eitaa logo
صالحین استان البرز
902 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
212 ویدیو
98 فایل
برای تمدن اسلامی، دانش و مهارت های تربیتی را باید توأمان داشت.. در این مسیر همراه شما هستیم .. شبکه تربیتی "صالحین" در استان البرز"
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ زنگ خطر سرگروه 🔴خطر اول: محصور شدن روابط افرادی که به عنوان در نظر گرفته می شوند، ممکن است به طور معمول در یک گروه یا بخش دیگری مشغول فعالیت بوده اند و در آنجا دوستانی برای خود داشته اند. توجه نکردن و قطع ارتباط با این دوستان قدیمی یکی از آسیب هایی است که دامان برخی سرگروهها را می گیرد. گاهی اوقات دیده شده فردی که به عنوان سرگروه در نظر گرفته شده، بدون در نظر گرفتن دوستان و دوستیهای قبلی و قدیمی تمام توجه خود را به مسئولیت جدید معطوف می سازد و دوستان قبلی خود را فراموش می کند به این معنا که اگر آنها را بطور تصادفی ملاقات کند احوالشان را جویا می شود اما اگر آنها را دو یا سه هفته هم ندید برایش مهم نیست. عوامل: ۱) تصور غلط نسبت به ویژگیهای سرگروه روابط یک سرگروه می بایست با اعضای گروهش بیشتر از سایر افراد باشد و در مقام عمل هم همین حالت بوجود می آید که سرگروه بیشتر وقت خود را صرف مجموعه گروه خود می نماید. اما این مهم به این معنا نیست که ارتباط با سایر دوستان و همسالانش را به طور کامل کنار بگذارد. متأسفانه برخی از عزیزانی که به عنوان سرگروه انتخاب می شوند، تصور می کنند که می بایست تمام فعالیتهای گذشته خویش و تمامی ارتباطات خود را محدود به مجموعه گروه کنند و دیگر رابطه ای با دوستان قبلی و گروه همسالان خویش نداشته باشند. این ذهنیت یکی از عواملی است که موجب می شود سرگروه رابطه با دوستان قبلی اش را یک کار بیهوده یا کم اهمیت تلقی نماید. فلذا ممکن است  این کار یک نوع وقت تلف کردن ببیند. ۲) عدم اعتدال در حجم برنامه های گروهی برخی از سرگروهها می دانند که نباید روابط خود را به گروه خود محصور نمایند، اما فعالیتهای گروهی خود را آنقدر گسترش می دهند که بطور ناخودآگاه مجالی برای ارتباط با دوستان و سایر مسئولین پایگاه پیدا نمی کنند. ۳) افراط در ارتباط با اعضای گروه گاهی سرگروه آنقدر در رابطه با اعضای گروهش پیشروی می کند که آنان جای دوستان نزدیکش را می گیرند و آن زمان و انرژی که می توانست به دوستانش اختصاص دهد صرف اعضای گروه خود می نماید. او در این حالت تمام تفریح و ورزش و گردش خود را با اعضای گروه انجام می دهد، با آنان گفتگوهای دوستانه دارد و با آنان به منزله دوستان همسن برخورد می نماید. در واقع سرگروه نیاز به «بودن در جمع همسالان و دوستان» را بوسیله اعضای گروهش رفع نموده است. ۴) تکبر معمولا تغییر موقعیت اقتصادی-اجتماعی انسان ها از وضعیت نامطلوب به مطلوب یا از مطلوب به مطلوب تر باعث می شود تکبر در وجود انسان شکل بگیرد. معمولا این اتفاق برای سرگروهها می افتد که از یک وضعیت مطلوب به  وضعیتی مطلوب تر می رسند مثلا در گذشته مسئول ارزشیابی کتابخانه بوده است و حالا به عنوان سرگروه انتخاب شده است. علاوه بر این مسئولیت و عنوان «سرگروه» نسبت به اکثر مسئولیت های درون سازمان پایگاه دارای یک موقعیت ویژه ای است. سرگروه در این مسئولیت رهبری و ریاست یک مجموعه انسانی را بر عهده دارد و این خود مقدمه ای است برای خود بزرگ بینی. همانطور که در بحث های پیشین ذکر شد تکبر و خود بزرگ بینی خود یکی از آسیب های جدی برای سرگروه است اما در اینجا عاملی شده است برای دوری از دوستان و همکارانش. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
