« مسیرتعالی »💞
🎙بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت ۱۴۰۰/۰۹/۲۱ 📥 khl.ink/
🔰 #سرخط_دیدار | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار پرستاران و خانوادههای شهدای سلامت ۱۴۰۰/۰۹/۲۱
👈 محور اول: در مورد حضرت زینب (سلامالله علیها)
📣 زینب کبری (سلاماللّه علیها) توانست به همهی تاریخ و همهی جهان ظرفیّت روحی و عقلی عظیمِ جنس زن را نشان بدهد.
زینب کبری (سلاماللّه علیها) دو نکته را نشان داد:
🔔 اول اینکه زن میتواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمّل؛
♦️صبر در برابر شهادتها
♦️صبر در برابر اهانتها
♦️صبر در برابر مسئولیّت سنگین جمعآوری فرزندان یتیم و زنهای داغدار
♦️صبر در مسئلهی پرستاری از حضرت سجّاد (سلاماللّه علیه)
🔔دوم اینکه زن میتواند قلّهی بلندی باشد از خردمندی و تدبیر
🔊 راه انداختن جهاد تبیین و جهاد روایت: زینب کبری کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند که منتهی شد به ساقط شدن حکومت اموی
🎬 عقیدهی من این است که روی جزءجزء رفتار حضرت زینب در دوران اسارت بایستی ما مطالعه کنیم، تأمّل کنیم، بنویسیم، بگوییم، اثر هنری تولید کنیم.
✅ شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ دروغ میگوید [آن هم]۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.
📛 شما اگر حادثهی تسخیر لانهی جاسوسی را روایت نکنید ــ که متأسّفانه نکردیم ــ دشمن روایت میکند و کرده؛با روایتهای دروغ. این وظیفهی جوانهای ما است.
👈 محور دوم: در مورد پرستاران
🪴 نگاهی به ارزشهای پرستاری
🤝 پرستار کسی است که کمک میکند به انسانی که در همهچیز محتاج کمک است.
✍️ یکی از دستورات اهل سلوک و اهل مسیر توحیدی کمک به نیازمندِ کمک است.
🌱 ارزش بعدی پرستاری این است که کار سختی است؛ کارهای سخت، اجر و ارزش بیشتری دارد.
🌾 نقطهی ارزشیِ دیگر اینکه این حرکت پرستاری مایهی امنیّت خاطر است.
🌴 یک ارزش مضاعف هم برای پرستاری در ایران اسلامی هست و آن، این است که مستکبرین عالم، از رنج ملّت ایران خوششان میآید! دلیلش بمبارانهای شیمیایی دوران دفاع مقدّس و تحریم دارویی است. خب شما که پرستار هستید، اگر بتوانید در یک چنین فضائی یک لبخندی بر لب بیمار و کسان بیمار بنشانید، در واقع یک مجاهدت در مقابل استکبار کردهاید.
📌 اگر چنانچه دانشمندان ما واکسن کرونا را تولید نکرده بودند، معلوم نبود این واکسن چه جوری به دست ملّت ایران و مسئولین میرسید.
🪴 طبیعت کار پرستاری، سختی و تلخی است. نمونههایی از سختیهای پرستاری:
💔 مشاهدهی رنج و درد کشیدن، نالهها و بیخوابیهای بیمار
❤️🔥در مواقعی این سختی چند برابر میشود، مثل دورهی کرونا
📝این سختیها را به نظر من بایستی ملّت ایران ببینند، بفهمند، ارزشگذاری کنند جامعهی پرستاری را.
❇️ خطابی به هنرمندانمان: ما یک کمبودی در زمینهی روایت هنری این حوادث داریم، از اینها برنامههای هنری جذاب به وجود بیاورید با انواع هنرها؛ چه هنرهای نمایشی، چه هنرهای تجسّمی، چه شعر، چه ادبیّات. اینها سرمایهی عظیم فرهنگی است.
🪴 مطالبات پرستاران: تقویت جامعهی پرستاری توسط مسئولان
1️⃣ تعرفهگذاریِ خدمات پرستاری
🔷 من اصرار دارم وزارت بهداشت همین مسئلهی تعرفه را به طور جدّی در این دولت دنبال کند. این یک درخواست مهمّ پرستاران است؛ یک مطالبهی واقعی است.
2️⃣موضوع کمبود پرستار
🔷 بایستی سرانهی پرستار نسبت به آنچه نیاز هست تکمیل بشود؛ خیلی پایین است.
3️⃣مسئلهی امنیّت شغلی
🔷به پرستار، نگاه کارگرِ فصلی نداشته باشید که امروز بیاوریم، فردا بگوییم لازم نیست، بروید!
👈 محور سوم: دو نکته مربوط به قضایای سلامت
1️⃣ بازسازی شبکهی بهداشت کشور و بیاعتنائی نکردن به پیشگیری از بیماری
2️⃣ توزیع عادلانهی پزشک
❗️ آنچه که بنده میدانم این است که توزیع پزشک عادلانه نیست. در یک نقاطی از کشور ــ در نقاط دوردست ــ کمبودهایی وجود دارد؛ به توزیع عادلانهی پزشک بایستی توجّه بشود.
