وقتی این قدر محتوات خوبه که همکارت اینو میگه
در پوست خود گنجیدن نمیکنی 🤣
البته، کار خوب از پر کردن است 😉
#انرژی_مثبت
.
بالاخره از صبح، الان رسیدم خونه😮💨
کنار بچه ها دارن نون خ شبکه افغانستان😅، میدیدن (خیلی کم پیش میاد فیلم ببینیما) منم نشستمُ واستون میخوام تعریف کنم ماجرای جالب دیروز! #قصه_اما_واقعی
.
.
موافقین وقتی میرین آرایشگاه، تنها چیزی که زیاده حرفه؟😂
و چیزی که کمه پول😬
حالا ما خانمای ایرونی خودکفاییم در هر زمینه ای خصوصا آرایشگری😎
.
.
ولی خدایی نمیدونم آرایشگری که میرم، میدونه از چه دری صحبت کنه یا هم فکرمه😜
بگذریم.
نمیخوام داستان و قصه غیرواقعی و خیالی
تعریف کنم ، از کسی حرف میزنم
که دقیقا شبیه خیلی از ماهاس ، فقط
تصمیم گرفت و اجرا کرد😎
.
.
صحبتا رسید به اینجا که فلان همسایه ۴۰ روز دچار خونریزی شدید بود طوری که تا سرویس میرفت جوب خون راه میافتاد .
و کارهاشُ دخترش میوند خونه واسش انجام میداد!!
این بنده خدا فقط یه تشک پهن داشتُ روش مینشست🤯
.
.
همسایه ، ۳-۴ روز خونریزیش قطع میشد باز روز از نو!!!🤦♀
واااای تصورشم سخته💆♀.
.
.
میگفت : آخر ماه اول خونریزی، رفتم برای چکاب و آزمایش خون و..
وقتی جواب رو بردم دکتر نشون دادم
با تعجب گفت: خانم فلانی! شما با اون حجم خونریزی اصلاً بدن تون کم خون نشده!!!!😳
.
.
چیکار میکردی؟؟
گفتم: من وقتی برای تعویض لباسم پا میشدم
چون دلمـ ضـــعـــف میرفت،
از یخچال چن قاشق سمنو میخوردمُ یه قاشق هم سه شیره تو آب حل میکردم مث شربت میخوردم( یخچال هم، دقیقا کنار تشک بنده خدا بود😮 تا این حد شرایط دشوار)
.