زیارت مرقد شهیدان صدر و مرحوم حکیم رحمة الله علیهم در نجف اشرف در کاروان #عراق_مهد_تمدن ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄

💢 در عراق دچار حجاب مجاورت شده‌ایم ... 📝 یادداشتی از جناب آقای اسلام مینایی راد از همسفران کاروان #عراق_مهد_تمدن 📎 در ادامه خواهید خواند ... ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄

💢 در #عراق دچار #حجاب_مجاورت شده ایم. ✍ اسلام مینایی راد 🔹بغداد در روزهای جمعه، محملی چندمنظوره و غنی دارد در خیابانی کوچک اما به درازی چند ده ساله و یا شاید بیشتر به نام شارع متنبی. محفلی منحصر به فرد به میزبانی تولید و توزیع کنندگان کتاب و میهمانی دوستداران کتاب و موسیقی و فرهنگ. 🔸آشنایی با شارع متنبی بغداد خود به تنهایی فرصتی جداگانه می طلبد برای توصیف و تحلیل و گفتگو. 🔹در نزدیکی شارع متنبی، مکانی است به نام قشله که در آنجا نیز در ادامه حال و هوای کتاب، اتفاقاتی از جنس هویت و تاریخ و ادبیات و موسیقی و گفتگو و به تعبیری کرسی های آزاد اندیشی برپا می شود. 🔸از خرده فرهنگ‌ها و نسل های مختلف و در قالب ها و اشکال مختلفی مردم حضور دارند و از خاطره گویی تا بیان تاریخ و قصه گویی و شعرخوانی و مشاعره و آواز و ... تا مناظره و گفتگو درباره مسائل تاریخی تا موضوعات داغ سیاسی و اجتماعی و بین‌المللی روزآمد. 🔹به نظرم نکته اساسی در این پدیده منحصر به فرد، حتی شکل و فرمش نیست، بلکه کارآمدی آن است و شاید در یک جمله بتوان گفت این حضور متکثر مردمی، صرفا نمایش و ادا نیست؛ بلکه خود واقعیت زیست فرهنگی بغداد متاثر از ادوار تاریخی و فرهنگی شان است. 🔸در این مکان گسست نسلی برداشته می شود و جوانان امروز با جوانان دیروز در یک محمل به شدت اجتماعی و متنوع به گفتگو می نشینند؛ با همدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و به واقع هویت فرهنگی و ظرفیت‌های فرهنگی سینه به سینه از مسیر هنر روایت و منتقل می شود. و نه تنها این انتقال و روایت از گذشته به امروز، که از امروز به گذشته‌ نقب می زند و نقادانه ورود می کند و با تضارب آرا به جلو می رود. 🔹به نظرم قطعا در این مسیر روایت، خطاهایی و آسیب هایی وجود دارد، لکن فن‌آوری اشان قابل ستایش است. 🔸نکته دیگر و جالب تر اینکه در این بستر، هیچ واسطه‌ای از سمت حاکمیت و دولت وجود خارجی ندارد و متولی این جلسات هم خود مردم هستند، جز زیرساخت هایی که می بینیم و البته باید بیشتر بررسی و تحقیق و تحلیل شود. 🔹به نظرم فرصتی می‌خواهد که این ساز و کار به درستی و شایسته شناسایی شود و با حفظ زیست بوم فرهنگی خودمان بازتولید شود. 🔻پ.ن: پیشنهاد می کنم مديران فرهنگی علاقمند این حرکت و جریان فرهنگی را ببینند و البته جسارتا توجه کنند که این نوع برنامه ها، صرفا یک اتفاق و پروژه فرهنگی نیست که پیمانکاری بیاید و در جای دیگری اجرا کند. ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄

زیارت مزار شهید ابومهدی المهندس در وادی السلام نجف، دیگر مقصد سفر #عراق_مهد_تمدن دوستی چه زیبا گفت که در اینجا هم نیت زیارت ابومهدی کنید و هم نیت زیارت حاج قاسم؛ چراکه اعضای پیکر این دو عزیز در هم تنیده 🖤🖤 ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄

#معراج 💠ایستگاه دوم روستاهای اطراف آمرلی 🔸بعد از آمرلی، به سمت روستاهای اطراف در شمال این شهر راهی شدیم. روستاهایی که برخی شیعه و برخی اهل سنت بودند و از کودکی هم‌بازی هم بوده و دختر و پسرشان را به عقد یکدیگر در می آوردند. اما چه می شود که آن سبقه ی دوستی تبدیل به دشمنی و خیانت برخی می شود؟! 🔹چرا روستای صیاده در ۵ کیلومتری آمرلی هم‌نوا با تکفیری‌ها باعث تنگ‌تر شدن محاصره‌ی شهر می‌شود؟! چرا روستای ابوحسنات تبدیل می‌شود به مرکز جولان فرماندهان داعش؟! 🔹بعد از گذر از این روستاها که اکنون خالی از سکنه اند به روستای شیعه ترکمانی براوچلی رسیدیم. در این جا قصه ی مقاومت مردم با سلاح اندک و شهادت مظلومانه شان بسیار متاثر کننده بود. 🔸داخل روستا به سمت منزل خانم مسنی به نام سکینه می رسیم، روایت او از دوران محاصره تکفیری ها دردناک و پرجاذبه است. 🔹با دیدن ما اشک می ریزد، همسایه ها بیرون می آیند و روسری و سر او را می بوسند. او یازده نفر از پاره های تن خود از جمله چند پسر و همسر دخترش را در نبرد با تکفیری ها از دست داده است. 🔸بعد از چند سال فرمانده بزرگ مقاومت عراق شهید ابومهدی به دیدن او می آید و بعد از خوش و بشی کوتاه، سکینه از ابومهدی می‌خواهد برای نهار مهمان او باشد و شهید قبول می‌کند. در انتها هم به او می گوید اگر دفعه بعدی برایم دلمه و کپه درست کنی به منزل شما می آیم. اما مدتی بعد حادثه ی تلخ فرودگاه بغداد مانع دیدار مجدد شهید با سکینه شد. 🔹اما سکینه از آن زمان به بعد برای هر مهمانی که به دیدن او می آید به یاد ابومهدی دلمه و کپه می‌پزد. 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci

💢 ما به ایران و تهران بدهکاریم ... 📝 یادداشتی از سرکار خانم فاطمه عباسی از همسفران کاروان #عراق_مهد_تمدن 📎 این یادداشت را در دو بخش بخوانید: 🔻 بخش اول 🔻 بخش دوم ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄

💢 ما به ایران و تهران بدهکاریم ✍ فاطمه عباسی 🔻 بخش اول 🔸بغداد؛ روبرویش که ایستادم چنان فخیم و استوار بود که استرس دیر نرسیدن به فرودگاه را فراموش کردم. این دیدار لحظه آخری، چیزی بود که چند روز دلواپس اتفاق افتادنش بودم. باید از نزدیک می‌دیدمش؛ چشمم که به شکوه و وقارش افتاد مطمئن شدم که ارزشش را داشته تا این مسیر را بیایم. 🔹تازه فهمیدم عظمت شاهانه یعنی چه؛ سال‌ها قبل، “موزه ایران باستان” را دیده بودم و می‌دانستم معماران فرانسویش می‌خواستند شکوه پادشاهی ایران را در بنای موزه نشان دهند اما آنچه پیش چشم داشتم به واقع بیشتر بود. طاقی بسیار بزرگ که نزدیک به ۱۵۰۰ سال دوام آورده تا به قول “خاقانی” آیینهٔ عبرت دل‌ها شود. 🔸رنگ آجرها در گذر زمان تغییر کرده بود، این را در مقایسه با بخشی که به دقت و ظرافت مرمت شده بود فهمیدم، کل طاق را با داربست آبی رنگی حمایت کرده بودند و اجازه قدم زدن زیر سایه‌اش را نمی‌دادند؛ تزیینات دیوار کاخ در عین سادگی، زیبا بود، نما با طرح ستون‌ها و طاقی‌های کوچکتر از یکنواختی در آمده بود و تکرار طاق انگار به نوعی نمادِ “ایوان کسری” بود. آن ترک معروف روی دیوار که از گزند طبیعت و زمان در امان مانده بود، خودش یک شگفتی مجزا بود. 🔹شاهان ساسانی که این شهر نشسته بر ساحل دجله را به پایتختی برگزیدند، قصد داشتند بزرگی و شکوه حکومتشان را در هر بارعامی که می دادند به رخ بکشند. بزرگترین طاق آجری را با ارتفاع ۳۰ متر ساختند، نام خود -کسری معرب خسرو- را بر آن گذاشتند و فرش زربافت و مروارید نشان “مهستان” را کف آن پهن کردند تا خودنمایی کنند. ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 💠موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان : 🆔 @salman_sci ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