⭕ زنگ خطر سرگروه استفاده از سخنران و معلّم به جای مربی و سرگروه ❓شرح مسئله: برخی می‌‌پرسند که هزینه حق‌التدریس سخنران، مبلّغ و مدرس دعوت‌شده به حلقه‌ها را چه کسی می‌‌پردازد؟! ایاب و ذهابشان با کیست؟! آیا می‌‌توان اگر در مسجدی مربی نبود، از سایر مساجد سطح شهر برای این کار مربی میهمان دعوت کرد؟! و پرسش‌هایی از این دست. توضیحات لازم: آنچه در پاسخ به این قبیل سؤالات و پرسش‌ها، لازم به یادآوری است، این است که حلقه صالحین، سرگروه و مربی دارد، نه آموزگار و معلم و نه سخنران و مبلغ؛ زیرا آموزگار کارش تدریس و تعلیم است و سخنران و مبلغ نیز کارشان تذکر و پند و اندرز گفتن؛ امّا این‌طور نیست؛ بلکه مربی در وهله نخست کارش تربیت و پرورش دینی است و در واقع وظیفه اصلی مربی، تربیت جوانان و نوجوانان است. حال از آنجا که انسان شدن و رشد و کمال در زندگی انسان بیش از همه، محصول تربیت است و نه محصول تعلیم، آموزش، موعظه و اندرز؛ پس نقش مربی برای این کار به مراتب از نقش معلم و مبلغ بیشتر و اثرگذار‌‌تر است. بر این اساس، یک نفر انسان دلسوز و متعهد که خودش یک قدم به سعادت و کمال از دیگران نزدیک‌تر است با کمک متولیان امر و با حمایت و جهت ‌دهی مسئولان، ابتدا توان تربیتی دینی خود را افزایش داده و سپس به عنوان سرگروه حلقه تربیتی، تعدادی از جوانان و نوجوانان محل سکونت خود را به راه درست دعوت نماید که چنین فردی، کسی است که در همان محل سکونت دارد، نه کسی که با آژانس بیاید، یک جلسه تدریس کند و از آنجا برود. به دیگر سخن آنکه، سرگروه، کسی است که مثلاً جمعه‌ها صبح با بچه‌‌های گروه‌اش، فوتبال بازی می‌‌کند، با آنها به نماز جمعه می‌‌رود، هر شب در نماز جماعت مغرب و عشا اعضای حلقه تربیتی خود را در مسجد می‌‌بیند و از رفتار و گفتار آنان در زندگی روزمره، شناخت کاملی دارد و می‌تواند در مواقع لازم و ضروری حتی‌الامکان به اصلاح گفتار و رفتار آنان بپردازد؛ پس بنابراین، چنین کسی مربی میهمان از مسجد و محله‌‌ای دیگر و سخنران، مبلغ و آموزگار مدعو نمی‌‌تواند باشد.  به بيان دیگر، اگر در جریان کلی فرایند تربیت، تنها همین اتفاق ارزشمند بیفتد که در هر مسجد و محله‌‌ و مجموعه ای چند مربی و سرگروه واقعی تربیت شوند، به طور قطع و یقین، در همین مرحله ارزشمند و پرسود، انقلاب اسلامی سال‌‌های متمادی بیمه خواهد شد، چه رسد به اینکه در این راه، هر مربی و سرگروه صالحین بتواند به مرور زمان، پانزده تا بیست نفر را نیز با اسلام آشنا نماید و مسیر سعادت و هدایت را به آنها نشان دهد.  ➖➖➖➖➖➖➖ ‌🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
