eitaa logo
صالحین خراسان رضوی
1.6هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
241 فایل
شجره طیبه صالحين خراسان رضوی امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است.
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش... . . . 💠 چادرم را با کلافگی روی مقنعه سبزم جلو کشیدم که دیگر از این چادر سر کردن هم متنفر شده بودم. وقتی همین ها و ها، با روزی هزاران دروغ، فریب مان می دهند و حق مان را جلوی چشم همه دنیا غصب می کنند، دیگر از هر چه مذهب و چادر است، متنفرم! من که از کودکی مادرم با و پرورشم داده بود، حالا در سن 23 سالگی بلایی بر سر اعتقاداتم آورده بودند که انگار حتی خودم را گم کرده بودم! 💠 نگاهم همچنان روی نشریه ها و پوسترهای چسبیده به دیوارها سرگردان بود و هنوز باورم نمی شد همه چیز به همین راحتی تمام شد که در انتهای راهروی دانشکده، پریسا را دیدم. به قدری پریشان به نظر می رسید که مثل همیشه آرایش نکرده و موهایش به هم ریخته از مقنعه اش بیرون بود. هنوز دستبند سبزش به دستش بود، مثل من که هنوز مقنعه سبز به سرم می کردم، انگار نمی خواستیم یا نمی توانستیم بپذیریم رؤیای ریاست جمهوری سید سبزمان از دست رفته است. 💠 خواستم حرفی بزنم که پیش دستی کرد و با غیظ و غضبی که گلویش را پُر کرده بود، اعتراض کرد :«تا تونستن کردن! رأی مون رو بالا کشیدن! دارن دروغ میگن!» چندنفر دیگر از بچه ها هم رسیدند، همه از طرفداران میرحسین بودیم و حالا همه همچنان در بهت این تقلب بزرگ، ماتم زده بودیم. 💠 هر چند آن ها همه از دانشجوهای کم حجاب دانشگاه بودند و من تقریباً تنها چادری جمع شان بودم، اما به راه مبارزه شان ایمان آورده و یقین داشتم نظام رأی ما را دزدیده است. همه تا سر حدّ مرگ عصبانی و معترض بودیم که یکی صدایش را بلند کرد و با خشمی آتشین خروشید :«ما خودمون باید حق خودمون رو پس بگیریم! باید بریزیم تو خیابونا...» و هنوز حرفش تمام نشده بود که پریسا کسی را با گوشه چشم نشان داد و با اشاره او، سرها همه چرخید. 💠 مهدی بود که با حالتی مردد قدمی به سمت مان می آمد و باز به هوای حضور دوستانم، پایش را پس می کشید. با دیدن او، آتش خشمم بیشتر شعله کشید و خواستم با بچه ها بروم که دیدم دخترها فاصله گرفتند و رفتند. چرا نباید از دستش عصبانی باشم وقتی نه تنها در اردوگاه و فریب، برای مزدوری می کرد بلکه حتی دوستانم را هم از من می گرفت! 💠 قامت باریک و بلندش پوشیده در پیراهنی سفید و شلواری کِرِم رنگ، بیشتر شبیه دامادها شده بود و همین عصبانی ترم می کرد. می دید من در چه وضعیتی هستم و بی توجه به همه چیز، تنها به خیال خودش خوش بود. نزدیکم که رسید با لبخندی ظاهری سلام کرد و به عمق چشمانم خیره شد و از همین انتهای نگاهش حسی کردم که دلم ترسید. نگاهی که روزی با عشق به پایم می نشست، امروز به شدت به شک افتاده بود. 