eitaa logo
صالحین شاهرود
991 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
304 فایل
فعالیت های صالحین شهرستان شاهرود 🍀میعادگاه سرمربیان،مربیان،سرگروه ها ومتربیان صالحین 🍀انعکاس فعالیت های صالحین شهرستان 🍀ارائه محتواوتجربیات موفق 🍀 لطفاسفیراطلاع رسانی ماباشید ارتباط با مدیر: @smm216
مشاهده در ایتا
دانلود
خود فراموشی؛آفت مربی گری یک استاد دانشگاه می‌گفت: یک بار داشتم برگه‌های امتحان را تصحیح می‌کردم. به برگه‌ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا می‌کنم. تصحیح کردم و ۱۷.۵ گرفت. احساس کردم زیاد است. کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم ۱۵ گرفت. برگه‌ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم. آری، اغلب ما نسبت به دیگران سخت‌گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم مي‌بينيم به آن خوبي كه فكر مي‌كنيم، نیستیم. از بزرگترین یا نه به جرات بگویم بزرگترین آفت معلمی و گری خود فراموشی است. ما با قواعد و روش هایی متربی را می سنجیم که خود مربی در آن نمره نمی آورد❗ 🆔@salehin_shahrood
یک آسیب شایع تشکیلاتی در هر تشکل افرادی هستند که با عنوان نسل اول یا موسسین شناخته می شوند که ارتباط با نسل اول جذب شده در مجموعه هم با همین افراد بوده است اما با گذشت زمان که مخاطب اول جای خود را به نسل بعد از خودش می دهد، موسسین سنشان بالا می رود و دیگر نمی توانند آنطور که باید به مخاطب رسیدگی کنند ولذا نگهداشت مخاطب با مشکل مواجه می شود که در نهایت این مسئله می تواند موجب از کار افتادن مجموعه شود. شاید دیده باشید که بسیاری از مجموعه ها، مساجد، پایگاه ها و... در برهه ای بسیار عالی عمل میکنند ولی با گذشت چند سال به رکود و سکون می رسند. اما اگر تشکل بخواهد به حیات خود ادامه دهد باید افرادی را همواره به عنوان خود تربیت کند. البته این نکته اساسی است که حتما نمی گوییم افراد در تشکل بمانند و ساختار را حفظ کنند بلکه آنچه مهم است این است که همان عاملی که باعث به وجود آمدن تشکل شده است، همان در اعضا درونی شود تا آنها در هر موقعیتی که بودند اهداف تشکل را دنبال کنند و خود را همچنان یک عضو بدانند نه اینکه ارتباطات، به خاطر زنده شدن خاطرات و یاد گذشته ها باشد. @salehin_shahrood
⭕️ (درجا زدن سرگروه/مربى) 🔷سرگروه/مربى بايد در طول حيات خويش، نمونه يك انسان موفق مبتنى بر ملاك ها و معيارهاى زندگى دينى باشد؛ چنانچه انبياء الهى نيز كه دعوت كننده انسان ها به راه حق بودند، در تمام لحظات عمر، ديندار زندگى كرده اند و نوعاً هم انسان هاى موفق و توانمندى بوده اند، نه اينكه براى آموزش سايرين، رفتار دينى را از خود به نمايش بگذارند و يا ناتوان و شكست خورده باشند. 🔶همچنين بايد يادآور شد كه معلم بزرگ، شاگرد بزرگ تربيت مى كند، پس سرگروه/مربى صالحينى كه خودش انسانى شكست خورده، راكد، متوقف و بلاتكليف باشد، نمى تواند هدايتگر افراد به مسير رشد و تعالى باشد. 🔸اصولاً در چنين شرايطى متربى حق دارد كه از سرگروه/مربى بپرسد: اگر خودت به حرف هايى كه مى زنى اعتقاد دارى و عمل كرده اى و اگر اين حرف ها در زندگى انسان اين همه اثر دارد كه مى گويى، پس چرا خودت انسان موفقى نيستى؟! 🔷سرگروه/مربى بايد مراقب باشد كه مبادا حلقه تربيتى و متربيانش بعد از گذشت چندين سال متمادى هنوز همان جاى ابتدايى باشد، جزء كسانى باشد كه به اصطلاح درجا زده و رشد محسوسى نداشته اند، جزء افرادى نباشد كه هميشه نقطه سرخط باقى مى مانند و يا اوّل خط هستند. 🔶سرگروه/مربى بايد با كمك مسؤلين و اساتيد صالحينى شرايطى را شكل بدهند كه خودشان و متربيانشان دائماً در حركت به سمت جلو باشند، پيشرفت كنند و درجا نزنند. 🔷نكته پايانى: سرگروه/مربى بايد به صورت مداوم تحت تربيت قرار گيرد، از آينده تحصيلى اش غافل نشود، به موقعيت شغلى آينده زندگى خود فكر كند و در مجموع براى رسيدن به شاخصه هاى رشد در طول زندگى، برنامه ريزى داشته باشد. ➖➖➖➖➖
