✅بعضی سعی میکنند نقش محوری مادر در خانواده را کمرنگ کنند؛ ارزش کار زنان خانهدار باید فهمیده شود
✍حضرت آیتالله خامنهای: مادر، محور خانواده است؛ این را دستگاههای تبلیغاتی غربی و متأسّفانه بعضی غربزدههای خود ما سعی میکنند کمرنگ کنند، یا نفهمند، یا نشان ندهند... لازم است ارزش و ارج خدمات زنانی که خانهداری و کدبانویی را ترجیح دادهاند، فهمیده بشود؛ اگر چه خدمات خارج از خانه هم به عهدهی بانوان بوده و هست و خواهد بود و اشکالی هم ندارد، امّا این مهمترین بخش خدمت زنانه است.
۹۹/۱۱/۱۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷چگونه به پویش پای کار انقلاب #می_آیم_چون بپیوندیم🇮🇷
🔴 #تحلیل| اتفاق راهبردی در لبنان و ترور لقمان سلیم
🔻 #زمانه| در چند روز گذشته اتفاقی بسیار مهم و راهبردی در معادلات نظامی میان حزب الله و اسرائیل رخ داد .
🔹حزب الله در چند مورد پهپادهایی از نوع کوادکوپتر متعلق رژیم صهیونیستی را ساقط و دیروز نیز با موشک پهپاد هرمس رژیم صهیونیستی را سرنگون کرد ( که البته ادعای آخر توسط رژیم صهیونیستی تایید نشد ). رخدادهای هفته گذشته ، اعلان رسمی ورود معادلات نظامی میان دوطرف درگیری به مرحله ای جدید بود.
🔹هدف قرار گرفتن هواگردهای رژیم صهیونیستی از سوی حزب الله هیچگاه سابقه نداشته و نشان دهنده عزم مقاومت لبنان جهت تغییر موازنه وحشت است ؛ زیرا رژیم صهیونیستی در نبردهای زمینی در برابر حزب الله کاری از پیش نبرده و همواره اتکای اصلی ارتش آن به هواگردهای پیشرفته بوده است.
🔹در همین حین که خبر موفقیت های واحد پدافند هوایی حزب الله در شبکه های اجتماعی و ایضا افکار عمومی مکررا در حال انتشار است، خبر ترور یکی از مخالفان نه چندان شناخته شده حزب الله به نام " لقمان سلیم " در شهر نبطیه توسط شبکه LBC وابسته به حزب القوات سمیر جعجع منتشر شد.
🔹پس از آن نیز رسانه های وابسته به ۱۴ مارس بلافاصله به استقبال از این خبر پرداخته و پوشش گسترده رسانه ای را در خصوص ترور این فعال سیاسی لبنانی در دستور کار قرار داده و انگشت اتهام را به سمت حزب الله نشان رفتند.
🔹 به اعتقاد نگارنده ، تجربیات سال های اخیر به تحلیلگران سیاسی نشان می دهد هرگاه حزب الله به موفقیتی راهبردی دست می یابد ، جریان های رسانه ای به طور جدی با پرداختن به موضوعی مهم، سعی در تحت الشعاع قرار دادن آن می نمایند.
🔻به چند دلیل ترور لقمان سلیم ربطی به حزب الله ندارد ؛
1️⃣ حزب الله قدرت مسلط لبنان است و اکثریت کابینه را در اختیار دارد بنابراین از اقدامی که به تضعیف موقعیت سیاسی اش بینجامد خودداری خواهد کرد.
2️⃣ این ترور در شهر شیعه نشین نبطیه در جنوب لبنان رخ داده که از مراکز تحت نفوذ حزب الله است و هیچگاه این جنبش در مناطق تحت سیطره خود ناامنی ایجاد نخواهد کرد.
3️⃣ مقاومت لبنان در روزهایی که یک موفقیت استراتژیک کسب کرده چه نیازی دارد مخالفی گمنام را حذف کند و خوراک خبری علیه خود تولید کرده و موفقیت اخیر راهبردی اش را به محاق ببرد ؟
4️⃣ رسانه هایی که در حال ضریب دادن به این خبر هستند ، همان هایی اند که هنگام کشته شدن رفیق حریری ، جبران توینی ، سمیر قصیر ، پیر جمیل و ... بدون هیچ سندی ، انگشت اتهام را به سمت حزب الله نشانه رفتند لکن بعدا مشخص شد این اقدامات هیچ ارتباطی با مقاومت لبنان نداشته است.
🔻 در نهایت به اعتقاد نگارنده با توجه به سابقه رژیم صهیونیستی در ترورهای هوشمند با هدف پراکندن ویروس اختلاف در بین گروه های لبنانی جهت سرپوش بر شکست های خود ، بعید نیست چنین اقدامی نیز در همان راستا صورت گرفته باشد.
🖌 #علیرضا_تقوی_نیا [ڪارشناس زمانه]
【 #زمانه: آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند】
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔴 #دهه_فجر| آیا انقلاب اسلامی کارآمد است؟
🔹 سجیل را ساختید قانع نشدند
🔹 از مقام اول نانو گفتید قانع نشدند
🔹از اورانیوم ۲۰درصد گفتید قانع نشدند
🔹از فناوری لیزر گفتید قانع نشدند
🔹از سلول های بنیادین گفتید قانع نشدند
🔹بز شبیه سازی را نشان دادید قانع نشدند
🔹 از قُطب پزشکی گفتید قانع نشدند
🔹 از سیمرغ و ذوالجناح گفتید قانع نشدند
🔹 و هزاران دستاورد.....
🔻 آقا نمیخواهند قانع شوند؛ چرا؟
1⃣ گروهی خود را به خواب زده اند!. بیدار کردن خواب زده و آگاه کردن جاهل نمای مغرض خطاست..
2⃣ عده ای از دوستان محترم اسیر دام تحریف شده اند و فقط نیمه خالی لیوان میبینند. البته نمیتوانم کتمان کنم چون زخم های تلخ اقتصادی ارتباط مستقیم با زندگی مردم دارد، گاهی ممکن است کمبود #مقطعی روغن موجب انتحار عقلانیت و قربانی شدن انصاف در محکمه وجدان شود!
🔹 گرچه بسیار خطاست ولی به عزیزی که اکنون در صف روغن ایستاده است بایست حق داد که رنجیده باشد و کمبود روغن که معلول سوء تدبیرها، ضعف نظارت و سوء استفاده های محتکران ضدانقلاب و مخالفان نوع دوستی است به حساب انقلاب بگذارد!
🔹البته این مساله کوچک هم خواهد گذشت و سه ماه آینده روغن به وفور خواهیم داشت. همانطور که وفور آن نشانه کارآمدی انقلاب نیست کمبود آن گرچه نشانه ی اختلال در سیستم توزیع است ولی سنگ محکی برای کارآمدی انقلاب نیست.
