استادصمدی-جناب"جون".mp3
1.74M
#استادصمدیآملی
#جنابجونخادمامامحسین
#برگرفتهازجلسهسخنرانی
#شبیازدهممحرمسال98
⌛️زمان: 4:08 دقیقه
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدیآملی
#جنابجونخادمامامحسین
#برگرفتهازجلسهسخنرانیشبیازدهممحرمسال98
👈 جناب « جون » یک شمشیر ساز ماهری بود. ایشان در زمان امام حسن علیه الصلوة و السلام در محضر آقا بود؛ قبل از امام حسن محضر امیرالمؤمنین بود؛ غلام آقا بود؛ قبل از او هم غلام ابوذر بود، بعد از رحلت ابوذر در ربذه، ایشان آمد مستقیماً رفت در خانه ی امیرالمؤمنین گفت ما نوکر این درگاهیم؛ ما به هیچ کس دیگر اعتقاد ندارم من. و همینجور ماند خدمت آقایان.
بعد از اینکه آقا امیرالمؤمنین شهید شد، ایشان خدمت امام حسن بود، بعد از او امام حسن که شهید شد از سال پنجاه و یک هجری خدمت جناب ابی عبدالله علیه الصلوة و السلام بود؛ ده سال فقط غلامی شخصی آقا رو این آقای جون می کرد.
حالا از زمان ابوذر حساب بفرمایید ابوذر در زمان عثمان تبعید شد به ربذه، و در ربذه مرحوم شد و شهید شد به دست دشمن، از کی آمد به محضر امیرالمؤمنین، الآن که کربلاست روز عاشورا می شود گفت ایشان در حدود چهل سال است که دارد به این خاندان پیغمبر خدمت می کند؛ در محضر آقاجان امیرالمؤمنین است؛ امام حسن است؛ امام حسین بود؛ یک شمشیر ساز بسیار قوی بود، آقا به او فرمود که شما یک چادر مخصوص درست بکنید برای شمشیر سازی؛ ایشان شمشیر درست می کرد. چون حالا که آمدند کربلا مستقر شدند دیگر تقریباً بوی جنگ به مشام می رسید؛ دیگر معلوم بود که جنگ شروع می شود.
آقا هم ایشان را دستور شمشیر سازی داد؛ و معمولاً هم در عرب رسم بود، همه با خودشان شمشیر همراه داشتند؛ اصلاً شمشیر جزو اجزای لاینفک عرب بود.
جوانهای عزیز
برادران دانشگاهی
خوب بنشینید تاریخ را زیر و رو کنید؛ به جزئیات تاریخ... حالا با اینکه همه ی تاریخ به دست ما نرسیده ولی همینها که آمده خیلی لطائف در آن هست. فکر کنید ببینید چه گذشته و از تاریخ درس بگیریم.
شب عاشورا، تقریباً می شود گفت چادر « جون » خیلی شلوغ است.
همه می رفتند شمشیر خودشان را تیز کنند؛ اصلاح کنند؛ بالاخره شمشیر است دیگر. هم طویل است؛ یک شیء طولانی است؛ چند وجب است؛ معمولاً زود منحنی می شود، شکسته می شود؛ کج و کوله می شود؛ نیاز به اصلاح دارد. زود دَم ِ تیزی اش می بنیید دچار مشکل می شود. و لذا شب عاشورا شب اصلاح شمشیرها بود؛ من جمله خود آقاجان.
امام حسین هم شمشیرش را شب عاشورا برده به خیمه ی جون، که جون داشت شمشیر آقا را تیز می کرد؛ اصلاح می کرد آقا آنجا نشسته بود آن اشعار را می خواند:
« یا دهر لکَ أفٍّ من خلیل ِ
کم لک بالإشراق و الجلیل ِ»
که حضرت امام زین العابدین می گوید من شنیدم دیدم ای پدر جان مثل اینکه بانگ رحیل دارد....
تنها اینجا بود. مابقی اصحاب همه تقریباً مشغول امور شخصی بودند و مشغول ذکر و دعا بودند.
✍🏼 #پیادهشدهازفایلصوتی
________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد.
◀️کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0