eitaa logo
صالحین خراسان رضوی
1.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
282 فایل
شجره طیبه صالحين خراسان رضوی امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسال شده از سروش+: (ع) 📝همانطور كه اگر نهضت امام حسين (ع) نبود، ما دين ومعارفي نداشتيم ، همينطور اگر آمدن امام رضا (ع) به خراسان و نهضت علمي ايشان نبود ، از دين ومعارف ما خبري نبود. خراسان آمدن امام رضا (ع) عينا مانند كربلا رفتن امام حسين (ع) بود كه هردو با علم به شهادت و براي احياء دين خدا و اعلاء كلمه حق اقدام كردند! توجه به اين نكته براي شيعيان ، مخصوصا كساني كه به زيارت حضرتش مشرف ميشوند ، بسيار اهميت دارد و زيارت را پرمحتوا تر مي كند. ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسال شده از سروش+: ⭕شش اصل مدیریتی آیه ۵۶ سوره مبارکه احزاب که معمولاً بعد از نمازهای جماعت هم قرائت می‌شود را تقریباً اکثر ما حفظ هستیم. در همین چند کلمه چند نهفته است که مرور می‌شود : ۱ - دستور مدیر باید قاطعانه باشد (اِنَّ) ۲ - اول خود مدیر یا رئیس باید دستور را اجرا کند (خود خدای سبحان صلوات می‌فرستد / انَّ اللهَ) ۳ - سوابق دستور و امکان عملیاتی آن باید مشخص باشد (وَ مَلائِکَتهُ / فرشتگان که معصومند هم صلوات می‌فرستند) ۴ - به زیردست باید ساده‌ گرفت (یُصَلّون که فعل مضارع است نشان می‌دهد خدای سبحان دائم صلوات می‌فرستد اما به انسان دستور فرمود : صَلّوا یعنی حالا یک بار هم که شده صلوات بفرست!) ۵ - دستور را باید مؤدبانه صادر کرد (کلاسِ یا اَیُّها الذین آمنوا از یا ایُّها النّاس یا مثلاً از یا بنی آدم و غیره بالاتر است) ۶ - دستور باید جامعیت داشته باشد و بخشنامه‌ها سوراخ نباشند! (هم صلّوا در زبان و هم سَلّموا (تسلیم باشید) در عمل و رفتار)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسال شده از سروش+: ⭕حد صمیمت بین مربی و متربی در اینباره سوالاتی مطرح است: مساله عدالت در با اعضا، مساله نسل احساسی و نیازها و  کمبودهای عاطفی او، مساله حدود صمیمیت با متربیان، مساله شناخت بیشتر از نیازهای مخاطبین که با صمیمیت بدست می آید و … که در پاسخ این موارد باید گفت: حس متربی ها در سنین مختلف، بسیار متفاوت است؛ دوران کودکی یک طور است، قبل از بلوغ یک جور است بعدش یک جور دیگر و این کار را دشوار می کند. حس ذاتا آنی است و پایدار نیست؛ اگر مبنای ارتباط بخواهد حس باشد این عیب را دارد که اگر دیگری آمد و افسار حس فرد را تحت کنترل خودش درآورد می تواند آن را به سمت دیگری ببرد و این خطر است. در حالیکه اندیشه و عقل اینگونه نیست. حس می تواند به عنوان یک ابزار مقطعی قابل استفاده باشد، منکر این نیستیم ولی یک راهبرد برای ارتباط نمیتواند باشد. برای یافتن حد صمیمیت بین مربی و متربی باید دقت داشت که الگوست؛ همیشه باید یک وجه متمایزی داشته باشد، اگر کاملا شد مثل رفیقش دیگر نمی تواند الگو باشد. لذا حفظ یک حریم ضروری است. این حریم و احترام بسته به افراد فرق دارد؛ مهم این است که در عین صمیمت، حریم شرع و اخلاق حفظ شود. حفظ حریم کرامت انسان یک اصل است. حفظ ادب و احترام. البته حریم ها برای گروه های مختلف فرق دارد. فرد در جمع دوستانش یک حریم دارد و در جمعی که پذیرفته است که مربی باشد یک حریم بسته تری دارد و باید مواظب رفتارهایش باشد. رابطه مربی و متربی یک سری الزامات دوسویه دارد. اساسا آیا مربی ظرفیت صمیمت و اطلاع از لایه های بعدی مسائل متربی را دارد؟ مثلا مسائل خانوادگی او یا سایر ارتباطاتش و …؟ در بسیاری مواقع ندارد و به همین دلیل نباید دایره صمیمیت به سمت مسائل فردی و شخصی افراد برسد. ظاهرا اینگونه است که رسول خدا هم به طور کلی یک رابطه مرشدانه با مردم داشت مگر در مواردی که خود مردم مراجعه می کردند. یعنی اصل رابطه مشاوره ای و روانشناسانه نبوده. لذا مربی نباید در مسائل فردی و لایه های فردی ورود کند؛ اساسا مربی یک تعریف جمعی دارد نه فردی و قرار نیست به مسائل همه افراد رسیدگی کند. بلکه باید جمع را حفظ کند و ورودش به مسائل فردی باید در مواردی باشد که مصلحت جمع خدشه دار می شود و در حد رفع مشکل متربی که بیشتر مواقع به درخواست متربی است. مسائل فردی افراد نباید برای مربی مشغولیت ذهنی ایجاد کند. در این مساله اساسا نگاه حداقلی است چون مربی ها حداقلی هستند و خودشان جوان های نپخته کم سن و سال هستند. باید از این حداقل به حداکثر رسید. اگر در همین حد عمومی نقش مربی گری به خوبی انجام شود کم