در سالگرد دوم خرداد 76، مجله اندیشه پویا گفتگویی با برخی چهرههای اصلاحطلب داشته و از آنها درباره موضع مرحوم هاشمی در زمان دوم خرداد پرسیده است. یکی از این افراد عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب است که پیشتر نیز انتقاداتی به هاشمی رفسنجانی داشت. او نیز همان حرف موسوی خوئینیها را تکرار میکند "آقای هاشمی بهدنبال انتخابات با مشارکت مردمی بالا نبود، یک انتخابات هدایتشده و برنامهریزیشده را مدنظر داشت. بهنظرم این تفاوت آقای هاشمی با مقام معظم رهبری است. رهبری همیشه بهدنبال حداکثر مشارکت بودند ولی آقای هاشمی در عمل خواهان مشارکت محدود، برنامهریزیشده و کنترلشده بود که قاعدتاً نتیجه آن باید از قبل مشخص میبود".
مانند همین حرف را محمدعلی ابطحی رئیس دفتر دولت اصلاحات بهصورت ضمنی در گفتگو با همین مجله چنین میگوید "آقای هاشمی بعد از رحلت امام جناح چپ را نابود کرد و نقش محوری در حذف این جناح از کشور داشت. طبیعی بود که نگران باشد چپها به قدرت برسند و انتقام بگیرند. از ناطق نیز میترسید که بیاید و نقد سیاستهای دولت سازندگی را در دستور کار بگذارد، بنابراین مطلوبش این بود که یک انتخابات غیررقابتی برگزار شود و روحانی یا حبیبی رئیسجمهور شوند. هاشمی دوست داشت این موضوع را به گردن رهبری بگذارد اما ماجرا آنجور که باید پیش نرفت".
حال باید پرسید؛ چرا اصلاحطلبان که همواره نظام را متهم میکردند که مانع از برگزاری انتخابات آزاد میشود، سالها شخصیتی را مورد حمایت قرار دادند که اساساً اعتقادی به انتخابات آزاد نداشت و بهدنبال برگزاری کنترلشده و یا مهندسیشده انتخابات بود؟ و یا اینکه؛ چرا در زمان حیات آن مرحوم چنین نقدهایی را مطرح نمیکردند تا وی تغییری در دیدگاههای خود ارائه دهد؟
#اتتخابات_مجلس۱۴۰۲
#مکتب_هاشمی