eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
215 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در اين چيست؟ چرا خداوند عمر طولاني تري به انسان نميدهد؟ 🔷همانطور كه در تعبيرات ديني آمده است، صرفا و پلي براي و آن حيات، است. اين زندگي اگر فقط به ظواهرش بسنده شود، لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر است، اما باطن آن زندگي جاودانه است؛ سعادتمندانه يا شقاوتمندانه: «اعلموا أنما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر في الأموال و الأولاد كمثل غيث أعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاما و في الآخرة عذاب شديد و مغفرة من الله رضوان و ما الحيوة الدنيا إلا متاع الغرور» آنچه اين دنيايي است، از بين مي‌رود و فقط آن چيزي باقي مي‌ماند كه رنگ و بوي الهي پيدا كرده باشد: «ما عندكم ينفد و ما عندالله ‌باق - و كل شي‌ء هالك إلا وجهه.» 🔷اگر به اين نگرش در زندگي برسيم و درك كنيم كه ، همان زندگي اخروي است، نه زندگي دنيوي، خواهيم پذيرفت كه اين زندگي بايد محدود باشد، نه بي‌ نهايت؛ زيرا كه صرفا مقدمه است و غايت و نيست. اگر اصل محدوديت را بپذيريم، ديگر مناقشه در مقدار آن روا نيست؛ زيرا هر مقداري كه باشد، باز جاي اين سؤال باقي ميماند كه: «چرا اين قدر؟!». 🔷قرآن كريم نقل ميكند كه عده‌ اي چنان شده‌ اند كه آرزو ميكنند هزار سال زندگي كنند و اگر حتي اين قدر زندگي كنند، اما باز راضي نميشوند و بيش‌تر ميخواهند. در هر صورت، اين زندگي موجب نجات آن‌ها از آتش نخواهد شد؛ يعني اگر انسان دنيا را غايت خود قرار دهد، به هيچ حدي راضي نميشود، اما اگر اصل محدوديت را پذيرفتيم، ديگر مقدار آن مهم نيست و مصلحتش را به خداوند واگذار ميكنيم. 🔷حقيقت اين است كه تمام شدن زودتر اين زندگي و رسيدن سريع‌تر به آن زندگي را طلب ميكنند: «ولو لا أجل الله التي كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم في أجسادهم طرفة عين خوفا من العقاب و شوقا إلي الثواب.» زيرا كه آنان خود را بهبود بخشيده ‌اند و ديگر دلبستگي كميت آن نيستند و چون با و ، آخرت خود را آباد ساخته‌ اند، شوقشان به مرگ و ورود به ، بيش از شوق طفل به پستان مادر است: «و الله لابن ابي‌طالب آنس بالموت من الطفل بثدي أمه.» 📕زندگي پس از مرگ،‌ حسين سوزنچي، ج ۴، ص ۵۰ |منبع: وبسایت راسخون
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️ تا چه حد در رسيدن به معنويت ميتواند موثر باشد؟ 🔶 ، جز در قرب به خداوند تعالي نيست و براي قرب به خداوند بايد دو محور کلي را مد نظر قرار داد: 1⃣قرب و دوستي خداي تعالي با از حاصل ميشود: 🔷در قرآن، دوستداران خدا، اطاعت از دستورات پيامبر (ص) شمرده شده است: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‌ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛[۱] بگو: اگر خدا را دوست مى‌‌داريد از من پيروى كنيد تا او نيز شما را دوست بدارد و گناهان تان را بيامرزد، كه آمرزنده و مهربان است. 🔷خداي تعالي به خدا را و معرفي ميکند: «وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتي‌ تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‌ إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً»؛[۲] اموال و اولادتان چيزى نيست كه شما را به ما نزديك سازد. مگر آنان كه ايمان آورده‌ اند و كارهاى شايسته كرده‌‌اند. 2⃣رابطه دنيا و نزديک شدن به خداي تعالي، رابطه شرق و غرب است. که نزديک شدن به يکی، به معناي دور شدن از ديگری است. 🔷امام علي(ع) ميفرمايند: «إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَيْنَهُمَا كُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ».[۳] دنياى (حرام) و آخرت، دو دشمن متفاوت، و دو راه جداى از يكديگرند، پس كسى كه دنيا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنى خواهد كرد و آن دو همانند شرق و غرب از هم دورند، و رونده به سوى آن دو، هرگاه به يكى نزديك شود از ديگرى دور مى‌گردد، و آن دو همواره به يكديگر زيان رسانند. 💢خلاصه اين دو در يک کلام است. و بسيار روشن است که رابطه تقوا و چگونه است. حجاب يکي از دستورات خداي متعال است که بدون رعايت آن، نميتوان ادعاي قرب به او يا معنويت را نمود و طبيعتا کسي که محافظتي از خود ندارد، غالبا به فکر جلب توجه نامحرمان و خودآرائي است. چگونه کسي ميتواند همه توجه خويش را منعطف به خدا بکند و در صدد کسب معنويات باشد، اما همه را ببيند؛ به جز خداي تعالي؟ در صدد کسب رضايت غير مشروع نامحرمان بر بيايد و رضايت خدا را از بين ببرد؟ يا نفس اماره خويش را پروار کند، اما نتيجه جهاد اکبر و مبارزه با نفس، که همان معنويت است را طالب باشد؟ پی نوشت‌ها: [۱] آل عمران، ۳۱ [۲] سباء، ۳۷ [۳] نهج البلاغه، حكمت ۱۰۳
✳ عمل صالح، عملی است در جهت قدرت‌بخشیدن به ولی الهی 🔻 در این آیه‌ی شریفه که برای بیدارشدن صبح می‌خوانند: «قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِٓ أَحَدًا»(کهف، ۱۱۰) همه‌جا داریم «عملوا الصالحات» اما این‌جا «عملا صالحا» آمده است؛ یعنی یک ! امام صادق علیه‌السلام فرمود این عملا صالحا، امیرالمومنین و ائمه علیهم‌السلام است. «ولایتهم العمل الصالح»! لقاء الهی در سایه‌ی این ولایت است و یعنی ایمان به این ائمه و کمک به آن‌ها! و هم یعنی دیگران را در ولایت شریک گرداندن! یعنی قرارگرفتن در صف دشمنان ائمه! خیال نکن که بت‌پرستی این است که یک مجسمه را بگذاری و عبادت کنی! خیر! این که شرک نفهم‌ها و جاهل‌هاست! شرک بدتر و بالاتر، این است که کسی در صف دشمنان اهل‌بیت باشد. 🔸 پس عمل صالح در ، عملی است که در جهت قدرت‌بخشیدن به ولی الهی و تحقق اهداف ولایت باشد. 📚 برگرفته از کتاب «دکترین انتظار و مبانی قرآنی آن» 📖 صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