✅ هر کسی به خدا توکّل کند، خدا او را کفایت میکند؛ این را بدانید. [البتّه] معنای توکّل به خدا این نیست که کار نکنیم؛ واضح است؛ یعنی با اعتماد به وعدهی الهی که فرموده اگر کار کنید برکت میدهم، کار کنیم؛ اعتماد کنیم به وعدهی الهی.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
🦋پاسخ شاعر به شعر مقام معظم رهبری
💐شعری که مقام معظم رهبری خطاب به شهدا خواندند و گریه کردند:
🌷ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
🌷از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
🌷ما مدعیان صف اول بودیم
🌷از آخر مجلس شهدا را چیدند
🦋شاعر ،خطاب به آقا درجواب شعری که خواندند:
از اشک شما ارض و سما باریدند🕊
بر آه شما انس و ملک نالیدند گفتند 🕊
همه فدای اشکت آقا" تصویر شما را🕊 شهدا بوسیدند 🕊
آقا خودتان حضرت خورشید هستید ✨
از نور شما ستاره ها تابیدند ✨
در مجلس خوبان شهدا هم بودند ✨
اما همگان گرد شما چرخیدند✨
از اول و از آخر مجلس، شهدا ✨
آقای جهان سید علی را چیدند .❤️🇮🇷
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
Video_۲۰۲۱۱۲۰۶۱۸۴۱۵۴۹۰۶_by_videoshow.mp3
11.92M
🎙 #پادکست
🔊 #مهندسی_فهم_قرآن
📚در محضر سوره یوسف 📖 آیه ۴۲
🔷 نحوه صحیح در خواست دعا از خداوند
🔺داستان حضرت یوسف علیه السلام در زندان
♨️ بکائین عالم
🎙 #حجت_الاسلام_چگینی
#جهاد_تبیین
#جنگ_روایت_ها
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_هجدهم 💠 چیز زیادی در کتاب اعمالم نمانده بود. برای یک لحظه نگاهم
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_نوزدهم
🌄 بعد از ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچکس را نبینم. اما یکباره با چیزی مواجه شدم که رنگ از چهره ام پرید. من صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم.
👥 دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار میکردند که من چشمانم را باز کنم. اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم و برای همین چشمانم را باز نمیکنم.
😭 آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود. من نمی توانستم اینگونه ادامه دهم. با این وضعیت حتی با برخی نزدیکان خودم نمی توانستم صحبت کرده و ارتباط بگیرم! خدا رو شکر این حالت برداشته شد و روال زندگی من به حالت عادی برگشت.
🛐 اما دوست داشتم تنها باشم. دوست داشتم در خلوت خودم، آنچه را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم مرور کنم. تنهایی را دوست داشتم. در تنهایی تمام اتفاقاتی که شاهد بودم را مرور میکردم.
💟 چقدر لحظات زیبایی بود. آنجا زمان مطرح نبود. آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می خواستبم منتقل می شد. آنجا از اولین تا آخرین را می شد مشاهده کرد. من حتی برخی اتفافات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. حتی در آن زمان برخی مسائل را متوجه میشدم که گفتنی نیست.
⌛️ من در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکارانم را مشاهده کردم که شهید شده بودند، می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه؟!
📞 از همان بیمارستان توسط یکی از بستگان تماس گرفتم و پیگیری کردم و جویای سلامتی آنها شدم. چند تایی را اسم بردم. گفتند: نه، همه رفقای شما سالم هستند؛ تعجب کردم.
⁉️ پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ می شدند مشاهده کردم.
⇦ چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم. اما فکرم بشدت مشغول بود.
🤔 چرا من برخی از دوستانم که الان مشغول کار در اداره هستند را در لباس شهادت دیدم؟
👨👩👧👦 یک روز برای اینکه حال و هوایم عوض شود، با خانم و بچه ها برای خرید به بیرون رفتیم. به محض اینکه وارد بازار شدم، پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. رنگم پرید!
به همسرم گفتم: این مگه فلانی نبود!؟ همسرم که متوجه نگرانی من شده بود گفت: چی شده؟ آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود. برای بدست آوردن مواد همه کاری میکرد.
❓گفتم: این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوالش خیلی خراب بود. مرتب به ملائک خدا التماس می کرد. حتی من علت مرگش رو هم میدانم.
😊 خانم من با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟ حالا علت مرگش چی بود؟
🗼 گفتم: اون بالای دکل، مشغول دزدیدن کابلهای فشار قوی برق بوده که برق اونو میگیره و کشته میشه.
خانم من گفت: فعلا که سالم و سر حال بود.
😣 آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم. پس اون چیزهایی که من دیدم نکنه توهم بوده؟!
⚰ دو سه روز بعد خبر مرگ آن جوان پخش شد. بعد هم تشییع جنازه و مراسم ختم همان جوان برگزار شد!