⭕زنگ خطر سرگروه 🔻درجا زدن سرگروه و مربی سرگروه و مربی باید خودش در طول حیات، نمونه یک انسان موفق مبتنی بر ملاک‌ها و معیار‌‌های زندگی دینی باشد؛ چنانچه انبیای الهی نیز که خود دعوت‌كننده انسان‌ها به راه حق بوده‌اند، در تمام لحظات عمر، دیندار زندگی کرده‌‌اند و نوعاً هم انسان‌‌های موفق و توانمندي بوده‌اند، نه اینکه برای آموزش سایرین، رفتار دینی را از خود به نمایش بگذارند و یا ناتوان و شکست‌خورده باشند. همچنین در این ‌باره یادمان باشد که همواره از قدیم ‌الایام گفته‌‌اند كه معلم بزرگ، شاگرد بزرگ تربیت می‌‌کند؛ پس اگر مربی خودش انسانی شکست‌خورده، راکد، متوقف و بلاتکلیف باشد، نمی‌‌تواند هدایتگر افراد به مسیر رشد و تعالی باشد. اصولاً در چنین شرایطی متربی حق دارد که از مربی بپرسد: «اگر خودت به حرف‌‌هایی که می‌زنی اعتقاد داری و عمل کرده‌‌ای و اگر این حرف‌ها در زندگی انسان این همه اثر دارد که می‌گویی، پس چرا خودت انسان موفقی نیستی؟ !» علاوه بر اینکه در این خصوص چه‌بسا دیده شده است که متأسفانه گاهی مربی یا متربی یک حلقه تربیتی در مسجد یا کانون ، بعد از گذشت چندین سال متمادی هنوز همان جایی هستند که از ابتدا بوده‌اند؛ کسانی که به اصطلاح درجا زده و رشد محسوسی نداشته‌اند، افرادی که به قول بعضی از دوستان همیشه نقطه‌ سرخط باقی مانده و یا اوّل خط هستند. همچنین در این‌باره مَثَل معروفی در بین عرب‌ها وجود دارد که حکایت از حال و روز بعضی از ما دارد و ذکر آن در این مجال، خالی از لطف نیست؛ می‌‌گویند كه عربی بادیه‌نشین برای سوار شدن روی الاغش زیاد دورخیز کرد، به گونه‌‌ای که از آن طرف الاغ به زمین افتاد، نفس عمیقی کشید و گفت: کالأول؛ یعنی تازه مثل اوّل شد. باید حتماً دقت کنیم که شرایطی فراهم شود که مربیان و متربیان حلقه‌‌ها، دائماً در حرکت به سمت جلو باشند، پیشرفت کنند و درجا نزنند. البته برای اینکه مربی از راه نماند و درجا نزند، باید خودش به طور دائم تحت تربیت قرار بگیرد، از آینده تحصیلیش غافل نشود، به موقعیت شغلی آینده زندگی خود فکر کند و در مجموع برای رسیدن به شاخصه‌‌های رشد در طول زندگی، مدام باید برنامه ریزی داشته باشد. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
⭕ زنگ خطر سرگروه 🔻ارتباط بیش از حد سرگروه وقتی بیش از اندازع با اعضای گروه خود ارتباط داشته باشد، فکر و ذهنش درگیر مسائل فعالیت‌های گروه و اعضای آن خواهد شد، بنابراین وقتی می‌خواهد درس بخواند، بیشتر به فکر درس آنهاست تا درس خودش؛ وقتی می‌خواهد دعا کند بیشتر برای هدایت آنها دعا می‌کند تا برای عاقبت به خیری خودش؛ وقتی می‌خواهد برنامه‌ریزی کند، یاد مشکل خانوادگی یکی از اعضا می‌افتد و مسئله خود را فراموش می‌کند. این شرایط باعث می‌شود سرگروه کمتر در مسائل خودش متمرکز باشد و دچار غفلت گردد. گاهی اوقات سرگروه به بهانه اینکه «برنامه‌های گروه، روی زمین می‌ماند» از توجه به امور تحصیلی و معنوی و اجتماعی خویش باز می‌ماند. بهترین و بیشترین وقت خود را صرف برنامه‌های گروه می‌کند. حتی برخی ازسرگروه‌ها پای خود را از حدود کار گروهی فراتر گذاشته‌اند و به سایر بخش‌ها و واحدهای مسجد و پایگاه نیز کمک می‌کنند. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
