#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۲۷)
مقاله دوازدهم
#صدسال_با_بورلاگ_مأمور_سرطانساز_راکفلر
🖋قسمت سوم
🔹 بورلاگ در جنوب آسیا
در خلال دهه ۱۹۶۰ میلادی، منطقه پرجمعیت شبهقاره هند چندین جنگ را با طرفهای مختلف -از جمله پرتغال، بوتان، پاکستان و چین- تجربه کرد.
بنابراین ترس از قحطی در این کشورها، بهترین زمینه را برای دستاندازی راکفلر به مزارع این کشورها فراهم کرد.
در مارس ۱۹۶۲ تعدادی از لاینهای پاکوتاه گندم بهاره نورمن بورلاگ در مزارع مؤسسه تحقیقات کشاورزی هند (۲۳) در «پوسا» (۲۴) کاشته شد.
یک سال بعد در مارس ۱۹۶۳ بنیاد راکفلر با هماهنگی دولت هند نورمن بورلاگ و رابرت گلن آندرسن (۲۵) را جهت توسعه مسیری که در مکزیک آغاز شده بود به هند اعزام کرد.
در پی این سفر آندرسن بهعنوان رئیس برنامه گندم بنیاد راکفلر تا سال ۱۹۷۵ در هند باقی ماند.
تیم راکفلر در هند با تلاش و مراقبت زیاد توانستند در سال ۱۹۶۵ دو گونه از ارقام گندم را به هند و پاکستان بفروشند.
در این سال تنها ۲۰۰ تن بذر گندم راکفلرها به هند و ۲۵۰ تن به پاکستان وارد شد.
درباره قیمت بذرهای هند در آن سال رقمی منتشر نشده اما با اینکه این اقلام در مکزیک آسیب دیده بود در ازای ۲۵۰ تن بذر پاکستان، ۱۰۰ هزار دلار دریافت شده است.
به این ترتیب پیشقراولان راکفلر موفق شدند راه بذرهای تغییر یافته را به شبه قاره هند باز کنند.
هند در سال ۱۹۶۶ میلادی ۱۸ هزار تن و پاکستان در سال ۱۹۶۷ میلادی ۴۲ هزار تن از این بذور وارد کرد.
این یک موفقیت دیگر برای نورمن بورلاگ و تیم راکفلرها به شمار میرفت.
در این زمان، پس از موفقیت تجارت بذرها در مکانی خارج از مکزیک، توسعه بیشتر این بذرها به تبلیغات و پروپاگاندای جهانی نیاز داشت.
لذا بلافاصله در سال ۱۹۶۸ ویلیام گاد (William Gaud) از آژانس پیشرفتهای بینالمللی ایالات متحده کار نورمن بورلاگ را انقلاب سبز نامید.
پس از این نامگذاری بلافاصله در سال ۱۹۷۰ جایزه صلح نوبل (۲۶) به بورلاگ اعطا شد.
رئیس وقت کمیته جایزه نوبل هنگام اهدای جایزه گفت:
«نورمن بورلاگ، بیش از هر فرد دیگری برای گرسنگان جهان نان فراهم کرده است و دلیل دادن جایزه صلح نوبل به او این است که ما امیدواریم رفع گرسنگی، صلح به همراه آورد.» (۲۷)
به این ترتیب راکفلرها برای نجاتبخش خواندن این تکنولوژی، از بورلاگ یک قدیس و اسطوره ساختند و او را پدر انقلاب سبز نامیدند؛ با تبلیغات وسیعی شایع کردند که خدمات بورلاگ در صنعتی شدن کشاورزی کشورهای فقیر طی سالهای دهه ۶۰ قرن بیستم میلادی جان (تعداد رُندِ) یک میلیارد انسان را نجات داده است!
در بخشهای قبل از این پرونده دیدیم که همزمان با این موفقیت، و متعاقب انقلاب جنسی، کاهش باروری شدید در آمریکا اتفاق افتاد و نهادهای استراتژیست آمریکایی از فاصله رشد جمعیت آمریکا با کشورهای در حال توسعه هراسان شدند؛
متعاقب این شرایط دیدیم که هنری کیسینجر تلاش کرد سیاستگذاران آمریکایی را نیز برای اجرای یک برنامه جامع امنیتی در این زمینه همراه کند که با تصویب و ابلاغ طرح NSSM200 این برنامه آغاز شد.
