eitaa logo
صالحین خراسان رضوی
1.5هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
241 فایل
شجره طیبه صالحين خراسان رضوی امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است.
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۰ آذر ۱۳۹۲/۰۳/۱۷ بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی امروز ما مسلمانها احتیاج داریم به هوشیاری؛ احتیاج داریم به این‌كه نقشه‌ی كلی زندگی خود و مواجهه‌ی دشمنان با خود و با اسلام را بشناسیم. اگر نقشه را شناختیم، راه را درست انتخاب خواهیم كرد. اشكال آنجاست كه گاهی ما مسلمانها خودمان نقشه‌ی دشمن را درست نمی‌شناسیم، خود ما جزئی از آن نقشه‌ی دشمن میشویم؛ كه امروز متأسفانه دنیای اسلام مبتلای به این است. نقشه‌ی دشمن، اختلاف‌افكنی در بین مسلمانان است؛ نقشه‌ی دشمن، تحریك عصبیتهای مذاهب مختلف اسلامی علیه یكدیگر است؛ نقشه‌ی دشمن این است كه توجه امت اسلامی را از نقطه‌ی حقیقی خصومت و دشمنی - یعنی سرمایه‌داریِ فاسد و مفسد و صهیونیزم - منحرف كند و به جاهای دیگری متوجه كند. یك روزی دنیای اسلام با صهیونیسم غاصب مقابله میكرد، دشمنان در تبلیغاتشان گفتند این یهودی‌ستیزی است؛ در حالی كه یهودی‌ستیزی نبود. در كشورهای اسلامی، یهودی‌ها هم مثل دیگر ادیان - یهودی، مسیحی، مسلمان - در كنار همدیگر زندگی میكنند. امروز در كشور ما یهودی هست، مسیحی هست، مسلمان هست، بعضی از ادیان دیگر حضور دارند و در زیر سایه‌ی امنیت اسلام، همه باهم زندگی میكنند. بحثِ یهودی‌ستیزی نیست، بحثِ مقابله‌ی با صهیونیسم غاصبِ متجاوزِ ظالمِ قسی‌القلب است؛ این را بدروغ تحریف میكردند، میگفتند یهودی‌ستیزی؛ اما امروز خود غربی‌ها مبتلا به اسلام‌ستیزی و مسلمان‌ستیزی هستند. در دنیای غرب شما مشاهده كنید؛ امواج مسلمان‌ستیزی را تحریك میكنند، از آنها حمایت میكنند، از اهانت‌كنندگان به اسلام و پیامبر اعظم پشتیبانی میكنند - این اسلام‌ستیزی است، این مال آنجاست - در درون جامعه‌ی اسلامی هم مذاهب مخالف ستیزی را ترویج میكنند، شیعه‌ستیزی را ترویج میكنند؛ این سیاست آنهاست: مسلمانها باید با یكدیگر مبارزه كنند، سرگرمِ هم شوند؛ شیعه علیه سنی، سنی علیه شیعه؛ برای اینكه حواسها از نقطه‌ی اصلی دشمنی منعطف شود، نفهمند كیست كه امروز دارد با دنیای اسلام مقابله میكند، نفهمند كیست كه برای امت اسلامی دامهای خطرناكی گذاشته. اینها را ما باید بفهمیم؛ هم ملتها بفهمند، هم سیاستمداران بفهمند، هم روشنفكران بفهمند. نقشه‌ی دشمن را بشناسیم. اگر نقشه‌ی دشمن را شناختیم، امكان تدبیر در مقابل این نقشه به وجود می‌آید؛ اما اگر نقشه‌ی دشمن را نشناختیم، امكان تدبیر وجود نخواهد داشت؛ در پیدا كردن راهِ خودمان اشتباه میكنیم، در عملكردِ خودمان اشتباه میكنیم. نقشه‌ی دشمن این است: ملتهای مسلمان را به یكدیگر مشغول كنند، بین اینها اختلاف به راه بیندازند - كمااینكه امروز می‌بینید به راه انداخته‌اند - هزاران نفر كشته شوند، خونها بر زمین ریخته شود، ملتهای مسلمان از مسائل اصلی خود غافل بمانند، از