به سراغ باید رفت… هر چقدر که چشم و گوش مخاطب زیر بمباران زبان شما قرار گیرد و با هر قالبی از یک همایش تا یک نشریه وی را خطاب قرار دهید، باز هم مخاطب دوست دارد که دنبال کسی بگردد که بیش از "زبان"، "گوش" باشد. دنبال کسی می گردد که حرفهایش را بشنود و در مورد خواسته هایش با وی بحث نماید. سنگینی عمده ای که یک باید روی دوش خود احساس نماید، همینجاست. باید گوش شد و شنید تا مخاطب را به حرف آورد و تخلیه کرد. کسی که تخلیه شده باشد مانند فرد گرسنه ای است که غذا می خواهد. حال اگر توی دغدغه مند فرهنگی حرفت را به این فرد گرسنه و تشنه ی حرف جدید تر و بهتر ارائه دهی، قطعا بهتر و بیشتر می پذیرد.  اما برای این به سراغ رفتن یک آمادگی لازم است؛ و آن آمادگی برای سخن گفتن و حرف زدن است اینبار،‌زبان ما باید انحصارا در زبان تن خلاصه شود و از دهانمان به گوش مخاطب برد. بنابراین مقدمه به سراغ رفتن، آمادگی برای سخنوری و صحبت کردن است. مسئول فرهنگی ای که خود توان سخن گویی و سخن وری نداشته باشد احتمال زیاد در مواجهه با کف مجموعه کُمیتش لنگ خواهد زد. به همین دلیل مسئول فرهنگی خود و کسانی که در مجموعه به کار فرهنگی مشغول هستند را باید روزانه و حتی ساعت به ساعت تغذیه فرهنگی نماید. @salehin_shahrood
جذب یا جمع؟ از آنجا که جریان تربیتی، یک جریان زیربنایی است و با هدف رشد و تعالی انسان‌ها صورت می‌‌پذیرد؛ پس جذب، جذب به معنویت و اخلاق است، جذب به سلوک رفتاری است و از همه مهم‌‌تر جذب به خوبی‌ها و پاکی‌هاست. جذبی که و فطرتاً به آن گرایش دارد و از درون تشنه آن است. چنان‌که در دوران دفاع مقدس و در جبهه هم درست همین‌طور بوده است که مثلاً رزمندگان اسلام در فلان محور عملیاتی و یا فلان دسته، گروهان و گردان جذب نماز شب فرمانده‌شان می‌‌شدند و یا تحت تأثیر اخلاق و مرام او قرار می‌‌گرفتند؛ بنابراین و با این توضیحات؛ کسی که می‌گوید بدون جایزه دادن، بدون شام و ناهار دادن و یا بدون پول خرج کردن، نمی‌‌توان افراد را جذب حلقه‌‌های تربیتی کرد، مسلماً چنین فردی اشتباه می‌کند و در واقع او افراد را می‌‌کند نه . در هر حال، نتیجه قرار گرفتن در این سیکل معیوب تربیتی آن است که اگر سرگروه‌ها به اشتباه افراد را به جای جذب کردن، جمع کنند و پس از آن نیز به جای ، مدام آنها را ببرند تا پراکنده نشوند و به بهانه فوتبال، اردو و امثال آن، حضورشان در حلقه تربیتی ادامه پیدا کند، مسلماً حاصل نهایی این فرایند؛به جای ، خواهد شد؛ زیرا وقتی در یک مجموعه تربیتی جذب درست و مؤثری صورت نپذیرد، به طور قطع و یقین حضور افراد در آن مجموعه، تثبیت نخواهد شد و در نهایت در پایان کار نیز جوانان و نوجوانان، به جای طی دوره رشد از گروه دفع خواهند شد به گونه‌‌ای که کم‌کم نیازهای کاذب آنان جایگزین نیاز‌‌های واقعی خواهد شد؛ نیازهایی که معمولاً بیشتر در محیط خارج از مسجد و کانون و مجموعه برآورده می‌‌شود. @salehin_shahrood
تربیت شابلونی 💢 از فاجعه های تربیتی زمانه ما می توان از یکسانی تربیت دختران و پسران یاد کرد. ⭕️ ما در تربیتمان شابلونی عمل کرده، با دو خلقت متفاوت خدا یکسان عمل می کنیم. ❌ دختران ما همان درس های پسران را می خوانند و بعد هم مهندس می شوند و تحصیلاتی چون پسران برای خود برمی گزینند و از حکمت خلقتشان که مادری است رفته رفته فاصله می گیرند و تن به هر شوهری نمی دهند و حوصله فرزند آوری و فرزند داری ندارند و... و این مشکلات فراوانی به بار آورده و می آورد که ما شاهد یکی از آنها که شیوع طلاق بی رویه هست می باشیم. ♨️ با تربیت شابلونی، دختران بازی خورده کاراته، فوتبال، رانندگی کامیون، مهندسی و کارهای سنگین دور از خلقتشان را آرزو می کنند و از خانه و خانه داری می گریزند. 🔸 حضرت امیرالمومنین علی (ع) درباره تفاوت های بایسته خلق و خوی زنان و مردان فرمودند : ✿ برخی از نيكوترين خلق و خوی زنان، زشت ترين اخلاق مردان است، مانند : تكبر و به خود باليدن، ترس، بخل. ☣ هرگاه زنی متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه ندهد، ☣ و اگر بخيل باشد، اموال خود و شوهرش را نگهبان است، ☣ و چون ترسان باشد، از هر چيزی كه به آبروی او زيان رساند فاصله می گيرد. 📚 نهج البلاغة ، حکمت ۲۳۴ . 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🔆 افسوس که با ترک فرهنگ غنی اهل بیت علیهم السلام دچار وضعیت نابسامان فعلی شده ایم. کاش ✅ پژوهشگران بیشتر به این موضوع بپردازند. و کاش ✅ مدیران مدارس و مراکز تربیتی دختران از همرنگی با جماعت و فرهنگ غرب، فاصله گرفته، هماهنگی با مکتب اهل بیت علیهم السلام را محقق سازند. ••✾•🍃🌺🍃•✾•• @salehin_shahrood
⭕زنگ خطر سرگروه 🔴خطر اول: محصور شدن روابط افرادی که به عنوان در نظر گرفته می شوند، ممکن است به طور معمول در یک گروه یا بخش دیگری مشغول فعالیت بوده اند و در آنجا دوستانی برای خود داشته اند. توجه نکردن و قطع ارتباط با این دوستان قدیمی یکی از آسیب هایی است که دامان برخی سرگروهها را می گیرد. گاهی اوقات دیده شده فردی که به عنوان سرگروه در نظر گرفته شده، بدون در نظر گرفتن دوستان و دوستیهای قبلی و قدیمی تمام توجه خود را به مسئولیت جدید معطوف می سازد و دوستان قبلی خود را فراموش می کند به این معنا که اگر آنها را بطور تصادفی ملاقات کند احوالشان را جویا می شود اما اگر آنها را دو یا سه هفته هم ندید برایش مهم نیست. عوامل: ۱) تصور غلط نسبت به ویژگیهای سرگروه روابط یک سرگروه می بایست با اعضای گروهش بیشتر از سایر افراد باشد و در مقام عمل هم همین حالت بوجود می آید که سرگروه بیشتر وقت خود را صرف مجموعه گروه خود می نماید. اما این مهم به این معنا نیست که ارتباط با سایر دوستان و همسالانش را به طور کامل کنار بگذارد. متأسفانه برخی از عزیزانی که به عنوان سرگروه انتخاب می شوند، تصور می کنند که می بایست تمام فعالیتهای گذشته خویش و تمامی ارتباطات خود را محدود به مجموعه گروه کنند و دیگر رابطه ای با دوستان قبلی و گروه همسالان خویش نداشته باشند. این ذهنیت یکی از عواملی است که موجب می شود سرگروه رابطه با دوستان قبلی اش را یک کار بیهوده یا کم اهمیت تلقی نماید. فلذا ممکن است  این کار یک نوع وقت تلف کردن ببیند. ۲) عدم اعتدال در حجم برنامه های گروهی برخی از سرگروهها می دانند که نباید روابط خود را به گروه خود محصور نمایند، اما فعالیتهای گروهی خود را آنقدر گسترش می دهند که بطور ناخودآگاه مجالی برای ارتباط با دوستان و سایر مسئولین پایگاه پیدا نمی کنند. ۳) افراط در ارتباط با اعضای گروه گاهی سرگروه آنقدر در رابطه با اعضای گروهش پیشروی می کند که آنان جای دوستان نزدیکش را می گیرند و آن زمان و انرژی که می توانست به دوستانش اختصاص دهد صرف اعضای گروه خود می نماید. او در این حالت تمام تفریح و ورزش و گردش خود را با اعضای گروه انجام می دهد، با آنان گفتگوهای دوستانه دارد و با آنان به منزله دوستان همسن برخورد می نماید. در واقع سرگروه نیاز به «بودن در جمع همسالان و دوستان» را بوسیله اعضای گروهش رفع نموده است. ۴) تکبر معمولا تغییر موقعیت اقتصادی-اجتماعی انسان ها از وضعیت نامطلوب به مطلوب یا از مطلوب به مطلوب تر باعث می شود تکبر در وجود انسان شکل بگیرد. معمولا این اتفاق برای سرگروهها می افتد که از یک وضعیت مطلوب به  وضعیتی مطلوب تر می رسند مثلا در گذشته مسئول ارزشیابی کتابخانه بوده است و حالا به عنوان سرگروه انتخاب شده است. علاوه بر این مسئولیت و عنوان «سرگروه» نسبت به اکثر مسئولیت های درون سازمان پایگاه دارای یک موقعیت ویژه ای است. سرگروه در این مسئولیت رهبری و ریاست یک مجموعه انسانی را بر عهده دارد و این خود مقدمه ای است برای خود بزرگ بینی. همانطور که در بحث های پیشین ذکر شد تکبر و خود بزرگ بینی خود یکی از آسیب های جدی برای سرگروه است اما در اینجا عاملی شده است برای دوری از دوستان و همکارانش. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌@salehin_shahrood