|بسم الله الرحمن الرحیم| حرف هایی خورده بر گوشم شبیه مهملات.. مانده در حیرت از او هفت آسمان و کائنات! راز ها را آشنا بر اهل ایران هم نگفت.. در عجب هستم چرا داند سمرقند و هرات! گفت میدان، مانعی شد گفتگو های مرا.. گفت میدان بسته بر برجام ها راهِ نجات! گر تو چشمت را نبندی؛این‌حقیقت‌روشن‌است: مرد میدان چاره شد بر چاله های دیپلمات! درد دیگر، شادی دشمن بود از ماجرا.. می‌کند تشویق مردم را به ترک واجبات.. واجبات اکنون یقینا انتخابات است و بس.. خواهد او غفلت کنی..سرگرمِ خیلِ جزئیات.. یا که از بدبینی اش ملّت کند تحریم رأی.. صحنه را خالی نکن..غافل مشو از این نکات.. عده ای گویند این تقطیع شده یا افتراست.. کاش پس افسانه باشد؛ کاش باشد شایعات! (ر.نیکبخت) #ظریف #نامرد_میدان