🔹ضمناً آیا با این سنگ میتوان غرب مدعی توسعه را هم سنجید؟ کمبود ماسک، راهزنی های ملی و آدم کشی در فروشگاه!!!
🔹روشنگری برای دوستان زخم خورده لازم است ولی کافی نیست. کار و اقدام جهادی و انقلابی، برای دوستان زودرنج و کوته بین لازم است. تا پراید پراید باشد و سفره کوچک ، همراهان طالوت در کوره انقلاب و در جنگ تحریف غربال خواهند شد!
🔹حکیم انقلاب که وجود نازنینش از گزند حسود و عنود در امان باد سال۸۹ به زیبایی فرمود: "بزرگترین مبارزهی با امریکا، #خدمت به این مردم است. هر که میخواهد با امریکا مبارزهی اساسی کند، باید به این مردم خدمت کند. هر که میخواهد با دشمنان این ملت مبارزهی عملی کارآمد کند، با فساد مبارزه کند. ابزارهای دشمن در درون کشور و نظام ما عبارت است"
3⃣ اگر انشالله به زودی پاشنه آشیل اقتصادی نظام هم ترمیم شود (که خواهد شد) و اگر در دهه فجر از هزاران دستاورد رونمایی کنیم آیا به نظر شما کارآمدی انقلاب اثبات خواهد شد؟
🔻پاسخ نگارنده #منفی است.
🔹بیان دستاوردها و نمایش صعود چهل ساله برای مقابله با راهزنان حقیقت و کرونای تحریف یک ضرورت است ولی توقف در آن بیراهه رفتن است.
🔹چرا که دستاورد انقلاب منحصر در تولد بزشبیه سازی نیست ، بلکه آرمان اصلی انقلاب اسلامی انسان سازی است.
🔹اگر سمیه ها و یاسر ها ساخته شدند زیر شکنجه پای انقلاب می ایستند ولی اگر انسان صالح ساخته نشد در بدر آب به آسیاب دشمن میریزد و طلحه ها و طبری های میلیاردری که هیچگاه دغدغه روغن نداشته اند سوار بر جمل بی بصیرتی از آرمان های انقلاب دور میشوند. تلاش من و تو برای دفاع از انقلاب در محضر این جماعت ؛ مشتریان شبکه های ماهواره ای و فلان سلبریت میلیاردر و جاهل نمای مغرض هیچ سودی نخواهد داشت.
🔻ذوالفقار و ذوالجناح آنگاه ارزش دارد که با تدبیر علوی بچرخد و در رکاب حسین بتازد.
🔹مهمتر از ساخت موشک ساختن حسن طهرانی مقدم است که رهبرش آن ژنرال نظامی را پارسای بی ادعا خواند.
🔹مهمتر از سلول بنیادین و اورانیوم ۲۰ درصد و پیشرفت های دفاعی، تربیت نام آوران گمنامی همچون کاظمی آشتیانی ها و احمدی روشن ها و فخری زاده هایی است که در پرتو انقلاب با خودباوری از تحقیر دوران پهلوی(ایرانی باید لولهنگ بسازد) عبور کردند.
🔹عظمت انقلاب به تربیت رزمنده ای است که برای عبور از سیم خاردار از روی سیم هوای نفس خود گذشت
🔹 عظمت انقلاب اسلامی به تربیت یافتگان مکتب توحیدی و مکتب ولایت است همچون حاج قاسم که در شعب و در بدر و در پایان خود را #سرباز_ولایت میداند!
🔻 آری؛ برای بیان دستاورد انقلاب راه اشتباهی نرویم. انقلاب اسلامی همچنان در گام دوم انقلاب، زنده و کارآمد است و در چهل و دومین سالگرد انقلاب با تربیت انسان های صالح ، دانشمندان و جوانان جهادی و اربعینی و از جنس کاوه، همت و حججی به سمت قله در حال حرکت است.
🖌 #محمدصادق_سلطانزاده_بشرویه [ڪارشناس زمانه]
🌐جــــلســــه بـــــر خـــــط
🔸اتـوپـیـاسـازے(جلوه دهے آرمان شـهر)
از دوران پــــــهـــــلوے
🔅در مـستندهاے شبـکه تلویزیونے مـن و تـو
👈بـا حـضور ایـمـان خـدابـنـده
دانـشجوے دکترے مدیریتـــ رســانه
مسـئـول پژوهش محتواے مانـتـورینـگ سـازمـان صدا و سیما
🗓زمـان شـنبـه ۱۸ بـهمـن ماه ساعتـــ ۲۰
🔺لینک ورود به جلسه
👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/majazi_es/gofteman
ناحیه حضرت امام صادق (علیه السلام)
ریشه های منازعه بین ایران و آمریکا
نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
علی اکبر علیزاده
دانشجوی دکترای دانشگاه دفاع ملی
چکیده
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 57 باعث تحول عمیق و اساسی در روابط ایران و آمریکا شد و به یکباره آمریکا را به عنوان فعالترین کشور در سیاست خارجی ایران، از صحنه روابط بینالمللی ایران کنار زد این تغییر نمیتواند امری فی البدایه باشد و قطعاً دارای سوابق و ریشههایی است که برخی ریشههای آن را با استفاده از بیانات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و بازکاوی تاریخ انقلاب و حوادث قبل و بعد از آن تحت عنوان ریشههای منازعه بین ایران و آمریکا بررسی مینماییم.
کلیدواژهها
ایران و آمریکا انقلاب اسلامی روابط بین¬الملل تاریخ انقلاب اسلامی
عنوان مقاله [English]
The roots of the quarrel between I. R. I. and USA
نویسنده [English]
Ali Akbar Alizade
چکیده [English]
Great and major changes in Iran and America's relationships are what to be brought up after the Islamic Revolution in 1357, which led to setting American, the most active country in Iran's foreign policy, aside of the international interactions. These changes had not happen by chance. They, surely, possessed basis and backgrounds which in this paper, based on the Imam Khomeini and our honorable leader's speech as well as inquiring the history of revolution and the pre and post happenings of it are to be studied.
کلیدواژهها [English]
Iran America Islamic Revolution international interaction
اصل مقاله
مقدمه
با پیروزی انقلاب اسلامی، هر چند حضور سلطه آمیز و مداخلهگرانة آمریکا در ایران پایان یافت اما مرحلهای جدید در روابط دو کشور گشوده شد. آمریکا از دهه 1330 شمسی تا پیروزی انقلاب اسلامی به فعالترین دولت خارجی در صحنه سیاسی ایران تبدیل شده بود و این کشور به ایران به عنوان مهمترین و قویترین متحد استراتژیـک خود در خاورمیانه و خلیـج فارس نگاه میکرد. به همین دلیل با سیاستهای تشویقی و بعضاً اعمال فشار، تلاش داشت ضمن تقویت موقعیت خود در ایران و مراکز تصمیمگیری آن، رژیم شاه را در جهت منافع منطقهای و بینالمللی خود تقویت کند. در مقابل، رژیم شاه نیز با هدف مقابله با بحرانهای داخلی و آسیبپذیریهای خارجی، وجود حامی قدرتمندی چون آمریکا را ضروری میدانست و در این راستا تلاش داشت با اعطای امتیازات بیشتر و اجرای سیاستهای دیکته شده رضایت مقامات کاخ سفید را برآورده سازد. این وضعیت سبب گردید که مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی دو کشور شدیداً به هم گره بخورد. شدت این روابط به حدی بود که خدشهدار شدن آن، صدمات جبرانناپذیری برای دو کشور، همراه داشت به همین دلیل نیز دو کشور، بیدقت در حفظ گسترش روابط و خنثی کردن عوامل تخریب ساز این روند تلاش میکردند. امام خمینی(ره) آمریکا را شیـطان بزرگ و امالفساد معرفی نمودند. ایشان در مبارزاتشان با رژیم ستمشاهی همه بدبختیهای ایران را از آمریکا میدانستند و رژیم شاه را به علت پشتـیبانی دائمی از آمریکا مورد شماتـت و سرزنش همیـشگی قرار میدادند. ایـشان میفرمودند:
دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و مسلمین دارند از اجانب خصوصاً آمریکاست (امام خمینی، ج1، 110).
پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357 شمسی ضربهای سهمگین بر روابط ایران و آمریکا و موقعیت آمریکا در منطقه و حتی در سطح جهان بود و این هدفی بود که رهبران انقلاب و مردم ایران خواستار تحقق آن بودند. رهبران آمریکا تصور میکردند که موج انقلاب در ایران فرو مینشیند و این کشـور میتواند بار دیگر تحت لوای دیگری، سیاستها و منافع گذشتة خود را در ایران دنبال کند اما وقایع و حوادث، سرنوشت دیگری را رقم زد. گروگانگیری اعضاء سفارت آمریکا در تهران، اولین و مهمترین حادثه و رویارویی جدی ایران و آمریکا در سالهای اولیه پیروزی انقلاب بود. این حادثه اعتبار و هیبت بینالمللی آمریکا را به شدت خدشهدار ساخت. تداوم بحران سبب گردید که واشنگتن روابط سیاسی و رسمی خود را با ایران قطع کند. تجاوز نظامی به طبس اقدام عجولانه آمریکا بود که با شکست مواجه شد. به دنبال آن خصومتهای آمریکا علیه ایران شدت گرفت. آمریکا تلاش داشت از راههای مختلف نظیر حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، تحریمهای اقتصادی، مقابله با سیاستهای ایران در سازمانهای بینالمللی، حمله به مؤسسات نفتی و در نهایت ساقط کردن هواپیمای مسافربری، ایران را وادار به تسلیم و تمکین نماید. با پایان یافتن جنگ تحمیلی، آمریکا با متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای و تبلیغات گسترده و وسیع رسانهای بر علیه ایران اقدامات خود را شدت بخشید. همانطور که ملاحظه میشود دشمنی رهبران انقلاب اسلامی و ملت ایران با آمریکا از قبل از انقلاب اسلامی وجو
د داشته است و با مساعد شدن زمینههای مختلف در اشکال متفاوت از سوی دو طرف از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران، حمله نظامی آمریکا به طبس، حمایت از صدام و حمله به هواپیمای مسافربری و ... خود را نشان داده است، این تحقیق کوشش دارد با استفاده از اسناد تاریخی و بیانات و مواضع حضرت امام خمینی (ره) ریشههای اختلاف بین آمریکا و ایران را بررسی نماید. برای بروز منازعه و جنگ بین دو مجموعه متخاصم اعم از اقوام، دولتها و سازمانها، دو دسته از عوامل موثر هستند.
الف- ریشه ها
ریشههای اختلافات بین دو مجموعه متخاصم همیشه وجود دارند و عمیق میباشند و بنا به شرایط در زمینههای مختلف خود را بروز داده و آشکار میسازند. ریشهها در زمان طولانی شکل میگیرند و تقریباً دائمی هستند و از بین نمیروند. یک درخت همیشه ریشه دارد، منتهی گاهی در زمستان و به دلیل نامساعد بودن شرایط جوی رشدی از خود نشان نمیدهد. عمدهترین ریشههای منازعات شامل ریشههای تاریخی، ژئوپلتیک، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نژادی میباشند. شناخت ریشهها میزان عمق اختلافات بین دو مجموعه متخاصم را نشان میدهد و بر اساس شدت و گسترش دامنه آنها میتوان آینده روابط آن دو کشور را حدس زده و پیشبینی نمود.
ب- زمینه ها
عواملی هستند که با توجه به ریشه اختلافات زمینه بروز پیدا میکنند اما علت اصلی اختلافات نیستند بلکه نمودی از آن میباشند که خود را به شکل مذکور نشان میدهند. مثلا ریشه اصلی اختلافات هند و پاکستان از زمان جدایی این دو کشور از یکدیگر و اختلافات ریشهای هندوها و مسلمانان سرچشمه میگیرد اما این ریشه در زمینههای مختلف از قبیل بحران کشمیر، متهم نمودن دو کشور به اقدامات تروریستی، کارشکنی در زمینههای مختلف اقتصادی و... خود را نمایان میکند.
انواع ریشه های منازعات بین آمریکا و ایران
1- ریشه های تاریخی
کشور آمریکا سابقه تاریخی چندانی در جهان ندارد. کشوری است که کمی بیش از دویست سال از عمرش میگذرد اما سابقه حضور او در ایران به اواسط جنگ جهانی دوم برمیگردد. تا سال 1320 شمسی (1941 میلادی) مقامات آمریکا تمایل چندانی به حضور در ایران ابراز نمیکنند. اما از اواسط 1320هجری شمسی به دلیل ارزیابی جدید دولت آمریکا از موقعیت استراتژیک ایران توجه ویـژهای به ایران نمود به طوری که تا دی ماه سال 1321 تعداد نظامیان آمریکایی در ایران به سی هزار نفر رسید. در ماجرای اشغال شمال ایران به دست ارتش روس، آمریکاییها تلاش جدی در عرصة بینالمللی در حمایت از ایران و اخراج سربازان روسی از این کشـور به عمل آوردند. البته این حمایتها به لحاظ اهمیتی بود که آمریکاییها برای این منطقه حساس که منبع و ذخیره عظیم انرژی است، قائل بودند و آمریکا به تدریج سیاستهای خود را تغییر داد و در پوشش روابط دوستانه با دولت ایران، به دخالت مستقیم در تمامی امور داخلی کشور ما روی آورد و به شکل مستعمره با آن برخورد کرد و ستمهای بیشماری در حق ملت ایران مرتکب شد. امام خمینی(ره) رابطه ایران با آمریکا را به رابطه گرگ و میش تشبیه میکنند که بین این دو آشتی نیست (امام خمینی، ج6، 75). شرح همه شرارتها و اقدامات نفرت انگیز آمریکا طولانی است از این رو به شرح مختصر برخی از مهمترین آنها میپردازیم.