🙄 من مات و حیران مانده بودم که چی شد؟
از دوست دیگرم که با خانواده آن ها فامیل بود سوال کردم: علت مرگ این جوان چی بود؟
گفت:بنده خدا تصادف کرده.
💬 من بیشتر توی فکر فرو رفتم. اما من خودم این جوان را دیدم. او حال و روز خوشی نداشت. اعمال و گناهان و حق الناس و ... حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد تا کاری برایش انجام دهند.
🤝 چند روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد. ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لا به لای صحبت ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه و بدزده. ظاهرا اعتیاد داشته و قبلا هم از این کار ها میکرده. همون بالا برق خشکش می کنه و مثل یه تیکه چوب پرت می شه پایین.
😳 خیره شده بودم به صورت این مهمان و گفتم: فلانی رو میگی؟
گفت: بله، خودشه. پرسیدم: شما مطمئن هستی؟
گفت: آره بابا، خودم اومدم بالا سرش. اما ظاهرا خانواده اش چیز دیگه ای گفتن.!!
♢ ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
۵(1).mp3
3.83M
🔊 #پادکست
🔖 باطن بداخلاقی در خانواده 🔖
👌 احسان به والدین، یکی از مهم ترین راه های #خودسازی
🔷 کسی که اهل احسان به #والدین نباشد، خدا را اطاعت نکرده!
🎙 #حجت_الاسلام_چگینی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
✅ در پاسخ به یاوهگوییهای #گرگیج عالم اهلسنت و توهین به ائمه
📛 گرگیج در تریبون نمازجمعه ۱۹ آذر:
اگر کسی خلافت عمر را نپذیرد، نمیتواند از حلال زاده بودن ۹ امام شیعه دفاع کند.((نعوذبالله))
📌 پاسخ به شبهه👇
❶⇦ اولا حضرت شهربانو نه کنیزِ هدیه به امام حسین عليه السلام بود و ونه توسط عمر به نکاح امام حسین (ع) درآمده. بلکه ازدواج رسمی بود. اسراء فتح ایران ابتدا توسط امام علی آزاد شدند و سپس ازدواج رسماً صورت گرفت که طبق عقیده شیعیان خطبه عقد مولای ما امام حسین با شهربانو به دستور امیرالمومنین و توسط جناب حذیفه از شیعیان آن حضرت خوانده شد. (الدرُّ النظیم فی مناقب الائمة اللهامیم/مناقب آل ابیطالب)
❷⇦ ثانیا بالفرض کنیز بوده باشد، برحسب فقه صحیح اسلام هر غنیمتی[اموال منقوله،کنیز وجواری،اراضی] که تحت حاکمیت ظالمین از مشرکین گرفته شود،اساساً ملک امام معصوم است.
👇امام مالک کل عالم است و اگر غاصبی چیزی به ایشان ببخشد ملکیت ایشان به خاطر هدیه توسط غاصب نیست. 👇
معاوية بن وهب گويد: به امام صادق عرض كردم: اگر امام افراد را به سريّه بفرستد و غنيمتهايى به دست آورند، چگونه تقسيم مىشود؟
فرمود: اگر به فرماندهى كسى كه امام او را منصوب فرموده است جنگيدهاند، بايد يك پنجم كه سهم خدا و رسول است جدا شود و چهار پنجم آن را بين خودشان تقسيم كنند. و اگر در آن جنگ به جنگ مشركان نرفتهاند، هرچه غنيمت گرفتهاند براى امام عليه السّلام است و هرطور دوست بدارد با آن رفتار مىكند.
📗الکافي ج ۵، ص ۴۳
✔️لذا برفرض کنیز بودن مادر زین العابدین (ع)، وۍ ملک اهل بیت بوده وعمر بن خطاب مدخلی در ملکیّت وی نداشت که با سلب مشروعیت خلافتش، نکاح امام حسین با شهربانو ابطال شود.
لذا سخن گرگیج یک افترای بی سر وته است والزام او از اساس منقوض است.
❸⇦ ثالثا کجای فقه اهلسنت عاقد باید عادل باشد؟ آیا عاقد فاسد عقدش باطل است؟
👈طبق نظر بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت، می توان کافر را از یک مسلمان وکیل کرد، تا از طرف او عقد نکاح یا... را انجام دهد! پس استدلال آقای گرگیج در مورد اینکه چون خلیفه دوم حضرت شهربانو را به عقد سيد الشهدا در آورده است پس خلافت او شرعی است، نه تنها دلالت بر خلافت ندارد، بلکه این عمل الزاما حتی نمیتواند دلالت بر اسلام شخص وکیل داشته باشد! (زكريا الأنصاري، أسنى المطالب في شرح روض الطالب، ج ۲، ص ۲۹۵/ سید یزدی، العروة الوثقی، ج۲، ص۲۰۹).
❌ توهین به اهلبیت عادت نواصب است. قطعا با چنین مطالبی نمیتوانید مشکل غاصب بودن خلفایتان را حل و آنها را مشروع کنید.
⚠️ماجرا نباید با یک عذر خواهی ساده تمام شود...
