eitaa logo
نجم الدین
10.4هزار دنبال‌کننده
693 عکس
27 ویدیو
7 فایل
🌟نجم الدین نشر بیانات استاد #صمدی_آملی 🚩کانال رسمی #نمیباشد ✔️استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع کانال❌
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه به در نمی آیند. فلذا در شهوترانی ضرب المثل شد. حیوانات مثل گوسفند، سالی دو و عده باردار می شوند؛ نه ماده به سوی نر می رود، نه نر به سوی ماده. ولی وقتی زمانش می رسد، تمام گوسفندها و گاوها می کنند اما طبعش طوری است که می تواند شبانه روز جفتگیری کند؛ اینست که گرفتار می شود. مقدس گفت چون من در او گذاشتم، این طبع را به او دادم. در حیوانات، عقل نیست؛ لذا حیوان معیوب کم پیدا می کنیم؛ امّا آدمهای معیوب فراوانند، همه هم التماس دعا دارند. خداوند چون در تکوین انسان عقل را قرار داد مسأله قوای مادون عقل را در تحت نظر عقل گذاشته. ما هر لحظه گرسنه می شویم اما چون عاقل هستیم به ما گفته اند روزه بگیریم. چون عقل داریم و می توانیم خود را کنترل کنیم؛ اما حیوانات عقل ندارند که بتوانند قوای خود را کنترل کنند لذا روزه برای انسان قرار داده شده. باید بگزاریم عقل ببیند و تمام شؤون ما را عقل اداره کند. 🌿استاد صمدی آملی @samad10001
همیشه به در نمی آیند. فلذا در شهوترانی ضرب المثل شد. حیوانات مثل گوسفند، سالی دو و عده باردار می شوند؛ نه ماده به سوی نر می رود، نه نر به سوی ماده. ولی وقتی زمانش می رسد، تمام گوسفندها و گاوها می کنند اما طبعش طوری است که می تواند شبانه روز جفتگیری کند؛ اینست که گرفتار می شود. مقدس گفت چون من در او گذاشتم، این طبع را به او دادم. در حیوانات، عقل نیست؛ لذا حیوان معیوب کم پیدا می کنیم؛ امّا آدمهای معیوب فراوانند، همه هم التماس دعا دارند. خداوند چون در تکوین انسان عقل را قرار داد مسأله قوای مادون عقل را در تحت نظر عقل گذاشته. ما هر لحظه گرسنه می شویم اما چون عاقل هستیم به ما گفته اند روزه بگیریم. چون عقل داریم و می توانیم خود را کنترل کنیم؛ اما حیوانات عقل ندارند که بتوانند قوای خود را کنترل کنند لذا روزه برای انسان قرار داده شده. باید بگزاریم عقل ببیند و تمام شؤون ما را عقل اداره کند. 🌿استاد صمدی آملی @samad10001
🔸 3- : ؛ را هم کن؛ لاشخور و میته خور که این و آن را می دَرَد و می خورَد! 🔸 جنابِ سیدالشهداء علیه السلام فرمودند من دارم به سوی جائی می روم که حیوانات درندۀ لاشخوری جمع شدند تا مرا بدرند و بخورند و شکم های گرسنۀ خود را سیر کنند که سیری پذیری هم ندارند. 🔸 این صفتِ لاشخوری، مردم چاپی، سرِ دیگران کلاه گذاشتن، همیشه سرِ سفرۀ دیگران بدونِ داشتنِ به حالتِ لاشخوری نشستن را از خود دور کنید؛ از این عادات و اوصاف نیز بدر آئید. اینها خروجِ از عادات است. 🔸 4- خروس: پرستی؛ را از خود دور کنید؛ به اندازه ای که شرع مقدس اجازه فرمود خوب است. 🔸 آنکه سازندۀ بدن و قوای انسانیِ انسان است، خودش می داند که بدنِ او از جنبۀ طبیعی تا چه مقدار دارد. کسی نمی گوید قوۀ شهوت را به طور کلی باید کشت و نابود کرد، سخن در این است که قوۀ شهوت به آن مقداری که مقدس اجازه فرمودند نه تنها جایز بلکه لازم است. 🔸 حتی در فرمودند مردی حق ندارد چهار ماه از همسرِ خود جدا باشد و نیز کسی حق ندارد بماند و ... . 🔸 معلوم است که در مقدس برای قوۀ شهوت تا جائی که انسان نیاز دارد زمینه فراهم است، حتی برای ازدواج و تمتّع از آن در اسلام موجود است، اما بیش از حدودِ دستورالعمل، شهوت پرستی حتی با محرمِ خود زحمت می آورد! چون اینها لازمه اش است و نجاست به مرتبه ولو باشد نیز انسان است! تا حد شرعی آن خوب و انسانی است و از آن به بعد است. 🔸 و لذا فرمودند این خوی را از خود دور کنید و مرادِ از این فقط شهوتِ قوۀ هم نیست؛ شهوت خوردن، شهوتِ حرف زدن، شهوتِ دیدن، شهوتِ شنیدن، شهوت های گوناگون، میل ها و طبیعی که انسان با این غرایض طبیعی نفسانی، خودش را در مرتبۀ حیوانیت نگه بدارد، اینها را از خودتان دور بفرمایید. 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست3⃣4⃣ 🌿استاد صمدی آملی ◀️نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
⁉️خوب،میخواهی به حیاتِ انسانی برسی؟ ⚜️به اذن او بباید رهنمون را ⚜️بگیرد چهار مرغ گونه گون را 🔸 می خواهی را پیدا کنی، راهی جز پرسیدنِ از حقیقتِ عالم نداری؛ باید بپرسی راهِ رسیدنِ به حیاتِ انسانی چیست؟ چون دیگران نمی دانند؛ نمی توانند به من و شما راهِ حیاتِ انسانی را نشان دهند. 🔸 چه کسی باید من و شما را راهنمائی کند؟ «به اذن او بباید رهنمون را»، ب اید رفت به درگاهش و گفت: خدایا من قوۀ دارم چه کنم؟ چگونه خلاص شوم؟ می گویند چَشم؛ برو کتاب مرا بخوان. برو من () به تو می فرمایند چگونه کنی و زمان و چگونگی تو چه باشد، زمان جماع تو نباشد؛ روزِ شنبه نباشد شبِ یکشنبه نباشد روزِ نباشد و ... . 🔸 دارد، پدر و مادر باید آداب داشته باشند، نمی شود در دو مرد و زن بی ادبانه با هم جمع شوند و هرچه می خواهند تحویلِ عالَم بدهند. 🔸 مگر عالم ، موجودات را بیجا تحویل تو داد؟ مگر این آب و خاک شده نیست؟ مگر این نان که در دستِ توست و می خوری حساب شده نیست؟ اگر آنرا بد بپزد یا کند و یا بسوزاند دعوا می کنی، تو که حاضر نیستی یک نانِ نانوا را اینطوری تحویل بگیری چطور می خواهی فرزند را همینطور تحویلِ اجتماع بدهی؟ این حسابش با کیست؟ با کیست؟ 🔸 ما از مقدس باید بخواهیم؛ خدایا می خواهم بچه دار شوم، می خواهم کنم چگونه میفرمائی؟ باید به ایشان بگیریم و این چهار مرغِ صفاتِ حیوانی را بکُشیم، نه آنطور که دلمان می خواهد. 🔸 اگر بخواهیم بدونِ دستورِ راه برویم، لازمه اش این است که چهار مرغ می شوند؛ کشته نمی شوند. 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست5⃣4⃣ 🌿استاد صمدی آملی ◀️نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
🔸 داریم و ، 🔸 ریاضت های خوش مثل این است که به تعبیر شریف حضرت آقا، آدم خودش را در آبِ ببیند و ریاضت های ناخوش این است که انسان خودش را در آبِ گل آلود ببیند. هر دو تا راه هست، هر دو تا مسیر هست. 🔸 در درس ها حضرت آقا بارها می فرمودند که اصلا نفس طوری است که اگر آدم چیزکی آن را به نخوردن، نخوابیدن، کم حرف زدن و اینگونه اموری که نوعا مردم در اجتماع دارند، وادار کند، فوران می کند، اصلا معمولا اینطوری است؛ اما هر نخوردنی نه! الان مرتاض ها در کارهایشان چیزها دارند، روش ها دارند؛ مثلا باید باشد نه هر طوری، آنطوری باشد که مقدّس می فرماید، آنطورکه انبیاء می فرمایند؛ آنطور که اولیاءالله عمل می کنند. 🔸 غرض این است که این ، خودش چیزِ عجیبی است، که در آن حالِ خروجِ دفعی نه خروجِ تدریجی، آنهایی که براساسِ خروج تدریجی از این عالَم طبیعت زاییده بشوند و به عالَمِ ماوراء طبیعت بروند، دو دسته هستند؛ یا خروجِ تدریجی ای هست که از آن تعبیر به می کنیم که طرف به نحو متعارف در اینجا زندگی می کند و به حادثه ای، تصادفی، مریضی سنگینی، یا به پیری و ... و به یکی از این انحاء گوناگون، از این نشئه متولد می شود و به نشئۀ بالاتر می رود. این یک طور تولّد است! 🔸 این تولد دوم، از نشئۀ هست، اما تولدی نیست که خروج از عادت پیدا کند، و چه بسا با عاداتِ اینجا در آنجا متولّد شود که اگر بعد از مرگ طبیعی که تعبیر می کنیم به اینکه فلانی مرده است و برویم تشییعش کنیم و ... ، همچنان با آن خُلق و خوی و عاداتِ این سویی از اینجا برود، چه بسا سالیانی بگذرد و هنوز برای این آقا هنوز آن مرگ حقیقی ایجاد نشود!! عنایت دارید چه عرض می کنم؟!! که آن می شود اشخاص! که شخص شروع می شود و هست و ... ، 🔸 نه این قبرِ ظاهری، نه این قبر خاکی، نه این جسم خاکی، چون از این جسم خاکی که دیگر قطع علاقه و تعلق شده است! 🔸 اما می خواهد از آن عادت های خودش در بیاید گرفتار می شود! نه یک قبر و دو قبر، نه صد قبر و نه هزار قبر! آنقدر و و در خودش دارد که می خواهد آن ها را از خودش دور و کند نمی شود و گرفتار است! لذا از این بدن جدا شده است، من و شما این بدن را بردیم دفنش کردیم، ولی ایشان با آن مرگ طبیعی که از این بدن جدا شد، از این بدن آزاد شده است، اما تمام آن خُلق و خوی های نفس او، همه برایش قبر است و می خواهد از این قبر در بیاید نمی تواند، 🔸 آن قبر است که دارد، آنجاست که تاریک است، خودش را که نگاه می کند می بیند تاریک است! 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست5⃣5⃣ 🌿استاد صمدی آملی 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
داریم و ، 🔸 ریاضت های خوش مثل این است که به تعبیر شریف حضرت آقا، آدم خودش را در آبِ ببیند و ریاضت های ناخوش این است که انسان خودش را در آبِ گل آلود ببیند. هر دو تا راه هست، هر دو تا مسیر هست. 🔸 در درس ها حضرت آقا بارها می فرمودند که اصلا نفس طوری است که اگر آدم چیزکی آن را به نخوردن، نخوابیدن، کم حرف زدن و اینگونه اموری که نوعا مردم در اجتماع دارند، وادار کند، فوران می کند، اصلا معمولا اینطوری است؛ اما هر نخوردنی نه! الان مرتاض ها در کارهایشان چیزها دارند، روش ها دارند؛ مثلا باید باشد نه هر طوری، آنطوری باشد که مقدّس می فرماید، آنطورکه انبیاء می فرمایند؛ آنطور که اولیاءالله عمل می کنند. 🔸 غرض این است که این ، خودش چیزِ عجیبی است، که در آن حالِ خروجِ دفعی نه خروجِ تدریجی، آنهایی که براساسِ خروج تدریجی از این عالَم طبیعت زاییده بشوند و به عالَمِ ماوراء طبیعت بروند، دو دسته هستند؛ یا خروجِ تدریجی ای هست که از آن تعبیر به می کنیم که طرف به نحو متعارف در اینجا زندگی می کند و به حادثه ای، تصادفی، مریضی سنگینی، یا به پیری و ... و به یکی از این انحاء گوناگون، از این نشئه متولد می شود و به نشئۀ بالاتر می رود. این یک طور تولّد است! 🔸 این تولد دوم، از نشئۀ هست، اما تولدی نیست که خروج از عادت پیدا کند، و چه بسا با عاداتِ اینجا در آنجا متولّد شود که اگر بعد از مرگ طبیعی که تعبیر می کنیم به اینکه فلانی مرده است و برویم تشییعش کنیم و ... ، همچنان با آن خُلق و خوی و عاداتِ این سویی از اینجا برود، چه بسا سالیانی بگذرد و هنوز برای این آقا هنوز آن مرگ حقیقی ایجاد نشود!! عنایت دارید چه عرض می کنم؟!! که آن می شود اشخاص! که شخص شروع می شود و هست و ... ، 🔸 نه این قبرِ ظاهری، نه این قبر خاکی، نه این جسم خاکی، چون از این جسم خاکی که دیگر قطع علاقه و تعلق شده است! 🔸 اما می خواهد از آن عادت های خودش در بیاید گرفتار می شود! نه یک قبر و دو قبر، نه صد قبر و نه هزار قبر! آنقدر و و در خودش دارد که می خواهد آن ها را از خودش دور و کند نمی شود و گرفتار است! لذا از این بدن جدا شده است، من و شما این بدن را بردیم دفنش کردیم، ولی ایشان با آن مرگ طبیعی که از این بدن جدا شد، از این بدن آزاد شده است، اما تمام آن خُلق و خوی های نفس او، همه برایش قبر است و می خواهد از این قبر در بیاید نمی تواند، 🔸 آن قبر است که دارد، آنجاست که تاریک است، خودش را که نگاه می کند می بیند تاریک است! 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست6⃣5⃣ 🌿استاد صمدی آملی 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0