1-1- کودتای 28 مرداد 1332
با کوشش آیت ا... کاشانی و حمایت مردم، دولت ملی- مردمی مصدق روی کار آمد. طرح کودتای 28 مرداد پس از مطالعـات فراوان و بازنگریهای مکـرر توسط طراحان انگلیسی و آمریکایی در قاب طرح تیپی آژاکس ( (TP.AJaaxدر تاریخ 21 تیر ماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه آمریکا و رئیس جمهور آمریکا ( آیزنهاور) به امضای نهایی رسید و در 28 مرداد با موفقیت انجام پذیرفت (آمبروز، ج2، 400). در نتیجه این کودتا دکتر مصدق از نخست وزیری برکنار شد و حکومت مردمی وی سقوط کرد. شاه که از بیم مردم به ایتالیا گریخته بود مجدداً به ایران بازگشت و به این صورت سلطه همه جانبه رژیم پهلوی و آمریکا بر کشور مجدداً آغاز شد.
2-1- حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه
بعد از کودتای 28 مرداد، آمریکاییها با تمام توان از شاه حمایت کردند و ایران عمدتاً به عنوان کشوری دست نشانده در حوزه نفوذ آمریکا مطرح شد. آمریکاییها برای جلوگیری از نفوذ شوروی بلافاصله بعد از کودتای 28 مرداد فعالیت گستردهای را برای تقویت حکومت زاهدی که ثمره کودتای 28 مرداد بود شروع کردند. در این راستا در 12 شهریور 1332 ایالات متحده اعلام کرد که دولت آمریکا سالانه مبلغ 4/23 میلیون دلار بابت کمک های فنی در قالب اصل چهار ترومن در اختیار ایران قرار میدهد (معباوی، 1381، 35).
یکسال بعد از کودتا 35 درصد سهام نفتی ایران در اختیار شرکتهای آمریکایی قرار گرفت و سه سال بعد یعنی در سال 1957م ایران و آمریکا عهدنامه مودت امضاء کردند. در سال 1955 آمریکا بر اساس تز کمربند ایمنی و تکمیل حلقه رابطه سیتو و ناتو شرایط ایجاد و توسعه پیمان بغداد را بین ایر
ان، ترکیه، انگلیس، عراق و پاکستان فراهم کرد که در سال 1958م به سنتو تغییر نام داد (مهدوی، ج1،ص199).
رابطه آمریکا با ایران در طول این سالها و حتی در سالهای بعد و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بگونهای بود که کارتر رئیس جمهور آمریکا در دی ماه 1356 یکسال قبل از پیروزی انقلاب در حالی که ملت ایران یک صدا فریاد نابودی شاه را سر میدادند ایران را "جزیره ثبات" توصیف کرد و گفت: "هیچ رهبر دیگری نزد من احترام عمیقتر و رابطة دوستانهتر از شاه ندارد (بیل،27).
3- 1- تحمیل قانون کاپتیولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی (کاپتیولاسیون) یکی از اقدامات تحقیر آمیز دولت ایالات متحده بر علیه ایران بود.
به موجب این لایحه دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچ یک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان آمریکایی و نیز خانواده و بستگان آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. این لایحه با فشار مکرر آمریکا در مهر ماه 1343 به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.
امام خمینی با شدت در مقابل این تحقیر واکنش نشان دادند و فرمودند:
ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند! اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد او را باز خواست میکنند ولی چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد کسی حق تعرض ندارد ... ما را جزء دول مستعمره حساب کرد. ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشیها عقب ماندهتر معرفی نمود (امام خمینی،ج1،ص110).
ایشان در قسمت دیگری از سخنانشان فرمودند:
آیا ملت ایران می داند در این روزها در مجلس چه گذشت؟ میداند بدون اطلاع ملت و بطور قاچاق چه جنایتی واقع شد؟ می داند مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضا کرد؟ اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد؟ قلم سیاه و سرخ بر جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما، قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزاف های چندین ساله سران قوم، ایران را از عقب افتادهترین ممالک دنیا پستتر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حیثیت دادگاههای ایران را پایمال نمود؟ به ننگینترین تصویبنامه دولت سابق با پیشنهاد دولت حاضر بدون اطلاع ملت با چند ساعت صحبتهای سرّی رأی مثبت داد؟ ملت ایران را در تحت اسارت آمریکاییها قرارداد؟ اکنون مستشاران نظامی و غیر نظامی آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند، هر خیانتی بکنند، پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد. دادگاههای ایران حق رسیدگی ندارند، چرا؟ برای اینکه آمریکا مملکت دلار است و دولت ایران محتاج دلار (امام خمینی جلد یک ص 109).
4- 1- حمله نظامی به طبس
پس از تسخیر لانه جاسوسی در تهران که حیثیت جهانی آمریکا را به شدت خدشهدار و ابهت این ابرقدرت را درهم شکست. آمریکاییها در حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سر انجام در پنجم اردیبهشت ماه 1359 نیروهای خود را در یکی از فرودگاههای متروکه واقع در صحرای طبس پیاده کردند. اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند هواپیماها و بالگردهای آمریکایی در دام طوفان سهمگین شن گرفتار شدند و ناگهان طبس به جهنمی هولناک و گورستانی وحشتانگیز برای آمریکاییها تبدیل شد و عملیات نظامی آمریکا به طور مفتضحانه به شکست انجامید. آمریکاییها پس از این حادثه به دشمنیهای خود با ایران ادامه دادند. کودتای نوژه، تحریم اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام اسلامی، تحریک عراق به جنگ علیه ایران و ... نمونههایی دیگر از ریشههای تاریخی دشمنی آمریکا با ایران است. کارشکنیهای مکرر در موضوع دستیابی ایران به فنآوری صلحآمیز هستهای آخرین نمونه این شرارتها است. اقدامات تاریخی آمریکا در دشمنی با ملت ایران سابقه ذهنی بسیار بدی از دولتمردان آمریکا در نزد ملت ایران باقی گذارده است. امام خمینی(ره) پس از تصویب لایحه کاپتیولاسیون فرمودند: رئیس جمهور آمریکا بداند این معنی را که امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما (امام خمینی، ج1، 127).
2- ریشه های ژئو پلوتیک
1-2- موقعیت ژئوپلتیک ایران و خاورمیانه
خاورمیانه را در شرایط فعلی میتوان به هارتلند (قلب زمین) نامگذاری کرد. خاورمیانه در طول سدههای اخیر با اهمیت بوده است و با گذر زمان هر روز بر اهمیت آن افزوده شده است. خاورمیانه از نظر جغرافیایی سه قاره اروپا، آسیا، آفریقا را به هم متصل ساخته و مهمترین آب راههای جهان شمال خلیج فارس، دریای عمان، دریای سرخ و مدیترانه، در این منطقه قرار دارد. چندین نقطه از نقاط استراتژیک دنیا شامل تنگه هرمز، و باب المندب در این نقطه قرار دارد. از نظر مذهبی خاورمیانه خاستگاه سه دین بزرگ آسمانی اسلام، مسیحیت و یهود میباشد و اکنون 93 درصد جمعیت خاورمیانه را مسلمانان تشکیل میدهند. در این میان ایران قلب خاورمیانه است. همسایگی با شوروی سابق در دوران جنگ سرد و تنها مانع دستیابی روسها به آبهای گرم خلیج
فارس بر اهمیت استراتژیک ایران افزوده است. دارا بودن ساحل طولانی و قابل استفاده در دریای عمان و خلیج فارس و وجود جزایر راهبردی در آن، موقعیت دروازة ورود به اقیانوس هند را به ایران داده است. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا حاکم بلامنازع منطقه خاورمیانه بود و فعالترین دولت خارجی در صحنه سیاسی ایران را به خود اختصاص داده بود و ایران به عنوان مهمترین و قویترین متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس محسوب میگردید. رژیم شاه نیز با هدف مقابله با بحرانهای داخلی و آسیبپذیریهای خارجی، وجود حامی قدرتمندی چون آمریکا را ضروری میدانست. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ضربه سهمگینی بر تسلط آمریکا بر منطقه خاورمیانه و ایران وارد نمود و آمریکا یک متحد بزرگ و مصرفکننده مهم تسلیحات آمریکایی، یک منبع صدور نفت به اسرائیل و یک دشمن سر سخت کمونیسم را از دست داد و منافع حیاتی او در خلیج فارس در معرض خطر قرار گرفت.
مقام معظم رهبری میفرمایند:
عملاً هم منطقه عظیم و حساسی که به آن خاورمیانه میگویند و شمال آفریقا و خلیج فارس- منطقه نفت- دریچه اقتدار آمریکا بود. نفت، خون حیاتبخش تحرک دنیای امروز است. تسلط بر اینجا مهم است که آمریکا هم تسلط پیدا کرده بود. در وسط خاورمیانه، ایران قرار داشت پایگاه اصلی استکبار، انقلاب اسلامی این منطقه اصلی را از زیر سیطره آمریکا بیرون کشید (امام خامنهای، 8/8/87).
3- ریشه های سیاسی
1-3- ایران مانع رهبری مطلق آمریکا بر جهان
بعد از پایان جنگ جهانی دوم به دلیل خسارتهای فراوان وارد شده بر انگلیس، فرانسه و آلمان، آمریکا داعیه رهبری مطلق جهان را داشت. آمریکا با سیاستها و راهبردهای مختلف رژیم شوروی را در تنگنا گذاشت بطوری که در یک رقابت همه جانبه، رژیم شوروی دچار فروپاشی گردید. به دنبال فروپاشی شوروی آمریکا ادعای نظم نوین و رهبری مطلق بر جهان را سر داد. در این میان جمهوری اسلامی با راهبرد نه شرقی نه غربی، در مقابل این خوی سلطهگری ایستاد.
حضرت آیه ا... العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند:
دعوا بر سر چند مسئله سیاسی نیست،... خوب دو کشور با همدیگر سر مسائلی ممکن است اختلاف داشته باشند که مینشینند با مذاکره این اختلاف را حل میکنند. مسئله جمهوری اسلامی و دولت مستکبر آمریکا از این قبیل نیست. مسئله ریشهایتر است. مسئله این است که رژیم ایالات متحده آمریکا از بعد از جنگ جهانی دوم، داعیة ابر قدرتی مطلق دنیا را داشت، البته آن روز شوروی در مقابلش بود، اما این مسئله رقابت بین آمریکا و شوروی آن روز صرفاً رقابت بین دو ابر قدرت نبود. آمریکا میخواست بر روی تمام منابع حیاتی عالم دست بگذارد... در وسط این بحبوهة روز افزون اقتدار استکباری و در حساسترین نقطه، انقلاب اسلامی ایران بوجود آمد که مهمترین شعار این انقلاب مقابله با ظلم و استکبار بود. دفاع از حقوق ملتها بود (امام خامنه ای، 8/8/87).
ایران همچنان به مقابله با سیاستهای افزون خواهانه آمریکا در منطقه و جهان ادامه داد و اکنون پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی و مقابله ایران با سلطهگریهای آمریکا، ایران به یک قدرت منطقهای تبدیل شده است به گونهای که دشمنان ایران نیز بر آن اعتراف دارند مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان نیروی دریایی ارتش به موقعیت منطقهای ایران در خاورمیانه اشاره کردند و فرمودند:
این کشور با برکت اعتماد و توکل به خدا و میدان آوردن دل و جان و همه امکانات خود اکنون به یک قدرت منطقهای تبدیل شده است به طوری که دشمنان هم به این واقعیت اعتراف دارند.
4-ریشه های فرهنگی
همانگونه که ملاحظه شد ریشههای اختلاف و منازعه بین ایران و آمریکا در زمینههای مختلف خود را نشان داده است. دقت و علتیابی در تمام ریشههای فوق به موضوع مخالفت ایران با خوی سلطهطلبی و استکباری آمریکا باز میگردد. آمریکا خود را سلطان و حاکم بلامنازع عالم و از جمله ایران میداند و معتقدان به اسلام ناب محمدی (ص) حاضر به پذیرش هیچگونه سلطهای نیستند. ریشههای تاریخی- ژئوپلتیک و سیاسی اختلاف بین ایران و آمریکا تابع و روبنایی از این ریشه اصلی هستند و تا تکلیف این ریشه روشن نشود سایر ریشههای اختلاف باقی خواهد ماند. امام خمینی (ره) حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر این خوی و خصلت آمریکا تأکید کردند و مخالفت خود را بطور مکرر با آن نشان دادند. ایشان پس از تصویب لایحه کاپتیولاسیون توسط دولت ایران که با فشار آمریکا انجام شد طی بیانی در سال 1343 آمریکا و اجانب را چنین معرفی کردند:
دنیا بداند که هر گرفتاریای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است، از آمریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از آمریکا خصوصاً متنفر است، بدبختی دول اسلامی، از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست. اجانبند که مخازن پر قیمت زمین ما را به یغما برده و میبرند... دیروز ممالک اسلامی به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند. امروز به چنگال
آمریکا و عمال آن. آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی میکند. آمریکاست که به اسرائیل قدرت میدهد تا اعراب مسلمان را آواره کند. آمریکاست که کالا را یا با واسطهیابی واسطه بر ملت ایران تحمیل میکند. آمریکاست که اسلام و قرآن مجید را به خیال خود مسخره میداند و میخواهد آنها را از جلوی پای خود بردارد. آمریکاست که روحانیون را خار راه استعمار میداند و باید آنها را به حبس و زجر و اهانت بکشد. آمریکاست ... با ملت اسلام معامله وحشیگری و بدتر از آن میکند (امام خمینی، 4/8/1343).
در جریان اشغال سفارت آمریکا در تهران و هیاهو و تبلیغات شدید غرب و دولت ایالات متحده بر ضد ایران، امام طی سخنانی مجدداً خوی استکباری آمریکا را یادآور شدند و فرمودند:
اما قضیه اینجایی که شما اسمش را سفارت میگذارید و ما اسمش را جاسوس خانه میگذاریم ... اینجا اصلاً یک سفارتخانه نیست، با اسم سفارتخانه یک محلی درست کردند برای جاسوسی و توطئه منطقه نه توطئه تنها برای ایران (امام خمینی، ج10، 411).
حضرت امام در همین رابطه پیامی به دانشجویان پیرو خط امام به تشریح بیشتر گروگانگیری میپردازند و عزم ملت ایران در نفی هرگونه سلطهگری را بیان میفرمایند:
مرکز توطئه و جاسوسی به اسم سفارت آمریکا و اشخاصی که در آن بر ضد نهضت اسلامی ما توطئه نمودهاند از احترام سیاسی بینالمللی برخوردار نیست. تهدیدات و تبلیغات دامنهدار ملت آمریکا به قدر پشیزی نزد ملت ما ارزش ندارد... کارتر یک اشتباه دارد و آن اینکه گمان میکند همه دولتها چشم بسته به خدمت او ایستاده اند... ملت بزرگ ایران به پا خواسته است که نگذارد لانههای جاسوسی در ایران به عمل ننگین خود ادامه دهند (امام خمینی، ج10، 264).
حضرت امام (ره) در مورد حمله نظامی کارتر به طبس که نمونه آشکار نقض قوانین بینالمللی بود فرمودند:
این آقایان که هی فریاد میزنند که شما نقض قراردادهای اجتماعی و بینالمللی را کردید. خودش هم همین نقض قرار داد بینالمللی را کرده است که نظامی وارد کرده در یک مملکتی که مستقل است (امام خمینی، ج10، 195).
هنگامی که کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا دستور قطع رابطه با ایران را صادر کرد. امام (ره) در پیامی به ملت شریف ایران، قطع رابطه آمریکا با ایران را نشانه پیروزی دانستند به ملت ایران به دلیل این قطع رابطه که نشان از پایان چپاولگری آمریکا در ایران بود تبریک گفتند و نوید پیروزی و استقلال دادند.
ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین ایران و آمریکا را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است همین قطع رابطه است. رابطه یک ملت به پاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین الملل با یک چپاولگر عالم خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید آمریکا از ایران است. ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزی نهایی را که ابر قدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگریها کرده است اگر جشن بگیرد حق دارد. من کراراً گوش زد کردهام که رابطه ما با اماکن آمریکا رابطه ملت مظلوم با جهان خواران است (امام خمینی، ج12، 59).
سرانجام امام خمینی(ره) در پیامی تمامی گرفتاریهای ملتهای مظلوم عالم را از آمریکا و خوی سلطهطلبی و استکباری آن دولت میدانند و عزم ملت ایران را تا ریشهکنی این خوی بیان میفرمایند و علت اساسی اختلاف بین ایران و آمریکا را کنار نیـامدن و تحت سلطه آمریکا قرار نگرفتن ملت ایران معرفی میکنند و تمام مصائب وارده بر ایران را ناشی از همین موضوع میدانند:
آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا برای سیطره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمینماید. او مردم مظلوم جهان را با تبلیغات که به وسیله صهیونیسم بین الملل سازماندهی میگردد، استثمار مینماید. او با ایادی مرموز و خیانت کارش چنان خون مردم بیگناه را میمکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند. ایران که خواسته است از هر جهت با این شیطان بزرگ قطع رابطه نماید امروز گرفتار این جنگهای تحمیلی است.... ملتهای مسلمان باید بدانند که ایران کشـوری است که رسمـاً با آمریکـا میجنگد و شهدای ما، این جوانان و دلاوران ارتش و سپاه از ایران و اسلام عزیز در مقابل آمریکا دفاع میکنند... چه اگر ما با آمریکا و سایر ابر قدرتها کنار آمده بودیم گرفتار این مصائب نبودیم... ما با آمریکا در ستیزیم (امام خمینی، ج12، 40).
ایشان در بیانات دیگری نیز بر سایر جنبههای اختلافات ایران و آمریکا اشاره مینمایند:
این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام و کفر است (امام خمینی، ج10، 224) اگر آمریکا و اسراییل لااله الا الله بگویند ما قبول نداریم چرا که آنها میخواهند سر ما کلاه بگذارند (امام خمینی، ج15، 209)
امام خمینی در جای دیگر م
بارزه ایران و آمریکا را تا قطع منافع آمریکا مستمر میدانند و میفرمایند:
جهان باید بداند که ایران راه خود را پیدا کرده است و تا قطع منافع آمریکای جهانخوار این دشمن کینه توز مستضعفین جهان، با آن مبارزه آشتیناپذیر دارد (امام خمینی، ج15، 125).
نتیجه
اگر چه آمریکا در ایران دارای سابقه طولانی نیست ولی از همان ابتدا سابقه حضور بسیار بدی از آن کشور در دل ایرانیان مانده است. دخالت مستقیم در شکست دولت دکتر مصدق و انجام کودتای 28 مرداد ماه 1332 اولین و آشکارترین اقدام آمریکا در ایران است. تصویب قانون کاپیتولاسیون و حق قضاوت کنسولی در سال 1341 و ایجاد مصونیت برای کلیه کارکنان آمریکایی در ایران بغض و کینه ایرانیان نسبت به آمریکا را افزود. حوادث 15 خرداد سال 1342 کشتار طلاب و مردم بی گناه در آن حوادث و متعاقب آن تبعید امام خمینی(ره) به خارج از کشور، گونهای دیگر از سابقه سیاه آمریکا، قبل از انقلاب اسلامی در ایران است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز آمریکا دست از دشمنی خود برنداشت و با پذیرش محمدرضا، شاه فراری ایران در آمریکا بر این خصومت افزود. دخالت نظامی در ایران که به واقعه طبس مشهور گشت، پشتیبانی از کودتای نقاب و نوژه، پشتیبانی از عراق در جنگ تحمیلی، کارنامه تاریخی آمریکا در ایران است. در بعد ریشههای ژئوپلتیک، ایران در زمان حکومت پهلوی بزرگترین و مهمترین متحد آمریکا در خاورمیانه بوده است که نقش ژاندارمی را برای او ایفا کرده است. همسایگی اتحاد جمایر شوروی، دسترسی به ساحل طولانی ایران در خلیج فارس و دریای عمان، موقعیت مرکزی درخاورمیانه و اتصال سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا هم بر اهمیت ژئوپلتیک ایران افزوده است و اکنون که جمهوری اسلامی شعار نه شرقی، نه غربی را استراتژی خود قرار داده است آمریکا به عنوان پیگیر منافع سلطهطلبانه خود با ایران دشمنی میکند ایران در بعد سیاسی نیز جلوی جاهطلبیها و زیادهخواهیهای آمریکا ایستاده است. قطع دست آمریکا در منطقه و صدور تفکر انقلاب اسلامی به سایر مسلمانان و دعوت آنان به ایستادگی در مقابل ظلم و استکبار، علت دیگر دشمنیهای آمریکا با ایران است و مهمترین بعد دشمنی ایران با آمریکا جنبه فرهنگی است. از نظر مسئولان و رهبران انقلاب اسلامی، آمریکا خوی استکباری دارد. که این نکوهش و لزوم ایستادگی در مقابل این خصلت حتی در قبل از انقلاب و در بیانات و پیامهای حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار جهموری اسلامی کاملاً مشاهده میشود و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، این بعد از دشمنی کاملاً قویتر، در عمل خود را نشان داده است. امام خمینی(ره) بنیانگذار و سیاستگذار اصلی انقلاب اسلامی آمریکا را شیطان بزرگ معرفی نمودند و همه گرفتاریها ملل جهان را از آن کشور میدانند . ایشان طرفداران آمریکا در جهان اسلام را با واژه اسلام آمریکایی معرفی میکنند (امام خمینی، ج15، 154) و جنگ اصلی را جنگ اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی (امام خمینی، ج13، 83) و اسلام مرفههای بی درد معرفی میکنند. لذا دشمنی ایران و آمریکا همچنان پایدار خواهد ماند و در کوتاه مدت انتظار از بین رفتن آن متصور نیست. @samen_pirbakran
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خانواده محترم شهید ابراهیمی
«و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی، جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید» درگذشت مادر مهربانتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم
سبزیپور مورخه ۹۹/۱۱/۱۸
1.mp3
4.84M
موضوع: علل و عوامل یا ریشه های انقلاب اسلامی ویژه دوران بعد از سقوط رضا شاه و جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران
سخنران: حامد سبزی پور (کارشناس مسائل سیاسی)
(فایل 1)
2.mp3
4.8M
موضوع: علل و عوامل یا ریشه های انقلاب اسلامی ویژه دوران بعد از سقوط رضا شاه و جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران
سخنران: حامد سبزی پور (کارشناس مسائل سیاسی)
(فایل 2)
3.mp3
3.99M
موضوع: علل و عوامل یا ریشه های انقلاب اسلامی ویژه دوران بعد از سقوط رضا شاه و جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران
سخنران: حامد سبزی پور (کارشناس مسائل سیاسی)
(فایل 3)
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۷
🔰 ناسیونالیسم ایراني
شاید بتوان آغاز ناسیونالیسم ایرانی را همزمان با مشروطه دانست. اگر این دوران را آغاز ناسیونالیسم ایرانی بدانیم، عصر حکومت پهلوی اوج جریان ناسیونالیسم بود.
چندگانگی ناسیونالیسم ایرانی بر پایه تنوع منابع فرهنگی و ارزشی خاص و سوگیری های واگرایانه گرایش های ناسیونالیستی در مشروطه ایرانی، امکان اشتراك بر سر تعریف فراگیر ملت و استقرار و نهادینه کردن حاکمیت ملت و حکومت قانون را تحلیل برد. به گونه ای که از مشروطه به این سو، مسأله ملت و حق حاکمیت ملت به عنوان مهمترین مسأله معاصر ایران همچنان در کانون توجه قرار دارد. باید توجه داشت که ملی گرایی در دوره مشروطه به ادبیات سیاسی ایران وارد شد و همچنین ملی گرایی در ایران وجه سلبی داشته و عمدتاً در وجه همبستگی در مقابل بیگانگان شکل گرفته است.
♦️شکل گیری دولت مدرن از سال ۱۳۰۰ خورشیدی، نقش نخبگان فکری و سیاسی و سیاست بین الملل حاکم در طول یك قرن گذشته به عنوان عوامل اصلی به وجود آمدن ناسیونالیسم قومی در ایران مطرح می شود. این امر در عصر پهلوی اول به خوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائه قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یك سویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیتها و طرد آنها و تلاش در جهت حذف خرده فرهنگ ها و زبان آنان در روند ملت سازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد.
🔹مظاهر ناسیونالیسم در رژیم پهلوی را می توان در سه مؤلفه باستانگرایی، میهن دوستی و شاه پرستی مشاهده نمود.
بنابراین می توان اذعان داشت؛ دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهی های باستانی ایران، یك مقطع دوران ساز و مؤثر در شکل دهی بنیان های فکری ایران نوین به شمار می رود.
🔸در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژی های اصلی و ماهوی جریان تجددخواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یك نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیشتر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملی گرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۸
🔰 ادامه بحث ناسیونالیسم ایرانی
می توان اذعان داشت که مشروطه توسط رادیکال های انقلابی مثل تقی زاده از حالت اصلاح طلبی خود منحرف شد و به صورت ناسیونالیسم رضاخانی و پس از شهریور ۲۰ به صورت ناسیونال سیوسیالیسم مصدقی درآمد و لیبرالیسم و دموکراسی طلبی مشروطه به عقب رانده شد.
ناسیونالیسم افراطی در ایران با تأکید بر زبان فارسی و نژاد آریایی و منحط دانستن زبانهای دیگر قومی و محلی و نژادهای غیر فارس در صدد احیاء آیین های دوران باستان ایرانی بودند و در مقام عمل به لحاظ آمیختگی عمیق فرهنگ های مختلف در دوران مختلف و تأثیرناپذیری عمیق فرهنگ و آداب و سنن در ایران از فرهنگ و اخلاق اسلامی عملا چنین تجزیه ای امکان پذیر نبود.
♦️تمامی اقدامات و اصلاحات فرهنگی سلطنت رضاشاهی در پی ایجاد هویت ملی جدید صورت می گرفت و جوهره اصلی آنها تأکید بر ناسیونالیسم بود. با فروپاشی استبداد رضاخانی که نماینده ناسیونالیسم تجددگرا بود، در دهه نخست عصر پهلوی دوم جامعه ایرانی شاهد شکل گیری ناسیونالیسم ضد استعماری بود که محصول آن نهضت ملی کردن صنعت نفت است. ولی رفته رفته و با قدرتمند شدن محمدرضا شاه ادامه نوسازی جامعه ایران در امتداد دوران پهلوی اول ادامه پیدا کرد. شاه با استفاده از ابزار سرکوب مخالفان توانست یك دولت اقتدارگرای سلسله مراتبی تأسیس کند؛ وی از ابتدای دهه ۱۳۴۰ با حمایت غرب فصل تازه ای را در ساختار اجتماعی ایران گشود و ایران را به دوره تازه ای از عصر نوسازی وارد کرد و آن را عصر تمدن بزرگ نامید.
🔹بدین ترتیب دوره دوم تجددگرایی آمرانه آغاز شد و مظاهر و تجلیات تمدن غرب وارد جامعه ایران شدند، بدون اینکه در این اقتباس منطق و عقلانیتی به کار رفته باشد. باستان گرایی، مدرنیسم اجباری و دیگر سیاست های فرهنگی عصر پهلوی سرانجام به بروز شکافها، تعارضات و تنش های فرهنگی در جامعه ایرانی منجر شدند. حکومت پهلوی می کوشید که زمانی به جبر و ا
کراه به مقابله با اسلام و بازگشت به ایران باستان بپردازد و زمانی دیگر با فرهنگ سازی و اجرای برنامه هایی چون برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله، تبدیل تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی و تغییر دادن کلمات عربی به زبان فارسی، به این هدف دست یابد.
🔸یکی از نمادهایی که در عصر پهلوی قبله ی باستان گرایی و بازگشت به دوران پیش از اسلام محسوب می شد، تخت جمشید بود. تخت جمشید که در کنار دیگر بناهایی چون: قبر کوروش و نقش رستم از آثار برجای مانده از زمان هخامنشیان بود، در دوران پهلوی از قداستی ملی برخوردار شد. کارگزاران فرهنگ و سیاست حکومت پهلوی برای مقابله با اسلام به ترویج فرهنگ باستانی و رجوع به گذشته پیش از اسلام مبادرت می ورزیدند. از این رو تخت جمشید و دیگر بناهای باستانی اهمیتی مضاعف یافت. از بین تمام شعرا نیز فردوسی را صاحب نام و آوازه ای بلند کردند و به ترویج شاهنامه و شاهنامه خوانی(خصوصا قسمتهای آخر شاهنامه که به نوعی نشانگر بغض و کینه ی برخاسته از وطن پرستی است.)، مبادرت ورزیدند و در تمام شهرهای کشور، خیابان ها، میادین، دانشگاه ها و مدارس بسیاری به نام فردوسی نام گذاری شد.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۹
🔰 ادامه ناسیونالیسم ایرانی...
از اوایل دهه چهل شمسی در نتیجه برخی تحولات نظیر: تشدید اقدامات اسلام ستیزانه رژیم، سرخوردگی اندیشمندان ایرانی از ایدئولوژی های رقیب نظیر ناسیونالیسم، شکل گیری ظرفیت های جدید برای طرح اسلام مدرن در جامعه، فاصله گرفتن اندیشه امام خمینی(ره) از دیگر روحانیون در حوزه علمیه و هژمونیك شدن اندیشه ایشان، پیوند جدیدی در عرصه سیاست و دین به وجود آمد که زمینه ادغام دو فرمِ دین و سیاست را فراهم آورد؛ محصول این تلفیق ساختاری شکل گیری اسلام سیاسی بود که متولی محتوای جدیدی تحت عنوان سیاست برای دین شد. این محتوای جدید، مخالف ملی گرایی افراطی و نگرش ناسیونالیستی غربی بود.
♦️گفتمان ناسیونالیسم ایرانی جدید که بعد از تحولات انقلاب اسلامی باقی ماند، با مؤلفه هایی چون عظمت و شکوه تاریخی، استقلال، تنفر و بیزاری از بیگانگان شناخته می شود. و به تعبیر رضا داوری اردکانی، در مکتب ناسیونالیسم ایران نیز فرد با حفظ همه ویژگی های خود چون؛ شخصیت، موقعیت و موضع اجتماعی، حقوق انسانی و... منافع ملی را برتر از منابع شخصی خود می داند و حتی آماده است در صورت
لزوم برای حفظ منافع ملی از گزند حوادث، جان خود را فدا کند. به همین دلیل است که خیلی از محققین اعتقاد دارند ناسیونالیسم مثبت ایرانی که از افراطی گری به دور است، سرشار از الفت و مهربانی است.
🔹سامی زبیده معتقد است ناسیونالیسم ایران در دوران مدرن، تاریخ ایران را از تاریخ اعراب جدا کرده است. ناسیونالیسم ایرانی گذشته ی پیش از اسلام را گرامی می دارد و بر استمرار فرهنگ ایرانی به رغم فتوحات اسلام و اعراب پای می فشارد. در واقع ناسیونالیسم ایرانی از رسوخ فرهنگ ایرانی در تمدن اسلامی و شکل دادن به آن مطابق با مضامین و درونمایه های خود به نیکی یاد می کند. اسلام ایرانی متمایز دیده می شود و تشیعِ آن در ادامه ی مضامین معنوی پیش از اسلام تلقی می گردد.
رژیم پهلوی از چنین مضامینی به نفع خود بهره برداری می کرد و باستانی بودن ایرانیان یا سلطنت آریایی را تکریم می نمود. این مضامین اساساً سکولار بودند و به استهزای تشکیلات روحانیون،عقب ماندگی و ارتجاع آنان می پرداختند. در برابر پرورش چنین مضامینی، تشکیلات روحانیون، وابستگی مسخ شده به غرب و ضربه زدن و دشمنیِ آن با اسلام و مسلمانان را محکوم می ساختند و به دشمنی با آن می پرداختند.
🔸آیت الله خمینی مشخصاً در متهم کردن سکولاریسم و خودنمایی های پهلوی انتقادات تندی داشت و بر وحدت مسلمین جهان و رسالت مشترك جهان اسلام تأکید می کردند. بنابراین ایدئولوژی جمهوری اسلامی انترناسیونالیستی بود. جمهوری اسلامی ایران ادعای پیشبردِ پروژه ی آزادسازی و همبستگی را در سراسر جهان اسلام داشت و آشکارا برای صدور انقلاب می کوشید. انقلاب ایران یك انقلاب مردمی بود، نه کودتایی نظامی به سبك اعراب؛ و توده ی مردم تحت لوای اسلام و باورهای راستین آن بسیج شده بودند. این انقلاب نه تنها نظر اسلام گرایان، بلکه نظر بسیاری از ناسیونالیست ها و چپگرایان را در جهان عرب به خود جلب کرد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۸۰
🔰 ناسیونالیسم از نگاه امامین انقلاب
باستان گرایی و تفکر ناسیونالیستی در دولت پهلوی به اوج خود رسید. پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این تفکر غربی را به حاشیه راند. ملی گرایان دولت موقت که از اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی بودند، برای احیای این اندیشه تلاش فراوان کردند و حضرت امام(ره) در مقابل آنها ایستاد.
ایشان، ملی گرایی و شاهنشاهی را دو روی یک سکه معرفی می کرد. ملی گرایان