با هتاکان به اهل بیت علیهم السلام باید وفق قانون برخورد صورت گیرد
این تحرکات وحدت شکن در آستانه فاطمیه آن هم از سوی فردی که سابقه سخنان این چنینی دارد مشکوک و جای مداقه توسط مسئولان ذی ربط دارد!
✅درباره همسر امام حسین علیه السلام و اینکه واقعا دختر یزدگرد بوده است از نظر تاریخی اختلاف بسیار زیادی وجود دارد که از مجموع تحقیقات پژوهشگران می توان چنین نتیجه گرفت که شهربانو دختر یزد گرد همسر امام حسین علیه السلام نشده اند.
مرحوم سیدجعفر شهیدی نیز معتقدند که چنین امری واقع نشده است.
برخی از اساتید تاریخ معتقدند مادر امام سجاد(ع) دختری از یک خانواده نجیب ایرانی و اهل خراسان بوده است.
https://b2n.ir/482003
--------------------------
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_نوزدهم 🌄 بعد از ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگرد
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_بیستم
💠 نشـــــانه ها
🧟♂ پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده را هم دیده ام. نمیدانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده. لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشی.
💯 بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. یکی دو هفته بعد از بهبودی من، پدرم در اثر یک سانحه مصدوم شد و چند روز بعد دار فانی را وداع گفت. خیلی ناراحت بودم اما یاد حرف عموی خدا بیامرزم افتادم که گفت: این باغ برای من و پدرت هست و به زودی به ما ملحق میشود.
🔅 در یکی از روزهای دوران نقاهت به شهرستان دوران کودکی و نوجوانی سر زدم و سراغ مسجد قدیمی محل رفتم و یاد و خاطرات کودکی و نوجوانی برایم تداعی شد. یکی از پیرمردهای قدیمی مسجد را دیدم. سلام و علیک کردیم و برای نماز وارد مسجد شدیم. یکباره یاد صحنه هایی افتادم که از حساب و کتاب اعمال دیده بودم.
⚡️ یاد آن پیرمردی که به من تهمت زده بود و بخاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید. این افکار و صحنه ناراحتی آن پیرمرد همینطور در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم و ببینم این ماجرا تا چه حد صحت دارد. هر چند میدانستم که مانند بقیه موارد این هم واقعی هست. اما دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شد را از نزدیک ببینم.
🗣 به آن پیرمرد گفتم: فلانی رو یادتون هست؟ همونکه چهار سال پیش مرحوم شد؟
گفت: بله، خدا نور به قبرش بباره.
چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر میکرد. آدم درستی بود. مثل اون حاجی کم پیدا میشه.
🕌 گفتم: بله اما خبر داری این بنده خدا چیزی تو این شهر وقف کرده؟ مسجد، حسینیه؟! گفت: نمیدونم. ولی فلانی خیلی باهاش رفیق بود اون حتماً خبر داره. الان هم توی مسجد نشسته.
📿 بعد از نماز سراغ همان شخص رفتیم. ذکر خیر آن مرحوم شد و سوالم را دوباره پرسیدم. این بنده خدا چیزی وقف کرده؟ این پیرمرد گفت: خدا رحمتش کنه. دوست نداشت کسی خبردار بشه اماچون از دنیا رفته بشما میگویم.
🔸 ایشان به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه رو میبینی که اینجا ساخته شده؟ همان حاج آقا که ذکر خیرش و کردی این حسینیه رو ساخت و وقف کرد. نمیدونی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه رو بر میداریم و ملحقش میکنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر بشه.
✔️ من بدون اینکه چیزی بگم جواب سوالم را گرفتم. بعد از نماز سری به حسینه ام زدم و برگشتم. شب با همسرم صحبت میکردیم. خیلی از مواردی که برای من پیش آمده بود باور کردنی نبود.
👼 بعد به همسرم که ماه چهار بارداری را پشت سر گذاشته بودم: راستی خانم من قبل از اینکه بیمارستان بروم با هم سونوگرافی رفتیم و گفتند که بچه ما پسر است. درسته؟! گفت: آره برگه اش رو دارم. کمی سکوت کردم و با لبخند به خانمم گفتم: اما اون لحظه آخر به من گفتند: بخاطر دعاهای همسرت و دختری که تو راه داری شفاعت شدی. به همسرم گفتم: این هم یک نشانه است. اگه این بچه دختر بود معلوم میشه که تمام این ماجراها صحیح بوده.
در پاییز همان سال دخترم بدنیا آمد. اما جدای از این موارد تنها چیزی که پس از بازگشت ترس شدیدی در من ایجاد میکرد و تا چند سال مرا اذیت میکرد ترس از حضور در قبرستان بود!
🎶 من صداهای وحشتناکی می شنیدم که خیای دلهره آور و ترسناک بود. اما این مسئله اصلا در کنار مزار شهدا اتفاق نمی افتادـ در آنجا آرامش بود و روح معنویت که در وجود انسانها پخش میشد. لذا برای مدتی به قبرستان نرفتم و بعد از آن فقط صبح های جمعه راهی مزار دوستان و آشنایان می شدم.