⭕ زنگ خطر سرگروه 🔻ایجاد بدبینی برخی از مردم و جوانان یک ذهنیتی نسبت به مجموعه‌های مسجدی و خودجوش دارند و آن این است که این افراد کم ‌سواد و بیکاری هستند.  اینکه برخی از فعالان این حوزه فقط به فکر برگزاری برنامه‌های مسجد و مجموعه هستند و نسبت به سایر وظایفشان غافلند؛ موضوع غیرقابل انکاری است. عملکرد همین تعداد افراد باعث می‌شود که این حکم را بر همه افراد فعال در مساجد و پایگاه‌ها و مجموعه ها بارکنند. یعنی با دیدن چند فرد غافل، یک حکم کلی برای همه فعالان بدهند؛ بلکه از این بالاتر بگویند که: «مسجد و فعالیت‌هایش مانع پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان است!!» شاید این کلام امام صادق (ع) که فرمود: «معاشر الشیعه کونوا لنا زیناً و لاتکونوا علینا شیناً» یعنی:‌ای جماعت شیعیـان! موجب زینت و آبروی ما باشید، کاری نکنید که برای ما ننگ و عار فراهم کنید. (امالی شیخ صدوق) برای این باشد که همین بدبینی و تلقی غلط نسبت به همه شیعیان و خود حضرات معصومین (علیهم السلام) در جامعه به ‌وجود نیاید و دیگران با دیدن چند نفر که نسبت به رشد و پیشرفت خود غافل هستند، به حضرات معصومین (علیهم السلام) و قاطبه شیعیان بدبین نشوند. گرچه بر سرگروه‌های عزیز پوشیده نیست که از درون همین فعالان مساجد و مجموعه های خودجوش، ستاره‌های درخشان علمی و معنوی بسیاری در جامعه درخشیده‌اند. اما هرگز نباید از جلوگیری از ایجاد بدبینی در عامه مردم غافل بود. ادامه دارد.. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz
⭕زنگ خطر سرگروه جذب به خود نه به خدا 🔻یکی از آسیب‌‌های جدی تربیتی، گرفتار آمدن در دام مراد و است که در واقع مراد و مرید پروری، وقتی اتفاق می‌‌افتد که مربی و سرگروه، اعضای حلقه‌‌های تربیتی را به خود جذب کنند نه به خدا.  در این خصوص، چه‌بسا دیده می‌شود که برخی از افراد، با فضل ‌فروشی و تظاهر به اعمال نیک و انجام رفتار نمایشی دینی، به دنبال مریدپروری می‌‌باشند و خود را عامل سعادت و هدایت اعضای گروه می‌‌پندارند.  توضیحات لازم: مربی حتماً باید پل اتصال به خدا باشد؛ به گونه‌‌ای که متربی با عبور از مربی به خدا برسد، نه آنکه در فرد متوقف شود.  اصلاً کسی که احتمال می‌‌دهد در چنین مواقعی پایش بلغزد و دچار تردید شود، از اوّل هم نباید وارد عرصه کار فرهنگی شود، ما که عددی نیستیم که بتوانیم بی‌‌‌‌مدد الهی کسی را کنیم؛ بلکه در این بیت باید بدانیم که مربی واقعی همه انسان‌ها در اصل، تنها خداوند رب العالمین است و بدون عنایت او، هیچ هدایتی صورت نخواهد پذیرفت، چنانچه در این‌باره قرآن کریم می‌‌فرماید: «فمن یؤمن بالله یهد قلبه؛ کسی که ایمان به خدا بیاورد، قلبش را هدایت می‌‌کنیم». در هر صورت و به جهت آنکه حلقه‌های تربیتی حتی‌المقدور، گرفتار آسیب جدی مراد و مرید پروری نشوند، بهتر است که: ۱. همواره این اصل را به متربیان یادآور شویم که در طی مسیر کمال و سعادت، ملاک و معیار اصلی برای متربیان آن است که توجهشان به طور مداوم به راه باشد، نه منادیان راه و دعوت‌کنندگان به تعالی.  ۲. مربیان و سرگروه‌های حلقه‌‌های تربیتی متفاوت، سالانه جابه‌جا شوند و اعضای گروه را به دیگران بسپارند.  ۳. نوع و میزان دوستی مربی با متربیان، همواره تحت کنترل و نظارت دقیق قرار بگیرد و مسئولان بالادستی، مانع شخصی‌شدن روابط مربی و سرگروه با اعضای حلقه‌‌های تربیتی شوند.  ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين استان البرز 🆔@Salehin_alborz