eitaa logo
صالحین تهران بزرگ
2.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
477 فایل
📚محتوای تربیتی معرفتی و مهارتی ویژه مربیان تربیتی
مشاهده در ایتا
دانلود
کنترل مربی بر گروه تربیتی : در حلقه دانش آموزان اول دبیرستانی؛ متربیان درحلقه آرام و قرار ندارند، فرصت بیان مطالب به سرگروه را نمی دهند و با خنده، شوخی و صحبت ، تمرکز سرگروه را به هم می‌زنند، چگونه می توان با آنها ارتباط برقرار کرده و امر و نهی نمود؟ پاسخ: برای رسیدن به یک روش صحیح ارتباط با نوجوانان، لازم است ابتدا اطلاعات کافی دربارة دورة نوجوانی داشته باشید و از نیازها و آرزوهای این دوره آگاه باشید. نوجوانی غالباً به عنوان دورة میان کودکی و بزرگسالی تعریف می‌شود و به آن دوره انتقال می‌گویند. یعنی عبور از مرحله‌ای از رشد به مرحله دیگر، و همانگونه که تغییرات بدنی آرام پیش می‌رود، نگرش‌ها و رفتارها نیز تغییر می‌یابد. بعضی از نگرش‌ها که در کودکی اهمیت داشت در این دوره کمتر اهمیت دارد و نوجوان سعی دارد خود را مانند بزرگتر جلوه دهد. اما دراین میان هنوز شور و نشاط کودکی و جنب و جوش بچگی وجود دارد ، و نوجوان آماده بروز عکس ‌العملهای هیجانی و عاطفی است. در این دوره حساسیتها و زودرنجی‌ها بیشتر دیده می‌شود. خیال پردازی از دیگر ویژگی‌های این دوره است و نوجوان احساس می‌کند واقعیت‌های دنیای خارج در عالم خیال قابل دسترسی است. او در دوران بلوغ به مسائلی که آن سوی طبیعت وجود دارد، توجه می‌کند ومی‌خواهد پشت پرده را ببیند. از دنیای مادیات بگذرد و جهان آخرت، ایده آل‌های اخلاقی ومسائل غیرطبیعی را بشناسد. با این خصوصیاتی که عرض شد، مقداری از پاسخ را می‌توانید دریافت کنید. اما به طور خلاصه نکاتی را در مورد سؤال با توجه به مقدمه ، عرض می‌کنیم:  ۱. جنب و جوش و نشاط ، از ویژگی‌های نوجوانی است که باید با ملاحظه به آن، نوجوان را در مسیر تربیت و پرورش کرامات اخلاقی قرار داد ، و اگر دیدید فردی در این دوران گوشه‌گیر و ساکت است، بدانید که حتماً مشکلی دارد و باید به دنبال عوامل و حل مشکل آن برآمد. ۲. برای انتقال مفاهیم اخلاقی و بیان نصایح، از سخنان جذاب و روان و قابل فهم استفاده کنید. شور و نشاط شما برای سخن گفتن و بیان داستانها و حکایتها باید به قدری باشد که نوجوان را به شنیدن آن تحریک کند. ۳. برگزاری برنامه‌های جذاب و پرتحرک ، مانند: ورزش و اردوهای رزمی و . . . نیروها و هیجانات نهفته در وجود آنها را تخلیه می‌کند. ۴. صبر و حوصله در مقابل سؤالات و صحبتهای بی جای آنها ، شاه کلید ارتباط شما با نوجوانان است. البته در کنار آن باید دقت کنید که رشته کلام از دست شما خارج نشود. اگر کسی سخنی در بین صحبتهای شماگفت ، بحث را با توجه به کلام او ادامه دهید. مثلاً بگویید: «آقای محمدی ، این نکته مهمی است که اشاره کردید، اما همه ما باید توجه داشته باشیم که . . . . » و بحث خود را دنبال کنید.  ۵. با زیاد صحبت کردن و بیان موضوعات خشک مخاطب را خسته نکنید . مقدمه را کوتاه کنید و بحث را مطرح کرده و سپس نتیجه بگیرید. ونکته آخر: مطالعه و آمادگی قبلی و تقویت ارتباط صمیمی سرگروه با متربیان، می‌تواند در حل مشکل کارساز باشد. ‌@salehintehran
از محضر حضرت آقا: ۱۱. نظر شما در مورد ظهور نسل جدید انقلاب و ماموریت این نسل چیست؟ : گفتند که نسل جدیدی در حال ظهور است. این کاملاً درست است. این نسل که شما میگوئید دارد ظهور می‌کند، این را هم من کاملاً قبول می‌کنم؛ تصدیق دارم و آن را حس می‌کنم. سؤال می‌شود که مأموریت این نسل چیست؟ الزاماتش چیست؟ کی می‌خواهد او را پیش ببرد و هدایت کند؟ این‌ها سؤال‌های خوبی است. به نظرم می‌رسد این سؤال‌ها سؤال است، لیکن ابهام نیست. پاسخ به این سؤال‌ها معلوم است. انقلاب برای ایجاد یک دولت به جای دولت که به وجود نیامد، برای ایجاد یک نظام، یک مجموعه‌‌ی ملی و انسانی بر اساس یک تفکر به‌وجود آمد. آن تفکر، تفکر اسلام است. ادعای ما این است - که این ادعا را اثبات هم می‌کنیم و ثابت شده است؛ قطعی است - ما معتقدیم راه سعادت انسان‌ها به دست تعالیم انبیاء است، که کامل‌ترینش هم تعالیم اسلام است. بشر منهای تعالیم انبیاء حتّی پیشرفت مادی هم در این حدی که پیدا کرده، پیدا نمی‌کرد؛ چه برسد به تعالی معنوی و بهجت معنوی و آرامش و آسایش روانی که زمینه‌ساز عروج اوست به معارج والای ملکوتىِ انسان. راه سعادت انسان این است.  برای این‌که تفکر انبیاء در جامعه پیاده شود، یک حرکت بلندمدت وطولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعه‌‌ی اسلامی، کشور اسلامی، نه فقط دولت اسلامی، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامی، بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمی که بر اساس تعالیم اسلام - که لبّ لباب تعالیم انبیاء است - زندگی می‌کنند و آثارش را احساس می‌کنند. این هدف ماست. خوب، ما به این هدف هنوز نرسیدیم، توقع هم نبود که در ظرف سی سال برسیم. این هدف، هدف خیلی طولانی مدتی است. باید تلاش کرد، باید کار کرد تا به این هدف رسید؛ شما مسئولیتتان این است. مأموریت این نسل این است؛ کشور و ملتتان را به آن جایگاهی که معنایش این باشد که یک جامعه‌ی اسلامی به معنای واقعی تشکیل شده، برسانید. این را الگو کنید. این می‌شود بزرگترین وسیله برای گسترش این فکر و گسترش این تجربه در عالم؛ این مأموریت این نسل است. ۸۷/۷/۷ و @salehintehran
از محضر حضرت آقا: ۲۰. انتظار دارید نوجوانان در حال و آینده فرهنگ، اقتصاد و سیاست این مرز و بوم، چگونه گام بردارند؟ : من البته انتظار دارم نوجوانان به جای این‌که خیلی به آینده نگاه کنند، به حال بنگرند؛ یعنی الان شما در یک دوران طلایی زندگی می‌کنید. این دوران - بین سنین ده، یازده سالگی، تا بیست‌ودو سه سالگی - حقیقتاً یک دوران طلایی است؛ دوران یاد گرفتن، آماده‌سازی ذهن و فکر خود برای آینده است، بخصوص که امکانات روز در کشور ما فراهم است. من می‌ترسم اگر بچه‌ها امروز خیلی به فکر این باشند که «فردا چه‌کاره خواهیم شد»، در تخیّلاتِ زیاد و غیرعملی بروند - تخیّلاتی که خیلی به عمل نزدیک نیست و بیشتر یک حالت موهومات و افسانه‌پردازی ذهنی را به انسان، القا می‌کند - و از زمان حالشان بمانند. آن چیزی که من توصیه می‌کنم، این است که بچه‌ها از استعداد و از وقت خودشان استفاده کنند؛ خوب درس بخوانند. ما بیشترین چیزی که امروز لازم داریم، این است که بچه‌ها به طور جدّی درس بخوانند. من می‌بینم با این‌که برنامه‌های مدارس ما برنامه‌های خیلی غلیظِ شدیدِ پُر و پیمانی نیست، بعضی از جوانان ما غالباً گله می‌کنند که درس، ما را خسته کرده است، نمی‌توانیم بخوانیم. طبق اطّلاعاتی که من دارم، در بسیاری از کشورهای دیگر - کشورهایی که امروز از لحاظ علمی و صنعتی و فنآوری پیشرفته‌تر از کشور ما هستند - درس‌های دوره راهنمایی و دبیرستان، از درس‌های مدارس ما - هم حجمش بیشتر و هم دشوارتر است؛ یعنی بر ذهن قابل کشش جوانان واقعاً تحمیلِ مطلب می‌کند. ذهن جوان، خیلی قابل کشش است، توانش برای کشیدن بار معلومات، خیلی زیاد است؛ محفوظات زیادی به آنها می‌دهند. من می‌بینم با این‌که درس‌های موجود، از لحاظ حجم و محتوا خیلی سنگین نیست، بعضی از جوانان ما فرصتی برای خودشان نمی‌بینند که بتوانند مطالعات جنبی کنند؛ در حالی که به نظر من، جوان می‌تواند هم درس بخواند، هم مطالعه و هم ورزش کند. وقتتان را صرف کارهای جدّی کنید و همه این‌ها جدی است - ورزش و بازی هم جدّی است - برای جوان این‌طور است. البته بعضی از کارها جدّی نیست. فرض کنید انسان ساعت‌ها بنشیند و تبلیغات تلویزیون را تماشا کنند؛ چون مثلاً بیست دقیقه قبل از این‌که فیلمی را به ما نشان دهند، تبلیغات می‌کنند! این بیست دقیقه‌ها، خودش خیلی می‌شود. من با این‌طور وقت‌گذرانی خیلی موافق نیستم؛ که ممکن است جمعاً ساعت‌ها از وقت ما را بگیرد. بعضی از کارها، کارهای زایدی است؛ اما درس خواندن، مطالعه و ورزش کردن، کارهای لازمی است. جوانان در این سنین از همه اینها می‌توانند استفاده کنند و خودشان را برای آینده بسازند. شما نگاه کنید که چه استعدادی خودش را در شما نشان می‌دهد. اگرچه باید کسانی بنشینند و استعدادها را در افراد کشف کنند؛ اما حقیقت این است که استعداد در وجود جوان و نوجوان، به هر شکلی خودش را نشان می‌دهد. توجّه می‌کنید؟ بعید است که انسان بااستعدادی تا سنین حدود هجده، نوزده و بیست سالگی، خودش حس نکند که شوق و گرایش و علاقه و توانایی بیشتری برای کدام کار و به کدام سمت دارد. وقتی که فهمیدید استعدادتان در کدام طرف است - حالا یا خودتان کشف کردید، یا معلّم، مدرسه، یا پدر و مادر به نحوی کشف کردند - آن وقت به آن سمت بروید؛ هرچه می‌خواهد باشد، نگویید این کوچک است، این کم است. کشور ما به همه چیز احتیاج دارد. کشور به رئیس جمهور احتیاج دارد، به صنعتگر احتیاج دارد، به وزیر و طبیب هم احتیاج دارد. هر کشوری به همه‌نوع انسانی احتیاج دارد. این‌طور هم نیست که ما فرض کنیم اگر آن شغل را گرفتیم، زندگی ما بهتر خواهد شد و بعد راحت‌تر به اهداف زندگی خواهیم رسید؛ نخیر، این‌طور هم نیست. گاهی انسان در آن‌جایی که خیال نمی‌کند، هم زندگیش خوشتر می‌گذرد، هم به هدف‌های والای زندگی که جلب رضای الهی است، نزدیکتر می‌شود و میتواند محصول صحیحی از زندگی خودش به دست آورد. بنابراین آن چیزی که من میتوانم به جوانان و نوجوانان عزیز توصیه کنم، این است که از وقت - از حال - حداکثر استفاده را بکنند. البته این هم بدون برنامه‌ریزی نمی‌شود؛ باید بنشینند و با همان ذهن خودشان برنامه‌ریزی کنند. برنامه‌ریزی هم یک الگوی همگانی ندارد که من بگویم همه باید این‌طور برنامه‌ریزی کنند؛ نه. هر کسی بر حسب سنّش، بر حسب وضع زندگی خانوادگی و امکاناتش، بر حسب آن شهر و خانواده‌ای که در آن زندگی می‌کند، ممکن است یک‌طور برنامه‌ریزی کند و یک طور امکان داشته باشد. همه باید برنامه‌ریزی کنند و از وقتشان با برنامه، حدّاکثر استفاده را بکنند. ۱۳۷۶/۱۱/۱۴ و @salehintehran
💥سوال از محضر حضرت آقا: ❓❓سرانجام مبارزه‌ی تاریخی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا چه خواهد بود؟ 🌟پاسخ: ما یقین داریم که در این کارزاری که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است - کارزار بین اسلام و معارف اسلامی و بیداری اسلامی از یک سو، و طمع‌ورزی‌های استکباری سیاست‌های شیاطین عالم و در رأس آن‌ها شیطان بزرگ یعنی دولت امریکا از یک طرف دیگر - پیروزی با ماست؛ پیروزی با طرف حق است. در این، هیچ تردیدی وجود ندارد. همه‌ی قرائن این را نشان می‌دهند و تأیید می‌کنند. طبیعتِ سنن الهی هم همین است؛ یعنی غیر از این معنی ندارد. آن گروهی که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکی نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنت‌های الهی در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعی از جریان سنن الهی در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده می‌کنیم. ۱۳۸۶/۰۵/۲۸ و 🆔 @salehintehran
از محضر حضرت آقا: آیا رابطه با امریکا خطر او را برای ما کم می‌کند؟ : رابطه‌ی سیاسی با آمریکا برای ما مضر است. اولاً خطر آمریکا را کم نمی‌کند. آمریکا به عراق حمله کرد؛ در حالی که با هم رابطه‌ی سیاسی داشتند، سفیر داشتند؛ این آنجا سفیر داشت، آن هم اینجا سفیر داشت. رابطه که خطر جنون‌آمیز و سیطره‌طلبانه‌ی هیچ قدرتی را از بین نمی‌برد. ثانیاً وجود رابطه برای آمریکائی‌ها - نه امروز، همیشه اینطور بوده - وسیله‌ای بوده است برای نفوذ در قشرهای مستعد مزدوری در آن کشور. انگلیسی‌ها هم همین طور بودند. انگلیسی‌ها هم در طول سالیان متمادی سفارتخانه‌شان مرکز ارتباط با سفلگان ملت بود؛ کسانی که حاضر بودند خودشان را به دشمن بفروشند. سفارتخانه‌ها یکی از کارهایشان این است... اینها این خلأ را در ایران دارند؛ احتیاج به پایگاه دارند، و پایگاه ندارند؛ این را می‌خواهند. احتیاج به رفت و آمد آزاد و بی‌دغدغه‌ی مأموران جاسوسی و مأموران اطلاعاتی‌شان و ارتباطات نامشروع آنها با عناصر سفله و مزدور دارند؛ اما این را ندارند. ارتباط، این را برای آنها تأمین می‌کند. حالا می‌نشینند آقایان وراجی کردن و حرف زدن و استدلال کردن، که نبود رابطه‌ی با آمریکا برای ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه‌ی با آمریکا برای ما مفید است. آن روزی که رابطه‌ی با آمریکا مفید باشد، اول کسی که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم. ۱۳۸۶/۱۰/۱۳ و @salehintehran
از محضر حضرت آقا: اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟ : یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه‌ی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانه‌های اجتماعی و زیروروشدن‌های اقتصادی‌ای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتاده‌اند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه‌ی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ و @salehintehran
❓سوال از محضر حضرت آقا: 💥 بصیرت چیست؟ ✅ پاسخ: قبل از هرچیز باید معنای بصیرت را فهم کرد: «بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبله‌نما و قطب‌نماست... در یک فضای تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان میدهد.» ۱۳۸۹/۸/۴  بصیرت عامل جلوگیری از «گمراهی» است: «بصیرت یعنی گم نکردن راه، اشتباه نکردن راه، دچار بیراهه‌ها و کجراهه‌ها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسه‌ی خنّاسان و اشتباه نکردن کار و هدف.» ۱۳۹۰/۱۰/۱۹  بصیرت در واقع مجموعه‌ای از شناخت‌ها است: «بصیرت، روشن‌بینى. یعنى چه؟ یعنى شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله‌اى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناخت‌ها؛ بصیرت است.» ۱۳۹۳/۹/۶  با بصیرت است که انسان فهمِ صحیحی از «حقایق» پیدا می‌کند: «بصیرت این است که انسان بداند، حقایق را درک کند، جایگاه خودش را، جایگاه کشورش را، جایگاه ملّتش را، جایگاه منطق انقلاب را، جایگاه آن خطّ مستقیم و صراط مستقیمی که امام در کشور ترسیم کرد؛ جایگاه اینها را بداند؛ این، بصیرت است.» ۱۳۹۴/۹/۴  نکته‌ی مهم اینکه بصیرت در زمینه‌های گوناگون موضوعیت دارد: «بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه‌های جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است.» ۱۳۸۸/۷/۱۵  و @salehintehran
از محضر حضرت آقا: ۳۹. شیوه مقابله با غده سرطانی رژیم صهیونیستی چگونه باید باشد؟ : این غدّه‌ی سرطانی، از هنگام آغاز، مرحله­‌ای رشد کرده و به بلای کنونی تبدیل شده و درمان آن نیز باید مرحله‌ای باشد، که چند انتفاضه و مقاومت پیگیر و مستمر توانسته است اهداف مرحله­‌ای بسیار مهمّی را محقّق سازد و همچنان توفنده به پیش می‌تازد تا دیگر اهداف خود را، تا زمان آزادی کامل فلسطین محقّق سازد. ۱۳۹۵/۱۲/۰۳ و @salehintehran
از محضر حضرت آقا ۸۳. دانشجوی موفّق چه دانشجویی است؟ : به نظر من دانشجوی موفّق کسی است که خوب درس بخواند؛ خوب تهذیب اخلاق کند و خوب به ورزش بپردازد. من برای دانشجوی موفّق، سه شاخص دارم. البته ممکن است یک جوان موفّق در خانه، معیارهای دیگری داشته باشد؛ یک کاسب موفّق، یک اداری موفّق، معیارهای دیگری داشته باشد؛ اما دانشجوی موفّق، به حیث دانشجویی، این است: باید خوب درس بخواند، به اخلاق و تهذیب نفس بپردازد، ورزش هم بکند. ۱۳‌۷۷/۲/۲۲ و 🆔 @salehintehran