eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 فرنگیس 🖋قسمت ۶۸م جبار بیهوش بود. پرستارها مرتب می‌آمدند و می‌رفتند. پرستاری نزدیک آمد و با ناراحتی گفت: «خواهرم، ناراحت نباش. وقتی عمل بشود و خوب که شد، می‌شود برایش دست مصنوعی گذاشت.» پرستار که این‌ها را گفت، قلبم از جا کنده شد. کنار تخت جبار زانو زدم و دست دیگرش را که سالم بود، بوسیدم و گریه کردم. سرم را به تخت جبار چسباندم و دعا کردم: «خدایا، جبار به هوش بیاید. خدایا، کمکمان کن.» سه شب و سه روز جبار به هوش نیامد. ناراحت بودم و با خودم می‌گفتم زنده ماندنش چه فایده دارد. بدون دست، بدون دندان، با این همه زخم در بدن... پرستارها می‌آمدند و دلداری‌مان می‌دادند. مرتب ناله می‌کردم و می‌گفتم: « درد دستت به جانم. درد مظلومیتت به جانم. فدای تکه‌تکه گوشت تنت که زخمی‌ است. فدای دندانهایت که سفیدی‌شان با سرخی خونت قاطی شده.» وقتی برایش می‌خواندم و ناله می‌کردم، برادرهایم از خشم چشم‌هاشان کاسۀ خون ‌می‌شد. به آن‌ها می‌گفتم: «اگر انتقام برادرتان را نگیرید، صدام به ما خواهد خندید.» برادرهایم قول دادند به محض اینکه برگردند، سعی می‌کنند همۀ مین‌ها را جمع کنند. سه شب و سه روز جلوی بیمارستان طالقانی منتظر نشستم. نگهبانان بیرونم میکردند، می‌رفتم دم در، کنار دیوار می‌نشستم و به ماشین‌هایی که می‌آمدند و می‌رفتند، نگاه می‌کردم. بعد آن‌قدر به نگهبان‌ التماس می‌کردم تا دوباره راهم دهد. بالاخره دست برادرم را عمل کردند. دستش قطع شد. وقتی به هوش آمد و چشم‌هایش را باز کرد، اول به دست‌هایش نگاه انداخت. قربان و صدقه‌اش رفتم و گفتم: «خدا را شکر که زنده‌ای!» سعی کردم دلداری‌اش بدهم. با مظلومیت به زخم‌های بدنش نگاه می‌کرد و چیزی نمی گفت حال جبار که بهتر شد، کنار تختش نشستم. با لحن بچگانه‌اش پرسید: «کی از بیمارستان می‌رویم؟» به زور لبخندی زدم وگفتم هر موقع حالت بهتر شد به ده خودمان برمیگردیم برادرم انجا قسم خورد تا جان در بدن دارم مین ها را پیدا میکنم و انجا را از مین پاک می کنم ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 امام و پیام به شوروی فیلم دیده نشده و کامل دیدار «ادوارد شواردنادزه» آخرین وزیر امور خارجه با امام خمینی رضوان‌الله‌علیه ‌‌امام خمینی: شما تماما درباره عالم طبیعت صحبت کردید و من می‌خواستم عالم بعد از موت را به شما نشان بدهم. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ❌ آخرای سال ۶۷، امام یک نامه ایدئولوژیک به گورباچف می‌نویسن. این نامه تو شرایطی نوشته شد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز سرکار بوده، جنگ سرد بوده، دیوار برلین نماد جدایی شرق و غرب بوده و کمونیسم حاکمیت داشته ‌‌● نامه رو آیت الله جوادی آملی از طرف امام می‌بره مسکو و میگه خودم شخصاً نامه رو برا گورباچف خوندم و ترجمه کردیم که اگر احتیاج به توضیح یا استدلالی داشت، توضیح بدیم ● متن اصلی نامه به خط خود امام نوشته شده بود و ترجمه انگلیسی هم داشت چون این پیام فقط برای رهبر شوروی نبود و حوزه‌های وسیع تری داشت امام با استفاده از مسائل فلسفی و عرفانی از گورباچف میخواد که به جای ماده‌پرستی غرب از آثار ، ، و استفاده کنه ● نامه خیرخواهانه امام تاثیر خودش رو می‌ذاره و ۵۶ روز بعد یعنی در چنین روزی، گورباچف نامه‌ای به امام می‌نویسه و تشکر می‌کنه و میگه ما ایدئولوژی‌های زیادی تو کشورمون داریم و در کنار هم به خوبی زندگی میکنیم و پیرو اصل اساسی احترام به آزادی انتخاب برای هر انسان و هر ملت هستیم ● بعد از خوندن نامه، امام به هیات شوروی میگن: به گورباچف بگید من می‌خواستم جلوی شما یک فضای بزرگتر باز کنم و شما رو با دنیای بعد از مرگ که جاوید است آشنا کنم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کند. ● گورباچف بعد از سرنگونی در سال ۱۹۹۶ کاندیدای ریاست جمهوری روسیه میشه اما تحت تأثیر رسانه‌های غربی، محبوبیتش به پایین‌ترین حد رسیده بود. ● بعدها تو یه مصاحبه با خبرنگارا از اینکه به هشدارهای امام راجع به فروپاشی کمونیسم کم اعتنایی کرده بود، اظهار پشیمونی کرد. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