💠 خوب می دانستم در همین چند ماه نامزدی مان که مَحرم شده بودیم، به دنبال دنیایی از بحث و جدل های سیاسی بر سر انتخابات، هر روز رابطه مان سردتر می شد، اما امروز رنگ تردید نگاهش از همیشه پُررنگ تر بود. با همان ردّ تردیدِ نگاهش از چشمانم تا پیشانی ام رسید و به نظرم موهایم از مقنعه بیرون آمده بود که برای چند لحظه خیره ماند، اما همچون همیشه باحیاتر از آنی بود که حرفی بزند که باز لبخندی زد و سر به زیر انداخت. 💠 خودم فهمیدم، با یک دست موهایم را مرتب کردم و همزمان پاسخ سلامش را به سردی دادم که دوباره سرش را بالا آورد و با دلخوری پرسید :«حالا که انتخابات تموم شده، نمیشه برگردیم سر خونه اول مون؟» و آنچنان از عصبانیت شعله کشیدم که از نگاه خیره ام فهمید و خواست آرامم کند اما اجازه نداده و به تلخی توبیخش کردم :«خونه اول؟؟؟ کدوم خونه؟؟؟ دروغ گفتید! تقلب کردید! خیانت کردید! حالا انگار نه انگار؟؟؟ برگردیم سر خونه اول مون؟؟؟» 💠 از تندی کلامم جا خورد، در این مدت و به خصوص در این دو ماه آخر، سر انتخابات زیاد بحث کرده بودیم، کارمان به مجادله هم زیاد کشیده بود، اما هیچگاه تا این اندازه تند نرفته بودم و دست خودم نبود که تحمل این همه وقاحت را نداشتم. صورتش در هم رفت، گونه هایش از ناراحتی گل انداخت و با لحنی گرفته اعتراض کرد :«مگه من تو ستاد انتخابات بودم که میگی تقلب کردم؟ اگه واقعاً فکر می کنین شده، چرا آقایون رسماً به شکایت نمی کنن؟»... ✍️نویسنده: ♥️ ♥️ 🍃🌸🍃🌸 یازهرا 🌸🍃🌸🍃
🌸خادم شهدا /قسمت 1⃣روشهای اجرایی امربه معروف ونهی ازمنکر/ 💠روش هدیه دادن(آیات قرآنی) 🔷کاغذ رو به صورت قلب ♥️ برش میدم ترجمه یکی از آیات حجاب رو مینویسم (31/ نور) 🔷 بعد درمسیر عبور مردم به خانمای کم‌حجاب میدم و میگم: «یه آیه نورانی تقدیم به شما - زندگیتون پرنور» 🔷 دراین روش حرفی از حجاب زده نمیشه. فقط سلام میکنم و میگم «این هدیه برای شماست... یه آیه » همه با لبخند میکنن😊 ⬅ زیر متن هم اضافه میکنم «اگه ⁉سوال ‌داری یا میخوای درمورد احکام پوشش بیشتر بدونی میتونی با شماره ۰۹۶۴۰ (مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی) تماس بگیری» گری معروف ➖➖➖➖ 🇮🇷 لشكر سايبري خراسان رضوي 🆔 @Salehin_razavi 🌼🌸🌺 🍃🍃 🗑
پرسش و پاسخ تربیتی-27.pdf
43.4K
⭕️ متن| پرسش و پاسخ تربیتی استاد دسمی پرسش: "بنده یک دختران نوجوان دارم و با وجود اینکه ها هستند، متاسفانه بحث ارتباط با را رعایت نمیکنند و باتوجه به موقعیت سنی و فرهنگی که شاید یک نوع عشایری است که پسر عمو و پسر خاله را میدانند، لطفا راهنمایی بفرمایید بنده چگونه میتوانم بحث ارتباط با نامحرم را برای این افراد نهادینه کنم به طوری که جایگزین فرهنگ قبلی شان شود چون سالها با اندیشه مذکور بزرگ شده اند." 📎 پاسخ استاد دسمی در فایل پیوست قابل مشاهده میباشد... فَبَلِّغْهُ مِنّاٰ تَحِیَّةً وَ سَلاٰماً... «أَللّٰهُمَ‌عَجِّلْ‌لِوَلیِکَ‌ٱلْفَرَج» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 لشكر سايبري خراسان رضوي 🆔 @Salehin_razavi 🌼🌸🌺 🍃🍃 🗑