پیشرفت ضروری‌ای كه باید به دنبال آن باشند، غفلت كنند، برای اینكه منافع استعمارگران، منافع صاحبان قدرت ظالم و ستمگر تأمین شود؛ همچنان كه یك روز با استعمار، این كار را كردند. من به شما عرض بكنم؛ در تاریخ، غربی‌ها نخواهند توانست لكه‌ی ننگ استعمار را از دامان خود پاك كنند. شعارهای طرفداری از حقوق بشر، شعارهای طرفداری از دموكراسی، نخواهد توانست عملكرد غربی‌های مدعی و پرادعا را در آسیا و در آفریقا و در آمریكای لاتین و در نقطه‌نقطه‌ی كشورهائی كه سالها تحت استعمار بودند، به فراموشی بسپرد. آن روز با استعمار این كار را كردند، امروز به شكل دیگری همان نقشه را دنبال میكنند، همان هدفها را دنبال میكنند؛ خب، ما باید بیدار باشیم؛ ما باید بفهمیم كه چه میكنیم؛ ما باید نقشه‌ی راه خودمان را بشناسیم. امروز برای مسلمانها، اتحاد و اتفاق، همدلی و همكاری، جزو فوری‌ترین و ضروری‌ترین است. ما دعوت میكنیم از همه‌ی كشورهای اسلامی، از همه‌ی دولتهای اسلامی، بصیرت را به كار بگیرند؛ ببینند كه در مقابل كی قرار دارند؛ در شناخت دشمن اشتباه نكنند، در شناخت نقشه‌های دشمن اشتباه نكنند؛ بفهمند دشمن دنبال چیست و بدانند كه سعادت ملتهاشان در چیست.
۲ دی ۱۳۹۱/۰۷/۲۴ بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالی بصیرت در این دوران و در همه‌ی دورانها به معنای این است كه شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ كجا با دشمن درگیری است؟ بعضی‌ها نقطه‌ی درگیری را اشتباه میكنند؛ خمپاره و توپخانه‌ی خودشان را آتش میكنند به سمت یك نقطه‌ای كه آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضی‌ها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اكبر» به حساب می‌آورند! شیطان اكبر آمریكاست، شیطان اكبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحی كه شیطان اكبر نیست، رقیب انتخاباتی كه شیطان اكبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئی؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالی كه زید و عمرو هر دو ادعای انقلاب و اسلام میكنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیری با دشمن را مشخص كنیم. گاهی هست كه یك نفری در لباس خودی است، اما حنجره‌ی او سخن دشمن را تكرار میكند! خب، او را باید نصیحت كرد؛ اگر با نصیحت عمل نكرد، انسان با او باید حد و مرز تعریف كند: خط فاصل. جدا میشویم. اگر بناست شما با همان احساساتی كه رژیم صهیونیستی نسبت به جمهوری اسلامی دارد - ولو با یك ادبیات دیگری - بخواهی در مقابل جمهوری اسلامی بایستی و حرف بزنی، خب با رژیم صهیونیستی چه فرقی داری؟ اگر با همان منطقی كه آمریكا در مقابل جمهوری اسلامی عمل میكند، شما بخواهی با آن منطق با جمهوری اسلامی تعامل كنی، خب شما با آمریكا فرقی نداری. این مسئله جداست. اما یك وقت هست كه نه، اینجوری نیست. ممكن است اختلافات، اختلافات عمیقی هم باشد، اختلافات بزرگی هم باشد، اما انسان دشمن را با غیردشمن نباید اشتباه كند؛ دشمن حساب دیگری دارد، غیردشمن حساب دیگری دارد. خط درگیری با دشمن را باید ترسیم كرد، مشخص كرد؛ این بصیرت میخواهد. بصیرتی كه ما عرض میكنیم، این است. یك عده‌ای از آن طرف می‌افتند، یك عده‌ای از این طرف می‌افتند. یك عده‌ای با دشمن هم معامله‌ی دوست میكنند، فریاد دشمن را هم نمیشناسند، چون از حنجره‌ی دیگری در می‌آید؛ یك عده هم از این طرف، هركسی كه اندك اختلاف سلیقه‌ای با آنها دارد، به حساب دشمن میگذارند! بصیرت، آن خط وسط است؛ آن خط درست است. 🌿 🌹🌿
یکشنبه ۵ دی ۱۳۸۹/۰۶/۲۵ ▪️بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری یکی از مهمترین یا شاید بتوانم بگویم مهمترین کاری که دشمن میکند، دو قلم کار است: یک قلم، جدا کردن مردم از نظام، یک قلم جدا کردن مردم از بیّنات دین و اصول دین و واضحات احکام اسلامی و شریعت اسلامی است. این دو تا قلم کاری است که اینها دارند انجام میدهند. درست هم فهمیده‌اند؛ چون پشتوانه‌ی نظام، مردمند. میدانند که اگر مردم را از نظام جدا کردند، نظام بی‌پشتوانه خواهد شد؛ لذا سعی میکنند مردم را از نظام جدا کنند. چه جوری؟ بی‌اعتماد کنند. یک کارِ واضح؛ بی‌اعتماد کنند: مردم را به مسئولین بی‌اعتماد کنند. مسئولین هرچه کار بکنند، هرچه تلاش بکنند، هرچه تحرک نشان بدهند، هرچه کارهای خوب بکنند، یک تفسیر بدی در رادیوهای بیگانه و در تبلیغات بیگانه وجود دارد که اگر انسان این رادیوها را نگاه کند، این به طور واضح مشاهده میشود. البته این همیشه بوده. همیشه و در همه‌ی دوره‌ها یکی از کارهای دشمن، جدا کردن و بی‌اعتماد کردن مردم به مدیران و کارگزاران بوده. در همه‌ی این دوره‌ی بیست ساله، بیست و یکی دو ساله‌ی بعد از رحلت امام و در دوره‌ی حیات مبارک امام (رضوان اللَّه تعالی علیه)، این یکی از کارها بوده. لذا بود که در آن زمان، امام بزرگوار با وجود اعتراضهائی که به بعضی از عملکردهای مسئولین و کارگزاران کشور داشتند، همیشه در موضع مدافع آنها قرار میگرفتند. این معنایش این نبود که امام از جزئیات کارها دفاع میکند؛ نه. اما امام سینه سپر میکرد. در مقابل کارگزاران و مسئولین نظام اگر کسی سنگ‌اندازی میکرد، موجب بی‌اعتمادی مردم به اینها میشد، امام می‌ایستادند. بنده هم همین جور. بنده هم از همه‌ی دولتها به این حیث، دفاع کردم، باز هم دفاع میکنم. نباید به خاطر یک عملکردی در یک گوشه‌ای، مسئولین نظام را اعم از قوه‌ی مجریه یا قوه‌ی مقننه یا قوه‌ی قضائیه، در چشم مردم بی‌اعتبار کرد. چون مردم اگر چنانچه احساس کردند که این دستگاه‌های عظیم نمیتوانند مورد اعتماد قرار بگیرند، امید مردم از بین خواهد رفت. فکر این را باید بکنند. انصافاً خلاف حق هم هست؛ یعنی این چیزهائی که گاهی اوقات گفته میشود، خلاف حق است. خب ما داریم می‌بینیم اوضاع و احوال را و از بطون کار آشنا هستیم؛ خیلی تلاش دارد میشود؛ تلاش مؤمنانه و مخلصانه؛ انسان این را مشاهده میکند. پیشرفتهائی هم که مشاهده میشود - هی گفته میشود: پیشرفتهای کشور، پیشرفتهای کشور - اینها همین طور با نشستن کنج خانه و بیکاری مسئولین که به دست نمی‌آید؛ با تلاش مسئولین اینها به دست می‌آید. تلاش دارد میشود؛ انصافاً تلاش میشود. دشمن میخواهد این حالت را از بین ببرد. دشمن میخواهد این حالت اعتماد مردم به مسئولین نظام را سست کند تا مردم احساس کنند نمیشود به دولتشان اعتماد کنند؛ به قوه‌ی قضائیه‌شان، به مجلس‌شان نمیشود اعتماد بکنند؛ اینها را در چشم مردم خراب کنند. این خطاست. این یک قلم کار دشمن است که این را باید فهمید. نباید با دشمن همصدا شد، نباید جدول دشمن را پر کرد، پازل دشمن را تکمیل کرد، صدای دشمن را در داخل بازتاب داد؛ اینها را باید مراقبت کرد. یکی هم مسئله‌ی دین و بیّنات اسلامی و انقلاب اسلامی است. از توحید و نبوت و امامت و ولایت و از اینها بگیرید تا احکام و حجاب و حدود شرعیه و بقیه‌ی چیزها؛ دائم دارد شبهه‌پراکنی میشود. باید حواسمان باشد که اینها روش دشمن است. باید در مقابل اینها تدبیر داشت، باید کار کرد. البته در اینجا و در این شبهه‌هائی که به طرق مختلف مطرح میشود، همه وظیفه دارند که در برابر این هنجارشکنی‌های دینی که در این سایتها و در این اظهارات مشاهده میشود و این فرقه‌سازی‌هائی که وجود دارد، و این هنجارشکنی‌های اخلاقی و جنسی که انسان مشاهده میکند و از این قبیل چیزها، بایستند. اینها کارهائی است که نه اینکه همه‌ی این کارها را دشمن دارد از خارج میکند؛ نه، انگیزه‌های داخلی هم وجود دارد، اما دشمن تقویت میکند، جهت میدهد، کمک میکند و اینها را هل میدهد به جلو و دشمن از این چیزها خرسند است. باید این را مواظب باشیم.
۷ دی ۱۳۹۸/۱۱/۲۶ بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام یکی از چیزهایی که در این مجالس باید حتماً به فضل الهی دنبال بشود، مسئله‌ی سبک زندگی اسلامی است؛ من میخواهم خواهش کنم که برادران عزیز در مطالعات خودشان، در پیگیری‌های خودشان روی مسئله‌ی سبک زندگی ائمّه (علیهم ‌السّلام) و سبک زندگی اسلامی کار کنند؛ شعرای متعهّد و برجسته‌ی ما -که امروز نمونه‌ی کارهایشان را اینجا شنیدید- این را به هنر شعر مزیّن کنند و در مجالس خوانده بشود تا فرهنگ‌سازی بشود. اگر بخواهیم سبک زندگی را به صورت درست در مقابل موج جبهه‌ی دشمن به حالت اسلامی برگردانیم، راهش این است؛ یعنی فرهنگ‌سازی باید بشود. ببینید شما در دعا میگویید: اللَهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛ خب محیا یعنی چه؟ محیا یعنی زندگی من را شبیه زندگی آنها قرار بده؛ یعنی سبک زندگی؛ ما این را میخواهیم؛ این را از ما خواسته‌اند که بگوییم و بخواهیم و انجام بدهیم. این مسئله‌ی سبک زندگی باید دنبال بشود. دشمن متأسّفانه با استفاده‌ی از ضعف و خیانت سران وابسته‌ی نظامهای اسلامی، از جمله‌ در کشور ما در طول سالهای پیش از انقلاب، توانسته سبک زندگی خودش را رایج کند. ما اگر بی‌مبالاتی مشاهده میکنیم، اگر اسراف مشاهده میکنیم، اگر مشکلات گوناگون را در داخل کشور مشاهده میکنیم، این به خاطر دور افتادن از اخلاق اسلامی و از سبک زندگی اسلامی است. اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را حاکم کنیم، باید فرهنگ‌سازی بشود. فرهنگ‌سازی به این وسیله انجام میگیرد و شما بهترین کسانی هستید که میتوانید در میان مردم فرهنگ‌سازی کنید و به معنای واقعی کلمه جریان را به سمت اسلام برگردانید. در این دعاهایی که در اختیار ما است -دعاهای مأثور، این دعاهایی که از ائمّه رسیده به ما- تضرّع هست، توجّه هست، حال و اُنس و صفا و گریه هست، اینها به جای خود محفوظ؛ امّا علاوه‌ی بر اینها، این دعاها درس است؛ یعنی یک فکری را در ذهن انسان بیدار میکند، یک اندیشه‌ی تازه‌ای به انسان میدهد. وقتی شما در دعا میخوانید: اَللهمّ اَغنِنی عَن هِبَةِ الوَهّابینَ بِهِبَتِکَ وَ اکفِنی وَحشَةَ القاطِعینَ بِصِلَتِک، یعنی چه؟ یعنی اگر همه‌ی دنیا هم با شما قطع کردند، به خدا اگر متّصل باشید، وحشتی ندارید؛ حَتّى لا اَرغَبَ اِلى اَحَدٍ مَعَ بَذلِکَ وَ لا اَستَوحِشَ مِن اَحَدٍ مَعَ فَضلِک؛ این درس است، این یک فکری به ما میدهد، این یک تحلیل به ما میدهد از آینده‌ی زندگی‌مان که برنامه‌ریزی کنیم، به خدا متّصل باشیم، مرتبط باشیم، از قطع [ارتباط] دیگران، از دشمنی دیگران هراس نداشته باشیم؛‌ و این اتّفاقی است که در صدر اسلام هم افتاده، امروز هم ملاحظه میکنید که این اتّفاق افتاده. اگر روز اوّل انقلاب کسانی میگفتند که این جامعه‌ی اسلامی، انقلاب اسلامی، میتواند از لحاظ رتبه‌ی علمی و رتبه‌ی فنّاوری و رتبه‌ی سیاسی و رتبه‌ی نفوذ منطقه‌ای و مانند اینها به اینجا برسد، حتماً هیچ کس باور نمیکرد؛ امّا شده؛ به خاطر اینکه شما به خدا متّکی بودید و کار کردید. البتّه اتّکاء به خدا معلوم است که به معنای بیکاری و بیکارگی نیست. 🍃 🌷🍃
چهارم ۱۲ دی ✅ سبك زندگى بخش حقیقی تمدن اسلامی آسیب‌شناسی سبک زندگی ایرانی اسلامی تمدن‌سازی بدون ايدئولوژى امکان ندارد در اینجا یک مغالطه‌ای وجود دارد، که من برای شما جوانها عرض بکنم: چند تا فیلسوف‌نمای غربی عنوان «ایدئولوژی‌زدائی» را مطرح کردند. می‌بینید گاهی در بعضی از این مقالات روشنفکری، عنوان «ایدئولوژی‌زدائی» مطرح میشود: آقا جامعه را با ایدئولوژی نمیشود اداره کرد. چند تا فیلسوف یا فیلسوف‌نمای غربی این را گفته‌اند؛ یک عده‌ای هم اینجا طوطی‌وار، بدون اینکه عمق این حرف را درک کنند، بدون اینکه ابعاد این حرف را بفهمند چیست، همان را تکرار کردند، باز هم تکرار میکنند. هیچ ملتی که داعیه‌ی تمدن‌سازی دارد، بدون ایدئولوژی نمیتواند حرکت کند و تا امروز حرکت نکرده است. هیچ ملتی بدون دارا بودن یک فکر و یک ایدئولوژی و یک مکتب نمیتواند تمدن‌سازی کند. همینهائی که امروز شما ملاحظه میکنید در دنیا تمدن مادی را به وجود آورده‌اند، اینها با ایدئولوژی وارد شدند؛ صریح هم گفتند؛ گفتند ما کمونیستیم، گفتند ما کاپیتالیستیم، گفتند ما به اقتصاد سرمایه‌داری اعتقاد داریم؛ مطرح کردند، به آن اعتقاد ورزیدند، دنبالش کار کردند؛ البته زحماتی هم متحمل شدند، هزینه‌ای هم بر دوش آنها گذاشته شد. بدون داشتن یک مکتب، بدون داشتن یک فکر و یک ایمان، و بدون تلاش برای آن و پرداختن هزینه‌های آن، تمدن‌سازی امکان ندارد. پیشرفتهای صوری و سطحی برای مقلدان غربی البته