eitaa logo
ثامن بروجرد
249 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
15.9هزار ویدیو
553 فایل
سیاسی وفرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الحسین( علیه السلام) «الحمدالله کما هو اهله» درآمدی بر ماهیت قیام عاشورا (نگاه جامعه ان روز و شباهت ان با جامعه امروز) : فلسفه اصلی قیام ابا عبدالله الحسین علیه السلام ،امر به معروف و نهی از منکر بود. در محور های زیر ماهیت قیام عاشورا را با هم بررسی می کنیم. ✅انتخاب آگاهانه و آزادانه: قیام امام حسین (ع) اقدامی انفجاری نبود که از روی احساسات باشد،بلکه انتخابی کاملا آگاهانه بود. امام حسین ( ع) از همان دوران معاویه،رفتارها و عهد شکنی های خلیفه اموی را طی نامه های مختلف به وی تذکر می دادند و رویکرد امام در این نامه ها همواره تاکید بر امر به معروف ونهی از منکر و ضروری دانستن جهاد با معاویه بود. هر چند امام( ع) تا پایان عمر معاویه از جهت پایبندی به معاهده صلح امام حسن( ع) با خلیفه اموی،از اقدام علیه خلافت معاویه خودداری کردند. علاوه بر این خطبه ابا عبدالله( ع) به هنگام حج در صحرای منا و همچنین تبیین ماهیت قیام توسط ایشان برای اصحابشان، همه گویای یک حرکت کاملا اگاهانه بوده که هدف اصلی ان امر به معروف و نهی از منکر است. «انتخاب ازادانه» وجه دیگری از قیام هست که در کنار انتخاب اگاهانه است. امام حسین(ع) در شب عاشورا،بعد از اینکه از همراهی یاران و اهل بیت خود تجلیل کرد،بیعت خود را از انها برداشت و ایشان را در انتخاب رفتن یا ماندن ازاد گذاشت .( بر خلاف اقدام طارق بن زیاد ) ✅رد تقاضای بیعت با یزید : گام دوم بر تبیین قیام امام(ع) مقدم دانستن رد تقاضای بیعت با یزید توسط امام بر موضوع دعوت کوفیان از ایشان است. بیعت با یزید به معنای تایید موروثی بودن خلافت محسوب میشد.انها با شیوه های گوناگون( اعم از زبان تهدید ونرم)سعی داشتن امام(ع) را با بیعت با یزید راضی کنند،ولی ایشان با قاطعیت این دعوت را رد کرد.به تعبیر شهید مطهری (ره)این موضوع مانند بخش اول جمله«لا اله» است. ✅دعوت کوفیان و پذیرش رهبری جامعه: دعوت مردم کوفه از امام (ع) برای پذیرش رهبری ان جامعه بود،که این موضوع بعد از رد ایشان از بیعت با یزید بود،نه قبل از ان!( یعنی نباید موضوع را اشتباه فهمید که چون امام(ع) دعوت مردم کوفه را دید،بنابراین از دعوت با یزید سرباز زد!) اگر اینطور برداشت شود که این دعوت عامل تعیین کننده بوده ،امام باید بعد از شنیدن خبر سقوط کوفه و شهادت مسلم (ع) سخن از امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل و با یزید بیعت می کرد! در حالی که پر شورترین سخنان امام بعداز اطلاع از سقوط کوفه صورت گرفته است. ✅دعوت،فرصت امر به معروف: دعوت مردم کوفه در واقع این تکلیف را ایجاد کرد که به انها پاسخ مثبت دهد،و این دقیقا همان چیزی است که امام علی(ع) در خطبه شقشقیه می فرماید:«اگر نبود حضور ان جمعیت و تمام شدن حجت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سپری ستمگر وگرسنگی ستمدیده رضایت ندهند،هر اینه مهار شتر خلافت را بر شانه اش می انداختم»امام حسین( ع) در حالی که روحیات مردم کوفه و سست عهدی انان را می دانست،به دعوتشان پاسخ مثبت داد،تا تکلیف خود را انجام داده باشد وایندگان به ایشان اعتراض نکنند که چرا این فرصت را از دست داد؛وگرنه فلسفه و روح حقیقی قیام امام (ع)همان فریضه «امر به معروف و نهی از منکر»است. به قول شهید مطهری(ره) اگر از امام حسین (ع) هم بیعت نمی خواستند ولی عمل به این فریضه در مقابل حکومت فسق و جور یزید،قیام حسینی را ایجاب می کرد. این همان موضوعی است که در وصیت امام حسین (ع) به برادرش«محمد حنیفه»در همان ابتدای راه که از مدینه حرکت کرد امده است:«من از سر مستی و طغیان و فساد انگیزی و ستمکاری قیام نکردم،تنها برای اصلاح در امت جدم بپا خواستم،میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) رفتار نمایم. شهید مطهری (ره) در این مورد می فرمایند:«امام حسین (ع) فریضه امر به معروف و نهی از منکر را رفعت بخشید و جایگاه ان را با خون خود،که همانا خون خداست،بر بلندای تاریخ تثبیت کرد.» بنابراین فریضه امر به معروف و نهی از منکر یک فریضه جامعه شناختی که مفروض اصلی ان شناخت جامعه است. ✍یاراحمدی