(۸) مقاله چهارم 🖋قسمت اول اشاره در بخش‌های قبل، ضمن بررسی تغییر آرایش کولنی‌های قدرتمند جهان (در بحث «کنش‌گران غذا» به این شناخت نیاز داریم) تغییرات جمعیت طی ۲۰۰۰ سال گذشته روشن شد. همچنین بررسی کردیم که سابقه نظریه‌پردازی و ایجاد جنبش‌های اجتماعی برای این منظور، به نیمه قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد؛ سپس دیدیم که – به این دلیل که هیتلر پرچمدار ایده «نژاد برتر» شد – این نظریه و این جنبش‌ها در نیمه اول قرن بیستم رو به افول نهاد؛ اما کار به اینجا ختم نشد و این طرح در دهه ۱۹۶۰ پوست‌اندازی کرد و به شکل دیگری ظاهر شد. در این بخش خواهیم دید که ابرکمپانی‌ها، و قدرتمندان سیاسی دنیا، برای نیل به این هدف از چه روش‌هایی استفاده کرده‌اند. نظریه‌پردازی مبنایی و فلسفی طرح احیا و اجرای این برنامه‌ی بزرگ، طی دهه‌های بعد نیازمند تدوین مبانی مستحکم فکری بود. به همین خاطر نظریه‌پردازی فلسفی و تحکیم مبانی این عقاید خطرناک، توسط فلاسفه اجتماعی تراز اول غرب انجام شد؛ از جمله این افراد می‌توان به فیلسوف شناخته‌شده بریتانیایی برتراند راسل (۱) اشاره کرد. راسل بلافاصله پس از پایان جنگ دوم، در سال ۱۹۵۲ در کتاب «تأثیر علم بر جامعه» (۲) جملاتی صریح در این زمینه می‌نویسد: «من وانمود نمی‌کنم که کنترل بارداری تنها راه جلوگیری از افزایش جمعیت است؛ همان‌طور که پیش از این نیز اشاره کردم جنگ تاکنون در این رابطه ناامیدکننده ظاهر شده است، البته شاید  جنگ باکتریایی مؤثرتر باشد. اگر بتوان در هر نسل، یک بار مرگ سیاه (۲) را در سراسر جهان گسترش داد، بازماندگان می‌توانند آزادانه و بدون این‌که جهان، بیش از حد پر شود، تولیدمثل کنند.» (۴) بسیار جالب است که راسل نمی‌تواند از اهداف غایی این طرح سخنی نگوید. او در همین کتاب حول ایده‌ی حکومت واحد جهانی نظریه‌پردازی می‌کند و در بخش «نتیجه‌گیری» همین کتاب می‌نویسد: «می‌خواهم این‌گونه نتیجه‌گیری کنم که یک جامعه علمی تحت شرایط خاصی می‌تواند پایدار باشد: * نخستین آنها یک وجود «دولت واحد در تمام جهان» است که نیروهای مسلح در انحصار اوست و از این‌رو قادر به اجرای صلح هست. * شرط دوم گسترش یک موفقیت عمومی است، طوری‌که هیچ فرصتی برای حسادت بخشی از جهان به بخش دیگر وجود نداشته باشد. * شرط سوم (که فرض دوم را برآورده می‌کند) کمبود تولّد در همه دنیاست، طوری که جمعیت جهان ثابت شود یا یک چنین چیزی. * شرط چهارم مهیا کردن زمینه برای ابتکارات فردی در هر دو مورد کار و بازی است، و با گسترش وسیع قدرت هم‌ساز و با حفظ چارچوب سیاسی و اقتصادی. جهان با تحقق این موارد فاصله زیادی دارد، بنابراین باید پیش از ثبات، تحولات گسترده و مصائب وحشتناکی را انتظار داشته باشیم.» (۵) ادامه دارد ... قسمت بعد: https://eitaa.com/salonemotalee/1801 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
اصلی‌ترین مخالف رهبری آقا که بود؟ قسمت اول: قطعاً یکی از تاریخی‌ترین روز‌های تاریخ ایران در ۱۰۰ سال گذشته، ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ است. در این روز ملت ایران با «روح خدا» وداع کرد و جانشینی برحق را برای آن، ولی خدا انتخاب کرد. تا کنون روایت‌های زیادی از این روز منتشر شده که اغلب دارای کاستی یا نقاط ضعفی است که نتوانسته حق این روز تاریخی را ادا کند. در ادامه و با توجه به منابعی که طی سالیان اخیر منتشر شده که می‌توان مدعی شد که تقریباً تمامی مشروح مذاکرات خبرگان و خاطرات افراد حاضر در جلسه را دربرمی‌گیرد، روایت جدید و کمتر شنیده‌شده‌ای را از این اتفاق مهم بیان خواهد شد. ◀️ توافق مسئولین ارشد نظام بر شورای رهبری