار در لغت به معنای "گردنکشی، خودنمایی کردن و تکبر ورزیدن" است. از لحاظ اصطلاحی هم هرگونه مخالفت و نقض بندگی، پنهان و آشکار، مستقیم یا غیرمستقیم که موجب انکار توحید، ربوبیت تشریعی یا تکوینی خداوند گردد، استکبار نامیده میشود؛ و اساساً در عصر جدید یعنی دوران مدرن انسان غربی با استکبار در برابر خداوند تعریف شده و عینیت یافته است. 🔸 جوهر مدرنیته اومانیسم است و اومانیسم چون به معنای اثبات خودبنیادی بشر در مقابل اراده الهی است ذات استکباری است؛ بنابراین استکبار ویژگی ذاتی تمدن مدرن است در واقع در غرب مدرن استکبار صورت یک سیستم و نظام را یافته است و در هیئت مجموعه ای از قوانین نهادها نظام‌های سیاسی و اقتصادی و فراتر از آن در هیئت یک تمدن ظاهر گردیده است. 🔸 بنابراین استکبار شئون و وجوه مختلف دارد و بدینسان می‌توان از شأن سیاسی، اقتصادی یا وجه حقوقی استکبار نام برد. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۳.۳استکبار؛ (بخش سوم): 🔸 چنانکه گفتیم استکبار فقط عبارت از شئون سیاسی یا اقتصادی نبوده و یک مجموعه‌ی فراگیر و گسترده است. بعنوان مثال نظام اقتصادی غرب که سرمایه سالاری است، اساساً بر پایه سودگرایی، سوداگری و انباشت سرمایه _ بدون توجه به وجوه شرعی و حلال و حرام ثروتها _ و رباخواری بنا گردیده است و از این رو نحوی استکبار در مقابل اراده تشریعی خداوند است. 🔸 امپریالیسم، صورت اقتصادی_سیاسی و بیشتر استکباری است. لذا نسبت میان استکبار و امپریالیسم، عموم و خصوص مطلق است؛ بدین معنی که هر امپریالیستی استکباری است، اما هر استکباری امپریالیستی نیست؛ زیرا که امپریالیسم در معنای اصطلاحی آن، پدیده‌ای عمدتاً اقتصادی است که از اواخر قرن نوزدهم پدید آمده است، حال آن که استکبار به صورت یک تمدن و کلیتِ فراگیر از زمان رنسانس ظهور کرده است و قبل از عصر جدید نیز به صورت غیر سیستماتیک و یا غیر اومانیستی ظاهر شده بوده است. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۴.۱ انقلاب؛ (بخش اول): 🔸 واژه انقلاب، در اصل اصطلاحی اخترشناسانه است که به معنای حرکت دورانی اجرام سماوی و چرخش ستاره ها به دور کره زمین بوده است. 🔸 این واژه، در سال ۱۴۵۰ میلادی معنای «لحظه تغییر بزرگ در امور» بخود گرفت، که معنایی سیاسی داشت و به این صورت به کار می رفت: «گردش جهت بازگشت به وضع اول» یا «بازگشت به نظمی که از آغاز تعیین شده بود». این معنا با وقوع انقلاب انگلیس در سال ۱۶۸۸ میلادی کاربرد رایج در ادبیات سیاسی یافت و با وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، تعبیری کاملاً سیاسی یافته و معادل فروپاشی رژیم پیشین و شکل‌گیری نظام سیاسی جدید گردید. در این تعریف انقلاب عبارت است از «رویداد قهرآمیز جه شواری که ساختار سیاسی اقتصادی اجتماعی پیشین را به صورت بنیادین و ریشه های دگرگون کرده و مناسبات جدیدی را جایگزین آن نماید». 🔸 انقلاب یک تحول کیفی و عمیق است که غالباً با حضور گسترده مردمی صورت می‌گیرد. تفاوت انقلاب با کودتا در این است که کودتا نحوی جابجایی در قدرت سیاسی است که در میان حاکمان پدید می آید و مردم نقشی در ایجاد آن ندارند. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۴.۲انقلاب؛ (بخش دوم): 🔸 انقلاب ها گاه صرفاً تحولات و تغییرات سیاسی و یا اجتماعی_اقتصادی هستند، اما انقلاب های مثبت یا منفی واقعی، رویدادهای دوران سازی هستند که موجب تغییر مبنایی یک صورت نوعی تاریخی_فرهنگی به صورت نوعی دیگر می گردند. در واقع انقلاب‌ها معنایی فراتر از تحولات سیاسی_اقتصادی دارد. 🔸 انقلاب‌های دوران ساز که مبتنی بر یک تفکر نوین هستند، ساحت و صورتِ غالب تاریخی یک دوره را عوض می‌کنند و صورتی دیگر پدید می آورند؛ مثلاً با پایان گرفتن قرون وسطی و از اواخر قرن چهاردهم و قرن پانزدهم، رویداد دوران سازی ظهور کرد که به همراه خود صورتِ تمدنی و تاریخی_فرهنگی گروه وسطایی را متحول ساخته و صورتِ تمدن مدرن را جایگزین آن ساخت. 🔸 در روزگار ما که زمانه سیطره تفکر و تمدن اومانیستی مدرن است، یک انقلاب اصیل و بنیادین و حقیقی، انقلابی است که صورت نوعی تاریخی_فرهنگی حاکم یعنی صورت اومانیستی مدرن را نفی نماید. لذا ایدئولوژیهای عالم مدرن اعم از سوسیالیستی، مارکسیستی، لیبرالیستی، فاشیستی، ناسیونالیستی و فمینیستی هیچ یک در معنای واقعی کلمه انقلابی نیستند. در عصر مدرن که اومانیسم حاکم است، انقلاب واقعی یعنی انقلاب، علیه سیطره مدرنیته و اومانیسم. بر این اساس روشن می‌شود که تنها تفکر به راستی انقلابی این زمان، تفکر دینی است که صبغه ضد اومانیستی دارد. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۴.۳انقلاب؛ (بخش سوم): 🔸 از سال های دهه هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی تدریجاً یک رویکرد ضد آرمان گرایی و ضد انقلابی که ماهیتاً نئولیبرالی است، بر فضای اندیشه سیاسی غرب سایه افکنده است که مدعی است اساساً انقلاب، واقعیتی شکست خورده است که هیچگاه به اهداف خود دست نمی یابد و در نهایت، موجب ظهور خشونت و دیکتاتوری می‌گردد؛ و این پرواضح است که وقتی عده‌ای از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگری از تفکر مدرنیسم می پرند، تا به اهداف خود، که اغلب شعارهایی بظاهر عدالت طلبانه و انسانی را دنبال می‌کنند، برسند و توجه ندارند که همه اینها در خاک اومانیسم ریشه دوانده اند، ناچارند با شکست و ناموفقیت های خسارت باری که روح و روان آنها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد مواجه شوند. 🔸 در این میان انقلاب دینی نسبت بشر با هستی را دگرگون می‌کند و آدمی را در مقام مخلوقیت و بندگی الهی کرامت می بخشد و بر پایه این نسبت وجودی و تفکر مبتنی بر آن به تأسیس نظام سیاسی و مناسبات اجتماعی_اقتصادی می پردازد، از این رو امری اساساً متفاوت از عهد مدرن است و طبعاً به آفات انقلاب‌های مدرن نیز مبتلا نیست. انقلاب اسلامی رگه های پررنگی از یک انقلاب دینی را با خود داشته است و به میزانی که از حضور و فعالیت این گرایش‌های دینی و معنوی آن کاسته شود و بر خصلت‌های مدرنیستی آن افزوده شود، آفات انقلاب‌های مدرنیستی نیز به خودنمایی خواهند پرداخت. بنابراین باید بر وجه دینی و صبغه‌ی معنوی انقلاب همواره تأکید ورزید و در تقویت آن کوشید. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۵.۱ ایده‌آلیسم؛ (بخش اول): 🔸ایده‌آلیسم یا آرمان‌گرایی (به آلمانی: Idealismus) نام مجموعه‌ای از دیدگاه‌های فلسفی با این مدّعاست که ایده‌ها موضوع حقیقی معرفت هستند؛ ایده‌ها بر اشیا مقدم‌اند و این ایده‌ها هستند که امکانِ بودن را برای اشیا فراهم می‌کنند. بر مبنای این دیدگاه، ایده‌ها، هم از نظر معرفت‌شناختی و هم از نظر متافیزیکی اولویت دارند و واقعیت خارجی، آنچنان‌که ما درک می‌کنیم، منعکس‌کننده فرایندهای ذهنی است. 🔸ایدئالیسم مدّعی نیست ذهن خالق ماده یا جهان مادی است. همچنین این دیدگاه، «فکر» را با «متعَلَّق فکر» یکی در نظر نمی‌گیرد، بلکه مدعی است جهان خارج را تنها با توسل به فرایند ایده‌ها می‌توان درک کرد. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
🔹 اومانیسم؛ (بخش سوم) 🔸 نکته مهم درباره اومانیسم اینست که این مبنای فکری به معنای انسان دوستی و توجه و احترام وجودی انسان نیست بلکه به معنای اصالت انسان در مقابل اصالت خداست، از این رو ذات و جوهری استکباری و طاغوتی دارد و از طرفی چون بشر را در مقابل خدا اصالت می دهد به نفی و انکار شأنیت و كرامت او می پردازد چون شأن انسان قرب به خداوند است و این موجب عزت و کرامت انسان می شود. 🔸 اگر انسان توجه کند تمامی تفکرات و تمدن های غربی (ایسم‌های مطرح) که برخواسته از تمایلات نفسانی و بُعد ناسوتی او هستند همه ریشه در اومانیسم دارد چرا که این تفکر است که مادرِ تفکرِ انسان سالاری و خواسته ها و تمایلات اوست. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
📍۴. اپوزوسیون: 🔸در اصطلاح به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته می‌شود که در صدد بر اندازی نظام حاکم میباشند. این امر لزوماً به معنی مخالفت با اصل نظام حکومت نیست، بلکه ممکن است به مخالفت با آن بخش که دولت را در دست دارد تنزل کند. همچنین عبارت است از كوشش اتحادیه ها، حزب ها، گروه‌ها، دسته ها و افراد برای دستیابی به هدف هایی كه در نظر دارند، و هدفشان مخالفت با اهداف دارندگان قدرت سیاسی، اقتصادی می باشد. 🔸اپوزیسیون در معنای محدود، نامی برای گروهی كه در نظام های حكومت پارلمانی به موجب قانون اساسی موجودیت آنها به رسمیت شناخته شده است، و در پارلمان گروهی را تشكیل می دهند كه به حكومت ارتباط ندارد و از دولت حمایت نمی كند اما خود را به قانون اساسی وفادار می دانند. در كشورهایی مانند انگلستان، فرانسه و سوئد است معمولاً دو حزب اصیل در آنها وجود دارد كه به نوبت نقش حاكم و اپوزیسیون را به عهده می گیرند. اما در نظام های یك حزبی مانند آمریكا اپوزیسیون به صورت قانونی وجود ندارد. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۶.۱ آنارشیسم؛ (بخش اول): 🔸 به لحاظ لغوی مأخوذ از کلمه یونانی «(os)anarch» بمعنای فقدان اقتدار یا رهبر یا دولت است. 🔸 آنارشیسم یکی از ایدئولوژی های افراطی عصر جدید است که بر پایه تفسیر خودبنیادانه از بشر شکل گرفته و با هر نوع سازمان یا نهادی مخالفت می کند؛ به ویژه حکومت را به عنوان مظهر تجمع قدرت سیاسی مورد حملات بسیار قرار می‌دهد. 🔸 چگونگی شکل گیری: آنارشیستها که خشونت بروکراتیک و ظالمانه دولت‌های سرمایه‌‌داری لیبرال و بعدها رژیم های سوسیالیستی را احساس کردند و از آن ناراضی هستند کوشیدند تا با تعمیم فردگرایی لیبرالی به شیوه افراطی آنگونه که منکر هر نهاد یا ساختار و سازمان اجتماعی و سیاسی گردد نفس فردی سرگشته بشر مدرن را از اسارت سرکوبگرانه دولت های سرمایه داری نجات دهند اما راه حل آنارشیستها کاملاً خیالبافانه و غیر مرتبط با طبع اجتماعی بشر و نیز طبیعت نهادگرای زندگی اجتماعی است. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
|آنارشیسم؛ (بخش دوم): آنارشیست ها در ایجاد تشکل های بزرگ سیاسی چندان موفق نبوده اند. برخی آنارشیست های خشن و تندرو در انجام چند ترور معروف از جمله "ترور الکساندر تزار روسیه"، "هوبرت پادشاه ایتالیا"، "مکینلی رئیس جمهور آمریکا" و "سوء قصد به کالسکه حامل ناصرالدین شاه در فرانسه" نقش داشته اند. 