eitaa logo
شرح کتب علامه حسن زاده آملی
8.5هزار دنبال‌کننده
472 عکس
152 ویدیو
10 فایل
⭐کپی فقط با ذکر منبع جایز است🌟 🏡شرح کتب نامه ها اندیشه ها خاطرات پیام‌ها معرفی شاگردها علامه حسن زاده آملی ره ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴⚫️ 🔴⚫️ راجع به اطفال نوشته اند، چند تن ازین اطفال که شهید شدند، چند تای ایشان شهادتشان سخت دلخراش بود. یکی از آنها عبدالله بن مسلم است. جناب مسلم بن عقیل، یک پسرش در کربلا شهید شدند، دو تای دیگرش هم بعد از کربلا. یکی عبدالله بن مسلم است که تیر را به سویش رها کردند این بچه دست آورده ، بطور عادت دست بلند کرده ، مثل مرحوم مفید در ارشاد نوشته که: « قضا را تیر به دستش رسید و دستش را با سرش دوخت و بچه افتاد و بدان حال ماند ». عبدالله بن مسلم. یکی هم آن طفل رضیع اباعبدالله است .(خیلی جگر خراش). یکی هم همین عبدالله بن حسن است. شمشیر را زد به دست او و دستش را تمام جدا نکرد، با پوست بدنش آویخته شد . وقتی چشم این بچه افتاد به دستش و بدین حال. روی همان زبان کودکی، مادرش را صدا زده یا أمّاه. امام دست او را بدان حالی که افتاده بود در روی دستش گرفت و در میان دستش گرفت و سر به سوی بالا کرد و عرض کرد: الهی گواهی که اینها بیعت کردند که ما را یاری کنند، امروز برخاستند با ما ستمکاری می کنند. نوشته اند در این حال، تعبیرهای مورّخین گوناگون است ؛ آنقدر تیر بر امام آمده است که حتی صارت کالقنفذ. تعبیر دیگر اینکه وقتی امام نفس می کشید از چشمه های گلو خون می جوشید... ____ ✅کانال دروس استاد صمدی آملی @samad100011 https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
4_5915821192538752796.mp3
2.26M
⚫️ ⚫️ ⏳زمان: 2:۰5 دقیقه ________________ ✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
🔴⚫️ 🔴⚫️ راجع به اطفال نوشته اند، چند تن ازین اطفال که شهید شدند، چند تای ایشان شهادتشان سخت دلخراش بود. یکی  از آنها عبدالله بن مسلم است. جناب مسلم بن عقیل، یک پسرش در کربلا شهید شدند، دو تای دیگرش هم  بعد از کربلا. یکی عبدالله بن مسلم است که تیر را به سویش رها کردند این بچه دست آورده ، بطور عادت دست بلند کرده ، مثل مرحوم مفید در ارشاد نوشته که: « قضا را تیر به دستش رسید و دستش را با سرش دوخت و بچه افتاد و بدان حال ماند ». عبدالله بن مسلم. یکی هم آن طفل رضیع اباعبدالله است .(خیلی جگر خراش). یکی هم همین عبدالله بن حسن است. شمشیر را زد به دست او و دستش را تمام جدا نکرد، با پوست بدنش آویخته شد . وقتی چشم این بچه افتاد به دستش و بدین حال. روی همان زبان کودکی، مادرش را صدا زده یا أمّاه. امام دست او را بدان حالی که افتاده بود در روی دستش گرفت و در میان دستش گرفت و سر به سوی بالا کرد و عرض کرد: الهی گواهی که اینها بیعت کردند که ما را یاری کنند، امروز برخاستند با ما ستمکاری می کنند. نوشته اند در این حال، تعبیرهای مورّخین گوناگون است ؛ آنقدر تیر بر امام آمده است که حتی صارت کالقنفذ. تعبیر دیگر اینکه وقتی امام نفس می کشید از چشمه های گلو خون می جوشید... ________________ ✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3