eitaa logo
محتوای ثامن پیربکران
126 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
8.8هزار ویدیو
853 فایل
این کانال مخصوص جهادگران تبیین است
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ ایرانی مقیم خارج: مگر نمی‌گویید با ۵۰دلار فلان چیز را می‌شود در اروپا خرید پس چرا از خونه زندگی خود فیلم نمی‌گیرید! 🔹‌ صحبت‌های جالب یک شهروند مقیم خارج از پشت‌پرده و دروغ‌های بلاگرهای ایرانی که خارج زندگی می‌کنند و برای افزایش بازدید و فالور خود دروغ به خورد ملت ایران میدهند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضاخانی 🔹رهبر انقلاب: شخصیتهای فرهنگی معروف زمان رضا شاه، مثلاً علی اصغر حکمت -اینها چهره‌ها هستند دیگر- در قضیه‌ی کشف حجاب نقش ایفا کردند، نقش استعماری ایفا کردند، یعنی آن پشت جبهه‌ی حقیقی رضا شاه اینها بودند. رضا شاه تفنگ دستش بوده و اینها کسانی بوده‌اند که فکر می‌ساختند و به رضا شاه جهتگیری می‌دادند که او تفنگ را کجا به کار ببرد. به نظر من این شخصیتهای فرهنگی خیلی مؤثرند، چهره‌های اینها شناخته بشود. رضاخان فقط یک سفر خارجی رفت و آن هم به ترکیه بود در زمان آتاترک. آنجا زنهای بی‌حجاب را‌ آوردند به او نشان دادند. ایده‌ی بی‌حجابی را به او تزریق کردند و بعد این دُور و بری‌هایش گفتند راه تمدن و اینها همین کاری است که آتاترک کرده و از آن وقت او به فکر فرو رفت و مقدماتش را شروع کرد. بعد ۱۳۱۴ دیگر اجباری شد اما قبلاً چیزهای دیگری بود.»
|علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): بر تلخی حق باش؛ و مبادا شیرینی باطل تو را فریب دهد. @alaviaat | غررُالحِکم،حدیث۲۴‌۷۲ |علویات|: متاسفانه آنچنان که باید و شایسته است؛ علی(علیه‌السلام) را نمیشناسیم زیرا ما بیشتر به ستایش علی پرداختیم نه به آشنایی با علی(ع) که قطعا اگر او را بشناسیم بیشتر ستایشش خواهیم کرد. |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): با پیکر خود در دنیا باش؛ و با و عملت در آخرت. @alaviaat | غررُالحِکم،حدیث۷۱‌۶۴ |علویات|: علی(علیه‌السلام) فرمود؛ داشتن در کار خوب سخت‌تر از انجام آن است. _غُررالحِکم،حدیث۲۶‌۴۷ |علویات|: . عمل عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعریف و تمجید کند. _صادق‌آل‌محمد(ص) اصول‌کافی‌ج۳،ص۲۶ |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): ای فرزند آدم؛ آنچه را بیش از خود فراهم کنی آن را برای دیگران ذخیره کرده‌ای...! @alaviaat | نهج‌البلاغه،حکمت۱۹۲ |علویات|: روایت شده که علی(علیه‌السلام) هفت نخلستان یهود مدینه را آبیاری میکرد، به گونه‌ای که؛ دستان مبارکش تاول میزد و مزدی را که از این راه بدست می‌آورد؛ صدقه میداد...!!! |سیری‌در‌الغدیر،ص ۷۲ |علویات|: مولای‌متقین‌گفت؛ خوش به حال کسی که آماده‌ای را به خاطر پاداش وعده داده شده‌ای که آن را ندیده است رها کند...! _الخصال،ص۳ |علویات|: زنان مدینه او را شماتت میکردند و به او میگفتند که؛ علی(ع) آدم دارایی نیست، مردانی برتر از او هستند برای ازدواج با تو! اما وقتی پیغمبر از او پرسید: علی برای تو چگونه است؟! گفت: من علی را با دو دنیا عوض نمیکنم! |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): بهترین وساطت؛ پادرمیانی بین دو نفر در امر است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند. @alaviaat | وسائل الشیعه،ج۲۰،ص۴۵ |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): هرکه به اندازه بسنده کند،به آسایش میرسد. @alaviaat | نَهجُ‌البلاغه،حکمت۳۷۱ |علویات|: کسی که بداند؛ گفتارش نیز جزو به حساب می‌آید، غیر از ضرورت سخن نمیگوید...! _حکمت۳۴۹ |علویات|: وقتی عَمربن‌عبدود پهلوان عرب را را به زمین زد که او را از پای درآورد عمرو به مادر حضرت توهین کرد و آب دهان به صورتش انداخت! واکنش علی(علیه‌السلام) چه بود؟! در آن لحظه از کشتن او صرف نظر کرد. از روی سینه‌اش برخواست، اندکی قدم زد تا عصبانیتش فروکش کند، سپس بازگشت و او را به درک واصل کرد! بعد ها از او پرسیدند؛ که چرا همان لحظه‌ی اول‌ او را نکشتی؟! فرمود: خواست من این بود که؛ فقط از برای رضایت او را کشته باشم؛ نه از روی غریزه و عصبانیت خویش! ؛ از علی آموز اخلاص عمل؛ شیر حق را دان منزه از دغل. |علویات|: چیزی که زیادش هم کم است؛ و جوانمردی است...! _مولانا‌علی(علیه‌السلام) |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): چقدر زیادند ها و چقدر کم اند عبرت گیرنده ها! @alaviaat | نهج‌البلاغه،حکمت۲۹۷ |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): ترین کارها چهار چیز اند؛ ۱_بخشیدن به هنگام عصبانیت ۲_گذشتن از مال اندک ۳_پاکدامنی و عفت در خلوت ۴_گفتن حق در برابر کسی که از او میترسی، یا به او امید داری! @alaviaat | نصایح،ص۱۸۵ |علویات|: علی جان! خوشبخت واقعی کسی است که؛ تو را دوست داشته باشد و از تو پیروی و کند. _نبی‌رحمت(ص) @alaviaat | امالی‌طوسی،ص۴۲۶ |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): گاهی اتفاق می‌افتد؛ کسی که انتظار خیرخواهی از او میرود، کند...!! @alaviaat | غررالحکم،حدیث۵۹‌۸۱ |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): تجربه‌های زندگی به تنهایی برای کردن انسان کافی است... @alaviaat | غررالحکم،حدیث۶۲‌۹۶ |علویات|: معاویه دو نفر جاسوس را اَجیر کرد که هر طور شده کاری کنند که عثمان سریعتر کشته شود! این اتفاق افتاد و در لا به لای شلوغی، آن دو نفر لباس خونی عثمان را به شام بردند و با نامه‌ای از طرف همسر عثمان و با موضوع خونخواهی تحویل معاویه دادند. معاویه بالای منبر رفت، گریه کرد و گفت: علی قاتل است و از روی نیرنگ او را کشته است! و بعد از آن دستور داد پیراهن عثمان را از دروازه شهر آویزان کنند. _ معاویه ۷۰ نفر را حقوق میداد که هر روز پای دروازه شهر بنشینند و برای پیراهن گریه کنند فقط با هدف اینکه احساسات مردم را علیه علی(ع) جریحه دار کند و ناحق بودن خلافت علی را اثبات کند و آنان را به جنگ با علی تشویق کند و از مردم شام بیعت بگیرد و اینکار را هم کرد...! |علویات|: فرمود: بیشترین ناله ها و زجر اهل جهنم از است!
پ.ن: تسویف یعنی؛ کار امروز را به فردا انداختن، از فردا نماز خواندن، از فردا ترک گناه کردن، از فردا اخلاق بد را کنار گذاشتن، از فردا کاری را شروع کردن، ؛.... @alaviaat | جامع‌السادات،ج۳،ص۴۶ |علویات|: فقیری نزد امیرالمومنین(ع) آمد و درخواست نان کرد به جناب قنبر فرمودند: نان را به فقیر بده قنبر گفت: نان در سفره است؛ مولا فرمودند: با سفره بده قنبر گفت: سفره در بار شتر است؛ مولا فرمودند: با بار بده قنبر گفت: بار روی شتر است؛ مولا فرمودند: با شتر بده قنبر گفت: شتر به قطار شتران وصل است؛ مولا فرمودند: با قطار شتران بده ناگهان قنبر افسار شتران را انداخت و خود را جدا کرد! مولا فرمودند چرا چنین کردی؟! قنبر گفت : ترسیدم من را هم ببخشی! |یدو منبرسبزواری،ص۱۳۸ |علویات|: کاری که ما میکنیم این است که؛ علی(علیه‌السلام) را مانند کالای لوکس و دکوری به نمایش میگذاریم و به وجودش افتخار میکنیم! وقتی میگوییم علی امام من است، امام یعنی چه؟! امام جماعت ینی چه؟! ینی اگر رکوع برود رکوع برویم؛ اگر سجده رفت سجده کنیم نه اینکه او سجده کند و ما بایستیم و به او افتخار کنیم...! |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): ستایش کردن شخصی بیشتر از استحقاقش؛ چاپلوسی است! و ستایش کردن شخصی کمتر از استحقاق آن؛ ناتوانی در حرف زدن و یا است... @alaviaat | نهج‌البلاغه،حکمت۳۴۷ |علویات|: این را بدانید که؛ شما نمیتوانید مانند من باشید! اما من را با تقوا و خود‌نگهداری تلاش‌ در راه حق، پاکدامنی و راستگویی، کنید...! |نهج‌البلاغه،نامه۴۵ |علویات|: عمر بن عبدالعزیز؛ نجیب ترین شخص بنی امیه شناخته میشد و کارهای مفیدی کرد؛ از جمله اینکه لعن کردن علی(علیه‌السلام) در نمازها و منبرها را ممنوع کرد! و در واقع ۷۰ هزار منبری که بعد از معاویه علی(ع) را لعن میکردند، لعن گفتن خود را ترک کردند. اما امام باقر(ع) فرمود: وقتی عبدالعزیز بمیرد در زمین برایش نوحه و عزا میکنند اما در آسمان او را لعن میکنند حال چرا کسی که لعن علی(ع) را ممنوع کرد سرنوشتش این است؟! زیرا در زمان حکومتش اقرار نکرد که حکومت و با آل علی است، با اینکه میدانست اما خود را کنار نکشید! |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): خود بینی سجیه پستی است که؛ هر کسی زیادتر داشته باشد کوچک تر میشود! @alaviaat | غُررالحِکم،حدیث۶۱‌۴۹ |علویات|: اگر شیعه‌ی علی(علیه‌السلام) هستی، خود این تشیع زاست، برخلاف مُحب که فقط احساس دارد و مسئولیتی نمی‌شناسد! _دکترشریعتی |علویات|: روزی امیرالمومنین (ع) در محضر پیامبر اکرم بود؛ پیغمبر از او پرسید؛ یاعلی در چه حالی هستی؟! فرمود: در حالی به سر میبرم که هشت دارم: ۱.خداوند از من طلب واجبات میکند ۲.شما از من سنت میخواهید ۳.کاتبان عمل، راستگویی میخواهند ۴.فرشته مرگ از من روح می خواهد! ۵.خانواده از من غذا میخواهد ۶.شیطان از من گناه میخواهد ۷.نفس از من لذت می خواهد ۸.و دنیا تمایل و رغبت. |نصایح،صفحۀ۲۸۱ |علویات|: ما در توسل؛ سُست عمل می‌کنیم والّا انسان از امیرالمؤمنین‌ علی(علیه‌السلام) چیزی بخواهد و نگیرد؟! امکان ندارد! |شیخ‌جعفر‌ناصری |علویات|: . کیفیت توسل یعنی؛ شناختن و معرفت به کسی که ازش حاجت میخوایم و اینکه بدونیم چه مقامی داره و از همه مهمتر کنیم! اینکه میگیم علی(ع) پدرمونه واقعن با قلبمون اینو حس کنیم که مثل بابا پشتمونه! ارمنی روز تاسوعا حاجتشو از حضرت ابالفضل(ع) میگیره و میره چون شناخته و مطمئنه که میگیره ولی بعضی شیعه ها هنوز تو پیچ‌ اول گیر کردن. |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): هر سختی و مشقتی در نهایت؛ به ختم میشود.... @alaviaat | غررالحکم،حدیث۶۳‌۸۳ |علویات|: اگر به خاطر خدا قصد قطع کردن رابطه‌ای را داشت، یا میخواست از کسی ببُرد؛ با و مدارا کردن اینکار را انجام میداد...! _اخلاق امیرمومنان علی(علیه‌السلام) بود. @alaviaat | برآستان‌غدیر،ص۱۵۰ |علویات|: اَبنَاءَنَا وَ اَبنَاءَکُم |حسن و حسین(علیه‌السلام) وَنِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُم |حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) وَاَنفُسَنا و اَنفُسکم |نفس پیامبر، علی(علیه‌السلام) ؛ _آیه مباهله برای اثبات حقانیت امیرالمومنین(ع) کافی است؛ حتی اگر همین یک آیه از قرآن را باور داشتند الان اختلافی نبود؛ چون علی نفس و جان پیامبر نامیده شد! |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): اگر محتوای استدلال باشد، انسان شکست نخواهد خورد. @alaviaat | غُررالحِکم،حدیث۲۳‌۴۶ |علویات|: ●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): مردم در خوابند،همین که مردند میشوند. @alaviaat | بحارالانوار،ج۴،ص۴۳
صراط: حسد از دیدگاه قرآن و روانشناسی نویسندگان: حسن خانی منبع: بشارت 1386 شماره 59 قرآن کتاب دینی و هدایت است، و برای دست یابی به رشد شخصیت و خودشناسی بهترین راه را نشان می‌دهد؛زیرا انسان تنها موجودی است که از دو بعد مادی و غیر مادی شکل گرفته است. به این آیه شریفه توجه کنید: «یا ایها النّاس قد جائتکم موعظة من ربّکم …؛ای مردم نامه‌ای (قرآن) که همه پند و اندرز و شفای دلهای شما و هدایت و رحمت برای مؤمنان است،از جانب خدا برای نجات شما آمد».(سوره یونس،آیه 57) همچنین آیات:(89 /نمل ـ 151/بقره ـ 2/ جمعه ـ 20/عنکبوت) و آیاتی از این قبیل. قرآن کریم فطرت وجودی انسان و حالات گوناگون روان او را متذکر شده و علل انحراف و بیماری،و همچنین راه‌های تهذیب و تربیت و معالجه روان انسان را به طور جامع نشان می‌دهد و در هماهنگ کردن شخصیت و تکامل و ایجاد بهداشت روانی ما تأثیر بسزایی دارد. یکی از این انفعال‌های روانی که معمولاً غالب مردم دچار آن هستند حسد است. حسد را علمای اخلاق این گونه تعریف کرده‌اند: حسادت،تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد،یعنی حسود دوست دارد نعمت‌ها از طرف مقابل گرفته شود،خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می‌فرماید:«منشأ و ریشه رزایل حسادت است».1 البته یک حالتی هم نزدیک به حسادت وجود دارد، که پسندیده و مایه ترقّی و پیشرفت است،و آن حالت غبطه است. امام صادق(ع) می‌فرمایند:«به راستی مؤمن غبطه می‌خورد،ولی حسادت نمی‌ورزد اما منافق حسادت می‌ورزد و غبطه نمی‌خورد».2 راستی می‌دانید نخستین حسدی که از سوی انسان در روی زمین صورت گرفت چه زمانی بود؟ که بود؟برای چه بود؟ و نتیجه‌اش چه شد؟ آری،نخستین حسد،حسادت قابیل نسبت به برادرش هابیل بود،آن هم به جهت اینکه خداوند قربانی هابیل را پذیرفت ولی قربانی قابیل را نپذیرفت،و این موضوع برای قابیل انگیزه‌ای برای کشتن برادرش شد.به این آیه شریفه توجه کنید:«و اتل نبأ ابنی آدم بالحقّ اذا قرّباً قرباناً…».(سوره مائده،آیه 27) در این آیه کریمه داستان حسادت قابیل نسبت به هابیل بیان شده است.نوجوانان و جوانان عزیز در قرآن نمونه‌هایی از این قبیل ذکر شده است.مانند:داستان برادران یوسف،پسر نوح، هابیل و قابیل و داستان‌های عبرت آموز دیگر. عزیزان،ما نمی‌دانیم چه نعمتی به صلاح هست یا نه،پس به جای تقویت حسّ حسادت،برای جبران کاستی‌ها و بالا بردن توانایی‌های خود تلاش کنیم. نشانه‌های حسد 1.ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری،بدون نشان دادن عکس العمل. 2.غیبت و عیب جویی. 3.دشمنی،عداوت و کارشکنی. 4.بی‌مهری یا قطع رابطه از شخص،و پنهان کردن صفات برجسته او به طوری که حتی نمی‌خواهد سخنی از او بشنود. آثار حسد الف: آثار اجتماعی 1.نابسامانی‌های اجتماعی حسود تمام یا بیشتر نیرو و انرژی بدنی و فکری خود را صرف حسادت می‌کند، لذا این کار منشأ نابسامانی‌های اجتماعی است. قرآن مجید می‌فرماید:و کسانی که بعد از آنها آمدند،می‌گویند:پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان به ما پیشی گرفتند بیامرز و در دلهایمان کینه و حسدی نسبت به مؤمنان قرار مده…(سوره حشر،آیه 10) 2.قتلها و جنایت‌ها:چنان که در داستان هابیل و قابیل ملاحظه کردید. 3.از بین رفتن دوستی‌ها. 4.عقب ماندگی اجتماعی؛اشخاص حسود و تنگ نظر می‌کوشند دیگران را به عقب بکشند. 5.هرج و مرج،پیامبر اکرم(ص) حسد را به بیماری بزرگ امت‌ها تشبیه کرده و می‌فرمایند:«…در اثر اختلاف و نفاق و حسد نسبت به یکدیگر،سرانجام به ظلم و ستم و سپس به هرج و مرج مبتلا می‌شوند».3 ب: آثار معنوی حسد 1.نابود کننده ایمان، 2.آفت دین، 3.نابود کننده نیکی‌ها، 4.رسیدن به کفر و تفکرات کفر آمیز، 5.غیبت، 6. حسرت زیاد،(گناه زیاد)، 7.حجاب ضخیمی در برابر شناخت حقایق می‌افکند، 8.مانع رشد و تعالی ـ روحی فکری،معنوی خانوادگی و اجتماعی می‌گردد. ج: آثار جسمانی حسد افراد حسود معمولاً افرادی رنجور،حساس،عصبی،پرخاشگر و افسرده می‌باشند.دستگاه‌های مختلف بدن تحت تأثیر این حالت روحی دچار بیماری می‌گردد. حضرت علی(ع) می‌فرماید:«شگفتا که حسودان از سلامتی خود غافل مانده‌اند».4 د: آثار اخروی حسد 1.بدون حساب به جهنم می‌رود، 2.بدبختی و شقاوت دنیا و آخرت برخی از ویژگی‌های حسود 1.دشمن خیر و طالب شر است، 2.خواهان زوال نعمت از دیگران،3.به بدی گرایش دارد، 4.منافق است، 5.غیبت،شماتت و تملّق می‌کند،قرآن کریم می‌فرماید:«انّ تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة…».(سوره توبه،آیه 50) ، 6.در حال خوشی دیگران غمگین است، 7.رفیق بدی است،8.دشمن نعمت‌های خدا است، 9.به خود ظلم می‌کند،10.زود عصبانی می‌شود. 1.غررالحکم،5242. 2.اصول کافی،2،307. 3.المحجة البیضاء،5،326. 4.غررالحکم،1803. ۱۰ راهکار موثر برای درمان حسادت
۱-این حس را بپذیرید : اولین قدم برای درمان حسادت این است که اولا بپذیرید شما به این حس منفی دچار شده اید و باید برای رهایی از آن تلاش کنید. از انکار کردن دست بکشید و وجود این حس را بپذیرید. ۲-یک لیست تهیه کنید : برای درمان این حس از تمامی مواردی که این اواخر برای شما ایجاد حسادت کرده است یک لیست تهیه کنید. سعی کنید برای آنها علت پیدا کنید. سپس برای علت ها عامل خارجی و داخلی تعیین کنید. اگر عامل داخلی باعث ایجاد حسادت بود سعی کنید آن را برطرف کنید. ۳-اعتماد به نفس خود را افزایش دهید : یکی از موثر ترین راه ها برای درمان حسادت بالا بردن عزت نفس و اعتماد به نفس است. ۴-علت شکست را به خود نسبت دهید : اگر شکست در یک مورد علت حسادت شما به دیگران است ، به جای حسادت ورزیدن ، علت شکست را در خود پیدا کنید و سعی در برطرف سازی آن داشته باشید. ۵-افراد عامل را از خود دور کنید : برای درمان این حس اگر افرادی با تفاوت گذاری و یا مقایسه در شما حسادت ایجاد می کنند ، سعی کنید نسبت به آن بی تفاوت باشید یا با آن ها صبحت کنید که از رفتار خود دست بکشند. اگر این مورد ممکن نبود انهارا حذف کنید یا تا جای ممکن از آنها فاصله بگیرید. ۶-رابطه یک امر دو طرفه است ؛ این مورد را فراموش نکنید : قرار نیست توجه فرد مورد علاقه شما به امر دیگری ، اورا از شما سلب کند. برای درمان این حس افکار منفی را کنار بگذارید و به جای اسیب زدن به رابطه از طریق حسادت ، وقت خود را صرف امور سازنده کنید. ۷-تصورات مثبت از خود را تقویت کنید: بر نقاط قوت خود تاکید کنید و برای حذف نقاط منفی خود تلاش کنید. ۸-کیفیت زندگی کردن خود را بالا ببرید : به فعالیت های مثبت بپردازید و سطح زندگی خود را نه برای دیگران ، برای لذت بردن خود از زندگی افزایش دهید. در این صورت نگاه شما از زندگی دیگران به زندگی خودتان معطوف می شود و درمان حسادت صورت میگیرد. ۹-به جای حسادت ،رقابت کنید : به جای اینکه با احساسات منفی خود را محصور کنید ، به رقابت بپردازید و با تلاش زیاد و سالم ، خود را به جایگاه درست و حقیقی خود برسانید. ۱۰-به مشاوره بپردازید : اگر احساس می کنید که این رفتار ، به یک عادت برای شما تبدیل شده است ، با یک متخصص مشورت کنید و از راهکار های او بهره ببرید. مشاوره می تواند تاثیر بسزایی در درمان حسادت باشد. برای کسب اطلاعات و انجام مشاوره به سایت روان ارام مراجعه کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش به سوی کنگره ملی 23000شهید استان اصفهان ستارگان درخشان 💥همایش بزرگ پیاده روی خانوادگی 💥 ♦️همزمان با هفته عفاف و حجاب و روز خانواده با حضور عموم خانواده های محترم بخش پیربکران برگزار شد 🎤با اجرای خواننده کشوری "میلاد هارونی" 🤠اجرای استندآپ کمدی با حضور کمدین معروف "آقای تنهایی" 🤼‍♂اجرای گروه سرود 🎁همراه با قرعه کشی و اهدای جوایز 📅زمان : جمعه ۱۴۰۲/۴/۲۳ ساعت۶ صبح 🏠محل تجمع و مسیر حرکت : میدان سردار سلیمانی به سمت پارک شهروند انجام شد ♦️ستاد گرامیداشت هفته عفاف و حجاب بخش پیربکران خبرگزای بسیج شهرستان فلاورجان (پیربکران)
قابل توجه فرماندهان پایگاها، بسیجیان و هادیان سیاسی 🔷نشست بصیرتی ثامن موضوع : معضلات اقتصادی کشور استاددکتر المحمدکاشیان دکترای اقتصاداز دانشگاه امام صادق(ع) تهران تخصص اقتصاداسلامی-اقتصادمالی عضوهیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه سمنان مدیرنوآوری مرکز نو آوری وایده پردازی علم انسانی اسلامی استان سمنان زمان: ۲۵ تیر ماه ساعت ۲۰:۳۰ لینگ ورود در روبیکا https://rubika.ir/mhtavasamenfalavarjan محتوا ثامن ناحیه مقاومت بسیح شهرستان فلاورجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تذکرات جدی به هنجارشکنان در خیابان اندرزگو تهران ⚠️حافظان امنیت: مگر نمیدونید حجاب قانون این کشوره؟ اگر رعایت نمی کنید با ون جمع آوریتون کنیم اگر معتقد به آزادی هستید ما هم همه دزدها و آزاد بگذاریم. @BisimchiMedia
ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺁﺭﺍﻡ میگیری ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ که نمیدانی ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺁﻥ ڪﯿﺴﺖ! چگونه ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺭﺍﻡ نمیگــیری ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ڪه میدانی ﻣﺪﯾﺮ ﻭ ﻣﺪﺑﺮ ﺁﻥ ‏خـــدا ﺍﺳﺖ به ‌‌⇩⇩⇩ به خـدوانداعتـــماد داشــته باشید. عارفی را پرسیدند : زندگی به جبر است یا به اختیار ؟ پاسخ داد : امروز را به اختیار است... که چه بکارم ... اما فردا جبر است... چرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام. 🌸 * [فکر زیبا، فرهنگ زیبا، دنیای زیبا](ble.im/join/MjczYjFiMW) * 🌸
عوامل مثبت زنده نگه داشتن قیام عاشورا سید خلیل‌ سید علیپور نسخه متنی نمايش فراداده عوامل‌ مثبت‌ زنده‌ نگه‌ داشتن‌ قيام‌ عاشورا سيد خليل‌ سيد عليپور مقدمه‌ فرهنگ‌ عاشورا و بزرگ‌ترين‌ انقلاب‌ جهان‌ و تاريخ‌ را، قهرمان‌ طاغوت‌ شكن‌هميشه‌ جاويد، سردمدار نهضت‌هاي‌ ضد طاغوتي‌، ميوة‌ دل‌ پيامبر 6، نور ديدة‌زهرا3 ، فرزند جسم‌ و روح‌ امير مؤمنان‌ حضرت‌ علي‌ (ع)، بازوي‌ امام‌ حسن‌ (ع)، يعني‌حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) پديد آورد، كه‌ هر چه‌ از او بگوييم‌، قطره‌اي‌ در برابر اقيانوس‌ بي‌كران‌اوست‌. شخصيتي‌ كه‌ به‌ جهت‌ دفاع‌ از حريم‌ اسلام‌ در برابر طوفان‌هاي‌ سياه‌ طاغوتيان‌اموي‌، تا آخرين‌ مرز ايثار و نثار به‌ پيش‌ رفت‌ و به‌ جهت‌ دفاع‌ از شرافت‌ مسلمانان‌ وكرامت‌ نفس‌ انسان‌ها در هر زمان‌ و مكاني‌ فرياد زد؛ فريادي‌ رعد آسا، به‌ بزرگي‌ همة‌جهان‌، به‌ بلنداي‌ خورشيد، به‌ عظمت‌ عرش‌، با ياراني‌ جانباز و شيفتة‌ جهاد و شهادت‌. حسين‌ (ع) به‌ جهان‌ آمد تا هميشه‌ و در همه‌ جا، آتش‌فشاني‌ بر ضد ظلم‌ واستكبار و جريان‌ طاغوتي‌ روشن‌ كند تا سوزندة‌ تار و پود طاغوتيان‌ و ستمگران‌ و روشن‌كنندة‌ دل‌هاي‌ تاريك‌ گردد. حسين‌ (ع) يك‌ فرهنگ‌، يك‌ امت‌، يك‌ انقلاب‌ عظيم‌، يك‌ مكتب‌ ناب‌ تحول‌بخش‌ و بالنده‌ بود. حسين‌ (ع) احياكنندة‌ آيين‌ ناب‌ محمدي‌ 6 و فرهنگ‌ پر بار علي‌ (ع) بود وچون‌ طوفاني‌ شعله‌هاي‌ فساد را خاموش‌ مي‌كرد و زندگي‌ سياه‌ و ننگين‌ ظالمان‌ ومستكبران‌ را در هم‌ كوبيد. قيام‌ حسين‌ (ع) فقط‌ براي‌ سرنگوني‌ طاغوت‌ نبود، بلكه‌ بانهضت‌ او، همة‌ فكرها و انديشه‌هاي‌ گرامي‌ حفظ‌ شد و اسلام‌ از هر گونه‌ دست‌برد، سالم‌ واستوار گشت‌ و بازار ارزش‌هاي‌ والاي‌ انساني‌؛ مانند شجاعت‌، شهادت‌، استقامت‌، كرامت‌،ايثار، جانبازي‌، آزادي‌، پاك‌ زيستي‌ و انسان‌ سازي‌ رونق‌ گرفت‌. سه‌ عامل‌ مهم‌ نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) عامل‌ و انگيزة‌ اصلي‌ قيام‌ عظيم‌ امام‌ حسين‌ (ع) بيعت‌ نكردن‌ با يزيد بود تا در هرزمان‌ حسينيان‌ و پيروان‌ حق‌، حكومت‌ طاغوت‌ را نپذيرند و تسليم‌ چنان‌ حكومتي‌ نشوند،و بر ضد آن‌ قيام‌ كنند. هدف‌ امام‌ حسين‌ (ع) از حركت‌ به‌ سوي‌ عراق‌، گردآوري‌ نيروها، تشكيل‌ حكومت‌اسلامي‌ و تحقق‌ بخشيدن‌ به‌ آرمان‌هاي‌ اسلام‌ در پرتو حكومت‌ اسلامي‌ بود؛ چنان‌ كه‌جد بزرگوارش‌ رسول‌ خدا 6 از مكه‌ به‌ سوي‌ مدينه‌ به‌ جهت‌ تشكيل‌ حكومت‌ هجرت‌كرد و در پرتو آن‌، اسلام‌ و برنامه‌هاي‌ آن‌ را به‌ طور گسترده‌ و عميق‌ در سطح‌ جهان‌ عرضه‌نمود. با توجه‌ به‌ اين‌ كه‌ تحصيل‌ حكومت‌ عدل‌ اسلامي‌ براي‌ اصلاح‌ جامعه‌، غير ازقدرت‌طلبي‌ و رياست‌ خواهي‌ براي‌ هوس‌هاي‌ شخصي‌ و نفساني‌ است‌. محققان‌ روشن‌بين‌ اسلامي‌، عامل‌ سومي‌ را ذكر مي‌كنند و آن‌ را عامل‌ اصلي‌ ومهم‌ انگيزة‌ قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) مي‌دانند: امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر. چنان‌ كه‌ درخطبه‌ها و گفتار امام‌ حسين‌ (ع) در همة‌ زمان‌ نهضت‌ از امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكرسخن‌ به‌ ميان‌ آمده‌ است‌. دو فريضة‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر، با توجه‌ به‌ اهميت‌ و مرتبه‌هاي‌ آن‌ دراسلام‌ امام‌ و مسلمين‌ را الزام‌ مي‌كند كه‌ قفل‌ سكوت‌ را بشكنند و فرياد بزنند و اسلام‌ عزيزو كيان‌ مسلمانان‌ را از خطر كج‌روي‌هاي‌ يزيد و يزيديان‌ نگه‌ دارند، گرچه‌ فريادشان‌ دركوتاه‌ مدت‌ و در ظاهر خفه‌ شد و موجب‌ شهادت‌شان‌ شد، در دراز مدت‌ موجب‌ نابودي‌ ظلم‌و ظالم‌ و احياي‌ حق‌ و حقيقت‌ مي‌گردد و براي‌ مسلمانان‌ در طول‌ تاريخ‌، الگو و سازنده‌مي‌شود. در نهضت‌ امام‌ هر سه‌ عامل‌ وجود دارد و آن‌ حضرت‌ با يزيد بيعت‌ نكرد، چنان‌ كه‌بيعت‌ نكردن‌ با طاغوت‌، سبب‌ پيدايي‌ نهضت‌ او شد. امام‌ به‌ افكار عمومي‌ مردم‌ كوفه‌احترام‌ گذارد و به‌ دعوت‌ آنان‌ جواب‌ مثبت‌ داد و هجرت‌ براي‌ تجمع‌ نيروها و تشكيل‌حكومت‌ اسلامي‌ را براي‌ اصلاح‌ امت‌، كار شايسته‌اي‌ دانست‌. اين‌ دو عامل‌ براي‌ اتمام‌ حجت‌ و الگو سازي‌ براي‌ آيندگان‌ بود، ولي‌ در حقيقت‌ دوشاخه‌ از دو فريضة‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر نيز هست‌، زيرا مايه‌ و عامل‌ اصلي‌انقلاب‌ها و نهضت‌هاي‌ پيامبران‌ و رادمردان‌ حق‌، هميشه‌ بر اساس‌ پاك‌سازي‌ و به‌سازي‌بوده‌، آنان‌ نخست‌ با هر گونه‌ شرك‌ و فساد و انحراف‌ مبارزه‌ مي‌كردند و سپس‌ توحيد وعدل‌ الهي‌ را برقرار مي‌ساختند، يعني‌؛ نهي‌ از منكر و امر به‌ معروف‌ مي‌كردند. بنابراين‌، اصلي‌ترين‌ و مهم‌ترين‌ عامل‌ نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) كه‌ مركز و محورعامل‌ ديگر بود، و محرك‌ اصلي‌ او در هجرت‌، چنان‌ كه‌ در گفتار و بيان‌ امام‌ در جاهاي‌گوناگون‌ به‌ اين‌ مطلب‌ تصريح‌ كرده‌، همان‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر است‌.
هين‌ مرو گستاخ‌ در دشت‌ بلاهين‌ مران‌ كورانه‌ اندر كربلاو چنين‌ قضاوتي‌ دربارة‌ نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) (آن‌ نهضتي‌ كه‌ مورد قبول‌ پيامبران‌ بوده‌ وحادثه‌هاي‌ عصر پيامبر6 و علي‌ (ع) به‌ طور روشن‌ آن‌ را تأييد مي‌كند) از داوري‌ حق‌به‌ دور است‌. 4ـ امام‌ به‌ خوبي‌ مي‌دانست‌، كه‌ در مسير نهضت‌ به‌ شهادت‌ مي‌رسد و قيامش‌ به‌ظاهر و در كوتاه‌ مدت‌ ناكام‌ مي‌ماند، ولي‌ در همين‌ حال‌، جدّي‌ و قاطع‌ به‌ سوي‌ آن‌ شتافت‌و هيچ‌ گونه‌ شك‌ و ترديدي‌ به‌ خود راه‌ نداد، زيرا او قيام‌ و شهادتش‌ را از مرتبه‌هاي‌ نهي‌ ازمنكر مي‌دانست‌ و به‌ خوبي‌ دريافته‌ بود كه‌ چنين‌ قيامي‌ احياكنندة‌ آيين‌ اسلام‌ و موجب‌رسوايي‌ بني‌ اميه‌ و از بين‌ رفتن‌ بدعت‌ها در دراز مدت‌ خواهد شد. همه‌ چيز از جمله‌ اخباري‌ كه‌ از كوفه‌ مي‌رسيد، نشان‌ مي‌داد كه‌ امام‌ با گروه‌ اندك‌ دربرابر سپاهيان‌ بسيار دشمن‌، نمي‌تواند پيروز شود، اما به‌ آن‌ اقدام‌ كرد. بنابراين‌، قيام‌ اوتاريك‌ و ناآگاهانه‌ نبود. نتايج‌ و آثار نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) نتايج‌ درخشان‌ نهضت‌ امام‌ و درس‌هاي‌ آموزندة‌ آن‌ بسيار گسترده‌ است‌. در اين‌جابه‌ مواردي‌ از آن‌ اشاره‌ مي‌شود: 1- رسوايي‌ روح‌ جاهليت‌، ديكتاتوري‌ و لامذهبي‌ و درهم‌ شكستن‌ حصارساختگي‌ ديني‌ بني‌ اميه‌؛ 2ـ احساس‌ گناه‌ در وجدان‌ هر مسلماني‌، هنگام‌ سكوت‌ در برابر طاغوت‌؛ 3ـ جايگزيني‌ اخلاق‌ جديد به‌ جاي‌ اخلاق‌ جاهلي‌؛ به‌ عبارت‌ روشن‌تر، نهضت‌امام‌ سبب‌ پيدايي‌ اخلاق‌ پرارزشي‌ شد و افكار انسان‌ها را در چگونگي‌ زندگي‌ خود تغييرداد. 4ـ در هر زمان‌ و مكاني‌ قيام‌ امام‌ روح‌ مبارزه‌ جويي‌ را در انسان‌ مسلمان‌ پديدمي‌آورد، تا در برابر طاغوت‌ها و زمام‌داران‌ خودسر، پرچم‌ مخالفت‌ برافرازند و با آنان‌ مبارزه‌كنند، و در اين‌ راه‌ مقاومت‌ نمايند و بر همين‌ اساس‌، پس‌ از ماجراي‌ خونين‌ عاشورا طولي‌نكشيد كه‌ انقلاب‌هايي‌ رخ‌ داد؛ هم‌چون‌: 1ـ انقلاب‌ مردم‌ مدينه‌ در سال‌ 62 هجري‌. 2ـ انقلاب‌ سليمان‌ بن‌ صرد در كوفه‌ در سال‌ 65 هجري‌. 3ـ قيام‌ مختار در سال‌ 66 هجري‌. 4ـ انقلاب‌ مطرف‌ بن‌ مغيره‌ در سال‌ 77 هجري‌ بر ضد حجاج‌. 5ـ انقلاب‌ عبدالرحمن‌ بن‌ محمد بن‌ اشعث‌ در سال‌ 81 هجري‌. 6ـ انقلاب‌ زيد بن‌ علي‌ بن‌ الحسين‌ (ع) در سال‌ 122 هجري‌. 7ـ انقلاب‌هاي‌ ديگر كه‌ از نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) نشئت‌ مي‌گرفت‌ و از سرچشمة‌آن‌ سيراب‌ مي‌شد. به‌ طور كلي‌ در طول‌ تاريخ‌، انقلاب‌هاي‌ بسيار پديد آمده‌ كه‌ مبارزان‌ آن‌ در پرتوروح‌ مبارزه‌طلبي‌ كه‌ از نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) الهام‌ گرفته‌ بود، بر ضد دشمن‌ نبرد كردند. فرهنگ‌ نهضت‌ حسين‌ (ع) و مكتب‌ شهادت‌ پرورش‌ گنجينة‌ پرمايه‌ و پرتواني‌است‌ كه‌ در هر عصري‌ سلحشوران‌ قهرماني‌ را از جمله‌؛ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ به‌ رهبري‌امام‌ خميني‌ 4 پرورانده‌ است‌ ـ كه‌ بهرة‌ فراوان‌ از آن‌ گرفت‌ و ماه‌ محرم‌، ماه‌ پيروزي‌ خون‌بر شمشير، تاثير مهمي‌ در پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ داشت‌. اين‌ مطلب‌ در جهان‌ اسلام‌ برقرار شد كه‌ مرگ‌ سرخ‌ از زندگي‌ ننگين‌ بهتر است‌.جالب‌ توجّه‌، اين‌ كه‌ انقلاب‌ جهاني‌ حضرت‌ مهدي‌ (عج‌) نيز، از اين‌ نهضت‌ بهره‌ مي‌گيردو آن‌ حضرت‌ با خون‌خواهي‌ و انتقام‌ از خون‌ حسين‌ (ع) قيام‌ خود را تكميل‌ مي‌نمايد و نام‌و مكتب‌ شهادت‌ طلب‌ حسين‌ (ع)، شعار بزرگ‌ انقلاب‌ حضرت‌ مهدي‌ (عج‌) مي‌شود. در روايتي‌ آمده‌ كه‌ امام‌ صادق‌ (ع) فرمود: «هنگامي‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) با آن‌ وضع‌ جان‌سوز به‌ شهادت‌ رسيد، صداي‌ گريه‌ وناله‌ فرشتگان‌ بلند شده‌ و گفتند: اي‌ خدا، با حسين‌ (ع) برگزيده‌ ات‌ و پسر پيامبرت‌ اين‌گونه‌ رفتار كنند. خداوند سايه‌ و شبح‌ حضرت‌ قائم‌ (عج‌) را به‌ آنان‌ نشان‌ داد و فرمود: بهذا انتقم‌لهذا. با اين‌ (قائم‌) انتقام‌ خون‌ حسين‌ را مي‌گيرم‌. ديدگاه‌هاي‌ شخصيت‌هاي‌ بزرگ‌ دربارة‌ قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) 1ـ استاد شهيد مطهري‌: «امام‌ حسين‌ (ع) به‌ واسطه‌ شخصيت‌ عالي‌قدرش‌، به‌واسطة‌ شهادت‌ قهرمانانه‌اش‌، مالك‌ قلب‌ها و احساسات‌ صدها ميليون‌ انسان‌ است‌. اگررهبران‌ مذهبي‌ بتوانند از اين‌ مخزن‌ عظيم‌، در جهت‌ شكل‌ دادن‌ و هم‌رنگ‌ كردن‌ و هم‌احساس‌ كردن‌ روح‌ها با روح‌ عظيم‌ حسيني‌ بهره‌ برداري‌ صحيح‌ كنند، جهان‌ اصلاح‌خواهد شد.» 2ـ سيد قطب‌: در تفسير آية‌ 51 سورة‌ مؤمن‌، مي‌گويد: «آيا نهضت‌ حسين‌ (ع)پيروزي‌ بود يا شكست‌؟ در دايره‌ و مقياس‌ كوچك‌ شكست‌ بود. ولي‌ در جهان‌ حقيقت‌ پرفروغ‌ و در مقياس‌ بزرگ‌ و وسيع‌ پيروزي‌ بود.
با توجه‌ به‌اين‌ كه‌ بيعت‌ نكردن‌ با ظالم‌ و تشكيل‌ حكومت‌ بر ضد او، دو شاخه‌ و دو اصل‌ فرعي‌ ازدرخت‌ تنومند و اصل‌ نيرومند امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر است‌. استاد شهيد مطهري‌ پس‌ از بررسي‌ سه‌ عامل‌ (1ـ بيعت‌ نكردن‌؛ 2ـ دعوت‌ اهل‌كوفه‌ براي‌ تشكيل‌ حكومت‌؛ 3ـ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر) در نهضت‌ امام‌ حسين‌ (ع) وميزان‌ و نقش‌ هر كدام‌ در اين‌ نهضت‌، نظرية‌ خود را چنين‌ بيان‌ مي‌كند: اين‌ سه‌ عامل‌ از نظر ارزش‌، در يك‌ درجه‌ نيستند، هر كدام‌ از اين‌ها در يك‌ حدمعين‌ به‌ نهضت‌ امام‌ ارزش‌ مي‌دهد. ارزشي‌ كه‌ مسئلة‌ دعوت‌ اهل‌ كوفه‌ به‌ نهضت‌ مي‌دهد، ارزشي‌ بسيار ساده‌ و عالي‌است‌، زيرا انساني‌ كه‌ نيرويي‌ دارد، آمادگي‌ خودش‌ را اعلام‌ مي‌كند. اين‌ از جهت‌ وسايل‌ظاهري‌ براي‌ پيشرفت‌ و پيروزي‌ اثر بخش‌ است‌. عامل‌ بيعت‌ خواستن‌ از امام‌ حسين‌ (ع) كه‌ از همان‌ روزهاي‌ اول‌ بود، به‌ اين‌نهضت‌ ارزش‌ بيشتري‌ مي‌دهد، زيرا در روزهاي‌ اول‌ كه‌ هنوز جمعيتي‌ اعلام‌ وفاداري‌نكرده‌اند و دعوت‌ ننموده‌اند و در برابر حكومتي‌ جابر و مسلح‌ـحكومتي‌ كه‌ زمان‌ معاويه‌،دشمني‌ خود را با علي‌ و آل‌ علي‌ (ع) تا سر حدّ اعلا نشان‌ داد و در تمام‌ قلمرو خود، حتي‌مكه‌ و مدينه‌، بدگويي‌ از علي‌ (ع) را آشكارا در نماز جمعه‌ عمل‌ عبادي‌ قلمداد مي‌كرد وبيت‌ المال‌ مسلمانان‌ را در اين‌ راه‌ مصرف‌ مي‌نمود ـ ارزش‌ بيعت‌ نكردن‌ در نهضت‌ امام‌حسين‌ (ع) از ارزش‌ دعوت‌ مردم‌ كوفه‌ بيشتر است‌. عامل‌ سوم‌ كه‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر است‌ و امام‌ حسين‌ (ع) آشكارا به‌ اين‌عامل‌ استناد مي‌كند و به‌ گفتار پيامبر 6 در اين‌ باره‌ تكيه‌ مي‌نمايد و مكرر نام‌ امر به‌معروف‌ و نهي‌ از منكر را به‌ زبان‌ مي‌آورد، بي‌آن‌ كه‌ در آن‌ وقت‌ اسمي‌ از تقاضاي‌ بيعت‌ ودعوت‌ مردم‌ كوفه‌ به‌ ميان‌ آيد، ارزش‌ بسيار به‌ نهضت‌ مي‌دهد. و بر اساس‌ اين‌ عامل‌نهضت‌ امام‌ شايستگي‌ آن‌ را يافت‌ كه‌ هميشه‌ زنده‌ بماند و براي‌ هميشه‌ يادآوري‌ شود وسازنده‌ و آموزنده‌ باشد. از اين‌ رو؛ امام‌ به‌ دعوت‌ مردم‌ يا تقاضاي‌ بيعت‌ وابسته‌ نيست‌.يعني‌؛ اگر دعوتي‌ و تقاضاي‌ بيعتي‌ هم‌ نبود حسين‌ (ع) به‌ موجب‌ قانون‌ امر به‌ معروف‌ ونهي‌ از منكر قيام‌ مي‌كرد. بين‌ اين‌ سه‌ عامل‌ تفاوت‌ بسيار است‌. معناي‌ اول‌ و دوم‌ اين‌ است‌ كه‌ اگر يزيد ازحسين‌ (ع) مطالبه‌ بيعت‌ نمي‌كرد و مردم‌ كوفه‌ از امام‌ دعوت‌ نمي‌كردند، آن‌ حضرت‌نهضت‌ نمي‌نمود. بنابراين‌، حكومت‌ طاغوتي‌ از وجود امام‌ آسوده‌ بود، ولي‌ به‌ جهت‌ عامل‌سوم‌ (امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر) امام‌ اعتراض‌ مي‌كرد. از گفتار امام‌ حسين‌ (ع) در مسير نهضت‌ برمي‌آيد كه‌ دو عنصر امر به‌ معروف‌ ونهي‌ از منكر عامل‌ و انگيزة‌ اصلي‌ نهضت‌ آن‌ حضرت‌ بوده‌ است‌؛ امام‌ حسين‌ (ع) درنامه‌اي‌ مي‌فرمايد: فاءن‌ السنة‌ قد أُميتَت‌ و اءن‌ البدعه‌ قد أحيت‌؛ همانا سنت‌ الهي‌ مرده‌ و بدعت‌هاي‌ ضد اسلام‌ زنده‌ شده‌ است‌. يعني‌ قيام‌ ما براي‌ زنده‌ كردن‌ سنت‌ها و نابودي‌ بدعت‌ها و يكي‌ از مرتبه‌هاي‌ امربه‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر است‌. امام‌ در بخشي‌ از خطبة‌ مشروح‌ خود مي‌فرمايد: اي‌ مردم‌! عبرت‌ بگيريد به‌ آنچه‌ كه‌ خداوند به‌ اولياي‌ خود پند داده‌ است‌ كه‌ مانندعلماي‌ يهود و نصارا، از امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر سرباز نزنيد، زيرا پيشوايان‌ يهود، جورو ظلم‌ ستم‌گران‌ را نمي‌نگرند و آنان‌ را از اين‌ كار زشت‌ نمي‌ترسانند، به‌ اميد آن‌ كه‌ از پرتومرحمت‌ ستم‌ پيشه‌ها به‌ نوايي‌ برسند و از بر آنان‌ گزند نبينند، و براي‌ اين‌ كه‌ دو روزخوش‌زندگي‌ كنند و غبار ناراحتي‌ بر دامن‌ دلشان‌ ننشيند، از گفتن‌ حرف‌ حق‌ هراسناكند، درحالي‌ كه‌ پروردگار بزرگ‌ گويد: فقط‌ از من‌ بيمناك‌ باشيد و از مردم‌ عاجز و زبون‌ نهراسيد. با تجزيه‌ و تحليل‌ عميق‌ دو فريضة‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر، از نگاه‌ قرآني‌،روايي‌ و فقهي‌، و با بررسي‌ قيام‌هاي‌ امامان‌ : و مجاهدان‌ راستين‌ صدر اسلام‌، مانندابوذر غفاري‌، حجربن‌ عدي‌، ميثم‌ تمار، رشيد هجري‌ و عمروبن‌ حمق‌ و... چنين‌ برمي‌آيدكه‌ همة‌ آن‌ها بر اساس‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر بوده‌ و حتي‌ جنگ‌هاي‌ حضرت‌علي‌(ع) در عصر خلافتش‌ نيز بر همين‌ اساس‌ بوده‌ است‌. قيام‌ آگاهانه‌ امام‌ حسين‌ (ع) 1- قيام‌ حسين‌ (ع) كاملاًآگاهانه‌ و بر اساس‌ اصول‌ روشن‌ اسلام‌ ناب‌ محمد 6بوده‌ و حضرت‌ با توجه‌ كامل‌ به‌ همة‌ موارد، به‌ اين‌ نهضت‌ اقدام‌ كرد. 2- قيام‌ او انفجار ناآگاهانه‌ و ناگهاني‌ نبود. 3ـ قيام‌ او كوكورانه‌، آن‌ گونه‌ نبود كه‌ از قديم‌ الايام‌ از حلقوم‌ بعضي‌ها تراوش‌مي‌كنند و گاهي‌ به‌ شعر مولانا استناد مي‌كنند:
هيچ‌ شهيدي‌ در سراسر زمين‌ مانندحسين‌(ع) نيست‌ كه‌ احساسات‌ و قلب‌ها را قبضه‌ كند ونسل‌ها را به‌ غيرت‌ و فداكاري‌بكشاند، و چه‌ بسيار از انساني‌ كه‌ براي‌ او ممكن‌ نبود عقيده‌ و دعوتش‌ را پيروز كند، هرچند هزار سال‌ مي‌زيست‌، ولي‌ حسين‌ (ع) عقيده‌ و دعوتش‌ را با شهادتش‌، پيروز كرد وهيچ‌ خطبه‌اي‌ نتوانست‌ قلب‌ها را به‌ سوي‌ افكار بزرگ‌ سوق‌ دهد و ميليون‌ها نفر را به‌سوي‌ اعمال‌ بزرگ‌ بكشاند، هم‌چون‌ خطبة‌ آخر حسين‌ (ع) كه‌ با خون‌ خود آن‌ را امضاكرد، و براي‌ هميشه‌ موجب‌ حركت‌ و تحول‌ مردم‌ در خط‌ طولاني‌ تاريخ‌ گرديد». 3- ابن‌ ابي‌ الحديد مي‌گويد: «بزرگ‌ و رئيس‌ تمام‌ افرادي‌ كه‌ چنين‌ صفتي‌ «ابي‌الضيم‌» داشتند، حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) است‌ كه‌ به‌ او و اصحابش‌ در كربلا امان‌ دادند؛ ولي‌امان‌ براي‌ او خواري‌ و ذلت‌ به‌ دنبال‌ داشت‌، لذا نپذيرفت‌ و تن‌ به‌ شهادت‌ داد». 4- مسيو ماربين‌ (دانشمند آلماني‌): «در ظاهر، يزيد، حسين‌ (ع) و انصارش‌ راكشت‌، اما در باطن‌، حسين‌ (ع) يزيد و همه‌ بني‌ اميه‌ را بدتر از هزار بار كشت‌. يزيد آنان‌ رايك‌ روز و امام‌ حسين‌ (ع) او و قومش‌ را تا ابد و هر روز كشت‌». 5- گاندي‌: «من‌ براي‌ مردم‌ هند، چيز تازه‌اي‌ را نياوردم‌، فقط‌ نتيجه‌اي‌ كه‌ ازمطالعات‌ و تحقيقاتم‌ درباره‌ تاريخ‌ زندگي‌ قهرمانان‌ كربلا به‌ دست‌ آورده‌ بودم‌، ارمغان‌ملت‌ هند كردم‌. اگر بخواهيم‌ هند را نجات‌ بدهيم‌، واجب‌ است‌ همان‌ راهي‌ را بپيماييم‌ كه‌حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) پيمود.» 6- محمد علي‌ جناح‌: «هيچ‌ نمونه‌اي‌ از شجاعت‌، بهتر از آن‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) ازلحاظ‌ فداكاري‌ و نترسي‌، نشان‌ داد، در عالم‌ پيدا نمي‌شود. به‌ عقيدة‌ من‌، تمام‌ مسلمانان‌بايد از سرمشق‌ اين‌ شهيدي‌ كه‌ خود را در سرزمين‌ عراق‌ قرباني‌ كرد، پيروي‌ نمايند.» 7- عباس‌ عقاد، نويسندة‌ معروف‌ جهان‌ عرب‌: «آثار كوبنده‌اي‌ كه‌ قيام‌ امام‌ حسين‌(ع) به‌ جاي‌ گذاشت‌ و موجب‌ نابودي‌ طاغوتيان‌ به‌ دست‌ آزادگان‌ شد، بسيار است‌ وحكومت‌ جائر و وسيع‌ (امويان‌) از نظر زمان‌ و مكان‌، بر اثر قيام‌ يك‌ نفر، در روز عاشورا به‌ هم‌ ريخت‌ و نابود شد، زيرا شيعيان‌ و آزادگان‌ همواره‌ خواهان‌ هدف‌ حسين‌ بن‌ علي‌8بودند و آن‌ را دنبال‌ كردند. درس‌ عبرت‌انگيز از قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) 1- امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر كه‌ عامل‌ اصلي‌ قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) بود؛ 2ـ انتصار و كمك‌ خواهي‌ از مردم‌، براي‌ بزرگ‌داشت‌ حق‌ و نابودي‌ باطل‌؛ 3ـ اتمام‌ حجت‌، تا انسان‌ها كوركورانه‌ به‌ دام‌ نيفتند؛ 4ـ افشاگري‌ بر ضد ظلم‌ و ستم‌گران‌ و صاحبان‌ زر و زور و تزوير؛ 5ـ نگه‌باني‌ جدّي‌ با تمام‌ وجود از خط‌ نظام‌ الهي‌؛ 6ـ تسليم‌ ظلم‌ نشدن‌ و بيعت‌ نكردن‌ با ظالم‌ تا سر حد شهادت‌؛ 7ـ استقامت‌ و پي‌گيري‌ و پاي‌مردي‌ در راه‌ حق‌؛ 8ـ شجاعت‌ و دوري‌ از ترس‌ (عوامل‌ بي‌ وفايي‌ مردم‌ كوفه‌، به‌ جهت‌ ترس‌ ازلشكريان‌ يزيد)؛ 9ـ شهادت‌طلبي‌ و شهادت‌ قهرمانانه‌ در راه‌ حق‌، تا آخرين‌ نفس‌ و آخرين‌ رمق‌؛ 10ـ نظم‌ در امور (نظم‌ خاص‌ در جنگيدن‌ امام‌ حسين‌ (ع))؛ 11ـ عدم‌ توجه‌ به‌ نصيحت‌هاي‌ ظاهري‌ افراد به‌ ظاهر آراسته‌ كه‌ توجه‌ به‌ عمق‌مفهوم‌ قيام‌ ندارند؛ 12ـ ايمان‌ و يقين‌ و تسليم‌ و رضا به‌ تقدير الهي‌ و تعهد و حفظ‌ بيعت‌ با امام‌ (ع) برحق‌ تا سر حد شهادت‌؛ 13ـ دل‌ نبستن‌ به‌ امور مادي‌ دنيا، كه‌ اوّلين‌ پلة‌ آمادگي‌ براي‌ جنگيدن‌ است‌؛ 14ـ تصديق‌ به‌ اين‌ كه‌ مرگ‌ شرافت‌مندانه‌، آغاز زندگي‌ بزرگ‌ و جاويدان‌ است‌؛ 15ـ بايد براي‌ كوبيدن‌ طاغوتيان‌، از همة‌ امكانات‌، حتي‌ از زن‌، فرزند، پير و جوان‌استفاده‌ كرد؛ 16ـ اصلاح‌ جامعه‌ مسلمانان‌؛ 17ـ گسترش‌ دادن‌ قيام‌ و جهاني‌ كردن‌ آن‌ (چنان‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) قيامش‌ را ازمكه‌، مركز جهان‌ اسلام‌ آغاز كرد و تا عراق‌ ادامه‌ داد)؛ 18ـ توبة‌ قهرمانانه‌، و اين‌ كه‌ انسان‌ مي‌تواند حتي‌ اگر مثل‌ حر تا پرت‌گاه‌ جهنم‌برود، باز گردد و توبه‌اش‌ قبول‌ شود در صورتي‌ كه‌ توبه‌ حقيقي‌ باشد؛ 19ـ توجه‌ به‌ مسائل‌ مهم‌تر، چنان‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) در روز هشتم‌ ذوحجه‌،مناسك‌ حج‌ را رها كرد و به‌ كار مهمتر كه‌ رفتن‌ به‌ سوي‌ عراق‌ براي‌ پيكار با طاغوتيان‌باشد، دست‌ زد؛ 20ـ توجه‌ به‌ امتحان‌ الهي‌ و ايستادگي‌ در اين‌ راه‌؛ 21ـ استقرار رابطه‌ با خداوند بزرگ‌ كه‌ موجب‌ بالا رفتن‌ سطح‌ روحية‌ سلحشوري‌خواهد شد. (دعا و نماز مناجات‌ امام‌ حسين‌ (ع) در شب‌ عاشورا)؛ 22ـ حفظ‌ قانون‌ الهي‌ (چنان‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) و يارانش‌ هرگز در جنگ‌ با دشمن‌از حريم‌ قانون‌ الهي‌ تجاوز نكردند. نماز خواندند، آب‌ را به‌ روي‌ دشمن‌ نبستند و تيرهاي‌مسموم‌ به‌ سوي‌ دشمن‌ نيفكندند و تا دم‌ مرگ‌ از خدا اطاعت‌ نمودند.)؛
23ـ هر وقت‌ حق‌ در حال‌ سقوط‌ قرار گرفت‌، بايد قيام‌ كرد، گرچه‌ با ياران‌ اندك‌باشد؛ 24ـ اخلاق‌ و كار را فقط‌ براي‌ خدا انجام‌ دادن‌؛ 25ـ رعايت‌ اصول‌ اخلاق‌ (به‌ تشنگان‌ دشمن‌، حتي‌ اسب‌هاي‌ آنان‌ را آب‌ دادن‌)؛ 26ـ امان‌ نامه‌ را رد كردن‌، مانند حضرت‌ عباس‌ (ع) و برادران‌ مادري‌اش‌ كه‌پيروي‌ از رهبر را مقدم‌ داشتند و امان‌ دشمن‌ را با قاطعيت‌ رد كردند؛ 27ـ ايثار تا حدّي‌ كه‌ حضرت‌ عباس‌ (ع) كنار فرات‌ آب‌ نياشاميد، با اين‌ كه‌ تشنه‌بود و به‌ سوي‌ ميدان‌ فرستادن‌ علي‌ اكبر (ع) كه‌ فرزند جوان‌ و عزيز امام‌ بود؛ 28ـ تفكر و توجه‌ به‌ حساب‌ قيامت‌ كه‌ موجب‌ گرايش‌ عده‌اي‌ از سربازان‌ عمر سعدبه‌ سپاه‌ امام‌ حسين‌ (ع) شد؛ 29ـ جهاد و پيكار با تمام‌ ابعادش‌ «و جاهدت‌ في‌ الله حق‌ جهاده‌؛ تو در راه‌ خدا،جهاد را آن‌ گونه‌ كه‌ سزاوار است‌ با تمام‌ ابعادش‌ انجام‌ دادي‌.» (زيارت‌نامة‌ امام‌حسين‌(ع))؛ 30ـ رساندن‌ پيام‌ شهيدان‌، كه‌ بازماندگان‌ عاشورا، به‌ خصوص‌ امام‌ سجاد (ع) وحضرت‌ زينب‌ 3 در هر فرصت‌ مناسبي‌ پيام‌ شهيدان‌ را در كوفه‌ و شام‌ و مدينه‌، باخطبه‌ها و بيان‌هاي‌ خود، به‌ مردم‌ جهان‌ رساندند؛ 31ـ توكل‌ و پيوند به‌ خدا، كه‌ از سخنان‌ امام‌ حسين‌ (ع) است‌. «أنت‌ ثقتي‌ في‌ كل‌حال‌؛ خدايا تو در همه‌ حال‌ بايد مايه‌ اطمينان‌ و آسايش‌ دل‌ من‌ باشي‌.» 32ـ ذكر خدا و همواره‌ با خدا سخن‌ گفتن‌؛ 33ـ شكر و سپاس‌ در هر حال‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) آخرين‌ گفتارش‌ با خدا، حمد وسپاس‌ و شكر الهي‌ بود؛ 34ـ درس‌ مقاومت‌ و سلحشوري‌؛ تا آن‌جا كه‌ حضرت‌ زينب‌ 3 وقتي‌ كه‌ روزيازدهم‌ بدن‌ پاره‌ پارة‌ امام‌ حسين‌ را ديد، متوجه‌ پيامبر 6 شد و گفت‌: «اي‌ رسول‌ خدا،درود فرشتگان‌ آسمان‌ بر تو، اين‌ حسين‌ توست‌ كه‌ در خون‌ غلتيده‌.» سپس‌ بهترين‌ بهره‌برداري‌ را در اين‌ موقع‌ كرد، با دست‌ بدن‌ را بلند كرد و گفت‌: «خدايا اين‌ قرباني‌ اندك‌ را ازآل‌ محمد قبول‌ فرما.» بركت‌هاي‌ قيام‌ عاشورا 1ـ آگاهي‌ و بيداري‌ جامعه‌: مردمي‌ كه‌ تا آن‌ زمان‌، هر خليفه‌ و امير يا والي‌ تحميلي‌را مي‌پذيرفتند، پس‌ از قيام‌ عاشورا پي‌ بردند كه‌ اطاعت‌ از آنان‌ واجب‌ نيست‌، بلكه‌ بايد با خلفا و حاكمان‌ جور به‌ مبارزه‌ برخيزند و آواي‌ رساي‌ حسين‌ (ع) را در گوش‌ مردم‌ طنين‌افكن‌ سازند؛ 2ـ نجات‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ از چنگال‌ بني‌ اميه‌: مردم‌ پس‌ از قيام‌ عاشورا به‌ وجهه‌منافقانه‌ بني‌ اميه‌ پي‌ بردند و دانستند كه‌ اين‌ قوم‌ كمر به‌ نابودي‌ اسلام‌ بسته‌اند. معاويه‌،ابوسفيان‌، يزيد و وليد با دو امانت‌ مورد سفارش‌ پيامبر اكرم‌ 6 يعني‌ قرآن‌ و عترت‌،نهايت‌ خصومت‌ و دشمني‌ را كردند. رفتار ناپسند و غير انساني‌ معاويه‌ با علي‌ (ع) وجنايت‌هاي‌ بي‌نظير يزيد در فاجعة‌ كربلا و شهادت‌ مظلومانة‌ حسين‌ بن‌ علي‌ 8 بر همة‌مردم‌ روشن‌ شد. وليد به‌ هنگام‌ خلافت‌ غاصبانه‌اش‌، قرآن‌ كريم‌ را به‌ تير بست‌ و مغرورانه‌خطاب‌ به‌ كتاب‌ وحي‌ الهي‌، گفت‌: «هنگامي‌ كه‌ نزد خدا رفتي‌ بگو كه‌ وليد مرا با تير پاره‌پاره‌ كرد.» قيام‌ عاشورا، ماهيت‌ كفر و نفاق‌ دودمان‌ بني‌ اميه‌ و دشمني‌ آنان‌ با اسلام‌ را براي‌هميشه‌ آشكار ساخت‌ و بنياد آنان‌ را در كمتر از يك‌ قرن‌ برانداخت‌؛ 3ـ توجه‌ مردم‌ به‌ اهل‌ بيت‌ و شناخت‌ چهره‌هاي‌ محبوب‌: قيام‌ عاشورا آن‌ چنان‌تأثيري‌ داشت‌ كه‌ پس‌ از آن‌ بسياري‌ از قيام‌ها و انقلاب‌ها به‌ نام‌ خاندان‌ عصمت‌ وطهارت‌ (ع) آغاز شد كه‌ از جمله‌؛ مي‌توان‌ به‌ قيام‌ مختار ثقفي‌، قيام‌ توابين‌، نهضت‌ زيدبن‌ علي‌ و حركت‌ و قيام‌ عباسيان‌ اشاره‌ كرد؛ 4ـ جنبش‌هاي‌ اصلاح‌ طلبانه‌ بر ضد بيداد و ستم‌: بيشتر حركت‌هاي‌ اصلاح‌طلبانه‌، و قيام‌ و اقدام‌هاي‌ اسلامي‌ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ از سوي‌ مسلمانان‌ صورت‌ گرفت‌،ملهم‌ از قيام‌ خونين‌ حسيني‌ و نهضت‌ عاشوراست‌. بارزترين‌ و نزديك‌ترين‌ انقلاب‌ نشئت‌گرفته‌ از عاشوراي‌ حسيني‌، انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ به‌ رهبري‌ فرزند شايسته‌ و فرزانة‌حسين‌ (ع)، حضرت‌ امام‌ خميني‌ (4) بوده‌ است‌ كه‌ در خصوص‌ نقش‌ محرم‌ درپيروزي‌هاي‌ انقلاب‌، فرموده‌ است‌: «با حلول‌ ماه‌ محرم‌، ماه‌ حماسه‌ و شجاعت‌ و فداكاري‌آغاز شد، ماهي‌ كه‌ خون‌ بر شمشير پيروز شد.» دلايل‌ عدم‌ سكوت‌ در قيام‌ عاشورا 1ـ فساد حكومتي‌: سلطنت‌طلبان‌، اهل‌ شرب‌ خمر و قمار بودند، در مجالس‌شان‌عياشان‌ بودند؛ خليفة‌ رسول‌ الله و حاضر شدن‌ در مجلس‌ شرب‌ خمر و قمار؛ باز خليفة‌رسول‌ الله به‌ نماز هم‌ مي‌رود و آن‌ هم‌ جماعت‌ مي‌خواند. اين‌ خطر براي‌ اسلام‌ خطر بزرگ‌بود. كه‌ آن‌ را سيدالشهدا رفع‌ كرد؛ «محرم‌ ماهي‌ است‌ كه‌ به‌ وسيلة‌ سيد مجاهدان‌ و مظلومان‌ اسلام‌ زنده‌ شد و ازتوطئة‌ عنصرهاي‌ فاسد و رژيم‌ بني‌ اميه‌ كه‌ اسلام‌ را تا لب‌ پرت‌گاه‌ برده‌ بودند، رهايي‌بخشيد.»
«سيد الشهدا با نثار خون‌ خودشان‌ آن‌ رژيم‌ فاسد را شكست‌ داد و خودش‌ در اين‌راه‌ به‌ شهادت‌ رسيد.» 2ـ رواج‌ منكر در جامعه‌: «سيد الشهدا از همان‌ روز اوّل‌ كه‌ قيام‌ كردند، انگيزه‌شان‌اقامة‌ عدل‌ بود، چنان‌ كه‌ مي‌فرمود: ببينيد امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر در جامعه‌ عمل‌نمي‌شود. انگيزه‌ اقامة‌ معروف‌ و از بين‌ بردن‌ منكر بود. انحراف‌ها همه‌ از منكر است‌، جزخط‌ مستقيم‌ توحيد هرچه‌ هست‌، منكرات‌ است‌. اين‌ها بايد از بين‌ برود و ما كه‌ تابع‌حضرت‌ سيدالشهدا هستيم‌، بايد ببينيم‌ كه‌ ايشان‌ چه‌ وضعي‌ در زندگي‌ داشت‌، قيامش‌ وانگيزه‌اش‌ نهي‌ از منكر بود و معروف‌ در جامعه‌ حكم‌فرما باشد.» 3ـ ظلم‌ و جور حكومت‌: «امام‌ حسين‌ (ع) به‌ همه‌ آموخت‌ كه‌ در مقابل‌ ظلم‌، درمقابل‌ ستم‌، در مقابل‌ حكومت‌ جائر چه‌ بايد كرد.» «وقتي‌ امام‌ حسين‌ (ع) مي‌بيند كه‌ يك‌ حاكم‌ ظالمي‌، جائري‌ در بين‌ مردم‌حكومت‌ مي‌كند و ظلم‌ به‌ مردم‌ مي‌كند، بايد مقابلش‌ ايستاد و جلوگيري‌ كرد.» 4ـ وارونه‌ جلوه‌ دادن‌ چهرة‌ اسلام‌: حضرت‌ سيدالشهدا (ع) ديدند، معاويه‌ و پسرش‌مي‌خواهند مكتب‌ را از بين‌ ببرند و اسلام‌ را وارونه‌ جلوه‌ مي‌دهند؛ اسلامي‌ كه‌ آمده‌،انسان‌سازي‌ كند و تحويل‌ جامعه‌ دهد نيامده‌ است‌ قدرت‌ براي‌ خودش‌ درست‌ كند. آن‌ قدر كه‌ معاويه‌ و پسرش‌ به‌ اسلام‌ ضرر زدند، ديگران‌ پيش‌ از اين‌ نزدند. اينان‌اصل‌ اساس‌ اسلام‌ را مي‌خواستند وارونه‌ جلوه‌ دهند. اگر فداكاري‌ پاسداران‌ امام‌ حسين‌ (ع) نبود، اسلام‌ در خفقان‌ رژيم‌ بني‌ اميه‌ وظالمانة‌ او، وارونه‌ معرفي‌ مي‌شد و زحمت‌هاي‌ نبي‌ اكرم‌ 6 و اصحاب‌ فداكارش‌ به‌ هدرمي‌رفت‌. 5ـ سلطنت‌طلبي‌ و طاغوتي‌ بودن‌ حكومت‌: رژيم‌ منحط‌ بني‌ اميه‌ مي‌خواست‌،اسلام‌ را رژيم‌ طاغوتي‌ و بنيان‌ گذار اسلام‌ را بر خلاف‌ آنچه‌ بوده‌، معرفي‌ كند. حضرت‌سيدالشهدا (ع) براي‌ جلوگيري‌ از آن‌ قيام‌ كرد و شهيد شد، براي‌ اين‌ كه‌ زير بارولايتعهدي‌ يزيد نرود و او را به‌ رسميت‌ نشناسد، قيام‌ فرمود. خطري‌ كه‌ معاويه‌ و يزيد داشتند، اين‌ بود كه‌ اسلام‌ را مي‌خواستند به‌ صورت‌سلطنت‌ دربياورند و معنويت‌ را به‌ صورت‌ طاغوت‌ درآورند و به‌ اسم‌ اين‌ كه‌ ما خليفه‌ رسول‌الله هستيم‌، اسلام‌ را به‌ يك‌ رژيم‌ طاغوتي‌ منقلب‌ كنند. 6ـ حيف‌ و ميل‌ اموال‌ مردم‌: يزيد بنابر ظاهر مسلمان‌ بود و خودش‌ را خليفة‌ پيغمبرمي‌پنداشت‌ و نماز هم‌ مي‌خواند، اما از آن‌ طرف‌ معصيت‌ كار بود و مخالف‌ سنت‌ رسول‌الله6 بود. آنچه‌ رسول‌ خدا با مردم‌ عمل‌ مي‌كرد او خلافش‌ عمل‌ مي‌كرد، خون‌مسلمانان‌ را مي‌ريخت‌ و مالشان‌ را هدر مي‌كرد. آرمان‌هاي‌ قيام‌ عاشورا 1ـ عدالت‌ خواهي‌: حضرت‌ سيدالشهدا به‌ همه‌ آموخت‌ كه‌ در برابر ظلم‌ و ستم‌حكومت‌ جائر چه‌ بايد كرد. در صدر اسلام‌ پس‌ از رحلت‌ پيغمبر، ـ پايه‌ گذار عدالت‌ و آزادي‌ـ نزديك‌ بود با كج‌روي‌هاي‌ بني‌ اميه‌، اسلام‌ در حلقوم‌ ستم‌كاران‌ فرو رود و عدالت‌ در زيرپاي‌ تبه‌كاران‌ نابود شود كه‌ سيدالشهدا نهضت‌ عظيم‌ عاشورا را برپا كرد. سيدالشهدا (ع) خودش‌ و اصحاب‌ و انصار خودش‌ را فداي‌ «ليقوم‌ الناس‌ بالقسط‌»كرد. بايد عدالت‌ در بين‌ مردم‌ و در بين‌ جامعه‌ راستي‌ يابد. 2ـ احياي‌ اسلام‌: محرم‌ ماهي‌ است‌ كه‌ سيد مجاهدان‌ و مظلومان‌ اسلام‌ را زنده‌كرد و از توطئة‌ عنصرهاي‌ فاسد و رژيم‌ بني‌ اميه‌ كه‌ اسلام‌ را تا لب‌ پرت‌گاه‌ برده‌ بودند،رهايي‌ بخشيد. اسلام‌ همان‌قدر عزيز است‌ كه‌ فرزندان‌ پيغمبر 6 جان‌ خودشان‌ را فداي‌ آن‌كردند، حضرت‌ سيدالشهدا با آن‌ جوانان‌ و اصحاب‌ براي‌ اسلام‌ جنگيدند و جان‌ دادند واسلام‌ را زنده‌ كردند. شهادت‌ سيد مظلومان‌ و هواخواهان‌ قرآن‌ در عاشورا، سرآغاز زندگي‌ جاويد اسلام‌ وحيات‌ ابدي‌ قرآن‌ كريم‌ بود. سيدالشهدا كشته‌ شد و با كشته‌ شدن‌ او مكتبي‌ زنده‌ شد، و رژيم‌ طاغوتي‌ معاويه‌ وپسرش‌ را مدفون‌ كرد. 3ـ اصلاح‌ جامعه‌: براي‌ سيدالشهدا تكليف‌ بود كه‌ قيام‌ بكند و خونش‌ را بدهد، تااين‌ كه‌ اين‌ ملت‌ را اصلاح‌ كند. تمام‌ پيامبران‌ براي‌ اصلاح‌ جامعه‌ آمده‌اند و همة‌ آنان‌ اين‌ مسئله‌ را آگاه‌ بودند كه‌فرد بايد فداي‌ جامعه‌ شود، تا جامعه‌ اصلاح‌ شود. 4ـ طاغوت‌ ستيزي‌: محرم‌ ماه‌ مصيبت‌ و سازندگي‌ و كوبندگي‌ است‌. محرم‌ ماه‌نهضت‌ بزرگ‌ سيدالشهدا و سرور اولياي‌ خداست‌ كه‌ با قيام‌ خود در برابر طاغوت‌، سازندگي‌و كوبندگي‌ را به‌ افراد بشر آموخت‌. اگر سيدالشهدا نبود، يزيديان‌ رژيم‌ طاغوتي‌ را تقويت‌ مي‌كردند و به‌ زمان‌ جاهليت‌بر مي‌گرداندند، و اگر ما هم‌ مسلمان‌ بوديم‌، مسلمان‌ طاغوتي‌ بوديم‌، نه‌ حسيني‌. 5ـ احقاق‌ حق‌: محرم‌ ماهي‌ است‌ كه‌ عدالت‌ در برابر ظلم‌، و حق‌ در برابر باطل‌ قيام‌كرد، و در طول‌ تاريخ‌ به‌ اثبات‌ رسيد، هميشه‌ حق‌ بر باطل‌ پيروز بوده‌ است‌.
ماه‌ محرم‌، ماه‌ حماسه‌ و شجاعت‌ و فداكاري‌ است‌ كه‌ خون‌ بر شمشير پيروز شد وقدرت‌ حق‌، باطل‌ را تا ابد محكوم‌ كرد و داغ‌ باطل‌ بر پيشاني‌ ستم‌كاران‌ و حكومت‌هاي‌شيطاني‌ زد، ماهي‌ كه‌ نسل‌ بشر در طول‌ تاريخ‌، راه‌ پيروزي‌ بر سر نيزه‌ را آموخت‌، ماهي‌ كه‌شكست‌ ابرقدرت‌ها را در مقابل‌ كلمة‌ حق‌ به‌ اثبات‌ رساند. روش‌هاي‌ بهره‌ برداري‌ از قيام‌ عاشورا حضرت‌ امام‌ (ره‌) مي‌فرمايد: «كربلا و نام‌ مبارك‌ حضرت‌ سيدالشهدا را زنده‌ نگه‌ داريد كه‌ با زنده‌ بودن‌ او، اسلام‌زنده‌ نگه‌ داشته‌ مي‌شود.» ارزش‌هاي‌ اسلامي‌ در قيام‌ عاشورا خلاصه‌ شده‌ است‌، چرا كه‌ بي‌ شك‌ نهضتي‌مي‌تواند مشعل‌ دار هدايت‌ انسان‌ها گردد كه‌ خود در بردارندة‌ تمامي‌ مرحله‌هاي‌ كمال‌ وسعادت‌ انسان‌ها و پاسخ‌گوي‌ نيازهاي‌ فكري‌ جامعه‌ باشد. از اين‌ رو؛ پيش‌ از هر چيز بايد ثابت‌ شود كه‌ قيام‌ عاشورا، از جهت‌ اسناد،ارزش‌هاي‌ ناب‌ اسلامي‌ را داراست‌ و پس‌ از آن‌، بايد روش‌هاي‌ استفادة‌ از اين‌ قيام‌مقدس‌ در احياي‌ دين‌ و ارزش‌هاي‌ حاكم‌ بر آن‌ بررسي‌ گردد. مراد از تبلور ارزش‌ها در قيام‌ عاشورا، تدوين‌ تمامي‌ فروع‌ و اصول‌ اسلامي‌ نيست‌؛بلكه‌ مراد آن‌ دسته‌ از ارزش‌هايي‌ است‌ كه‌ ماهيت‌ و اساس‌ دين‌ بر پاية‌ آن‌ها استوارگرديد. اگر عاشورا و فداكاري‌ خاندان‌ پيامبر 6 نبود، بعثت‌ و زحمت‌هاي‌ جان‌فرساي‌نبي‌ اكرم‌ 6 را طاغوتيان‌ آن‌ زمان‌ به‌ نابودي‌ كشانده‌ بودند، و منطق‌ ابوسفياني‌ كه‌مي‌خواستند، خط‌ باطلان‌ بر وحي‌ و كتاب‌ بكشد و يزيد، يادگار عصر تاريك‌ بت‌پرستي‌ رابه‌ خلافت‌ و حكومت‌ برساند كه‌ به‌ گمان‌ خود با كشتن‌ و به‌ شهادت‌ فرزندان‌ وحي‌، اميداساس‌ اسلام‌ را برچيند و با صراحت‌ بگويد: «لا خبر جاء ولا وحي‌ نزل‌» و بنياد حكومت‌الهي‌ را بركند. قيام‌ جاودانة‌ حسين‌ (ع) آيينه‌ تمامي‌ كمال‌هاست‌ و در برابر هر ضد ارزشي‌،ارزش‌ جاودانه‌اي‌ را پيش‌ مي‌كشد؛ از يك‌ سو، مفاهيم‌ اخلاقي‌ را، مانند ايثار، از خودگذشتگي‌، شجاعت‌، شهادت‌، صداقت‌ و... معاني‌ واقعي‌ خود مي‌يابد، و از سوي‌ ديگر،مفاهيم‌ كلي‌ اسلامي‌، از جمله‌ حريت‌، انسانيت‌، مسلماني‌، فرهنگ‌ اسلامي‌ و... كه‌ درگردباد توطئه‌ها به‌ باد فراموشي‌ سپرده‌ شده‌ بود. نهضت‌ مقدس‌ عاشورا، آيينة‌ تمام‌ نماي‌ اسلام‌ است‌ كه‌ برنامة‌ سعادت‌ و كمال‌انسان‌ را در خودش‌ دارد. حادثة‌ امام‌ حسين‌ (ع) گويي‌، مانند نمايش‌ احساس‌، پرخاش‌گري‌، و تراژدي‌ ووعظ‌ و عشق‌ الهي‌، مساوات‌ اسلامي‌ و عواطف‌ انساني‌، همه‌ در آخرين‌ اوج‌ به‌ وسيلة‌قهرماناني‌ مختلف‌ از پير و جوان‌، زن‌ و مرد، آزاده‌ و برده‌، به‌ وجود آمده‌ و همة‌ ابعاد اسلام‌ راهم‌ نشان‌ مي‌دهد. قيام‌ عاشورا ميراثي‌ گران‌بها است‌ كه‌ تمامي‌ ارزش‌هاي‌ مورد نياز جامعه‌ را در خودفراهم‌ آورده‌ است‌ و مي‌تواند با معارف‌ زلال‌ خود راه‌هاي‌ سعادت‌ را به‌ انسان‌ها بنماياند. بي‌ ترديد، دنياي‌ اسلام‌ در عصر حاضر، دچار انفعال‌ و ركود است‌ و فقط‌ الگوهاي‌صحيح‌ و دستورالعمل‌هاي‌ دقيق‌ مي‌تواند، راه‌ سعادت‌ را براي‌ آن‌ هموار كند؛ گرچه‌ تاكنون‌ نتوانستيم‌ آن‌ گونه‌ كه‌ بايد و شايد ارزش‌هاي‌ عاشورا را به‌ جامعه‌هاي‌ جهاني‌بشناسانيم‌ و انتقال‌ دهيم‌. افسوس‌ كه‌ شيعه‌ بيشتر بر مصايب‌ عاشورا گريست‌ و كمتر در مسائل‌ عاشوراانديشيد. شيعه‌ عاشورا را نگه‌ داشت‌، ليكن‌ درست‌ نشناساند. آفرين‌ بر او كه‌ نگاه‌ داشت‌ و دريغا از او كه‌ نشناساند، و اين‌ در حالي‌ است‌ كه‌ قيام‌ عاشورا در هر قطره‌اش‌ شعوري‌ ناب‌ وقوي‌ و محتوايي‌ ژرف‌ و غني‌ و مكتبي‌ آموزنده‌ و انساني‌ و ترتيل‌ خون‌بار آيات‌ قرآني‌ وسجدة‌ مترنم‌ و نوراني‌ و سيل‌ حيات‌ آفريني‌ و اخلاقي‌ و حماسة‌ پويا در آهنگ‌ بشري‌است‌. ما همواره‌ كوشيده‌ايم‌، نام‌ عاشورا را زنده‌ نگه‌ داريم‌، اما هدف‌ و انگيزة‌ زنده‌ نگه‌داشتن‌ عاشورا را فراموش‌ كرده‌ايم‌. البته‌ گاه‌ به‌ بيان‌ اهداف‌ و انگيزة‌ قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع)نيز پرداخته‌ايم‌، اما اين‌ تلاش‌ به‌ جهت‌ اقدام‌ نكردن‌ براي‌ تطبيق‌ آن‌ها با شرايط‌ جاري‌جامعه‌ و جهان‌، كارايي‌ چنداني‌ نداشته‌ است‌. از سوي‌ ديگر، شيعه‌ قيام‌ عاشورا و درس‌هاي‌ آن‌ را همواره‌ در محدوده‌ قلمرو خودبيان‌ كرده‌ و كمتر كوشيده‌ است‌ كه‌ به‌ آن‌ رنگ‌ جهاني‌ بدهد، در حالي‌ كه‌ اين‌ قيام‌ در دل‌خود، درس‌هايي‌ دارد كه‌ مي‌تواند نوع‌ انسان‌ را به‌ سر منزل‌ كمال‌ برساند. قيام‌ عاشورا، هم‌چون‌ سلاحي‌ نيرومند و كارآمد در دست‌ ماست‌، اما نمي‌دانيم‌چگونه‌ از آن‌ بهره‌ ببريم‌.
قلب‌هاي‌ بي‌شماري‌ به‌ ياد حسين‌ و نهضت‌ او مي‌تپد، اما مسئله‌هم‌چون‌ نيروي‌ ذخيره‌ شده‌اي‌ است‌ كه‌ بارها كارآمدي‌ آن‌ را نيز تجربه‌ كرده‌ايم‌؛ براي‌نمونه‌، يكي‌ از عوامل‌ بسيار مهم‌ و اساسي‌ در پيش‌برد جنگ‌ تحميلي‌، ايستادگي‌ دليرانة‌رزمندگان‌ اسلام‌ در هشت‌ سال‌ دفاع‌ مقدس‌، تكيه‌ بر ارزش‌هاي‌ والاي‌ عاشورا بود به‌گونه‌اي‌ كه‌ گاه‌ در صحنه‌هاي‌ جنگ‌، حماسه‌هايي‌ را مي‌آفريدند كه‌ همة‌ متخصصان‌ راشگفت‌ زده‌ مي‌كرد. حضرت‌ امام‌ در اين‌ باره‌ مي‌فرمايد: «در دوران‌ دفاع‌ مقدس‌ جبهه‌هابا عشق‌ امام‌ حسين‌، گرم‌ نگه‌ داشته‌ مي‌شد.» پيروزي‌ شكوه‌مند انقلاب‌ اسلامي‌ نيز وام‌دار قيام‌ عاشورا و درس‌هاي‌ بجاي‌ مانده‌از آن‌ است‌ و به‌ فرموده‌ رهبر معظم‌ انقلاب‌: «حادثة‌ عاشورا پشتوانة‌ يك‌ نهضت‌ است‌ وبايد آبرومند، پرتپش‌ و پرقدرت‌ باقي‌ بماند». و مي‌فرمايد: «عاشورا تابلويي‌ است‌ كه‌ در آن‌نام‌ بلند عشق‌ را با خون‌ نگاشته‌اند». اينك‌ بر ماست‌ كه‌ با تكيه‌ بر ارزش‌هاي‌ همه‌ جانبة‌ آن‌، راه‌ ظهور اين‌ ارزش‌ها رادر ساير عرصه‌ها هموار كنيم‌ و بار ديگر اسلام‌ را قدرت‌مند و آبرومند و سر بلند گردانيم‌. دراين‌جا برخي‌ از شيوه‌هاي‌ بهره‌ برداري‌ از قيام‌ عاشورا، براي‌ احياي‌ ارزش‌هاي‌ اسلامي‌بررسي‌ مي‌شود: 1- الگو سازي‌: هر جامعه‌اي‌ همواره‌ در پي‌ يافتن‌ الگوهايي‌ است‌ كه‌ بتواند باپيروي‌ از آن‌ها راه‌ سعادت‌ و كمال‌ را بپيمايد و در اين‌ جستجو مي‌كوشد، بهترين‌ها رابرگزيند. نهضت‌ عاشورا از جمله‌ با شكوه‌ترين‌ و مناسب‌ترين‌ اين‌ حقيقت‌يافته‌هاست‌،چرا كه‌ در بستر اين‌ قيام‌، الگوهايي‌ شكل‌ گرفته‌ كه‌ بي‌ ترديد، در هيچ‌ كجاي‌ عالم‌نمي‌توان‌ براي‌ آن‌ها همانندي‌ يافت‌. اسطوره‌هاي‌ شجاعت‌ و مردانگي‌، تنديس‌هاي‌كامل‌ عشق‌ و محبت‌، اسوه‌هاي‌ شگفت‌انگيز صبر و استقامت‌ و مصداق‌هاي‌ مسئوليت‌ ورسالت‌، شمّه‌اي‌ از اين‌ اقيانوس‌ بيكرانند. نهضت‌ عاشورا، جواني‌ هم‌چون‌ علي‌اكبر (ع) دارد كه‌ از يك‌سو، در اوج‌ قله‌هاي‌شجاعت‌ و شهامت‌ قرار دارد و از سويي‌ ديگر اخلاق‌، رفتار و سيماي‌ پيامبر 6 را به‌ارث‌ برده‌ است‌، چهره‌اش‌ چون‌ ماه‌ مي‌درخشد و اراده‌اش‌ هم‌چون‌ ستيغ‌ كوه‌ها، استوار و پرابهت‌ است‌. اگر جوانان‌، با شخصيت‌ علي‌اكبر (ع) به‌ خوبي‌ آشنا شوند و او را تنها در لابه‌لاي‌ مراثيه‌ها، جواني‌ افسرده‌ مشاهده‌ نكنند، تمامي‌ توان‌ خويش‌ را براي‌ همانند سازي‌به‌ كار خواهند گرفت‌ و براي‌ ارضاي‌ خود، به‌ دنبال‌ قهرمان‌هاي‌ پوشالي‌ و سراسر فسادغرب‌ نخواهد رفت‌. قيام‌ عاشورا، بانويي‌ هم‌چون‌ زينب‌كبرا 3 دارد كه‌ به‌ راستي‌ شكوه‌ و عظمت‌ يك‌زن‌ را در كربلا به‌ نمايش‌ گذارد و تمام‌ نگرش‌هاي‌ اسلام‌، دربارة‌ زن‌ و مقام‌ او به‌ يك‌باره‌در وجود زينب‌ (س‌) پديدار گرديد. قيام‌ عاشورا، شخصي‌، همانند حر دارد كه‌ از اعماق‌ ظلمت‌ و سياهي‌، يك‌باره‌ به‌دريايي‌ از نور وارد مي‌شود و بر همگان‌ اعلام‌ مي‌دارد كه‌ هر چند بدترين‌ افراد هم‌ باشيد،آغوش‌ اسلام‌ براي‌ پذيرش‌ توبه‌ كنندگان‌ باز است‌. عاشورا، همانند ابوالفضل‌ العباس‌ (ع) را دارد كه‌ نمونة‌ كامل‌ شجاعت‌ و وفاداري‌است‌ و سرانجام‌ نهضت‌ جاودانة‌ عاشورا، حسين‌ (ع) را دارد كه‌ دربردارندة‌ تمامي‌ كمال‌هاو حماسه‌هايي‌ است‌ كه‌ در روز عاشورا آفريده‌ شد. كه‌ راه‌ را براي‌ كمال‌ مطلق‌ انسان‌ هموارمي‌كند و فرصت‌ اوج‌ به‌ آسمان‌ لايتناهي‌ كمال‌ها را فراهم‌ آورد. 2ـ يافتن‌ قالب‌هاي‌ نو براي‌ عرضة‌ ارزش‌ها: نهضت‌ عاشورا هنگامي‌ مي‌تواند دراحياي‌ ارزش‌ها مؤثر باشد كه‌ با روش‌هاي‌ نو عرضه‌ شود. اكنون‌ كه‌ ارتباطات‌ بر تمامي‌زندگي‌ بشر گسترده‌ شده‌ و در پناه‌ آن‌ پيچيده‌ترين‌ برنامه‌هاي‌ فرهنگي‌ به‌ سراسر دنيافرستاده‌ مي‌شود، فقط‌ به‌ وعظ‌، خطابه‌ و منبر نمي‌توان‌ بسنده‌ كرد، بلكه‌ استفاده‌ ازاهرم‌هاي‌ پيشرفته‌ نيز ضرورت‌ دارد. به‌ عبارت‌ ديگر، خوش‌بختانه‌ قيام‌ عاشورا انعطاف‌پذيري‌ بسيار دارد و قابليت‌هاي‌ آن‌ براي‌ قالب‌هاي‌ هر عصري‌ بسيار است‌. 3ـ هدايت‌ عزاداري‌ها و بهره‌ برداري‌ از آن‌ها: از سنت‌هاي‌ بسيار در فرهنگ‌ تشيع‌عزاداري‌ و سوگواري‌ است‌. شيعه‌ در دامان‌ عزاداري‌ و سوگواري‌ توانسته‌، معارف‌ خود راگسترش‌ دهد و خود را به‌ جهان‌ بشناساند. آنچه‌ بايد بدان‌ توجه‌ شود اين‌ است‌ كه‌ اين‌اهرم‌ بايد هم‌چنان‌ قدرت‌مند و پرتپش‌ برجا بماند و فقط‌ به‌ مراسمي‌ سنتي‌ و كليشه‌اي‌تبديل‌ نشود تا تمامي‌ اهدافي‌ كه‌ در پس‌ اين‌ مراسم‌ قرار دارد به‌ فراموشي‌ سپرده‌ شود.
سوگواري‌ و عزاداري‌ اهرمي‌ قدرت‌مند است‌ كه‌ توانايي‌ها و قابليت‌هاي‌ بي‌شماري‌دارد. در ساية‌ اين‌ مراسم‌ مي‌توان‌ حركت‌هاي‌ عظيمي‌ را آفريد و از آن‌ بهره‌ برداري‌هاي‌بسياري‌ كرد. گاه‌ در ميان‌ اين‌ عزاداري‌ها حركت‌هايي‌ مشاهده‌ مي‌شود كه‌ از اوج‌ ارادت‌ وعشق‌ عزاداران‌ حكايت‌ دارد. اگر اين‌ حالت‌ها و عشق‌ و محبت‌ها در مسير صحيح‌ هدايت‌شود و از سيل‌ اشك‌ها به‌ خوبي‌ استفاده‌ گردد، بسياري‌ از مشكلات‌ جهان‌ اسلام‌ از ميان‌خواهد رفت‌ و قدرت‌ مسلمانان‌ چندين‌ برابر خواهد شد؛ چنان‌ كه‌ حضرت‌ امام‌ ؛ دربارة‌عزاداري‌ براي‌ امام‌ حسين‌ (ع) مي‌فرمايد: مجلس‌ عزا، نه‌ براي‌ اين‌ است‌ كه‌ گريه‌ بكنند براي‌ سيدالشهدا و اجر ببرند. البته‌براي‌ اين‌ هم‌ است‌ كه‌ مهم‌ آن‌ جنبة‌ سياسي‌ است‌ كه‌ ائمة‌ ما در صدر اسلام‌ نقشه‌اش‌ راطرح‌ كرده‌اند كه‌ تا آخر باشد و اين‌ اجتماع‌ تحت‌ يك‌ بيرق‌، اجتماع‌ يك‌ ايده‌ و هيچ‌ چيزنمي‌تواند اين‌ كار را به‌ مقداري‌ كه‌ عزاي‌ سيدالشهدا در او تأثير دارد، تأثير داشته‌ باشد. به‌ اميد آن‌ كه‌ روزي‌ فرا رسد كه‌ تمامي‌ ارزش‌هاي‌ والاي‌ عاشورا، با روش‌هايي‌مطلوب‌ به‌ جهان‌ صادر شود، كه‌ در اين‌ صورت‌ جامعة‌ اسلامي‌ در گسترش‌ معارف‌ اسلامي‌بسيار موفق‌تر از گذشته‌ خواهد شد. تأثير قيام‌ عاشورا در انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ هدف‌ مشترك‌ قيام‌هاي‌ انبيا و معصومان‌ : تقويت‌ و حفظ‌ كلمة‌ توحيد، احياي‌ارزش‌هاي‌ الهي‌ و انساني‌، تعالي‌ بشر و اقامة‌ عدل‌ و قسط‌ در جامعه‌ است‌. اگر از اين‌ ابعادبه‌ نهضت‌ حسيني‌ بنگريم‌، بي‌ترديد بهترين‌ و والاترين‌ تأثير آن‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ راشاهد خواهيم‌ بود. حركت‌هاي‌ مردمي‌ و انقلابي‌ ملت‌ ايران‌ و رهنمودها و عمل‌كردحضرت‌ امام‌ ؛، رهبر و بسيج‌ كنندة‌ مردم‌، دليل‌ مثبتي‌ بر اين‌ مدعاست‌. شهادت‌ خواهي‌ مردم‌ در قبل‌ و بعد از انقلاب‌ اسلامي‌، به‌ پيروي‌ از مشي‌ سالارشهيدان‌ حضرت‌ حسين‌ بن‌ علي‌ 8 بوده‌ است‌. شعارهاي‌ تودة‌ مردم‌ در جريان‌ انقلاب‌اسلامي‌ و بويژه‌ شهادت‌ در هشت‌ سال‌ دفاع‌ مقدس‌ بيان‌ كنندة‌ تأثير ژرف‌ عاشورا درفرهنگ‌ اصيل‌ است‌، اوج‌ راهپيمايي‌ها و تظاهرات‌ مردم‌ و نقطة‌ عطف‌ بسيج‌ مردمي‌ ومبارزه‌ بر ضد رژيم‌ ستم‌ شاهي‌ در روزهاي‌ تاسوعا و عاشوراي‌ سال‌ 1357 بود؛ هم‌چنان‌كه‌ حضرت‌ امام‌ ؛ نيز نهضت‌ عظيم‌ خويش‌ را بر ضد رژيم‌ از روز دوازدهم‌ ماه‌ محرم‌ آغازكرد، و در اين‌ باره‌ مي‌فرمايد: «محرم‌ ماهي‌ است‌ كه‌ عدالت‌ در مقابل‌ ظلم‌ و حق‌ در مقابل‌باطل‌ قيام‌ كرد و به‌ اثبات‌ رسيده‌ است‌ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ هميشه‌ حق‌ بر باطل‌ پيروز شده‌است‌». در جايي‌ ديگر دربارة‌ اهداف‌ قيام‌ حسيني‌ مي‌فرمايد: «قيام‌شان‌ و انگيزه‌شان‌نهي‌ از منكر بود و اين‌ كه‌ هر منكري‌ بايد از بين‌ برود و از جمله‌ حكومت‌ جور بايد از بين‌برود.» تأثير گذاري‌ قيام‌ كربلا در انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ را با توجه‌ به‌ موارد زير مي‌توان‌بررسي‌ كرد: الف‌) اهداف‌ آرمان‌هاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و مشابهت‌ آن‌ها با قيام‌ عاشورا؛ از جمله‌آزادي‌، احياي‌ دين‌، برقراري‌ عدالت‌ اجتماعي‌، پيوند ديانت‌ و سياست‌ و... ب‌) عمل‌كرد رهبر انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ در بسيج‌ توده‌ها، با توجه‌ به‌ اهداف‌حركت‌ احياكنندة‌ حضرت‌ حسين‌ بن‌ علي‌(ع). ج‌) سمبل‌ها و شعارهاي‌ مردم‌ به‌ هنگام‌ انقلاب‌ و اوج‌گيري‌ قيام‌ آنان‌، درزمان‌هاي‌ ويژه‌، مانند تاسوعا و عاشورا. با وجود تشابه‌ بين‌ اهداف‌ قيام‌ عاشوراي‌ حسيني‌ و انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌، ازتفاوت‌هاي‌ ميان‌ اين‌ دو حركت‌ عظيم‌ اسلامي‌ و انساني‌ نبايد غافل‌ بود. نتيجه‌: سه‌ عامل‌، در نهضت‌ عاشورا نقش‌ اصلي‌ را ايفا مي‌كردند، ولي‌ مهم‌ترين‌ عامل‌ كه‌مي‌توانست‌ دو عامل‌ ديگر را نيز دربرگيرد، مسئلة‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر بود، تحقق‌چنين‌ امري‌، نياز به‌ فداكاري‌ها و ايثارها، صبر و مقاومت‌ و شهادت‌طلبي‌ و ارزش‌هاي‌ديگر اسلامي‌ داشت‌ كه‌ همة‌ اين‌ روش‌ها به‌ گونة‌ احسن‌ در پديد آورندگان‌ نهضت‌ عاشوراوجود داشت‌. بنابراين‌، هدف‌ امام‌ حسين‌ (ع) از قيام‌ اين‌ بود كه‌ با قطع‌ ايادي‌ كفر و نفاق‌، بارديگر سنت‌ پيامبر 6 را زنده‌ كند و بدعت‌ها را برچيند. بر همين‌ اساس‌، دستاوردهاي‌قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) را با توجه‌ به‌ اهداف‌ و پيام‌هاي‌ امام‌ و آنچه‌ در زندگي‌ مردم‌ مسلمان‌ديده‌ شده‌، مي‌توان‌ در موارد زير خلاصه‌ كرد: 1ـ رسوايي‌ حكومت‌ ننگين‌ بني‌ اميه‌ و يزيد؛ 2ـ نابودي‌ حكومت‌ طاغوتيان‌ و براندازي‌ برنامه‌هاي‌ ضد ديني‌ و در هم‌ شكستن‌حصار ساختگي‌ ديني‌ بني‌ اميه‌؛ 3ـ شهادت‌طلبي‌ و قهرمان‌ پروري‌ و تقويت‌ بنيه‌هاي‌ دفاعي‌، در عرصه‌هاي‌گوناگون‌ براي‌ حفظ‌ دين‌ و نگهداري‌ از اصول‌ و اركان‌ شريعت‌؛ 4ـ صبر و مقاومت‌ در برابر حوادث‌؛ 5ـ شجاعت‌، قاطعيت‌ و صلابت‌ ديني‌؛