🔸 خصائص آنارشیسم و آنارشیستها: ۱. آنارشیسم، یک ایدئولوژی مدرن و صورتی از دموکراسی اومانیستی است. ۲. آنارشیسم گرایش‌های پررنگ سکولاریستی دارد. ۳. آنارشیسم با هر نوع سازمان یا ساختار یا نهاد اجتماعی و سیاسی به ویژه حکومت و دولت سر ستیز دارد. ۴. مبانی اخلاقی مدون و منضبطی در آنارشیسم وجود ندارد. ۵. آنارشیست‌ها افراد گرفتار بحرانی هستند که از لیبرالیسم و سوسیالیسم به عنوان دو ایدئولوژی اصلی عالم مدرن سرخورده هستند و چون بر مبادی و غایات اومانیستی و خودبنیادانه پای می فشارند، گرفتار سرگیجه فکری، بی‌هویتی و اضطراب تئوریک گردیده اند. ۶. آنارشیسم نمودی از ناتوانی های ذاتی عقل مدرن در سازماندهی رابطه‌ای متوازن میان فرد و جامعه است. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۶.۱انقلاب آمریکا ؛ (بخش اول): 🔸مجموعه رویدادها و اندیشه‌ها و تغییراتی است که منجر به جدایی سیزده ایالت آمریکای شمالی از بریتانیا و تأسیس ایالات متحدهٔ آمریکا گردید. اولین درگیری‌ها از شهر بوستون شروع شد که به دنبال شدت عمل پادشاهی انگلستان به سرعت گسترش یافت. در ۱۷۶۵ در نیویورک کنگره‌ای متشکل از ۹ مستعمره‌نشین تشکیل شد که سران این مستعمره‌نشین‌ها در این کنگره برای اقدام علیه انگلیس هم‌پیمان شدند و در مه ۱۷۷۵، رهبران مستعمره‌نشین از مردم درخواست کردند که برای مبارزه با اشغالگران آماده شوند. خاستگاه: 🔸 از لحاظ سیاسی، خاستگاه انقلاب آمریکا را باید در درگیری‌های طولانی‌مدت بین بریتانیا و فرانسه در آمریکای شمالی بین سال‌های ۱۷۵۴ تا ۱۷۶۳ مشهور به جنگ هفت ساله جستجو کرد که موجب تهی شدن خزانهٔ دو امپراتوری شد. پس از این جنگ‌ها و وضع مالیات‌های سنگین از سوی پارلمان بریتانیا و جورج سوم پادشاه این کشور، سیزده مستعمره‌نشین آمریکا اعلام کردند تا زمانی که نمایندگانی از ایشان در پارلمان حضور نداشته باشد و بر وضع قوانین و مالیات‌ها نظارتی نکنند، از قوانین مالی و تجاری بریتانیا اطاعت نخواهند کرد و تجارت با سرزمین مادری را تحریم خواهند نمود. پارلمان در پاسخ با بیان اینکه مستعمره‌نشین‌ها در سراسر دنیا شرکت‌های تجاری متعلق به بریتانیا هستند، و پارلمان بریتانیا برای وضع قوانین و مالیات‌ها از ساکنان مستعمره‌نشین‌ها اجازه نمی‌گیرد، درخواست مستعمره‌نشین‌های آمریکا را رد کرد. ادامه دارد.... مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
| ۶.۲ انقلاب آمریکا ؛ (ّبخش آخر): هدف از انقلاب 🔸به نظر اقتصاددان مائوئیست سمیر ، انقلاب آمریکا، با وجود تحلیل‌هایی که از آن می‌شود، بیشتر نبردی برای دستیابی به استقلال و خارج شدن از سلطهٔ امپراتوری انگلستان بود و چندان به دلایل اجتماعی صورت نگرفت. مستعمره‌نشینان آمریکایی، در قیام خود علیه پادشاهی انگلیس، ابداً نمی‌خواستند روابط اقتصادی و اجتماعی خود را دگرگون سازند؛ آن‌ها خواستار آن بودند که از آن پس دیگر منافع خود را با طبقهٔ حاکمهٔ کشور مادر تقسیم نکنند. به این ترتیب، هدف از کسب قدرت ایجاد جامعه‌ای متفاوت با رژیم مستعمراتی پیشین نبود، بلکه نوعی جداسازی منافع بود. نبرد لکزینگتون 🔸انگلیسی‌ها در حوالی لکزینگتون یک سوم از نیروهای خود را از دست دادند و در ۱۰ مه، دژ دیگر انگلیسی را در کنار دریاچهٔ شامپلین تصرف کردند. با این پیروزی‌ها در ماه‌های ژوئیه و ژوئن، ۱۶ هزار داوطلب به ماساچوست رسیدند و ۱۰۰۰ انگلیسی در نبردی سخت کشته شدند. در ژوئیهٔ ۱۷۷۶ میلادی، انگلیسی‌ها از بوستون بیرون رانده شدند و مردانی چون توماس جفرسون، جان آدامز، ورجر شرمن، رابرت استون و بنجامین فرانکلین اعلامیهٔ استقلال آمریکا را نوشتند و پرچمی با ۱۳ ستاره و خط که نمایانگر ۱۳ ایالت یا کوچ‌نشین بود، ارائه کردند. زمان آغاز و پایان این انقلاب مورد بحث است، ولی برخی سال ۱۷۵۷ میلادی را سال شروع آن و سال ۱۷۸۹ و ریاست جمهوری جرج واشینگتن را پایان آن می‌شمارند. مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin