صالحین تنها مسیر
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین 🌺🔶🌷🔸🌺 🔹بین
هدایت شده از صالحین تنها مسیر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
🌺🔶🌷🔸🌺
#از_خانه_تا_خدا....
#درس هفدهم
👇
💎 " لذّتِ جاودانه "
حرفِ اسلامِ عزیز اینه که میفرماید:
🔆 عزیزدلم شما اگه میخوای یه زندگی شیرین و لذت بخش و پر از هیجان داشته باشی
نباید مثل ماست بایستی و به دیوار نگاه کنی!😒
🔸🔺🔹🔺
✅ بلکه شما زن و شوهرها باید "یه سری فعالیّت ها" رو انجام بدید
تا بتونید عشق و محبت بین خودتون رو افزایش بدید.💖
🌺 بعد هم خداوند متعال یه سری فعالیّت های ویژه ای رو تعریف میکنه که اگه آدم انجام بده
عشق و محبتش خیلی زیاد و البته خیلی دائمی خواهد شد....😊
💓🌷💞
🌹 قرآن کریم میفرماید:
✨"و خداوند بین شما زن و مرد #مودت و #رحمت قرار داد"✨
[ وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ]
📚 سوره مبارکه روم/ آیه ۲۱
👈 بله درسته که خداوند متعال بین زن و شوهرها در ابتدای ازدواجشون "یه مقدار محبت" قرار میده
✔️ امّا این مقدار از محبّت لازمه که با انجامِ فعالیّت هایی افزایش پیدا کنه.👌
✅❣✅👆
🔹آقا باید "از همون ابتدا و در طولِ زندگی خودش"، دنبالِ برنامه ریزی باشه
برای اینکه دل خانمش رو "به صورت جاودانه" ببره
🔸خانم هم باید برنامه ریزی کنه و دلِ آقای خودش رو "به صورت جاودانه" ببره
✔️💖👌
⛔️ آدم نباید بشینه و هیچ کاری نکنه و منتظر باشه که یه محبّتی این وسط پیدا بشه!
💞 بلکه باید آستین ها رو بالا بزنه و برای #افزایش_محبت تلاش بکنه 💯
⚠️ امّا فرهنگِ غربی میگه نه آقا هیچ حرکتی نکن!
❌ تا وقتی خوشت اومد اشکالی نداره با همسرت باش! امّا هر موقع خوشت نیومد باهاش دعوا کن!
بزنید همدیگه رو و به همدیگه فحش بدید و عصبانیتِ خودتون رو سرِ همدیگه خالی کنید!😤
⭕️ میگه لازم نیست همدیگه رو تحمل کنید!
برید و از هم طلاق بگیرید!😒
❎💔❎
🚷 متاسفانه اکثرِ "روانشناس های غرب زده"، تا کوچکترین اختلافی بین زن و شوهرها میبینن
اولین راهی که پیشنهاد میدن اینه که برن طلاق بگیرن!😒
💢 علتش هم همین "مبنای غلطی" هست که دارن
⛔️ میگن لازم نیست که این وضعیت رو تحمل کنی!
اگه بخوای تحمّل کنی عقده ای میشی!😐
🔴🚨🔴
☢ این چه حرفیه که میزنی؟
اگه بلد نیستی مشاوره بدی خب نده!
چرا مردم رو اذیت میکنی؟!⁉️😒
🔹🔰🔹🔰
🔴 متاسفانه در "فرهنگِ غربی" هیچ جایی برای "علاقه برترِ انسانها یعنی وجودِ مقدّسِ خداوند متعال" باقی نذاشتن
🔺هیچ چیزی در مورد مبارزه با هوای نفس برای #افزایش_لذتها نمیدونن!
🔺سعی میکنن کوچکترین مخالفتی با هوای نفسشون نکنن!
⚠️⚠️⚠️
⛔️ به خاطرِ همین👆، هم خودشون توی زندگی های خانوادگیشون شکست خوردن
📌 و هم تلاش میکنن با "رواجِ فرهنگِ غلط" زندگی مردمِ ما رو هم خراب کنن!
📡🔥⚡️
🚸 الان درصدِ بالایی از خانواده ها در اروپا و آمریکا، به صورت "تک والدینی" زندگی میکنن👨👧
🚷 زن و مردها ترجیح میدن با سگ و گربه شون زندگی کنن اما ذرّه ای همدیگه رو تحمل نکنن!
♨️ و متاسفانه این نسخه ای هست که روانشناسانِ غربزده برای جامعه مسلمانِ ما هم پیچیدن
و به طور موذیانه ای دارن اون رو اجرا میکنن.....
✅🔷⭕️➖
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم
┄┄┄••❅❈✧❈❅••┄┄┄
🌺پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
♦️♦️ترك عبادت، دل را سخت مى كند. رها كردن ياد خدا، جان را مى ميراند
📚تنبيه الخواطر، جلد2، صفحه120
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
.💖 #رمان #بدون_تو_هرگز 1
****💕***✅*
🏵 قسمت اول؛ مردهای....
زندگی من زندگی پر فراز و نشیبی هست.
🔶 همیشه از پدرم متنفر بودم.
مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه ... 😒
آدم عصبی و بی حوصله ای بود.
اما بد اخلاقیش به کنار، می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟😤
💢 نذاشت خواهر بزرگ ترم تا 14 سالگی بیشتر درس بخونه
دو سال بعد هم عروسش کرد!
🔹 اما من، فرق داشتم. من عاشق درس خوندن بودم
بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد...
👌 می تونستم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکون نخورم
✔️ مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم ....😪
🔹چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت، یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد
"به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی"....
🔶 شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود.
یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند!
🔹دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد.
🔹اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره
مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می زد ... 😭
⭕️ این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود:
مردها همه شون عوضی هستن!!!!
هرگز ازدواج نکن!!!😤
🔹 هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید
روزی که پدرم گفت
❌ هر چی درس خوندی، کافیه...😤
#بدون_تو_هرگز 2
🔹🌺🔻🌺🔸
قسمت دوم: ترک تحصیل!
💢 بالاخره اون روز از راه رسید ...
موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود ...
با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت:
هانیه ! دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه !😤
🔻 تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم!!! وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم ... 😨
بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود، به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم: ولی من هنوز دبیرستان...😢
💢 خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ...
هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد:
🔻 همین که من میگم ...😤 دهنت رو می بندی و میگی چشم!
درسم درسم!!!
تا همین جاشم زیادی درس خوندی!😠
🔹 از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت ...
🔹 اشک توی چشم هام حلقه زده بود😭
اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که!
از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه!
مادرم دنبالم دوید توی خیابون.
🔶 هانیه جان، مادر ... تو رو قرآن نرو ... 😰
پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا...😲
ادامه دارد....
@saLhintanhamasir