ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
#تاظهور | قسمت دوم 🔸️آمده بودیم اردوی جنوب. مگر بیخیال میشد. بچه ها همه توی سوله خوابیده بودند، ولی
#تاظهور
#قسمت_سوم
🔸️بالاخره جمع شدیم و یک گروه درست کردیم. میخواستیم توی بسیج دانشگاه #کار_علمی کنیم.
قرار شد هرکس توانست از یک سازمان پروژه بگیرد، بیاورد توی گروه.
مصطفی دوستی داشت که شده بود مشاور فرمانده مهمات سازی.
هماهنگ کرد و رفتیم پیش فرمانده. تازه آن موقع فهمیدم عجب #اعتماد_به_نفسی دارد مصطفی! هرچه را فرمانده میگفت:ساختهایم
مصطفی میگفت: ♦️ما هم میسازیم؛ میتونیم بسازیم.♦️
قبلا کارهایی کرده بود، اطلاعاتش خوب بود.
من حرف نمیزدم. ولی مصطفی مدام اطلاعات رو میکرد.
فرمانده عکس یک تفنگ را نشان داد که تازه ساخته بودند. مصطفی گفت «از این تفنگ های ام_۱۶ آمریکاییه؟»
به فرمانده برخورد. گفت «نه، خودمون ساختهیم.»🇮🇷
ماشه ی تفنگ مشکل داشت. روی رگبار که میگذاشتند، دفاع میکرد و از کار میافتاد. دنبال این بودند برایش ماشه بسازند؛ با یک آلیاژ سبک پلیمری که مقاومت حرارتی اش بالا باشد اما هنوز به نتیجه نرسیده بودند. مصطفی تند گفت «آقا ما میسازیم»
فرمانده کپ کرده بود!
💎برای رسیدن به #ظهور به دنبال حل مشکلات کشور مرتبط با رشته یا حرفه مون باشیم!
شروع کنیم به سرچ و جستجو راه
@fanos25