در شب ارتحال امام خمینی پس از برکناری منتظری از قائم‌مقامی رهبری توسط امام خمینی در فروردین ۶۸، مباحث زیادی در بین خبرگان و مسئولین کشور درباره رهبری آینده در جریان بود. با اوج‌گیری بیماری حضرت امام در اردیبهشت ۶۸، بحث جانشینی ایشان هرچه بیشتر در کشور مطرح شد. در شب ۱۴ خرداد که اغلب مسئولین کشور در جماران گرد آمده بودند، تقریباً تمامی اعضای تیم پزشکی حضرت امام از بهبود ایشان قطع امید کرده بودند و در همین زمان بود که رایزنی‌های جدی پیرامون رهبری نظام جمهوری اسلامی بین سران و مسئولین نظام شدت گرفت. سران سه قوه، هیئت‌رئیسه خبرگان و بعضی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی به همراه افرادی مانند آقای خلخالی در جماران حضور داشتند. به روایت آقای امینی: «بعد از نگاه‌های حسرت‌آمیز که در واقع آخرین وداع بود، به اتاقی در کنار محل بستری حضرت امام هدایت شدیم... در آن جلسه گفته شد به قرار که پزشکان می‌گویند امیدی به بهبود و سلامت امام نیست، باید برای آینده تصمیم بگیریم.» [۱] ◀️ محرمانه‌های انتخاب جانشین امام خمینی (ره) به روایت موسوی‌خوئینی‌ها، نخستین پیشنهاد درباره آینده رهبری را در این جلسه، آقای محمدی گیلانی مطرح می‌کند. موسوی‌خوئینی‌ها می‌گوید: «صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد. پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند که چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است. آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید.» [۲] با رد این پیشنهاد از سوی آیت‌الله خامنه‌ای، پیشنهادی بعدی از سوی افراد حاضر در جلسه مطرح می‌شود. آیت‌الله مؤمن، پیشنهاد تشکیل شورای رهبری را با حضور آیت‌الله منتظری را مطرح می‌کند که با مخالفت اعضای جلسه روبرو می‌شود و برخی اعضا نیز پیشنهاد رهبری آیت‌الله گلپایگانی را مطرح می‌کنند که این پیشنهاد نیز مورد قبول قرار نمی‌گیرد. با رد این پیشنهاد‌های نظر اکثر اعضای این جلسه به سمت شورای رهبری متمایل می‌شود. هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای که در سال ۸۵ داشته است ترکیب این شورا را این‌گونه روایت می‌کند: «در همان جماران جلسه‌ای داشتیم که به این نتیجه رسیدیم که آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله موسوی اردبیلی در شورای رهبری باشند که امتناع از آن‌ها هم ظهور کرد. غیر از آن‌ها کسی مطرح نشد.» [۳]البته موسوی‌خوئینی‌ها روایت دیگری از شورای رهبری مورد قبول اعضای جلسه مطرح می‌کند. او در مصاحبه با روزنامه شرق در سال ۱۳۹۶ می‌گوید: «گفته شد- در خاطرم نیست چه کسی برای اولین بار مطرح کرد- که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی، که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به علاوه یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفتگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.» [۴] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/1794 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
52.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت اول؛ 👈🏻 مستند «روایت رهبری»، روایتی است از وقایع مربوط به انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران. قسمت دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/1793 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