♢ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
👈 #یادمون_باشه
هر ادعایی که کنیم ؛ امتحان میشیم ، تا عیارمون برای خودمون ، محرز بشه !
⚡️راستی رو ، در سختی ، میآزمایند !
اگر در سختی ، پای قولهایی که دادیم ،
پای هدفهایی که چیدیم ،
پای زحمتایی که کشیدیم ،
ایستادیم ، و ادامه دادیم ؛ یعنی اهل راست گفتنیم...اهل "قدم صدق".
صبحتون بخیر 🌜⭐️🌛
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
✅ در پاسخ به یاوهگوییهای #گرگیج عالم اهلسنت و توهین به ائمه 📛 گرگیج در تریبون نمازجمعه ۱۹ آذر: ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدیو عذرخواهی مولوی گرگیج پیرامون حواشی اخیر
❌ از سخنان من سوءاستفاده و برداشت نادرست انجام شد
📎پی نوشت :
⭕️آقای گرگیج بیانیه و ویدئو دادند و بهصراحت گفتند صحبتهایشان تقطیع و تحریف شده، چه بسا همانهایی که در آلبانی و اعتدال عربستان نشستهاند و برخی سرویس های اطلاعاتی غربی پشت داستان هستند، باید در این جنگ شناختی هوشمندانه عمل کنیم.
⛔️بزرگترین خطری که انگلیس خبیث احساس می کرد این بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نتواند از حربه اختلاف میان شیعه و سنی استفاده کند، لذا لازم است که مراقب باشیم که از احساسات پاک شیعیان سوءاستفاده نشود تا خدایی ناکرده، آب به آسیاب دشمن نریخته باشیم.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
💕ུྃبِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْུྃ💕
عرض سلام و ارادت خدمت شما خوبان ☺️🌹
صبح قشنگ سهشنبهتون پر از خیر و برکت الهی✨
سپاس بخاطر بودنتون و حضور ارزشمندتون که قوت قلب ماست😍❤️
دوست جان من ؛
غمگین نباش!
از پنجرهای که رو به دیوارها باز میشود و
از دری که لولا ندارد!
بغض گاهی شبیه نور است،
وقتی میشکند💥رنگینکمان زیبایی میشود...🌈
ابرها اگر نبارند، به درد آسمان نمیخورند
این را،
از زلزله خیزترین شانههای دنیا فهمیدهام..⛱
پس این بار که زمین خوردی
زخمهایت را قاب کن ، و گردن اتاق بیانداز...
باران اگر زمین نخورَد،
هیچ درختی این قدر زیبا نمیشود...🌳👌
زندگی خانهای اجارهای است...!
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
Video_۲۰۲۱۱۲۰۵۱۰۳۱۰۴۲۳۱_by_videoshow.mp3
10.05M
🔊 #پادکست
🔷 جاهلیت ثانی
🎙 #حجت_الاسلام_چگینی
◼️ لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ یا مُولاتِی یا فاطمَة الزهراء
#جهاد_تبیین
#تمدن_غرب
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
🔰بسمه تعالی
🔺به اطلاع همشهریان عزیز می رساند قرارگاه شهید حاج قاسم سلیمانی شهرک آراسنج با مشارکت واحد امور اجتماعی سپاه ناحیه امام حسین (ع) بوئین زهرا
اقدام به برگزاری کارگاه های مشاوره خانواده و ازدواج به صورت فردی و گروهی و کاملا رایگان نموده است.
✍️زمان بندی برگزاری کارگاه های گروهی:
🔹چهارشنبه ۱۴۰۰/۹/۲۴ ساعت ۱۴/۳۰ ویژه دانش آموزان پایه نهم مدرسه علامه مجلسی
🔸چهارشنبه ۱۴۰۰/۹/۲۴ساعت ۱۵/۳۰ ویژه دانش آموزان دبیرستانی مدرسه حجاب
🔹چهارشنبه ۱۴۰۰/۹/۲۴بعد از نماز مغرب و عشاء مسجد چهارده معصوم (ع) عموم مردم( برادران و خواهران)
🔸پنج شنبه ۱۴۰۰/۹/۲۵ ساعت ۱۰ ویژه خواهران بسیجی و عموم خواهران حسینیه مسجد علی ابن ابیطالب(ع)
✅مشاور:
حجت الاسلام والمسلمین استاد علی جنانی
(استاد مشاوره در دانشگاه ها و حوزه علمیه قم و از اساتید تفسیر)
📎ضمناً آقایان یا بانوانی که تمایل به دریافت خدمات مشاوره به صورت انفرادی یا به همراه همسر خود دارند، میتوانند جهت دریافت نوبت مشاوره با شماره
۰۹۰۳۲۴۴۲۹۷۹
🧕خانم سیده معصومه صالحی
(مسئول کمیته بانوان قرارگاه)
تماس حاصل نمایند.
⚡یادآور می شود، هزینه مشاوره فردی و گروهی از سوی قرارگاه شهید سلیمانی پرداخت شده و برای همشهریان کاملاً رایگان می باشد.
🇮🇷قرارگاه شهید حاج قاسم سلیمانی شهرک آراسنج
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_بیستم 💠 نشـــــانه ها 🧟♂ پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتف
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_بیست_دوم
⚰ خیلی آرام گفتم: آقا جواد من مرگ این آقا را دیدم. او در همین سالها طوری از دنیا میرود که هیچ کاری نمی توانند برایش انجام دهند! حتی مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته...
〽️ چند روز بعد آماده عملیات شدیم. نیمه های شب جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم.
💣 من آر پی جی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید می شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره. احتمالاً با تمام این افراد همگی با هم شهید می شویم. هنوز ستون نیروها حرکت نکرده بود که جواد محمدی خودش را به من رساند. او مسئولیت داشت و کارها را پیگیری می کرد. سریع پیش من آمد و گفت: الان داریم میریم برا عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست او به گونه ای می خواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند.
😓 بعد کمی برایم از سختی کار توضیح داد. من هم به او گفتم: چند نفر از این بچه ها فردا شهید می شوند. از جمله دوستانی که باهم بودیم. من هم می خواهم با آنها باشم بلکه بخاطر آنها ماهم توفیق داشته باشیم. دوباره تأکید کردم: تمام کسانی که آن شب باهم بودیم شهید می شوند. ان شاءالله آن طرف با هم خواهیم بود. دستور حرکت صادر شد.
🙄 جواد محمدی را میدیدم که از دور حواسش به من هست. نمیدانستم چه در فکرش میگذرد. نیروها حرکت کردند. من از ساعتها قبل آماده بودم. سر ستون ایستاده بودن و با آمادگی کامل می خواستم اولین نفر باشم که پرواز می کند. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که
🏍 جواد محمدی با متور جلو آمد و مرا صدا کرد. خیلی جدی گفت: سوار شو که باید از یک طرف دیگه خط شکن محور باشی. جواد فرمانده بود و باید حرفش را قبول میکردم. من هم خوشحال سوار موتور جواد شدم. ده دقیقه ای رفتیم تا به یک تپه رسیدیم. به من گفت: پیاده شو زود باش. بعد جواد داد زد: سید یحیی بیا.
👨 سید یحیی سریع خودش را رساند و سوار موتور شد.
من به جواد گفتم: اینجا کجاست؟ خط کجاست؟ نیروها کجایند؟ جواد هم گفت: این آر پی جی را بگیر و برو بالای تپه.
اونجا بچه ها تو رو توجیه میکنن.
🤔 تعجب کردم! از چند نفری که در سنگر حضور داشتند پرسیدم: باید چکار کنیم؟ خط دشمن کجاست؟ یکی از آنها گفت: بگیر بشین. اینجا خط پدافندی است. باید فقط مراقب حرکات دشمن باشیم. تازه فهمیدم که جواد محمدی چکار کرد. روز بعد که عملیات تمام شد وقتی جواد محمدی را دیدم گفتم خدا بگم چکارت بکنه برا چی من رو بردی پشت خط؟! او هم لبخندی زد و گفت: تو فعلا نباید شهید بشی. باید برای مردم بگویی که آنطرف چه خبر است. برای همین جایی بردمت که از خط دور باشی.
😪 اما رفقای ما آن شب به خط دشمن زدند. سجاد مرادی و سید یحیی براتی که در ستون قرار گرفتند اولین شهدا بودند بعد مرتضی زارع بعد شاهسنایی و عبدالمهدی و ... در طی مدت کوتاهی تمام رفقای ما که با هم بودیم همگی پر کشیدند و رفتند. درست همانطور که قبلا دیده بودم.
😭 جواد محمدی هم سال بعد به آنها ملحق شد. بچه های اصفهان را به ایران منتقل کردند. من هم با دست خالی از میان مدافعان حرم به ایران برگشتم. با حیرتی که هنوز اعماق وجودم را آزار میداد.
💠 مدافعان وطن
مدتی از ماجرای بیمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع حرم حال و روز من خیلی خراب بود.
😔 من تا نزدیکی شهادت رفتم اما خودم می دانستم که چرا شهادت را از دست دادم! به من گفته بودند که هر نگاه حرام حداقل شش ماه شهادت آنان را که عاشق شهادت هستند را عقب می اندازد.
✈️ روزی که عازم سوریه بودیم پرواز ما با پرواز آنتالیا همزمان بود! چند دختر جوان با لباسهایی بسیار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به نگاه آنها افتاد.
❌ بلند شدم و جای خود را تغییر دادم. هر چه می خواستم حواس خودم را پرت کنم انگار نمی شد. اما دیگر دوستان من، در جایی قرار گرفتند که هیچ نامحرمی در کنارشان نباشد. این دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمی دانم، شاید فکر کرده بودند من هم مسافر آنتالیا هستم.
😈 هرچه بود، گویی قرار بود ایمان و اعتقاد من آزمایش شود. گویی شیطان و یارانش آمده بود تا به من ثابت کند هنوز آماده نیستی.
با اینکه در مقابل عشوه های آنان هیچ حرف و هیچ عکس العملی انجام ندادم، اما متأسفانه نمره قبولی از این آزمون نگرفتم.
♢ ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
ا🌹☘🍃🌹☘🌹✨
ا☘🍃✨🕊
ا🍃✨🕊
ا🌹🕊
ا☘
ا✨
🌸سلام و عرض ادب و احترام 🌸
🌺ضمن قدردانی از همراهی با کانال """""""""""""""""مسیرتعالی"""""""""""""""
💠کیفیت محتواهای ارائه شده توسط حجت الاسلام چگینی باموضوعات
👈امید آفرینی
👈گام دوم
👈تربیتی
👈 روانشناسی
👈مباحث خانواده و ...
🎙در پادکست ها و نحوه اجرا را چگونه ارزیابی می کنید؟!
🦋منتظر پیشنهادات شما بزرگواران هستیم.
✅ گزینه مورد نظر را به آیدی زیر ارسال و نظرات و پیشنهادات خود را اعلام کنید👇
🌸@Chegini313
__________________
✨✨✨✨✨✨✨
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_بیست_دوم ⚰ خیلی آرام گفتم: آقا جواد من مرگ این آقا را دیدم. او
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_آخر (23)
😇 در میان دوستانی که با هم در سوریه بودیم، چند نفر دیگر را میشناختم که آنها را جزو شهدا دیده بودم. می دانستم آنها نیز شهید خواهند شد. یکی از آنها علی خادم بود. علی پسر ساده و دوست داشتنی سپاه بود و با اخلاص.
🛫 توی فرودگاه در جایی نشست که هیچ کسی در مقابلش نباشد.تا یک وقت آلوده به نگاه حرام نشود.
✨ در جریان شهادت رفقای ما، علی هم مجروح شد اما همراه با ما به ایران برگشت. من با خودم فکر میکردم که علی به زودی شهید خواهد شد اما چگونه و کجا؟!
🤝 یکی دیگر از رفقای ما که او را در جمع شهدا دیده بودم اسماعیل کرمی بود.
🇮🇷| او در ایران بود و حتی در جمع مدافعان حرم حضور نداشت. اما من او را در جمع شهدایی که بدون حساب و کتاب راهی بهشت می شدند مشاهده کردم.
💞 من و اسماعیل خیلی با هم دوست بودیم. یکی از روزهای سال ۹۷ به دیدنم آمد. یکساعتی با هم صحبت کردیم. اسماعیل خداحافظی کرد و گفت: قرار است برای مأموریت به مناطق مرزی اعزام شود.
رفقای ما عازم سیستان شدند. مسائل امنیتی در آن منطقه به گونه ای است که دوستان پاسدار برای مأموریت به آنجا اعزام می شدند.
🌞 فردای آنروز سراغ علی خادم را گرفتم. گفتند رفته سیستان. یکباره با خودم گفتم: نکنه باب شهادت از سیستان برای رفقای ما باز شود!؟
سریع با فرماندهی مکاتبه کردم و با اصرار تقاضای حضور در مرزهای شرقی را داشتم. اما مجوز حضور ما در سیستان صادر نشد. مدتی گذشت با رفقا در ارتباط بودم اما نتوانستم آنها را همراهی کنم. در یکی از روزهای بهمن ۹۷ خبری پخش شد.
😨 خبر خیلی کوتاه بود. اما شوک بزرگی به من و تمام رفقا وارد کرد.
💣 یک انتحاری وهابی خودش را به اتوبوس سپاه میزند و ده ها رزمنده را که مأموریتشان به پایان رسیده بود به شهادت می رساند.
📜 سراغ رفقا را گرفتم. روز بعد لیست شهدا ارسال شد. علی خادم و اسماعیل کرمی هر دو در میان شهدا بودند.
البته بعد از شهادت دوستانم، راهی مرزهای شرقی شدم. مدتی را در پاسگاه های مرزی حضور داشتم. اما خبری از شهادت نشد!
↯ یک روز دو پاسدار را دیدم که به مقر ما آمدند. با دیدن آنها حالم تغییر کرد!
من هر دوی آنها را دیده بودم که بدون حساب و در زمره شهدا و با سرهای بریده راهی بهشت بودند.
برای اینکه مطمئن شوم به آنها گفتم: نام هر دوی شما محمد است، درسته؟
آنها تأیید کردند و منتظر بودند که من حرف خود را ادامه دهم اما بحث را عوض کردم و چیزی نگفتم.
👨💻 در روزهای پس از حضور در سوریه در اداره مشغول بکار شدم. با حسرتی که غیر قابل باور است. یک روز در نمازخانه اداره دو جوان را دیدم که در کنار هم نشسته بودند. جلو رفتم و سلام کردم.
خیلی چهره آنها برایم آشنا بود. به نفر اول گفتم: من نمیدانم شما را کجا دیدم. ولی خیلی برای من آشنا هستید. میتونم فامیلی شما رو بپرسم؟
☺️ نفر اول خودش را معرفی کرد. تا نام ایشان را شنیدم، رنگ از چهره ام پرید!
یاد خاطرات اتاق عمل و ... افتادم. بلافاصله به دوست کناری او گفتم: نام شما هم باید حسین آقا باشه، درسته؟
👌 او هم تأیید کرد و منتظر شد تا من بگویم که از کجا آنها را می شناسم. اما من که حالم منقلب شده بود، خداحافظی کردم و از کنار آنها بلند شدم.
⚜ خوب به یاد داشتم که این دو جوان پاسدار را با هم دیدم که وارد برزخ شدند و بدون حسابرسی اعمال، راهی بهشت شدند. هر دو با هم شهید شده بودند در حالی که در زمان شهادت مسئولیت و فرماندهی داشتند.
🤔 باز به ذهن خود مراجعه کردم. چند نفر دیگر از نیروها برای من آشنا بودند. پنج نفر دیگر از بچه های اداره را مشاهده کردم که الان از هم جدا و در واحدهای مختلف مشغول هستند، اما عروج آنها را هم دیده بودم. آن پنج نفر با هم به شهادت می رسند. چند نفری را در خارج اداره و ...
😭 دیدن هر روزه این دوستان بر حسرت من می افزاید، خدایا نکند مرگ ما شهادت نباشد. به قول برادر علیرضا قزوه:
🌷وقتی که غزل نیست شفای دل خسته
دیگر چه نشینیم به پشت در بسته؟
🌷رفتند چه دلگیر و گذشتند چه جانسوز
آن سینه زنان حرمش دسته به دسته
🌷می گویم و می دانم از این کوچه تاریک
راهی است به سر منزل دلهای شکسته
🌷در روز جزا جرأت برخواستنش نیست
پایی که به آن زخم عبوری ننشسته
🌷قسمت نشود روی مزارم بگذارند
سنگی که گل لاله به آن نقش نبسته
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
📚 #کتاب_خوانی
#پایان
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
🔹 برخی از اعضای محترم میفرمایند آدم باید چیکار کنه توی زندگی که لوس نباشه و سختی های زندگی او رو از پا در نیاره؟ یه نمونه و مثال ملموس برامون بگید.
🔸راستش میخواستم کلی صحبت کنم در این زمینه ولی دیدم بهترین فردی که ما میتونیم به عنوان الگوی خودمون قرار بدیم وجود مقدس حضرت فاطمه سلام الله علیها هست...🌷
❇️ واقعا کاری که این بانوی بزرگوار برای باقی موندن اسلام و همه خوبی ها کرد در تاریخ بی نظیر هست...
🎚 چند تا فایل صوتی در این زمینه هست به نظرم هر کسی میخواد تاریخ و هویت شیعه رو به خوبی درک کنه لازمه این فایل ها رو با دقت گوش کنه.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
◾️ با توجه به اینکه ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و دهه فاطمیه نزدیک هست این فایل ها رو توی این یکی دو روز قرار میدیم
و باهمدیگه یه دور گوش میدیم و یه دل سیر اشک از سر معرفت میریزیم تا ببینیم خداوند متعال امسال چه زیبایی هایی رو رزق ما میکنه...🌷
Taeb-Eslam-yahod01.mp3
4.57M
💠#اسلام_و_یهود 1
⭕️ چی شد که بعد از پیامبر خلافت به امیرالمومنین علی علیه السلام نرسید؟
🔸 استاد طائب
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
💠#اسلام_و_یهود 1 ⭕️ چی شد که بعد از پیامبر خلافت به امیرالمومنین علی علیه السلام نرسید؟ 🔸 استاد طا
لطفا با دقت کامل این فایل ها رو گوش بدید. کلی کار داریم با این مطالب!
ان شالله قدرت روحی شما فوق العاده افزایش پیدا خواهد کرد...🌷
سلام و صبح بخیر خدمت همه شما بزرگواران 🌹
ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو تسلیت عرض میکنیم.
ادامه صحبت های استاد طائب رو تقدیم میکنیم. بحث هر چقدر که جلوتر میره جذاب تر و البته غم انگیز تر خواهد شد. حتما این فایل ها رو با دقت و یه جای خلوت گوش بدید...👇🏼👇🏼
1_988142432_5816405640372816615.mp3
4.21M
💠#اسلام_و_یهود 2
🏵 جلسه دوم: تلاش های پیامبر برای جلوگیری از انحراف اسلام
🚩اهمیت #قدس و تسلط یهود بر دنیا
🔘استاد طائب
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⃝⃔⃕🌺⃝⃔⃕ @samen_Arasanj
« مسیرتعالی »💞
💠#اسلام_و_یهود 2 🏵 جلسه دوم: تلاش های پیامبر برای جلوگیری از انحراف اسلام 🚩اهمیت #قدس و تسلط یهود
تنهامسیری های عزیز همگی دارن فایل رو گوش میدن؟ 😊
ممنون که انقدر خوبید🌹