6ـ اخلاص‌ و خشنودي‌ به‌ رضاي‌ خدا؛ 7ـ روحيه‌ سلح‌شوري‌ و قدرت‌ عظيم‌ معنوي‌؛ 8ـ وفاداري‌ و برادري‌؛ 9ـ افشاگري‌ و آگاهي‌ بخشي‌؛ 10ـ بيداري‌ مردم‌ و احساس‌ گناه‌ در وجدان‌ هر مسلمان‌، هنگام‌ سكوت‌ در برابرطاغوت‌؛ 11ـ جاي‌گزيني‌ اخلاق‌ جديد، به‌ جاي‌ اخلاق‌ جاهلي‌؛ به‌ عبارت‌ ديگر، نهضت‌امام‌ حسين‌ (ع) موجب‌ پيدايي‌ اخلاق‌ برتر شد و افكار انسان‌ها را در چگونگي‌ انتخاب‌زندگي‌، تغيير داد. امام‌ حسين‌ (ع) الگويي‌ شايسته‌ و ارزش‌مند است‌ و قيام‌ خونين‌ او را انسان‌هاي‌بسياري‌ سرمشق‌ خود قرار مي‌دهند؛ سيدالشهدا (ع) خود نيز مي‌فرمايد: «فلكم‌ في‌َّ اُسوة‌» قيام‌ عاشورا نه‌ فقط‌ براي‌ مسلمانان‌، بلكه‌ براي‌ غير مسلمانان‌ نيز سر مشق‌ و الگواست‌؛ چنان‌كه‌ مهاتما گاندي‌ رهبر بزرگ‌ هند نيز عاشوراي‌ حسيني‌ را سرمشق‌ خود قرارداده‌ و مي‌گويد كه‌ من‌ زندگي‌ امام‌ حسين‌، آن‌ شهيد بزرگ‌ اسلام‌ را به‌ دقت‌ خوانده‌ام‌ وتوجه‌ فراوان‌ به‌ صفحه‌ها كربلا كرده‌ام‌ و بر من‌ روشن‌ شده‌ كه‌ اگر هندوستان‌ مي‌خواهديك‌ كشور پيروز باشد، بايستي‌ از قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) سرمشق‌ بگيرد. واقعة‌ كربلا و نهضت‌ حسيني‌ از بي‌مانندترين‌هايي‌ است‌ كه‌ در تاريخ‌ اسلام‌ واقع‌شد و دگرگوني‌هاي‌ عظيم‌ در جامعه‌ بشري‌ پديد آورد. اين‌ حادثه‌ عظيم‌، به‌ تمام‌ جهان‌منتشر شده‌ و دل‌هايي‌ را لرزانده‌ و اشك‌هايي‌ را جاري‌ كرده‌ است‌. سيدالشهدا (ع) در اين‌ مكتب‌ به‌ ما نشان‌ داده‌ كه‌ دردهاي‌ بزرگ‌ را چگونه‌ بايددرمان‌ كرد و ايده‌هاي‌ بزرگ‌ را چگونه‌ بايد محقق‌ نمود. مكتب‌ او زندگي‌ ساز، فرياد آفرين‌و عصيان‌ ساز برضد نابساماني‌ها، استبدادها و استكبارهاست‌. جاي‌گاهي‌ كه‌ حسين‌ (ع) در برابر دوست‌ و دشمن‌ و در مسير زندگي‌ مي‌گرفت‌،درس‌ افتخار، فضيلت‌، مناعت‌ طبع‌، وحدت‌ و عدالت‌، آزادي‌ و استقلال‌، رابطة‌ با خود وخداوند، درس‌ رابطه‌ زندگي‌، درس‌ هدفداري‌، مسئوليت‌ اجتماعي‌، تعهد داري‌، امامت‌ والگوبودن‌، امانت‌داري‌، بيداري‌ و سكوت‌ نكردن‌، مقاومت‌ و صبر، صفا و جوان‌مردي‌،غيرت‌، وفاداري‌، احترام‌ به‌ مقدسات‌ و درس‌ اخلاص‌ و يگانگي‌ است‌ كه‌، همة‌ اين‌ درس‌هافوق‌ از نهضت‌ حسيني‌ نشئت‌ گرفته‌ است‌. نهضت‌ كربلا، بي‌ترديد در احياي‌ اسلام‌ و ارزش‌هاي‌ اسلامي‌ نقشي‌ كارساز وحياتي‌ داشت‌، و به‌ فرمودة‌ حضرت‌ امام‌ خميني‌ ؛ «اسلام‌ را سيدالشهدا (ع) زنده‌ نگه‌داشته‌ است‌.» ترسيم‌ خط‌ سرخ‌ شهادت‌ و آزادي‌ «هيهات‌ من‌ الذلة‌» و «كل‌ يوم‌ عاشورا وكل‌ ارض‌ كربلا» پيام‌ جاويدان‌ و ماندگار نهضت‌ حسيني‌ است‌. وجود امام‌ حسين‌ (ع) و واقعه‌اي‌ به‌ نام‌ عاشورا در تاريخ‌، فرهنگ‌ و ادبيات‌ ايران‌تأثير به‌ سزايي‌ داشته‌ است‌. وقتي‌ جواني‌ در سال‌ 2002 و در دنيايي‌ با علم‌ و تكنولوژي‌پيشرفته‌ و در عصر ارتباطات‌ و تحولات‌ زندگي‌ مي‌كند، بي‌شك‌ بايد واقعة‌ عاشورا وشخصيت‌ والاي‌ امام‌ حسين‌ (ع) به‌ گونه‌اي‌ براي‌ او ترسيم‌ شود كه‌ نشاط‌ آور و حيات‌بخش‌ باشد و آيا بحثي‌ نشاط‌ آورتر از بحث‌ شهادت‌ وجود دارد؟ اگر چنين‌ موضوع‌هايي‌ براي‌ جوانان‌، به‌ زبان‌ خودش‌ و متناسب‌ با روحية‌ شاداب‌ وپوياي‌ او بيان‌ شود، بي‌شك‌ فطرت‌ پاك‌ جوان‌ به‌ راحتي‌ آن‌ را مي‌پذيرد، اما مشكل‌ در اين‌جاست‌ كه‌ زبان‌ جوانان‌ را نمي‌شناسيم‌. آنان‌ كه‌ فكر مي‌كنند بايد با جوان‌ امروز با زبان‌ صدسال‌ گذشته‌ سخن‌ گفت‌، در اشتباه‌ به‌ سر مي‌برند. هم‌چنين‌ بايد عاشورا را هنرمندانه‌ بنگريم‌ كه‌ از علت‌هاي‌ ماندگار بودن‌ عاشورانيز همين‌ جهت‌ هنري‌ آن‌ است‌. در تاريخ‌ شايد حوادثي‌ فجيع‌تر از عاشورا نيز به‌ وقوع‌پيوسته‌، اما فاعل‌ و عامل‌ اين‌ وقايع‌ به‌ هنرمندي‌ امام‌ حسين‌ (ع) نبوده‌ و اگر به‌ تاريخ‌عاشورا چنين‌ نگريسته‌ شود و علاوة‌ بر شور حسيني‌، شعور حسيني‌ نيز برانگيخته‌ شود،قلب‌ها راضي‌ و فكرها قانع‌ خواهد شد و اما اگر فقط‌ به‌ بعد شور حسيني‌ تكيه‌ شود،تحريف‌هاي‌ متعددي‌ پديد خواهد آمد. چكيده‌ قيام‌ عاشورا، رخدادي‌ است‌ كه‌ تاريخ‌ اسلام‌، حتي‌ تاريخ‌ بشريت‌ همانندي‌ براي‌آن‌ سراغ‌ ندارد. جايگاه‌ بلند عاشورا آنرا بصورت‌ رويداد جاودانه‌اي‌ درآورده‌ است‌ كه‌همچون‌ نگين‌ درخشان‌ بر تارك‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ بشري‌ مي‌درخشد. باوجود دستان‌تحريف‌ گري‌ كه‌ در خلال‌ چهارده‌ قرن‌ در پي‌ تحريف‌ حقيقت‌ ارزشهاي‌ نهضت‌حسيني‌(ع) برآمده‌اند، آنچه‌ از عاشورا براي‌ ما به‌ يادگار مانده‌، از چنان‌ عمق‌ و غنايي‌برخوردار است‌ كه‌ تا فرجام‌ تاريخ‌ پيام‌ آور ارزشهاي‌ والاي‌ انساني‌ و الهام‌ بخش‌ انسانهاي‌آزاده‌ و خداجو خواهد بود عاشورا از دير باز مظهر عشق‌ به‌ خداوند و تسليم‌ محض‌ در برابراو و سمبل‌ قيام‌ در راه‌ دين‌ و آزادي‌ خواهي‌ و شهادت‌طلبي‌ بوده‌ است‌.
قيام‌ عاشورا در دل‌ باطل‌ هراس‌ و اندام‌ حق‌، توان‌ و در شريان‌ خشك‌ حق‌ باوران‌خون‌ حق‌ جويي‌ تزريق‌ كرد، حق‌ ستيزان‌ را اميدوار و باطل‌ ستيزان‌ را مأيوس‌ ساخت‌ وتحولي‌ بس‌ شگرف‌ در فرهنگ‌ عمومي‌ و انقلاب‌ سترگ‌ در فرهنگ‌ سياسي‌ جهان‌ ايجادكرد. اگر قيام‌ عاشورا و فداكاري‌ خاندان‌ پيغمبر 6 نبود طاغوتيان‌ آن‌ زمان‌، بعثت‌ وزحمات‌ جانفرساي‌ نبي‌ اكرم‌ 6 را به‌ نابودي‌ كشانده‌ بودند. فرهنگ‌ عاشورا فرهنگ‌ ياري‌ دين‌ در تمام‌ جهات‌ است‌ فرهنگ‌ ظهور فعليت‌بخشيدن‌ به‌ همه‌ قوانين‌ اسلام‌ و توجه‌ تام‌ به‌ اسلام‌ ناب‌ محمدي‌ 6 است‌؛ در فرهنگ‌عاشورا سياست‌، فضيلت‌، علم‌ و عدالت‌ و عزت‌ انساني‌ با يكديگر عجين‌ شده‌اند و هريك‌بدون‌ ديگري‌ بي‌ معني‌ و بي‌ مفهوم‌ است‌ و در شعاع‌ ديگري‌ فعليت‌ پيدا مي‌كند مگراجراي‌ عدالت‌ سياسي‌، حقوقي‌، اقتصادي‌ جداي‌ از فضيلت‌ و بي‌ توجهي‌ به‌ عزت‌ انساني‌امكان‌پذير است‌ پيامبر 6 فرمود: «حسين‌ از من‌ است‌ و من‌ از حسين‌، هر كه‌ حسين‌را دوست‌ بدارد خداي‌ او را دوست‌ دارد. حسين‌ فرزندي‌ از فرزندان‌ انبياء است‌». اين‌ سخن‌بزرگ‌ از پيامبر بزرگوار اسلام‌ اتصال‌ معنوي‌ و روحاني‌ و پيوستگي‌ سالار شهيدان‌ را به‌نهضت‌ انبياء و پيوستگي‌ او را به‌ حق‌ نشان‌ مي‌دهد و اين‌ اصل‌ راز نهضت‌ حسيني‌، كه‌احياء كننده‌ دين‌ نبي‌ و سنت‌ محمد 6، اسلام‌ ناب‌ و اسلام‌ انقلابي‌ است‌. تشيع‌ سرخ‌علوي‌ در نهضت‌ سرخ‌ حسيني‌ شكوفا گرديده‌ است‌ و بزرگداشت‌ سنت‌ شهادت‌ حسيني‌بزرگداشت‌ راه‌ انقلاب‌ و انبياست‌، در اين‌ مقاله‌ بطور اجمالي‌ به‌ بررسي‌ عوامل‌ مثبت‌ زنده‌نگه‌ داشتن‌ قيام‌ عاشورا پرداخته‌ شده‌ است‌. اميد است‌ همه‌ ما بتوانيم‌ در سالي‌ كه‌ از سوي‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ به‌ سال‌ عزت‌ وافتخار حسيني‌ نامگذاري‌ شده‌ است‌ از رهروان‌ و ادامه‌ دهندگان‌ واقعي‌ نهضت‌حسيني‌(ع) باشيم‌. 1ـ ارجمند محبي‌، «شهادت‌ و ايثار در تعاليم‌ عاشورايي‌ امام‌»، مجموعه‌ مقالات‌دومين‌ كنگره‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌،جلد سوم‌، بهار 1376. 2ـ اشتهاردي‌، محمد علي‌، «پيامدها و دستاوردهاي‌ نهضت‌ عاشورا»، گلستان‌قرآن‌، مؤسسة‌ نمايش‌گاه‌هاي‌ فرهنگي‌ ايران‌، شماره‌ 159، ارديبهشت‌ 1380. 3ـ امين‌ زاده‌، محمدرضا، «امام‌ در پيوند با عاشورا»، مجموعه‌ مقالات‌ دومين‌كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌، جلد اوّل‌،بهار 1376. 4ـ انصاري‌، علي‌رضا، «نقش‌ اهل‌ بيت‌ در نهضت‌ عاشورا»، مجموعه‌ مقالات‌دومين‌ كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌،جلد سوم‌، بهار 1376. 5ـ پوريعقوبي‌، غلام‌ علي‌، «بررسي‌ مواضع‌ سياسي‌ امام‌ و پيوند آن‌ با فرهنگ‌عاشورا»، مجموعه‌ مقالات‌ دومين‌ كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا،مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌، جلد اول‌، بهار 1376. 6ـ حقيقت‌، سيد صادق‌، «اهداف‌ كلي‌ قيام‌ عاشورا»، مجموعه‌ مقالات‌ دومين‌كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌، جلدسوم‌، بهار 1376. 7ـ سعيدي‌مهر، محمد، «تحليل‌ معرف‌ شناختي‌ مباني‌ كلامي‌ در نهضت‌عاشورا»، مجموعه‌ مقالات‌ دومين‌ كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا،مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌، جلد دوم‌، بهار 1376. 8ـ سالمي‌، محمد تقي‌، «ايثار و شهادت‌ از ديدگاه‌ حسيني‌»، مجموعه‌ مقالات‌دومين‌ كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌،جلد سوم‌، بهار 1376. 9ـ شوشتري‌، جعفر، اشك‌ روان‌ بر امير كاروان‌، مؤسسه‌ مطبوعاتي‌ دارالكتاب‌،چاپ‌ ششم‌، اسفند 1378. 10ـ قائمي‌، علي‌، در مكتب‌ مهتر شهيدان‌ حضرت‌ امام‌ حسين‌، انتشارات‌ اميري‌،چاپ‌ اوّل‌، پاييز 1375. 11ـ محمدي‌ اشتهاردي‌، محمد، سيرة‌ چهارده‌ معصوم‌، نشر مطهر، چاپ‌ اوّل‌،بهار 1377. 12ـ مريجي‌، شمس‌ الله، «پيامدهاي‌ اجتماعي‌ نهضت‌ حسيني‌»، معرفت‌،مؤسسة‌ آموزشي‌ و پژوهشي‌ امام‌ خميني‌، شماره‌ 8، آبان‌ 1381. 13ـ موسوي‌، سيدرضا، آشنايي‌ با نهضت‌ حسيني‌، انتشارات‌ دانشگاه‌ فردوسي‌مشهد، چاپ‌ اوّل‌، بهار 1381. 14ـ موسوي‌، سيد مهدي‌، «نگاهي‌ به‌ قابليت‌ها و روش‌هاي‌ بهره‌ برداري‌ ازنهضت‌ عاشورا»، مجموعه‌ مقالات‌ دومين‌ كنگرة‌ بين‌المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشر آثار امام‌، جلد دوم‌، بهار 1376. 15ـ مطهري‌، مرتضي‌، حماسة‌ حسيني‌، انتشارات‌ صدرا، جلد اوّل‌، دوم‌ و سوم‌،چاپ‌ دهم‌، 1372. 16ـ نصري‌، محسن‌، «روي‌كرد جامعه‌شناختي‌ به‌ نهضت‌ عاشورا»، مجموعه‌مقالات‌ دومين‌ كنگرة‌ بين‌ المللي‌ امام‌ خميني‌ و فرهنگ‌ عاشورا، مؤسسة‌ تنظيم‌ و نشرآثار امام‌، جلد دوم‌، بهار 1376.