اصلی‌ترین مخالف رهبری آقا که بود؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/1790 ✳️ قسمت دوم ◀️ تصویب برکناری آقای منتظری از قائم‌مقامی؛ اولین اقدام خبرگان ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ مهم‌ترین روز مجلس خبرگان رهبری بود و بحث انتخاب رهبری آینده در این جلسه مطرح شد. جلسات خبرگان را در این روز می‌توان به سه مقطع تقسیم کرد. در مقطع اول، وصیت‌نامه حضرت امام توسط آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، قرائت شد. در مقطع دوم، پیرامون برکناری آقای منتظری بحث و رأی‌گیری شد و در مقطع سوم، بحث شورایی یا فردی بودن رهبری مطرح و در نهایت گزینه مطلوب خبرگان انتخاب شد. پس از قرائت وصیت‌نامه امام خمینی، نوبت به تصمیم‌گیری درباره آقای منتظری رسید. در این باره، آیت‌الله مشکینی، رئیس مجلس خبرگان، پیشنهاد‌هایی را برای حل این مسئله ارائه می‌کند: «به اعتقاد او یا می‌توان قائم مقام رهبری را از مصادیق اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی [۵]بدانیم و به این ترتیب، او را با عنوان سقوط از صلاحیت‌های لازم رهبری کنار بگذاریم یا بگوییم که ایشان استعفا داده‌اند و رهبر انقلاب استعفای ایشان را پذیرفته است... در اینجا ممکن است گفته شود باید استعفای ایشان علاوه بر پذیرش رهبر انقلاب به پذیرش خبرگان هم برسد.» [۶]. اما آیا نیازی به ورود خبرگان برای برکناری آقای منتظری بود؟ در جواب به این سؤال باید گفت که انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی رهبری در سال ۶۴ اقدامی قانونی نبود که در سال ۶۸ بخواهند از طریق قانونی این انتخاب را ملغی کنند. در واقع انتخاب آقای منتظری نوعی پیش‌بینی و آینده‌نگری برای جلوگیری از حوادث غیرمترقبه پس از رحلت امام بود و جنبه الزام‌آوری برای خبرگان نداشت و اعضای خبرگان نیز در همان زمان این موضوع را مطرح کرده بودند، اما آیت‌الله خامنه‌ای نظر متفاوتی داشت. ایشان که خود از جمله پیگیرترین افراد برای تصویب قائم‌مقامی آقای منتظری در سال ۶۴ است با پذیرش اینکه این اقدام خبرگان یک اتفاق نظر و آمادگی است نه یک تعیین قانونی و رسمی، می‌گوید: «ما به عنوان یک مقدمهٔ عقلیه داریم این کار را می‌کنیم... قانون اساسی بر ما الزام نکرده که شما صبر کنید، همهٔ مردم را منتظر نگه دارید، بعد بنشینید ولو در طول مثلاً ده روز، یک ماه بدون رهبر بمانید، بعد آن وقت تعیین کنید. کِی چنین چیزی را قانون به ما گفته؟ ولو اینکه ما الان عملمان حجیت قانونی نداشته باشد؛ یعنی به این معنی که آنچه ما معین کردیم قانونا معین، به اصطلاح برای مردم الزام‌آور نباشد.» [۷] از سوی دیگر و با توجه به نامه حضرت امام در ۶ فروردین ۱۳۶۸، آقای منتظری به صورت رسمی و از طریق حکم ولی فقیه از قائم‌مقامی رهبری برکنار شده بود و نیازی به تصویب خبرگان وجود نداشت. حضرت امام در نامه به آقای منتظری می‌گوید: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آن‌ها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید.» [۸] بر اساس قرائن و با توجه به نامه آقای منتظری به امام خمینی در تاریخ ۷ هفت فروردین ۱۳۶۸، ایشان استعفای خود را از سمت قائم‌مقامی مطرح کرده بود؛ هرچند بعد‌ها منکر این موضوع شد. منتظری در نامه خود نوشته بود: «راجع به تعیین اینجانب به عنوان قائم‌مقام رهبری، خود من از اول جدا مخالف بودم و با توجه به مشکلات زیاد و سنگینی بار مسئولیت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به مصلحت نبوده است و اکنون نیز عدم آمادگی خود را صریحاً اعلام می‌کنم و از حضرتعالی تقاضا می‌کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آیندهٔ اسلام و انقلاب کشور را قاطعانه در نظر بگیرند.» [۹] با توجه به مباحثی که در جلسه خبرگان مطرح شد، در نهایت درباره پذیرش استعفای آقای منتظری رأی‌گیری شد و با اتفاق آرا این موضوع به تصویب رسید. با توجه به بررسی فیلم اجلاسیه خبرگان توسط نویسنده کتاب «سند انتخاب» مشخص شده است که از میان افرادی که به پذیرش استعفای آیت‌الله منتظری رأی مثبت نداده‌اند می‌توان نام آقایان سیدمحمد حسینی کاشانی، مرتضی فهیم کرمانی، محمد مؤمن و محمدتقی مروارید را با اطمینان ذکر کرد. (۱۰) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/1799 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
صفحه ۲۹