بعضی از کشورها مقلدند؛ از غرب، از سازندگان تمدن مادی یک چیزی را گرفته‌اند، زندگی خودشان را بر اساس آن شکل داده‌اند. بله، اینها ممکن است به یک پیشرفتهائی هم برسند، به یک پیشرفتهای صوری و سطحی هم میرسند، اما مقلدند؛ اینها تمدن‌ساز نیستند، اینها بی‌ریشه و آسیب‌پذیرند؛ اگر چنانچه یک طوفانی به وجود بیاید، اینها از بین خواهند رفت؛ چون ریشه‌دار نیستند. علاوه بر اینکه کار آنها تقلید است و تقلید پدرشان را در می‌آورد، برخی از منافع تمدن مادی غرب گیرشان می‌آید و بسیاری‌اش گیرشان نمی‌آید، اما همه‌ی زیانهای آنها گیرشان می‌آید. ویژگیهای کشورهای مقلد تمدن غربی من نمیخواهم از کشورها اسم بیاورم. بعضی از کشورها هستند که رشد اقتصادی آنها به عنوان یک الگو، در گفتار و نوشتار برخی از روشنفکران ما مطرح میشود. بله، ممکن است آنها به یک صنعتی هم دست پیدا کرده باشند، پیشرفتی هم در زمینه‌ی مادی یا در زمینه‌ی علم و صنعت کرده باشند، اما اولاً مقلدند؛ ذلت تقلید و فرودستی تقلید، روی پیشانی آنها حک شده؛ علاوه‌ی بر این، همه‌ی آسیبهای تمدن کنونی مادی غرب را آنها دارند، ولی اکثر منافعش را ندارند. امروز این تمدن مادی غرب دارد نشان میدهد مشکلاتی را که برای بشریت و برای پیروان خودش به وجود آورده. توطئه دشمن برای جلوگیری از ایجاد تمدن اسلامی پس بدون مکتب و بدون ایدئولوژی نمیتوان یک تمدن را به وجود آورد؛ احتیاج به ایمان است. این تمدن دارای علم خواهد بود، دارای صنعت هم خواهد بود، دارای پیشرفت هم خواهد بود؛ و این مکتب، هدایت کننده و اداره کننده‌ی همه‌ی اینها خواهد شد. آن که مکتب توحید را مبنای کار خودش قرار میدهد، آن جامعه‌ای که به دنبال توحید حرکت میکند، همه‌ی این خیراتی را که متوقف بر تمدن‌سازی است، به دست خواهد آورد؛ یک تمدن بزرگ و عمیق و ریشه‌دار خواهد ساخت و فکر و فرهنگِ خودش را در دنیا گسترش خواهد داد. بنابراین، این مطلب اول، که احتیاج به ایمان است. کشاندن جامعه به بی‌ایمانی، یکی از همان توطئه‌هائی است که دشمنان تمدن‌سازی اسلامی دنبال آن بوده‌اند و الان هم با شدت این را دارند دنبال میکنند. مبارزه با شعارهای مکتبی در محیط‌های روشنفکری امروز در محیطهای روشنفکری، کسانی هستند با شکلهای گوناگون، با قد و قواره‌های گوناگون، اینها ما را از شعارهای مکتبی برحذر میدارند؛ دوران اوج شعارهای مکتبی را که دهه‌ی ۶۰ است، زیر سؤال میبرند؛ امروز هم از تکرار شعارهای مکتبی و شعارهای انقلابی و اسلامی، خودشان واهمه دارند و میخواهند در دل دیگران واهمه بیندازند؛ میگویند آقا، هزینه دارد، دردسر دارد، تحریم دارد، تهدید دارد. نگاه خوشبینانه این است که بگوئیم اینها تاریخ نخوانده‌اند - البته نگاه‌های بدبینانه هم وجود دارد - اینها اگر تاریخ خوانده بودند و اطلاع داشتند از سرگذشت و منشأ و مبدأ تمدنهائی که وجود دارد و همین تمدن مادی غرب که امروز میخواهد دنیا را فتح تصرف کند و این حرف را نمیزدند. باید بگوئیم اینها بی‌اطلاعند، تاریخ نخوانده‌اند. ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی