eitaa logo
صالحین استان البرز
902 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
215 ویدیو
98 فایل
برای تمدن اسلامی، دانش و مهارت های تربیتی را باید توأمان داشت.. در این مسیر همراه شما هستیم .. شبکه تربیتی "صالحین" در استان البرز"
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️ باغبان باشید. ✅ اگر بر یک تشکیلات، فرهنگ جنگل به جای باغ مسلط شود، مدیریت از دست باغبان به چنگ هیزم‌شکن می‌افتد. از جنگل برای تنفس، سایه و... استفاده می‌شود و هیزم شکن درختان را خشک می‌کند که بسوزاند. اما در باغ علاوه بر خواص جنگل، ثمربخش بودن مهمترین رکن و وظیفه باغبان است. مدیر یک تشکیلات باید نقش باغبان را ایفا کند. هر درخت ظرفیت، مزه و شکل خود را دارد. آنجا که باید پیوند بزند، پیوند و آنجا که باید هَرَس کند، هَرَس! 🇮🇷 کانال صالحین استان البرز 🆔@Salehin_alborz
💡اربعین؛ مانوری برای زندگی تشکیلاتی 🔹بهترین فرصت برای کار تشکیلاتی همین بازه دهه محرم تا اربعین است. به برکت عاشورا و اربعین و بر مدارکربلای حضرت ارباب میتوان مانوری از اقدامات علمی و عملی را تجربه نمود. زمان را از دست ندهید... 🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
⭕چند برای یک مسئول تشکل(گروه): 📌 با باشد : یک وظیفه ی رهبر تشکل(یا مربی) ، این است که علاوه بر بودن در مسایل اخلاقی ، در وجود خود ، یک خود وجودی بیدار ایجاد کند تا نسبت به خود و رسیدگی نسبت به خود، در طول مدت مدیریت تشکل یا گروه ، به خود هشدار دهد. خلاصه تر می توان گفت که ، بایستی رفتار عملی خود را رسیدگی کند تا مبادا دچار گردد. 📌 خود را نسبت به سطح اعضا تشکل یا گروه مسئول بداند. نباید اعضا گروه از نظر سطح و به حال خود رها شوند. 📌 نسبت به نوع رابطه خود با اعضا یا رابطه بین اعضا بی تفاوت نباشد. همیشه تنظیم کننده سیاست ها و جنس رابطه ها در مجموعه خود باشد و برای داشتن یک مجموعه در تشکل و مجموعه ، تمام تلاش خود را انجام دهد. 📌 را تعطیل یا کمرنگ کند: از جمله آفت های موجود در گروه ها و تشکل های مذهبی ، انجام امور با ابزار رفاقت است . البته این ابزار شاید در ابتدای راه پاسخگو و حلال مشکلات باشد اما با ایجاد ساختار و ضوابط اجرایی در مجموعه ، بایستی کمرنگ تر شود . رهبر گروه در صورت تکیه بر این ابزار بایستی منتظر های آن باشد ، از جمله بی انگیزه شده سایر اعضا ، ایجاد ساختاری در مجموعه ، فراموش شدن اهداف تشکل ، شخص محور شدن مجموعه ، طرفداری و و... لذا اگر به ناچار یک رهبر گروه در آغاز راه از این ابزار استفاده می کند ، بایستی به تدریج با تعریف و ، از این ابزار کمتر استفاده نماید. 🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
نهادینه کردن رفتارهای تشکیلاتی چنانچه بخواهیم رفتارهای بین اعضای تشکیلاتی نهادینه شود باید: ➕ اعضای تشکیلات خیرخواه همدیگر باشند و توقعات را از همدیگر کم کنند. ➕ در تشکیلات باید ظرافت برخورد را رعایت کرد، یعنی اینکه با چه کسی، چگونه برخورد کنیم. ➕ معاونت دادن اعضا در کارهای همدیگر ➕ روحیه توصیه بایستی در بین اعضا وجود داشته باشد و اعضا همدیگر را به حسنات توصیه کنند و اعضا از کنار مشکلات همدیگر نباید به آسانی عبور کنند. ➕ بذل و بخشش باید درتشکیلات نهادینه شود و افراد نسبت به یکدیگر روحیه ایثا و فداکاری داشته باشند. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 به ما بپیوندید: 🇮🇷 صالحین استان البرز 👇👇👇👇👇 🆔@salehin_alborz
کادر سازی در تشکل به این معنی است که هر تشکل باید نیروهای مولد تولید کند. یعنی نیرویی که اوهم مثل تشکلش دغدغه آدم ها را داشته باشد. مثلا اگر حتی یک مکانیک هم تولید می کند این مکانیک دغدغه این را داشته باشد که دونفر مکانیک دیگر مثل خودش تربیت کند. شما الان ببینید خطر یک معتاد این است که دونفر دیگر را هم معتاد می کند و ما باید از همین درس بگیریم. هرکجا بودیم سعی کنیم اثرگذار بر دیگران باشیم. تشکل باید طوری رفتار کند که اعضایش هرکجا که بودند همان اهداف را دنبال کنند و آن دغدغه و هدف اصلی به تک تک افراد هم تزریق شده باشد. یکی از نکات مهم دیگر این است که بنده تشکلی را کادرساز می دانم که وقتی کسی در فضای آن قرار می گیرد اشکالاتش رو شود. اگر در یک تشکل مدام تعارف وجود داشته باشد و مدام ملاحظه افراد باشد که مبادا ناراحت شوند یا ما اعتبارمان از دست برود، این تشکل مرده است. در تشکل کادرساز درگیری و تنش بیشتر است چون لازمه حرکت، درگیری است. در تشکل کادرساز آدم ها به هم کار دارند و از کنار عیب های هم بی تفاوت رد نمی شوند. نشانه تشکل کادرساز این است که اگر مثلا بنده آدم بی نظمی هستم، وقتی وارد این فضا بشوم، این عیب من خودش را نشان می دهد. بعضی از تشکل های ما جمع مفردات هستند. یعنی افراد کنار هم جمع شده اند اما دلهایشان با هم نیست و دغدغه و هدف مشترکی ندارند. در واقع اینها جمع نیستند بلکه تجمعند. از آن طرف هم هستند افرادی که دور از همند اما دلهایشان به هم نزدیک است و چه بسا با یک صحبت تلفنی پنج دقیقه ای باری را از روی زمین بردارند. لذا مالک نمی گوید علی جان مرا جایی بگذار که مدام قدوبالای تورا ببینم از انطرف هم بودند افرادی که دور علی بودند اما به رویش شمشیر کشیدند. پس این نکته هم خیلی مهم است که بدانیم افرادی که دور هم جمع شده اند بعنوان یک تشکل، برای چه جمع شده اند؟ 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. 🍂 و جَعَلْنٰا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنٰاهُمْ فَهُمْ لاٰ يُبْصِرُونَ. به ما بپیوندید: 🇮🇷 صالحین استان البرز 👇👇👇👇👇 🆔@salehin_alborz
همگرایی مربی با متربی ها چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را جذب کنیم؟ سئوال: مربی تربیتی در مرحله جذب چقدر می تواند با سلیقه و ذائقه مخاطبانش همگرایی کرده و خود را مثل آنان نشان دهد؟ بعبارت دیگر، آیا باید ما خودمان را مثل مخاطب جا بزنیم و به شکل او درآییم؟ یا اینکه باید تلاش کنیم تا رفتار او را شبیه به رفتار خودمان تغییر دهیم؟ البته در مرحله تثبیت و رشد که بعدها به آن می پردازیم، بیان خواهد شد که همواره «تغییر نهایی رفتار» متناسب با آموزه های دینی، شاه بیت اصلی «تعلیم و تربیت» است، اما اینکه چه میزان از این هدف را می توان در مرحله جذب دنبال کرد، سئوال مهمی است که مربی باید پاسخ آن را از کارشناسان تربیتی بپرسد. در هر صورت، مرحله در کار تربیتی، مرحله گره خوردن دلهاست، مرحله ای که جرقه ی اولیه پیوستن به جمع در این مرحله در ذهن مخاطب زده می شود. گاهی یک تلنگر احیاگر و گاهی نیز یک موعظه اثر گذار در این مرحله، در روح و جان مخاطب، انقلاب ایجاد می کند، چرا که مرحله جذب در واقع، مرحله تاباندن نور به ضمیر مستعد جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، وقتی قرار است مربی دعوت گر به روشنایی باشد و منادی نور، آیا می توان دعوت به روشنایی و نور را به تنهایی با وانمود کردن گرایش به تاریکی انجام داد؟! آیا امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟! در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت: اول آنکه متاسفانه گاهی مربیان از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود. این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم. بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد وگاه خود را به تغافل بزند،اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب. مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش در پیش می گیرد، گاهی به کسی می دهد، گاهی و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را می نماید. مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید. مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه باید نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند. رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرا رویش ترسیم نماید. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. 🍂 و جَعَلْنٰا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنٰاهُمْ فَهُمْ لاٰ يُبْصِرُونَ. به ما بپیوندید: 🇮🇷 صالحین استان البرز 👇👇👇👇👇 🆔@salehin_alborz
روحیه ما اکثرا در فعالیتی مثل مجموعه های تربیتی، مدرسه، موسسه و یا یک هیئت و گروه مذهبی به کار جمعی مشغولیم؛ اما قواعد و رفتارهای متناسب آن را شاید نمی شناسیم!! در نتیجه نیروهایمان صرف 🔸خنثی کردن یکدیگر، 🔸غیبت و 🔸آزار هم و... صرف می شود و در نهایت حرکت رو به جلویمان بسیار کند است. 🍁اگر پذیرفته ایم در جمعی کار کنیم؛ نباید قوانین و ارزشهای مجموعه را نادیده بگیریم و کاری که خودمان دوست می داریم و درست می دانیم را انجام دهیم. این تک روی در کار جمعی یعنی نابودی کار جمعی. شرط اول کار جمعی پذیرش مافوق و مجموعه است. اگر از این روحیات نداریم کار جمعی نکنیم چرا که می رنجیم و می رنجانیم. ☄️در عوض رمز تشکلهای مخالف همین تبعیت سازمانی و همراهی حداکثری است. ‌ 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. 🍂 و جَعَلْنٰا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنٰاهُمْ فَهُمْ لاٰ يُبْصِرُونَ. به ما بپیوندید: 🇮🇷 صالحین استان البرز 👇👇👇👇👇 🆔@salehin_alborz