eitaa logo
سلمان مدیا🇮🇷
4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
11.7هزار ویدیو
69 فایل
🔰 کانال «سلمان مدیا» محتوایی برای روشنگری و جهاد تبیین برای، جوانِ مومنِ انقلابی 👈 ارتباط با مدیر کانال: 🆔️ @ghorbanian 👈 ارتباط با ادمین تبادل و تبلیغ: 🆔️ @Sayyahi110
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب 🔸 توی شرایطی که دشمن از زمین و آسمان آتش می‌ریخت، شاید اگر یک مرغ‌دانی پیدا می‌کردیم که با حصیر ساخته شده بود، زیر آن سنگر درست میکردیم و پناه میگرفتیم. در این گیرو دار، عباس برای خودش یک قبر کنده بود و داخل آن می نشست و نماز می خواند. انگار نه انگار که و می‌شد. اصلاً به روی خودش نمی‌آورد و با آرامش نماز می‌خواند. 🔸حتی یادم است یک بار بالای سرمان خمپاره خورد فکر کنم شب عید بود که من و عباس و دو نفر دیگر توی یک سنگر بودیم. درست آمد خورد وسط سنگر و از سقف آویزان ماند اما عمل نکرد نیروها از اهواز با هلی‌کوپتر به سمت آبادان رفتند وضعیت آبادان خیلی بد بود. عراقی‌ها شهر را گرفته بودند زیر آتش و از چند جبهه در حال پیشروی بودند فرار مردم به خارج از شهر، روحیه نیروهای جدید را ضعیف کرده بود حتی بعضی‌ها که تا حالا جنگ را از نزدیک ندیده بودند فشار می‌آوردند که به تهران برگردند. آوردن نیرو به آبادان دشوار بود و ماندن آنها در آن شهر در حال سقوط دشوارتر اما حضور نیروهای نظامی میتوانست روحیه آنهایی که در شهر مانده بودند را بالا ببرد. عباس بچه‌ها را جمع کرد و ایستاد به سخنرانی گفت: روز قیامت هم هر کسی به فکر خودش است و کسی به کسی نیست. حالا اگر می‌خواهید بروید بروید ولی بدانید امروز اینجا است. خیلی از بچه‌هایی که میخواستند بروند با همین جمله عباس ایستادند. ‌‌‌•┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🔻سلمان مدیا👇 https://eitaa.com/salman_media1