🇮🇷🇵🇸 💢 | کریدور داوود یا توطئه‌ای ژئوپلیتیکی علیه ایران؟ ◾️▫️◾️ 🔹کریدور داوود، همان زنگ خطری است که در پسِ حملات اخیر رژیم صهیونی به دمشق و تنش‌های فزاینده در سویدای سوریه به گوش می‌رسد. این کریدور که از شمال شرق سرزمین‌های اشغالی آغاز شده و از جنوب به مناطق تحت کنترل کردهای قسد در شمال شرق این کشور امتداد می‌یابد، ظاهراً هدفی فراتر از اقلیم کردستان عراق دارد. فرضیه‌ای جسورانه اما نگران‌کننده مطرح است و آن اینکه: آیا این کریدور می‌تواند از طریق ترکیه و زنگزور به کریدور لاجوردی در آسیای میانه متصل شود و به حیفا در سرزمین‌های اشغالی ختم گردد؟ چنین طرحی، اگر محقق شود، رژیم صهیونی را به لولای اقتصادی و امنیتی منطقه تبدیل خواهد کرد؛ جایی که کالاهای چین و هند برای رسیدن به اروپا ناچار به عبور از حیفا هستند! 🔸از جمله شواهدی که در این فرضیه رخ‌نمایی می‌کند، همکاری‌های نزدیک رژیم صهیونی با آذربایجان، مذاکرات سطح بالای ترکیه و رژیم بر سر سوریه، و دیدارهای جولانی با طرف‌های صهیونی در امارات و آذربایجان است که هرکدام از این موارد، نشانه‌هایی از یک پازل پیچیده‌اند. تحرکات نظامی آذربایجان در مثلث مرزی ایران–ارمنستان–آذربایجان نیز احتمال تلاش برای گشایش زنگزور را تقویت می‌کند. حتی در ترکیه، گمانه‌زنی‌هایی درباره همکاری با رژیم برای جلوگیری از تهدیدات بعدی مطرح شده است. آیا اردوغان حاضر است بخشی از نفوذ خود را به نفع این کریدور فدا کند؟ 🔹اما چرا این کریدور برای رژیم صهیونی حیاتی است؟ پاسخ کاملاً روشن است: تسلط بر شریان‌های اقتصادی منطقه. کریدور داوود در کنار کریدور آمریکایی (از هند به حیفا) و کریدور لاجوردی (از چین به حیفا)، رژیم را به دروازه‌بان تجارت جهانی تبدیل می‌کند. این یعنی قدرت چانه‌زنی بی‌نظیر با قدرت‌های شرق و غرب و تضعیف رقبایی چون ایران و روسیه. با این حال، این طرح چالش‌های بزرگی نیز دارد: سوریه چندپاره، فاقد امنیت لازم برای یک کریدور اقتصادی است؛ زنگزور هنوز محقق نشده و ایران و روسیه با تمام قوا در برابر آن ایستاده‌اند؛ ترکیه نیز بعید است به‌راحتی از مسیر بالکان خود به نفع حیفا صرف‌نظر کند. 🔸با این حال، این فرضیه برای ایران هشداری جدی است. کریدور داوود می‌تواند به محمل جدیدی برای تضعیف ژئوپلیتیکی و امنیتی ایران تبدیل شود. حملات اخیر رژیم به ایران، شاید بخشی از استراتژی تضعیف تهران برای جلوگیری از مداخله در مناقشات زنگزور باشد؛ اما ایران، با تکیه بر قدرت نظامی و مزیت‌های ژئوپلیتیکی بی‌نظیر خود، آماده‌ی خنثی‌سازی این توطئه است. گفت‌وگوهای جدی با ترکیه برای جلوگیری از همکاری این کشور با رژیم صهیونی، ضروری است. همچنین، ایران باید طرحی ایجابی و فراگیر ارائه دهد که با همکاری کشورهای قدرتمند، بر اساس واقعیت‌های اقتصاد سیاسی منطقه، هر توطئه‌ای را عقیم کند. لحظه‌ای که ایران به چنین همکاری راهبردی دست یابد، جهشی تاریخی در انتظارش خواهد بود. هوشیاری و اقدام به‌موقع، کلید پیروزی است! ✍🏻 حسن نوروزی | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | اپوزیسیون باشرف، اپوزیسیون بی‌شرف ◾️▫️◾️ 🔹در دنیای مدرن وجود یک اپوزیسیون برای حاکمیت، اصلی پذیرفته شده است. از طرفی ساختار سیاسی هم باید بپذیرد که در مقابلش کسی ایستاده و رقیبش مفروض می شود. بگذارید از سیره رهبر معظم انقلاب موضوع را تبیین کنم. رهبر معظم انقلاب در ایام انتخابات می فرمایند «حتی کسانی که نظام را قبول ندارند برای حفظ اعتبار کشور شرکت کنند»؛ این یعنی پذیرفتن داشتن اپوزیسیون. از سویی رهبر معظم انقلاب با وجود اختلافات اساسی برای کسانی مانند یدا... سحابی، شیخ یوسف صانعی، آیت ا... منتظری و ... پیام تسلیت می دهند. 🔹 این جا ممکن است سئوال شود که چگونه می توان بین اپوزیسیون نقطه افتراق و خط فاصل کشید؟ به نظرم پاسخ بر دو امر دایر می شود. خط فاصل اول این که، اپوزیسیونی با شرف و قابل احترام است که ایران را به عنوان نقطه اتصال و خط پیوند بین کل جامعه ایرانی بپذیرد. یعنی وقت جنگی ۱۲ روزه شکل می‌گیرد و جنگ بر سر موجودیتی به نام ایران است کنار ایران بایستد نه کنار نتانیاهو و ترامپ. خط فاصل دوم این که، اپوزیسیونی می تواند محل احترام باشد که به آن چه به ایران و ایرانی عزت دهد احترام بگذارد و آن را از جامعه ایرانی نزداید. امروز موشک ایرانی به ایران قدرت می دهد، نیروی مسلح ایرانی به ایرانی توان می دهد، اقتدار و حکمت رهبری برای ایران و ایرانی غرورآفرین است. 🔹 از انتزاعات بگذریم و به میدان برگردیم، آن اندیشمندی که با همه خبط و خطاهای اندیشه ای خودش، در بزنگاه زیر پرچم ایران می ایستد باشرف است. آن خانم کم حجاب، شل‌حجاب و یا اصلا بی‌حجابی که تا دیروز در سمتی بود ولی امروز در سمت ایران و موشک ایرانی و رهبریت نظام می ایستد با شرف است. یادش بخیر ، اردشیر زاهدی داماد رضا پهلوی در اوج اپوزیسیون بودنش از حاج قاسم به عنوان یک اقتدار بخش به ایران یاد می کرد. 🔹 اما بی‌شرف کیست؟ اپوزیسیون بی‌شرف یعنی جعفر پیشه‌وری که در اوج نزاع با انگلیس و شوروی علم استقلال طلبی را علم می کند، اپوزیسیون بی‌شرف یعنی منافقین خلق که در اوج جنگ به دستبوسی صدام می رود، اپوزیسیون بی‌شرف یعنی حسرت السلطنه پهلوی یا همان ربع پهلوی که در زمان جنگ مرید نتانیاهو و ترامپ می‌شود. تاریخ نشان داده اپوزیسیون بی‌شرف، زودتر از آن چه فکر می کنند از ذهن‌ها و میدان سیاست حذف می‌شوند؛ همان‌طور که پیشه‌وری و رجوی حذف شدند. ✍ یعقوب ربیعی | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | اپوزوسیون؛ دیگر بازنده جنگ اخیر ◾️▫️◾️ 🔹در هنگامه جنگ دوازده روزه تحمیلی اخیر به ایران، اپوزوسیون خارج نشین جمهوری اسلامی ایران به عیان نشان داد که بازنده قطعی این جنگ بوده است. چرا که اولا هم از چشمان ایرانیان برای همیشه تاریخ افتادند و هم از چشمان اربابان خارجی خود. 🔹رقابت مویرگی جریان ضد انقلاب خارج‌نشین برای خوش خدمتی و جلب توجه آمریکا و اسرائیل در خلال این جنگ به اوج خود رسیده بود تا جایی که حمایت از تجاوز نظامی به خاک ایران و یا تجزیه بخشی از ایران بی محابا از لسان آن‌ها شنیده می‌شد. 🔹اما اعتراف تلخ عوامل موساد به خطای ادراکی صورت گرفته از جامعه ایران و همچنین ضرب شست ملت شریف و بزرگ ایران به تجاوزگری خارجی‌ها باعث شد تا منافقین و دیگر اپوزوسیون جمهوری اسلامی را به کِرم درخت تشبیه کرده و عملاً ناکارآمدی اپوزوسیون را نشان دهند. 🔹رمز عملیاتی «میگا» ترامپ برای عملیات گروه‌های اپوزوسیون و شروع پروژه تجزیه ایران نیز با شکست همراه شد و احتمالاً دیگر شاهد حمایت‌های مالی خارجی از این جریانات اپوزوسیون نباشیم. 🔹الگوی هماهنگ ضد انقلاب با فعال‌سازی گروه‌های تکفیری تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و همچنین ایجاد کمپین کیو آر کد و سیرک مونیخ با محوریت جریان سلطنت‌طلبی و منافقین نیز عملاً کاری به پیش نبرده است و تنها توانسته است تا با کمک هوش مصنوعی و جریان سازی رباتیک در فضای مجازی، جریان‌سازی مجازی انجام داده و با برجسته‌سازی دروغین قدرت اپوزوسیون منجر به خطای محاسباتی غرب و آمریکا گردد تا جایی که افسران موساد و سیا به شدت منتقد این وضعیت شده‌اند. 🔹تحولات اخیر منافقین نه نشانه قدرت، که نمایش آخرین نفس‌های یک جریان ورشکسته سیاسی است. افول سریع جایگاه این گروه در محاسبات امنیتی رژیم صهیونیستی، حاکی از موفقیت راهبرد جمهوری اسلامی در خنثی‌سازی پروژه‌های براندازی نرم است. با این حال، تغییر تاکتیک دشمن به سمت استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطی، نیازمند بازنگری در مکانیزم‌های دفاع سایبری و عملیات روانی است. تجربه سه دهه اخیر ثابت کرده که هرچه عمق استحکامات داخلی نظام بیشتر باشد، اثرگذاری این گونه تحرکات به سطحی نمایشی و بی‌خطر تقلیل می‌یابد. ✍🏼 رامین نصیری | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 🔰 | استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام ـ اقتصاد ◾️▫️◾️ 🔹«جمهوری اسلامی، استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام خود و کشور خود را به دنیا نشان داد.» 🔸این بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر بود. 🔹درباره استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام در جریان جنگ اخیر که ناظر به ایستادگی ساختاری کشور در برابر جنگی چندبُعدی بود، از جنبه‌های نظامی بحث و گفت‌وگو شده است. اما بخشی که کمتر به آن پرداخته شده، حوزه است؛ حوزه‌ای که با هدف فروپاشی درونی و خسته‌کردن مردم، طراحی و اجرا گردید. 🔸در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، جبهه‌ی غربی ـ صهیونی، جنگ اقتصادی علیه ایران را که در بیش از چهار دهه گذشته با اشکال مختلفی ادامه داشته، به اوج رساند. هدف این بود که اقتصاد ایران را از کار بیندازند؛ آن هم با روش‌هایی چون حمله به زیرساخت‌های مالی کشور. سامانه‌های کلیدی مانند شتاب، شاپرک، درگاه‌های پرداخت رمزارزی داخلی و بانک‌ها هدف مستقیم حملات سایبری قرار گرفتند. هم‌زمان، شایعه‌پراکنی و بمباران رسانه‌ای برای تخریب روانی اقتصاد و اعمال فشار بر مشتریان نفتی ایران چون چین و هند، از طریق ابزارهای دیپلماتیک، به‌صورت هم‌زمان دنبال شد. 