کم پختگی لازم ایجاد می شود. در مسائل حسی باید دقت داشت که به گونه ایست که اگر مربی ورود کند و پختگی کافی را نداشته باشد می تواند فرد را تا جاهایی ببرد که دیگر امکان بازگشت نیست و حساسیت زیاد است. شٵن مربی با بقیه افراد فرق دارد. اگر وجه تمایز مربی و یک پله بالاتر بودن او از بین برود دیگر الگو نیست. باید قواعد و شاخص های کلی را برای حد صمیمیت تعیین کرد و تذکرها هم باید باشد. باید یک حالت چارچوب قابل انعطاف بسته به افراد تعیین کرد. یعنی نه رها و بی قاعده باشد و نه خشک و سازمانی. یک حداقل مجموعه ای البته قابل تعریف است؛ حفظ حریم اخلاق انسانی و شریعت. نباید در حیطه شخصی باشد، نباید لوس کردن افراد باشد، نباید ترحم باشد. اینکه صمیمت باعث شناخت بیشتر می شود قابل انکار نیست ولی باید اصول گفته شده را حفظ کرد و الا نباید بخاطر شناخت، آن قواعد را زیرپا گذاشت. بجای آن باید از روش های علمی برای شناخت نیازها استفاده کنید. درباره مربی نظر بنده این است که اطلاعات و دانش و مهارت مهم است ولی مهمتر آن حس و فرد است. که این حس و قدرت ارتباطی الزاما مبتنی بر اطلاعات و دانش نیست. برای انتخاب مربی باید این افراد را انتخاب کنید و به تدریج عیب های فرد را اصلاح کنید. اگر بنا به انتخاب باشد بین فرد با قدرت ارتباط قوی و فرد با قدرت مدیریت قوی و ارتباط ضعیف؛ قدرت ارتباط مهمتر است چون نمی شود آن را آموزش داد ولی مدیریت را می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسال شده از سروش+: ⭕یک نکته بچه‌ها را هم باید تربیت کرد و هم باید “تربیت کردن ” را به آنها یاد داد آنها در برهه‌های مختلف نیاز دارند که خودشان و اطرافیانشان را تربیت کنند. در کار تربیتی هرگز نمیتوان از تاثیر دوست و یا به طور کلی گروه همسالان غافل شد. متربیان هم باید تربیت شوند هم یاد بگیرند که تربیت کنند. هر کدام از متربیان ما به نوبه خود میتوانند نماینده مجموعه در گروه های همسال و حتی خانواده خود باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسال شده از سروش+: ⭕گاهی لازم است کوتاه بیایی دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر می دهند... اما دوتکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند ! پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد... آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوج تر و مصمم تر است. سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد. در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد. گاهی لازم است کوتاه بیایی... گاهی نمی توان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بست و عبور کرد گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری... گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی.... ولی با آگاهی و شناخت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسال شده از سروش+: ⭕رسالت های مربی! 🔻مربیان حلقه های تربیتی وظایفی به عهده دارند که بسیار مهم و قابل توجه است و موفقیت طرح در گرو توجه مربیان به این رسالت هاست. مهمترین این وظایف به این شرح است: ۱-برقراری رابطه عاطفی بین خود و هریک از اعضای حلقه به طوری که فردِ مخاطب مربی را نزدیک ترین دوست و محرم ترین فرد بداند. ۲-تلاش برای ایجاد جوی صمیمی و عاطفی بین اعضای حلقه، به طوری که دیگر ۱۰ انسان جدا از هم نباشد بلکه چنان به هم متصل شده باشند که با یکدیگر انس و الفت گرفته و به آسانی حاضر به جدایی نباشند. ۳-برگزاری برنامه های پر شور و نشاط برای بچه ها، برنامه هایی همچون ورزش،مسابقه، تفریح، اردو و...(مخصوصا در دوران جذب) برگزاری این برنامه ها تضمین حضور بچه ها در برنامه های حلقه است. ۴-برگزاری جلسات رسمی (در دوران جذب حداکثر هفته ای دوجلسه) همراه با تماس برای جلسه، پذیرایی، حضورغیاب و ...که در این جلسات ابتدا ۱۰ دقیقه قرآن تلاوت شود سپس ۱۰ دقیقه داستان گفته شود و چند دقیقه هم به پرسش و پاسخ بگذرد. ۵-حضور مداوم در مسجد و پایگاه (مثلا ۵ شب در هفته) و تشکیل جلسات غیر رسمی با بچه های حلقه که خودشان داوطلبانه آن ساعت در پایگاه حضور یافته اند. ۶-برقراری ارتباط خصوصی با تک تک بچه ها برای شنیدن مشکلات و مسائل آنها و پاسخ دادن به پرسش های آنها یا مطرح کردن مسائلی که آن فرد خاص دچار آنهاست... از طریق: صبحت های خصوصی در مسجد... قدم زدن در مسیر منزل... تماس های تلفنی... دعوت از فرد برای انجام کاری خاص در کنار مربی و ....