کیسینجر «انرژی» و «غذا» را دو اهرم کاربردی کنترل ملتها معرفی کرد.
مشهور است که او در کنگره به سیاستمداران آمریکایی اعلام کرد؛
"اگر نفت را کنترل کنند دولتها را تحت کنترل در میآورند و اگر غذا را کنترل کنند، مردم را تحت سیطره خواهند گرفت."
در دهه ۱۹۷۰ میلادی همزمان و همگام با این تمهیدات گسترده، کشورهای زیادی در آمریکای لاتین، آسیای غربی و افریقا تحت برنامه انقلاب سبز قرار گرفتند.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
سلام و احترام
این ایام، ایام پیروزی سپاه اسلام در جنگ احزاب، و سپس محاصره قبیله یهودیان بنیقریظه بخاطر خیانتها و عهدشکنیهای آنان و بقولی اعدام دستهجمعی بین ۴۰۰ تا ۹۰۰ نفر آنهم بدست مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
پیرامون این واقعه شبهات و شایعات فراوانی از طرف یهود صهیونیست وجود دارد که در مقالهای سعی بر پاسخ به آنان شده. این مقاله از سایت "اندیشکده مطالعات یهود" گرفته و در "سالن مطالعه" در چند قسمت بارگذاری میشود.
به جهت اهمیت موضوع توصیه میشود حتیالمقدور از مطالعه دریغ نورزید.
آدرس قسمت اول:
https://eitaa.com/salonemotalee/2013
51.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 مجموعه مستند #فصل_آخر
✡️ تاریخچهای از نحوهٔ شکلگیری #صهیونیسم و آغاز اشغال فلسطین
3⃣ قسمت چهارم: شمارش معکوس
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#لطیفه_نکته ۱۳۰
گاهی اوج کمک کردن شوهرا به خانماشون تو کار خونه اینه که بهشون میگن💪
"ولش کن خانم، بعداً که سرحال بودی انجام بده!"😂😐😂😂
*به نام خدای مهرورز*
*سلام*
*امام صادق علیه السلام*
*قَضَآءُ حَاجَه المُؤمِنِ اَفضَلُ مِن اَلفِ حَجَّه مُتََقَبَّلَه بِمَنَاسِکِهَا وَ عِتقِ رَقَبَه لِوَجهِ اللهِ وَ حملانِ أَلفِ فَرَسٍ فِی سَبیلِ اللهِ بِسَرجِهَا وَ لُجُمِهَا*
*فضیلت پاداش برطرف کردن نیاز مؤمن, از هزار حجّی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزاد کردن یک بنده در راه خدا و بخشش بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش, بیشتر است.*
*بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۲۸۵*
*دوستان عزیزم خدمت به خلق خدا و تلاش برای رفع نیاز آنان زیباترین جلوه انسانی است که خداوند را خشنود می کند و ارزش معنوی بالایی دارد.* *مخصوصا برای خانواده و همسر و فرزندان ارزش این کار دو چندان است. چنانچه کسی جایگاه و مقامی دارد که با آن بتواند به دیگران خدمت کند قدر بداند و خدمت کند و بداند که اگر خدمت نکند روزی در پیشگاه خداوند منان بسیار شرمسار خواهد بود.*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
خطبه ۴۴.mp3
4.63M
#شرح_نهجالبلاغه
شرح و تفسیر خطبه ۴۴ نهجالبلاغه
درخدمت حجةالاسلام #استاد_احمد_غلامعلی
یکشنبه ۵ تیر
مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زینالدین
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412148525467203.pdf
10.47M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز ۶ تیر ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روانشناسی_و_مشاوره
💢#فرزندپروری
✅ کارشناس:استاد #اخوی
روان شناس و استاد مرکز مشاوره حوزه علمیه
🔷 جلسه پانزدهم:
تنبیه بچهها
#سبک_زندگی_اسلامی
#تنبیه_بچهها
◀️ نکته: معمول مطالب این بخش از کانال "سماح" مرکز مشاوره حوزه علمیه قم گرفته میشود.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۸۸م
راننده وقتی بچههایم را دید که گریه میکنند، ایستاد و فریاد زد: «جا باز کنید، اینها را هم با خودمان ببریم.»