🔹با وجود این حجم گسترده از تهاجم، ایران موفق شد ظرف مدت کوتاهی نه‌فقط از بحران عبور کند، بلکه نشان دهد که زیرساخت‌های اقتصادی آن، علیرغم همه آسیب‌پذیری‌ها و نارضایتی‌های عمومی، از تاب‌آوری نسبی برخوردارند. بانک مرکزی با مدیریت به‌موقع، کنترل سامانه‌ها را در روزهای نخست بازگرداند. اختلالی در توزیع سوخت، پرداخت‌ها، عرضه‌ی کالاهای اساسی یا انتقال انرژی در کشور به وجود نیامد. اقتصاد ایران ـ که همواره مورد نقد و گلایه بوده ـ در آزمونی سخت، سربلند بیرون آمد. 🔸در پاسخ، ایران نیز به اقدام متقابل پرداخت؛ از کار افتادن پالایشگاه حیفا تا ۸ ماه آینده، قطع موقت انتقال گاز به منطقه‌ی کرمل، حملات سایبری به بانک لئومی و سقوط شاخص‌های بورس تل‌آویو، تنها بخشی از پیامدهای ضدحمله‌ی ایران بود. در طرف مقابل، زیرساخت‌های داخلی ظرف ۷۲ ساعت بازسازی شد، مسیرهای تهاتر با روسیه، چین و ونزوئلا تقویت گردید، تشریفات گمرکی برای واردات در بنادر عربی تسهیل شد و مهم‌تر از همه، افکار عمومی در ایران به‌جای وحشت، با دولت همراهی کردند. در حالی‌که در سرزمین‌های اشغالی، جامعه دچار وحشت، هجوم به فروشگاه‌ها و اعتراضات خیابانی شد. 🔹این تجربه نشان داد که توان و تاب‌آوری اقتصادی ایران، اگر با همراهی و انسجام مردم و مدیریت دولت همراه باشد، می‌تواند پایه‌ی استحکام نظام باشد. مقایسه‌ی این تاب‌آوری با وضعیت اروپا در برابر جنگ تعرفه‌ای با آمریکا، تصویر روشن‌تری از قدرت ساختاری اقتصاد ایران به دست می‌دهد. در حالی‌که اروپایی‌ها ـ با وجود اقتصاد پیشرفته ـ در برابر فشارهای تعرفه‌ای آمریکا به توافقی تن دادند که حتی نخست‌وزیر فرانسه آن را «روز تاریک و غم‌انگیز برای اروپا» نامید، ایران با اقتصادی تحریمی، پایه‌ای برای استحکام ملی و کشور گردید. ✍🏻 علی محمدی | 🆔https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | مکانیزم ماشه؛ میانه اغراق و انکار ◾️▫️◾️ 🔹یکی از مسائل سیاسی مهمی که افکار عمومی را به خود مشغول کرده، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه است. رصد فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور نشان می‌دهد دو نگاه حداکثرگرا و تقلیل‌گرا نسبت به تأثیرات فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد که هیچ‌کدام درست نیستند. 🔸نگاه حداکثرگرا معتقد است فعال شدن این مکانیزم به‌مثابه بازگشت همه‌جانبه تحریم‌های سازمان ملل بوده و می‌تواند اقتصاد ایران را با انسداد کامل مواجه کند. این نگاه، وضعیت فعلی را به مرز بحران مشابه سال ۱۳۸۹ و صدور قطعنامه ۱۹۲۹ تشبیه می‌کند؛ زمانی که موج فشارهای بین‌المللی به اوج رسید و به فشار حداکثری علیه ایران در نظام مالی جهانی انجامید. حتی برخی پا را فراتر نهاده و ایرانِ بعد از مکانیزم ماشه را با عراق دهه ۲۰۰۰ میلادی همسان‌سازی می‌کنند! 🔹در نقطه مقابل، نگاه تقلیل‌گرا قرار دارد که معتقد است مکانیزم ماشه عملاً تأثیر اجرایی تازه‌ای ندارد؛ چراکه بیشتر تحریم‌های مورد نظر، چه در حوزه اقتصادی و چه مالی، از طریق فشارهای یک‌جانبه آمریکا و ابزارهایی چون «اف‌ای‌تی‌اف» و «سوئیفت» همین حالا هم اعمال می‌شوند. 🔸در تحلیل این دو دیدگاه باید گفت که هر دو نادرست‌اند و در میانه آن‌ها، نگاه واقع‌گرایانه‌ای قرار دارد که از یک سو گرفتار توهم تهدید مطلق نمی‌شود و از سوی دیگر در دام بی‌اثرانگاری نمی‌افتد و بر پایه این نگاه، دیپلماسی را به پیش می‌برد. 🔹بر اساس این تحلیل، فعال شدن مکانیزم ماشه در حوزه‌های حقوقی، روانی و سیاسی تبعاتی دارد: از جمله افزایش فشار دیپلماتیک بر کشورهای همکار ایران، القای این‌که ایران ناقض صلح جهانی است، تهدید مسیرهای تجارت ایران، و بالاخره مهم‌ترین تأثیر که در قالب ایجاد اضطراب در بازارهای داخلی ارز و سرمایه ممکن است نمایان گردد. 🔸با این حال، نکته بسیار مهم و تعیین‌کننده، نوع مواجهه با این تهدیدات است. اقتصاد ایران طی سال‌های اخیر توانایی خود را در جذب شوک‌های تحریمی اثبات کرده است؛ چنان‌که فروش نفت ایران دو سال پس از تحریم‌های سال ۱۳۹۷ آمریکا به شرایط عادی بازگشت و اکنون در موقعیت بی‌سابقه‌ای قرار دارد. در عین حال، نباید فراموش کرد که هضم تأثیرات شوک مکانیزم ماشه مشروط بر آن است که سیاست‌گذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست، و دیپلماسی فعال منطقه‌ای و چندجانبه‌گرا باشد. شکاف‌های ایجادشده میان آمریکا از یک طرف، و روسیه و چین از طرف دیگر، می‌تواند ظرفیت بالقوه‌ای برای عبور از شوک باشد. ✍🏻 مهدی سعیدی | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | شورای دفاع؛ تجربه دیروز، نیاز امروز ◾️▫️◾️ 🔹بر اساس شنیده‌ها و اخبار منتشرشده، تغییرات ساختاری در شورای‌عالی امنیت ملی منجر به تأسیس یا بهتر است بگوییم احیای نهاد و بخشی با عنوان «شورای دفاع» شده است. این نهاد وظیفه دارد سیاست‌های کلان دفاعی کشور را سامان‌دهی و هماهنگ کند و در جایگاه یک مرجع تخصصی، به مسائل امنیت ملی از منظر نظامی پاسخ دهد. الگوی تأسیس این شورا، سابقه‌ای تاریخی دارد. در جریان جنگ تحمیلی، شورای‌ عالی دفاع به‌عنوان ستاد مرکزی راهبری جنگ، با حضور فرماندهان نظامی و مسئولان اجرایی، موفق شد فضای هماهنگی و اقدام سریع ایجاد کند. آن تجربه نشان داد که وجود یک ساختار مشخص برای تصمیم‌گیری دفاعی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی در عبور کشور از بحران‌های پرخطر داشته باشد.در شرایط امروز نیز تهدیدات به حوزه نظامی محدود نشده‌اند. دشمنان کشور، از جمله رژیم صهیونی، طی سال‌های اخیر انواع فشارها از جمله خرابکاری زیرساختی، حملات سایبری، را به‌طور هم‌زمان به‌کار گرفته‌اند. تحلیل این وضعیت، ضرورت شکل‌گیری یک مرکز راهبردی با قدرت تمرکز بر مسائل دفاعی را پررنگ کرده است. 🔸شورای دفاع در ساختار جدید، مسئولیت دارد تصمیمات راهبردی را در حوزه‌های نظامی و امنیتی با نگاه آینده‌نگر و هماهنگ اتخاذ کند. انتظار می‌رود این شورا بتواند میان نهادهای کلیدی کشور مانند ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت دفاع، سپاه، ارتش، وزارت اطلاعات و دستگاه دیپلماسی، خط ارتباطی پایداری ایجاد کند. در واقع، این شورا می‌تواند به‌جای تحلیل‌های پراکنده، چارچوبی مشخص برای تشخیص و پیگیری تهدیدات اولویت‌دار ارائه دهد. البته باید این نکته را هم مد نظر قرار بدهیم که وجود نهادی چابک و هدف‌مند، می‌تواند زمان تصمیم‌سازی را کاهش دهد و مسیر پاسخ مؤثر را هموار کند. 🔹در دوره جنگ تحمیلی، شورای عالی دفاع توانست در میان فشارهای همه‌جانبه و نبود زیرساخت‌های کامل، سازوکار تصمیم‌گیری و مدیریت میدانی را با مشارکت مستقیم فرماندهان و مسئولان اجرایی کشور سازمان‌دهی کند. نتیجه این هماهنگی، ایجاد جبهه‌ای منسجم در برابر ارتشی مجهز بود که از حمایت قدرت‌های جهانی برخوردار بود. تجربه آن دوران نشان داد که چیدمان ساختاری منظم، حتی در شرایط نابرابر، توان مقابله را چند برابر می‌کند. در وضعیت کنونی نیز با نوع متفاوتی از تهدیدات روبه‌روست؛ تهدیداتی که از میدان فیزیکی فراتر رفته و به عرصه‌های سایبری، رسانه‌ای و ترکیبی کشیده شده‌اند. در چنین شرایطی، وجود یک ساختار بالادستی در سطح ملی که بتواند میان نهادهای نظامی، اطلاعاتی و اجرایی هماهنگی ایجاد کند، یک ضرورت محسوب می‌شود. شورای دفاع، اگر به‌درستی طراحی و فعال شود، این ظرفیت را دارد که مرکز ثقل سیاست‌گذاری دفاعی کشور گردد و تصمیم‌سازی را از شکل واکنشی به وضعیت پیش‌نگر و راهبردی ارتقا دهد. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | تلاش واشنگتن برای ورود باکو به پیمان ابراهیم ◾️▫️◾️ 🔹اخیراً برخی اخبار از ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند عادی‌سازی با رژیم صهیونی حکایت دارد و در این راستا، آمریکا به دنبال ورود آذربایجان و برخی کشورهای آسیای مرکزی به برقراری رابطه با رژیم صهیونی در قالب پیمان ابراهیم است. طی چند وقت گذشته نیز برخی اخبار از قصد آمریکا برای اجاره کریدور زنگزور به مدت صد سال از ارمنستان حکایت داشت و این مسئله، در کنار مطرح شدن ورود برخی کشورها به طرح ابراهیم، نشان‌دهنده تمرکز خاص سیاست خارجی واشنگتن و حتی صهیونیست‌ها بر این منطقه در آینده نزدیک است. برحسب این موارد، هدف آمریکا و رژیم صهیونی از ورود کشورهای آسیای مرکزی به روند ابراهیم را می‌توان در موارد ذیل ذکر کرد: 1⃣ مقابله با ایران: اساساً طرح ابراهیم برای مقابله با ایران و مسئله ایجاد شد که در آن، امنیت رژیم صهیونی مرکز ثقل این طرح بود. در این میان، مهم‌ترین کشوری که مستعد ورود به طرح ابراهیم است، آذربایجان است که روابط نزدیکی نیز با صهیونیست‌ها ایجاد کرده است. این مسئله طی چند وقت اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و شرایط را برای ورود باکو به روند عادی‌سازی فراهم کرده است. 2⃣ دستاوردسازی: آمریکایی‌ها به طور خاص به دنبال برقراری روابط عربستان و رژیم صهیونی بودند که با توجه به تحولات و عدم تمایل عربستان به دلیل اقدامات این رژیم در غزه، اکنون به دنبال کشور یا کشورهای دیگری به عنوان جایگزین عربستان سعودی هستند. در این میان، ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند تطبیع می‌تواند به‌عنوان یک دستاورد برای ترامپ و صهیونیست‌ها پس از شکست آن‌ها در جنگ ۱۲ روزه باشد. 3⃣ افزایش همکاری‌های نظامی و اقتصادی: آذربایجان و رژیم صهیونی هم‌اکنون مراودات گسترده‌ای در سطح نظامی و اقتصادی دارند و آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند که با عادی‌سازی، این همکاری‌ها را نهادینه کنند. البته فعلاً تمرکز آمریکایی‌ها بر عادی‌سازی روابط آذربایجان و رژیم صهیونی قرار دارد و در آینده، سایر کشورهای آسیای مرکزی مدنظر واشنگتن خواهد بود. تنوع‌بخشی در قالب واردات چندمنبعی انرژی، مهم‌ترین هدف رژیم صهیونی از برقراری رابطه با کشورهای آسیای مرکزی است. 4⃣ خفگی ژئوپلیتیکی ایران: صهیونیست‌ها بعد از عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اکنون متمایل به ارتباطات رسمی با همسایگان شمالی ایران شده‌اند تا بدین‌وسیله، علاوه بر تأثیر گذاشتن بر کریدورهای مدنظر ایران همچون شمال–جنوب، بر تسریع کریدورهای خود و راه‌اندازی آن‌ها تمرکز کنند. این مسئله با هدف خفگی ژئوپلیتیکی ایران انجام می‌شود که صهیونیست‌ها آن را از چند وقت اخیر آغاز کرده‌اند. 🔸در مجموع، آمریکا مترصد افزایش پیوند کشورهای آسیای مرکزی با رژیم صهیونی است که آن را با هدف مقابله با ایران، به عنوان یکی از سنتی‌ترین بازیگران منطقه قفقاز، در نظر گرفته است. البته هدف اعلانی آن‌ها استفاده از ظرفیت این کشورها برای مقابله و انجام اقداماتی علیه ایران در شرایط خاص و جنگی است که این امر را می‌توان در قالب «محاصره پیرامونی ایران» عنوان نمود. ✍🏻 محمدرضا فرهادی | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
💢 | فرصتی برای همگرایی منطقه‌ای 🔹سفر رئیس‌جمهور کشورمان به پاکستان، نخستین سفر دوجانبه او به یک کشور خارجی پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه محسوب می‌شود. این سفر که در پاسخ به حضور شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، در تهران انجام شد، نشان‌دهنده تحکیم روابط دو کشور در شرایط حساس منطقه‌ای است. اگرچه پیش از این، پزشکیان برای شرکت در اجلاس اکو به آذربایجان سفر کرده بود، اما این نخستین بار است که او به‌عنوان میهمان رسمی یک کشور همسایه وارد می‌شود.روابط تهران و اسلام‌آباد همواره تحت تأثیر تحولات جهانی و منطقه‌ای قرار داشته است. با این‌ حال، در دو سال اخیر، شاهد تلاش دو طرف برای کاهش تنش‌های مرزی و افزایش همکاری‌ها بوده‌ایم. دولت شهید رئیسی به این موضوع توجه ویژه‌ای داشت و سفرهای متعدد وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور ایران به پاکستان منجر به امضای تفاهم‌نامه‌هایی مانند استقرار افسران رابط مرزی شد که تأثیر مستقیمی بر کاهش ناامنی‌ها در مناطقی مانند زاهدان و تربت داشت. 🔸در جریان جنگ اخیر، پاکستان موضعی حمایتی از ایران اتخاذ کرد که ریشه در اشتراکات تاریخی، فرهنگی و دینی دو کشور دارد. علاوه بر این، تنفر عمیق پاکستانی‌ها از رژیم صهیونی نیز به این حمایت دامن زد. این همگرایی نه‌تنها در سطح دولتی، بلکه در میان جامعه پاکستان نیز مشهود بود. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در یادداشتی در رسانه‌های پاکستانی نوشت: «یکی از اصول اساسی سیاست خارجی ایران، ایجاد روابط قوی، پایدار و متقابلاً سودمند با همسایگانش است. در این چشم‌انداز، رابطه ما با پاکستان جایگاه ویژه‌ای دارد.» 🔹با وجود حجم مبادلات تجاری نزدیک به ۲ میلیارد دلار، دو کشور از سطح فعلی همکاری‌ها راضی نیستند و به‌دنبال رفع موانعی مانند تحریم‌ها و محدودیت‌های بانکی هستند. یکی از راه‌حل‌های پیش‌رو، استفاده از کریدور چین–پاکستان است که می‌تواند ایران را به بازارهای آسیایی متصل کند. پاکستان با داشتن بندر گوادر، نقش کلیدی در ترانزیت کالاهای چین به ایران ایفا می‌کند. سرمایه‌گذاری ۶۰ میلیارد دلاری چین در پاکستان نیز فرصتی است که ایران می‌تواند از آن برای دور زدن تحریم‌ها استفاده کند. 🔸این سفر سه محور اصلی دارد: ▪️۱. تقویت همکاری‌های امنیتی و مرزی برای مقابله با تروریسم و قاچاق. ▪️۲. توسعه روابط اقتصادی با تمرکز بر پروژه‌های مشترک انرژی و حمل‌ونقل. ▪️۳. هماهنگی در مسائل بین‌المللی، به‌ویژه در پرونده‌هایی مانند افغانستان و بحران غزه. 🔹ایران و پاکستان به‌عنوان دو قدرت تأثیرگذار در آسیا، می‌توانند با همکاری بیشتر، نه‌تنها منافع دوجانبه خود را تأمین کنند، بلکه به ثبات منطقه کمک نمایند. این سفر می‌تواند آغازی برای تحول در روابط تهران و اسلام‌آباد باشد؛ به‌ویژه اگر دو کشور بتوانند از ظرفیت‌های چین برای تقویت پیوندهای تجاری و امنیتی استفاده کنند. در شرایطی که غرب به‌دنبال انزوای ایران است، همکاری با همسایگان شرقی می‌تواند راهبردی حیاتی برای عبور از تحریم‌ها و تهدیدها باشد. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 🔰 | پای کار ایران! ◾️▫️◾️ 🔹کسانی که با تاریخ معاصر ایران و در سطح وسیع‌تر تاریخ منطقه غرب آسیا آشنا هستند به خوبی از چند واقعیت آگاه هستند؛ 🔹نخست این‌که معمای امنیت و به راه انداختن جنگ‌های خونین در غرب آسیا همواره توسط قدرت‌های بزرگ استمرار داشته است. 🔹دوم؛ ایران هیچ گاه از تأثیرات و پیامدهای بحران و جنگ در جهان و منطقه مصون نبوده است. مثلا علیرغم این‌که ایران در جنگ اول و دوم جهانی موضع بی طرفی گرفت، اما در هر دو جنگ اشغال شد. 🔹سوم؛ بر اثر ضعف‌های مفرط قاجار و پهلوی همواره بخش‌هایی مهم و راهبردی از سرزمین ایران جدا شد. در حقیقت پادشاهان قاجار و پهلوی تحت فشار قدرت‌های بزرگ، ایران فروشی کردند. 🔹غرض از بیان سه نکته فوق آن بود که در نظر داشته باشیم، بحران و جنگ در منطقه و ایران آن چنان که برخی به نادرستی تبلیغ می‌کنند، لزوما ربطی به استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران ندارد. 🔹حالا اما جمهوری اسلامی ایران آن نظام سیاسی است که با پشتوانه مردم، هیچ گاه وطن‌فروشی نکرد و در سخت‌ترین شرایط و با فداکاری فرماندهان بزرگش، پای کار ایران و استقلال کشور ثابت قدم باقی مانده است. این در حالیست که حجم و کیفیت فشارها و بحران‌های جهانی و منطقه‌ای قابل مقایسه با گذشته‌های دورتر نیست. جنگ اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران آخرین نمونه طراحی غرب و ناتو علیه تمامیت ارضی ایران بود، که با تدبیر رهبر حکیم انقلاب و تجمیع مولفه‌های قدرت ملی این توطئه خطرناک به نتیجه نرسید و رژیم صهیونیستی زیر ضربات محکم ایران، در بدترین شرایط تاریخی خود قرار گرفت. ✍🏼 عزیز غضنفری | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | پشت پرده طرح الحاق غزه ◾️▫️◾️ 🔹در بطن تحولات جنگ ، دستورکار پنهانی در حال شکل‌گیری است که فراتر از اهداف اعلام‌شده نظامی رژیم، به پروژه الحاق سرزمینی این منطقه محصور اشاره دارد. اظهارات نمایندگان تندروی کنست از جمله نیسیم واطوری از حزب لیکود، مبنی بر ضرورت تداوم جنگ تا بازگشت شهرک‌های یهودی‌نشین به شمال غزه، تنها بخشی از پازل بزرگ‌تری است که پیوندی ناگسستنی با آرمان‌های توسعه‌طلبانه صهیونیسم دارد. رژیم، در این مقطع که با جنگی بی‌پایان در غزه مواجه است، می‌خواهد با الحاق غزه به جغرافیای سرزمینی خود، هم عمق سرزمینی‌اش را افزایش دهد و هم طرحی برای پایان دادن به این جنگ ارائه کند. 🔸واقعیت این است که جنگ غزه به هیچ‌یک از اهداف نظامی ابتدایی که توسط نتانیاهو و کابینه جنگی‌اش اعلام شده بود، منجر نشده است و تنها شاهد بمباران مناطق مسکونی و مردم بی‌دفاع غزه و در نهایت، قحطی، گرسنگی و پاک‌سازی قومی فلسطینیان ساکن نوار غزه بوده‌ایم. این هزینه سنگین نظامی، برای رژیم دستاورد سیاسی و نظامی مشخصی نداشته و همین مسئله، آن را تحت فشار جریان‌های حامی خود و صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی قرار داده است. به نظر می‌رسد که افزایش سرزمین و اشغال بخشی از خاک سوریه و لبنان و الحاق غزه، در این مقطع، تا حدودی می‌تواند فشارها را از روی نتانیاهو و کابینه‌اش کاهش دهد. 🔹از سوی دیگر، تمایل رژیم به تکرار تجربه کرانه باختری در غزه، باعث شده است تا طرح الحاق غزه امروز عملیاتی گردد. در همین راستا، وزیر جنگ رژیم صهیونی در بازدید اخیر خود از پایگاه‌های مرزی تصریح کرد: «کنترل امنیتی غزه باید مانند کرانه باختری باشد.» بیانیه‌ای که حلقه وصل دو سیاست به ظاهر مجزا اما هم‌سو در سرزمین‌های فلسطینی محسوب می‌شود. 🔸با این حال، مقاومت فلسطینیان و تحولات حقوقی بین‌المللی، سناریوی الحاق را با چالش مواجه کرده است. صدور حکم بازداشت نتانیاهو توسط دیوان کیفری بین‌المللی و طرح شکایت نسل‌کشی در دیوان دادگستری لاهه، هزینه سیاسی این پروژه را افزایش داده است. حتی متحدان اروپایی رژیم صهیونی مانند آلمان، با صراحت اعلام کرده‌اند که هرگونه الحاق غزه یا کرانه باختری را به رسمیت نخواهند شناخت. این تناقض، ماهیت دوگانه غرب را آشکار می‌سازد: از یک سو با شعار حمایت از راه‌حل دو دولتی، مشروعیت بین‌المللی خود را حفظ می‌کند و از سوی دیگر، با فروش تسلیحات و وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت، پیاده‌نظام پروژه‌های توسعه‌طلبانه صهیونیسم می‌شود.به‌هرحال، واقعیت این است که اشغال سرزمینی همواره به تقویت گفتمان مقاومت انجامیده است. همان‌گونه که خروج رژیم صهیونی از غزه در سال ۲۰۰۵ نتوانست امنیت را برای شهرک‌های مجاور فراهم کند، الحاق کنونی نیز تنها باتلاق امنیتی عمیق‌تری ایجاد خواهد کرد. ✍🏻 رامین نصیری | 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401
🇮🇷🇵🇸 💢 | شمشیر دولبه! ◾️▫️◾️ 🔹واژه‌هایی چون «اتحاد» و «انسجام» گاه مانند شمشیری دولبه‌اند؛ اگر در مسیر درست به کار روند، قلوب را یکی می‌کنند و ملتی را به اوج عزت می‌رسانند، اما اگر بی‌محابا و بدون دقت به کار بسته شوند، می‌توانند به ابزاری برای تحریف و انحراف تبدیل شوند. در این یک سال که بحث «وفاق ملی» در فضای سیاسی کشور داغ شده، باید هوشیار بود که این مفاهیم ارزشمند، در چه مسیری و برای چه هدفی به کار می‌روند. آیا این دعوت به ، در راستای آرمان‌های انقلاب اسلامی و عزت ملت ایران است، یا بهانه‌ای برای سفیدشویی گذشته‌ای پر از هزینه و خیانت؟ 🔸، آنگاه که برای دفاع از حق و مقابله با ظلم باشد، مایه مباهات است. نمونه‌اش را در جنگ ۱۲ روزه اخیر دیدیم؛ جایی که ملت ایران، از هر طیف و گروه، زیر پرچم اسلام و ولایت، یکپارچه در برابر تعرض آمریکا و رژیم صهیونی ایستاد. این ، نه تنها دشمن را به عقب راند، بلکه بار دیگر نشان داد که ایران اسلامی، با تکیه بر «دین» و «دانش»، قدرتی بی‌بدیل در نظام چندقطبی جهان است. رهبر معظم انقلاب نیز در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر فرمودند: «ایران اسلامی بر پایه دین و دانش بنا شده و همین دو عنصر، دشمن را در میدان‌های مختلف وادار به عقب‌نشینی کرده است.» این کلام، نقشه راهی است که نشان می‌دهد اتحاد حقیقی، تنها در سایه قرآن و اسلام معنا پیدا می‌کند. 🔹اما این اتحاد، نباید به بهانه‌ای برای نفوذ افکار انحرافی تبدیل شود. متأسفانه از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم، شاهدیم که برخی با سوءاستفاده از عنوان «وفاق»، در پی بازگرداندن افرادی هستند که بارها برای نظام و مردم هزینه ساخته‌اند. وفاق با فتنه‌گران و سکولارها، نه تنها اتحاد نیست، بلکه خیانتی است به آرمان‌های انقلابی که خون شهدا برایش ریخته شده است. مگر می‌شود به نام وحدت، راه را برای کسانی باز کرد که در تقابل با ارزش‌های اسلامی و انقلابی ایستاده‌اند؟ این‌گونه ، نه انسجام، که انحراف است! 🔸ایران پیش از انقلاب، حیاط خلوت سلطه‌گران بود، اما امروز، به برکت انقلاب اسلامی، قدرتی است که دشمنان را به زانو درآورده است. پیروزی در جنگ ۱۲ روزه، گواهی بر این مدعاست. این عزت، نتیجه ایستادگی بر اصول اسلامی و ولایی است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مسئولان قوه قضائیه فرمودند: «خدای متعال نصرت را برای ملت ایران زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده است.» این کلام، خط بطلانی است بر تلاش‌هایی که به نام وحدت، می‌خواهند نظام را از مسیر اصلی‌اش منحرف کنند. 🔹دعوت به اتحاد و انسجام، زمانی ارزشمند است که حول محور عزت، ولایت و اسلام باشد. هر تلاشی برای تحمیل افکار سکولار یا بازگرداندن فتنه‌گران، نه تنها وحدت نمی‌آورد، بلکه تفرقه و عقب‌گرد به دنبال دارد. ملت ایران، با بصیرت و هوشیاری، این مسیر را به‌خوبی می‌شناسد و اجازه نخواهد داد که عزت و آرمان‌هایش قربانی سیاسی‌بازی‌ها شود. اتحاد ما، در سایه قرآن و ولایت، ضامن پیروزی‌های آینده است! ✍🏻 حسن نوروزی 🆔 https://eitaa.com/samen_lorestan1401