با عجله، سهیلا را دست به دست فرستادم بالا. چند تا مرد، سهیلا را بالا کشیدند. بعد رحمان را بلند کردم. وقتی رحمان را هم از دستم گرفتند و بالا بردند، به قسمت پشت تراکتور دست انداختم و با عجله خودم را کشیدم بالا. گوشهای ایستادم و دست بچههایم را گرفتم.
مردم در حال فرار بودند. رحمان و سهیلا، با وحشت به جماعت فراری نگاه می کردند. توی تراکتور، احساس کردم دستها و شانههایم درد میکند. تازه یادم افتاد که کلی بار کشیدهام.
تراکتور کمی که رفت، ایستاد. خراب شده بود. راننده گفت: «بقیۀ راه را خودتان بروید.»
همه ریختیم پایین. دوباره دست بچهها را گرفتم و پیاده راه افتادیم. یک کم جلوتر، نفسم بند آمد. چند قدم سهیلا را بغل میکردم، بعد او را زمین میگذاشتم و رحمان را بغل میکردم. رحمان لج کرده بود. خسته شده بود و راه نمیآمد.
پشت سرم را نگاه کردم. دلم برای خانوادهام شور میزد. زیر لب گفتم: «خدایا، کمک کن خانوادهام را پیدا کنم.»
رحمان و سهیلا مرتب به من نگاه میکردند. وقتی دیدم چقدر نگران هستند، سعی کردم آرام باشم. هر دو را بغل کردم و گفتم: «نترسید بچهها. تا من هستم، نمیگذارم اتفاقی برایتان بیفتد. مگر من مرده باشم.»
وقتی این حرفها را زدم، دیدم خیالشان کمی راحت شد.
به گیلانغرب که رسیدیم، نفس راحتی کشیدم. توی شهر شلوغ بود. همه در حال فرار بودند. مردهای گیلانغربی، با تفنگهاشان این طرف و آن طرف میدویدند. چند تا نظامی، با ماشین جلویم ایستادند و گفتند: «خواهر، سوار شو. باید زودتر خارج شوی. اینجا امن نیست.»
سرم را تکان دادم و گفتم: «اول باید خانوادهام را پیدا کنم.»
دلم شور میزد. توی شهر، هر چه گشتم، خانوادهام را پیدا نکردم. از این و آن، احوالشان را پرسیدم. کسی خبری نداشت. برگشتم و اولِ راهی که به سمت گورسفید میرفت ، ایستادم و نگاه کردم. جاده شلوغ بود و پر از آدم. جاده از جماعت فراری سیاهی میزد. مرتب سرک میکشیدم تا شاید یکی از فامیلها را پیدا کنم. مردم میدویدند و به من تنه میزدند و میرفتند. همه خلاف جهتی که من ایستاده بودم، میدویدند و از اینکه آن وسط ایستاده بودم، تعجب میکردند.
یکدفعه ماشینی کنارم ایستاد. داییحشمت و چند نفر از فامیلها را دیدم. از خوشحالی، داییام را بغل کردم. او هم خوشحال شد و بچهها را بغل کرد وبوسید پرسید: «مادرت و بچهها را ندیدی؟»
با گریه گفتم: «نه خالو. الآن هم اینجا ایستادهام، شاید آنها را پیدا کنم.»
سرش را تکان داد و گفت: «من هم میایستم. نگران نباش، الآن میرسند.»
چند تا ماشین هم رد شدند. هر لحظه برایم به اندازۀ سالی میگذشت. چند نفر را شبیه مادرم دیدم، اما او نبود. داشتم دیوانه میشدم. رو به داییام کردم و گفتم: «خالو، اگر بچهها را برایم بگیری، برمیگردم. شاید آنها را پیدا کنم.»
سری تکان داد و محکم گفت: «لازم نیست بروی. همینجا بمان.»
در حال حرف زدن بودیم که تانکی کنارمان ایستاد. داییام با کنجکاوی به تانک نگاه کرد. من هم که خوب دقت کردم، سر لیلا را دیدم که از درِ تانک بیرون آمده بود. داییام با خوشحالی رفت روی تانک و لیلا را از آن تو کشید بیرون.
بعد از لیلا، ستار و جبار و سیما را هم بیرون کشید و آخرین نفر مادرم بود. کمک کرد تا همهشان از روی تانک پایین بیایند. مادرم و بچهها را بغل کردم. تانکها را گل گرفته بودند. آنقدر بدنهاش داغ بود که احساس میکردی دستت میسوزد. پدرم همراهشان نبود. وقتی پرسیدم، مادرم گفت ایستاده تا گوسفندها را جای امنی بگذارد و احتمالاً توی راه است.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#بررسی_شبههٔ_کشتار_یهودیان_بنیقریظه
🖋قسمت چهارم
🔹 نگاهی به سیرهی پیامبر رحمت (ص) گذشته از رقابتهای پنهان و آشکار اوس و خزرج با یکدیگر، آنچه ابناسحاق و طبری و ابنهشام (در السیرة النبویة) و محمد بن عمر واقدی (در المغازی) و بلاذری (در فتوح البلدان) و یعقوبی (در تاریخ یعقوبی) و… از کشتار یهودیان بنیقریظه روایت میکنند، با دیگر برخوردهای پیامبر اسلام (ص) که مهربانی و بخشش را بر انتقام و کشتار، مُقَدّم میداشت همخوانی ندارد.
ایشان زمانیکه قدرت نظامی و نفوذ کمتری داشت، با دو قبیلهی یهودی بنینضیر و بنیقینقاع مدارا کرد.
وقتی خیبر بهدست مسلمانان افتاد، در میان آنها خانوادههای یهودی که به خصومت با پیامبر (ص) شهره بودند هم، حضور داشتند و پیامبر (ص) با آنها با ملایمت برخورد کرد. [۸]
آزادی صدها اسیر بنیمصطلق، رهایی اسرای هَوازانی در جنگ حنین، تنظیم رابطهی نه چندان سخت با بنیقینقاع و بنینضیر و… همه در تعارض آشکار با روش برخورد با بنیقریظه است.
قضیهی مُثلهشدن حمزه عموی گرامی پیامبر (ص) و خودداری ایشان از مقابله به مثل و حتی آزادکردن سران مکّه با علم و اطلاع از دشمنی و دسیسههای بعدی آنان بارها گزارش شده است.
بهعلاوه، آنچه از کشتار در بنیقریظه روایت میشود، با این رهنمود قرآنی که هیچکس بار گناه دیگری را برنمیدارد [۹] جور درنمیآید!
آشوب از سوی همه نبوده تا همه مجازات شوند!
«ابوعبید قاسم بن سلّام هروی» سرشناسترین فقیه شامی، و از نخستین نویسندگان در باب فقه و سُنَن، در کتاب الاموال، که اثری فقهی و نه تاریخی است، مینویسد:
"زمانی که عبدالله بن علی، حاکم شام، به گروهی از اهل کتاب سخت گرفت و با ضرب و زور دستور داد به محل دیگری کوچ کنند، ابوعمرو اوزاعی که معاصر ابناسحاق بود زبان به اعتراض گشود که:
آشوب از سوی همهی آن افراد نبوده است تا همه مجازات شوند، و حکم الهی این نیست که گروه زیادی به خطای چند نفر مجازات شوند، بلکه بالعکس است."
اگر از دید ابوعمرو اوزاعی، آنچه ابناسحاق در مورد کشتار یهودیان بنیقریظه نوشته، واقعی بود، هرگز به حاکم شام اعتراض نداشت و به قول دکتر سیدجعفر شهیدی به رفتار منتسب به رسولخدا (ص) در برابر بنیقریظه اقتدا میکرد. ابوعبید همچنین نقل میکند:
هنگامی که مسلمانان، خیبر را فتح کردند، پیامبر (ص) خطاب به برخی گروهها یا خاندانها که به دشمنی مفرط با ایشان شناخته شده بودند، فرمود:
«ای خاندان ابوحقیق، دشمنیتان را با خدا و رسولش میدانم، اما این باعث نمیشود بیش از آنچه با برادرانتان رفتار کردم با شما هم رفتار کنم» [۱۰]
لذا، بعید است که تمام مردان بنیقریظه کشته شوند، ولی پیامبر (ص) به یهودیان خیبر اجازهی کوچ داده باشند!!
درحالیکه میدانیم پیامبر (ص) به قبایل یهودیای که پیش و پس از بنیقریظه با آنان برخورد کردند، اجازهی کوچ دادند.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۲۸)
مقاله دوازدهم
#صدسال_با_بورلاگ_مأمور_سرطانساز_راکفلر
🖋قسمت چهارم
🔹 توسعه به افریقا
بورلاگ در سال ۱۹۸۶ نهادی به نام انجمن افریقایی ساساکاوا (۲۸) تأسیس کرد تا فعالیتهای بنیاد راکفلر به آفریقا نیز توسعه یابد؛ او تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۹ مسئولیت آن را بر عهده داشت. این برنامه از میان کشورهای افریقایی دستِکم در کشورهای بنین، بورکینافاسو، اتیوپی، غنا، گینه، مالی، مالاوی، موزامبیک، نیجریه، تانزانیا و اوگاندا اجرا شده است.
🔹 توسعه به ارقام دیگر گیاهی
اقدامات بورلاگ بر سیطره راکفلرها به گونههای گیاهی دیگر نیز بسیار مؤثر بود. ویکیپدیا در این زمینه مینویسد:
«کار بورلاگ در زمینه گندم به توسعه ارقام نیمهکوتاه برنج هندی و ژاپنی در مؤسسه «ایری» و همچنین «مؤسسه تحقیقات برنج هونان چین» کمک کرده است. همچنین همکاران بورلاگ در «گروه مشورتی تحقیقات بینالمللی کشاورزی» نیز ارقام توسعهیافته بیشتری از انواع برنج را در آسیا معرفی کردند.» (۲۹)
با توسعه این مطالعات به گونههای گیاهی دیگر -ازجمله ذرت- در سال ۱۹۶۴ بورلاگ به سمت مدیر برنامه بینالمللی بهبود گندم (۳۰) نیز منصوب شد. بودجه این برنامه ذیل مرکز تازه تأسیس «مرکز بینالمللی اصلاح ذرت و گندم» (۳۱) بهطور مشترک توسط بنیادهای فورد و راکفلر و همچنین دولت مکزیک تأمین میشد. از سال ۱۹۸۴، بورلاگ بخشی از سال را در «سیمیت» مشغول بود و ماههای دیگر سال را در دانشگاه «ای اند ام تگزاس» (۳۲) به تدریس میپرداخت. بورلاگ سرانجام در سال ۲۰۰۹ در ۹۵ سالگی در اثر بیماری سرطان در تگزاس درگذشت.
اقدامات بورلاگ گذشته از سود سرشاری که برای راکفلرها به ارمغان آورد و بازار بذر را در انحصار آنها قرار داد اثرات زیانبار بیسابقهای را برای محیط زیست و سلامت انسانها به ارمغان آورد.
آگاهی تدریجی مردم از این اقدامات موجب شد انقلابِ صنعتِ کشاورزی با مخالفتهای گسترده نهادهای مردمی و غیرتجاری در کشورهای مختلف روبهرو شود؛ ویکی پدیا -با وجود ارائه گزارشهای جهتدار به نفع راکفلرها- اذعان میکند:
«در اوایل دهه ۱۹۸۰، گروههای زیستمحیطی که با روش بورلاگ مخالف بودند در برابر توسعه برنامهریزی شده خود کمپین تشکیل دادند. آنها راکفلر، فورد و بانک جهانی را به متوقف کردن بودجه بسیاری از پروژههای کشاورزی در آفریقا وادار کردند.» (۳۳)
تمام این برنامه به بهانهی سیر کردن گرسنگان جهان و محدود کردن فقر انجام شد. نورمن بورلاگ در مارس ۲۰۰۵ درباره ضرورت توسعه برنامه تولید غذا تا سال ۲۰۵۰ گفت:
«ما نیاز داریم که تولید غذا را با روشهای خاص دو برابر کنیم.» (۳۴)
گزارش فوق اقدامات گستردهی یکی از اصلیترین نفرات ابرکمپانی راکفلر، و تأثیرات آن بر کشاورزی و محیطزیست جهان، و سلامتی و تغذیه مردم را طی قرن بیستم میلادی نشان میدهد؛ اما اکنون، در قرن بیست و یکم، آیا این اقدامات متوقف شده است؟ اگر نشده، آیا روشهای اجرا نسبت به قبل تغییر کرده است؟ آیا نهادهای جدیدی در این زمینه میشناسیم؟ پاسخ به این سؤالات را در بخشهای بعدی ببینید.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
49.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 مجموعه مستند #فصل_آخر
✡️ تاریخچهای از نحوهٔ شکلگیری #صهیونیسم و آغاز اشغال فلسطین
3⃣ قسمت پنجم: زخم باز
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#لطیفه_نکته ۱۳۱
یه بارم تو تاکسی خودمو جمع کردم که به دختره نخورم😐
برگشت گفت نکشیمون یوزارسیف، اسیر شدیم بخدا.😐😂
*به نام خداوند حافظ آبرو*
*سلام*
*خداوند بزرگ و مهربان در قرآن فرمودند*
*وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَیا سَیِّدَها لَدَی الْبابِ قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِکَ سُوءاً إِلاّ أَنْ یُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِیمٌ*
*و هر دو به سوی در سبقت گرفتند و آن زن پیراهن او را از پشت درید. ناگهان شوهرش را نزد در یافتند. زن گفت: کیفر کسی که به همسرت قصد بد داشته چیست؟ جز این است که یا باید زندان شود و یا شکنجه ای دردناک؟*
*سوره یوسف آیه ۲۵*
*با توجه به این آیه شریفه می توان نکات زیر را برداشت نمود.*
۱. گفتن «مَعاذَ اللّهِ» به تنهایی کفایت نمی کند، باید از گناه فرار کرد. (یوسف جوری فرار کرد که انگار برای فرار داشت مسابقه می داد)*
۲. گاهی ظاهر عمل یکی است، ولی هدف ها مختلف است. (یکی می دود تا به گناه آلوده نشود، دیگری می دود تا آلوده بکند.)*
۳. هجرت و فرار از گناه، یکی از آداب بندگی در پیشگاه خداوند است.*
۴. بهانه ی بسته بودن در برای تسلیم شدن در برابر گناه کافی نیست، باید به سوی درهای بسته حرکت کرد شاید باز شود.*
۵. مجرم معمولاً از خود جای پا باقی می گذارد. (پاره شدن پیراهن از پشت)*
۶. گاه بایستی سرزده به منازل و محل کار سرکشی کرد. و زیر مجموعه را ارزیابی نمود (کاری که همسر زلیخا انجام داد)*
۷. گاهی شاکی، خود مُجرم است. (زلیخا شکایت کرد در حالی که خودش مجرم بود)*
۸. گنهکار برای تبرئه خود، از عواطف و احساسات بستگان خود استمداد می کند.*
۹. صاحبان قدرت معمولاً اگر مقصّر باشند، دیگران را متّهم می کنند. (همیشه دشمنی هست که مشکلات را گردن او بگذارند)*
۱۰. مجرم برای تبرئه خود، به دیگران اتهام می بندد. (زلیخا به یوسف تهمت سوء نیت زد)*
۱۱. چه بسا سخن حقّی که از آن باطل طلب شود.(کیفر برای کسی که سوء قصد به زن شوهردار دارد،حرف حقّی است، امّا چه فردی سوء قصد داشته باید بررسی شود)*
۱۲. زلیخا عاشق نبود، بلکه هوس باز بود؛ چرا که عاشق حاضراست جانش را فدای معشوق کند، نه این که او را متهم کرده و زندانی کند.*
۱۳. زندان و زندانی نمودن مجرمان،سابقه تاریخی دارد.*
۱۴. اعلام کیفر، نشانه ی قدرت همسر عزیز بود.*
۱۵. عشق هوس آلود، گاهی عاشق را قاتل می کند.*
۱۶. زلیخا دارای نفوذ در دستگاه حکومتی و خط دهنده بوده است.*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee