اوضاع مسلمانان در هندوستان واقعا دردناک هست...
از زنده به گور کردن مادر و فرزند تا کتک زدنِ جمعیِ مسلمانان ...
امیدمون بریده شد از هرکسی و هر چیزی به جز خدا و شما ، یا صاحب الزمان😔
@fanos25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینها #ایرانی هایی هستن که با #رویای دروغ و پوچ زندگی بهتر، وطن شون #ایران را ترک کرده اند و بعد از اینکه #اردوغان مرزهایش را باز کرد به خیال خود به سمت #دموکراسی و #اروپا و #یونان حرکت کردند و با چنین وضعیتی مواجه هستند. درست است که اقدام آنها غیرقانونی بوده اما رفتار دولت یونان با آنها #وحشیانه است
بفرستید برای همه آنها که ایران را کشور سیاه و بدبختی نشون میدن و #سلبریتی های بی دردی که جوانهای خام و ساده را به #مهاجرت تشویق میکنن👆
#ترکیه #تابعیت #Turkey #Greece #migration
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_نهم 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینهام چنگ انداخت و
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_دهم
💠 عباس و عمو با هم از پلههای ایوان پایین دویدند و زنعمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار میکردم.
عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را میپوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد.
💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت میکرد، از دیشب قطرهای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم.
درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان میگرفت.
💠 بین هوش و بیهوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم میشنیدم تا لحظهای که نور خورشید به پلکهایم تابید و بیدارم کرد.
میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراریاش بادم میزد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمیآمد دیشب کِی خوابیدم که صدای #انفجار نیمهشب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد.
💠 سراسیمه روی تشک نیمخیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق میچرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید.
چشمان مهربانش، خندههای شیرینش و از همه سختتر سکوت #مظلومانه آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بیرحمانه به زخمهایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم میخواستم.
💠 قلبم بهقدری با بیقراری میتپید که دیگر وحشت #داعش و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم بهجای اشک خون میبارید!
از حیاط همهمهای به گوشم میرسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. بهسختی پیکرم را از زمین کندم و با قدمهایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم.
💠 در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران!
کنار حیاط کیسههای بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایهها بودند، همچنان جعبههای دیگری میآوردند و مشخص بود برای شرایط #جنگی آذوقه انبار میکنند.
💠 سردستهشان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف میرفت، دستور میداد و اثری از غم در چهرهاش نبود.
دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکهای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زنعمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟»
💠 به پشت سر چرخیدم و دیدم زنعمو هم آرامتر از دیشب به رویم لبخند میزند. وقتی دید صورتم را با اشک شستهام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفتهام برگردد که ناباورانه خندیدم و بهخدا هنوز اشک از چشمانم میبارید؛ فقط اینبار اشک شوق!
دیگر کلمات زنعمو را یکی درمیان میشنیدم و فقط میخواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت.
💠 حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمیتوانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خندهاش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پسفردا شب عروسیمونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو میرسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟»
صدایش قطع و وصل میشد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشینشون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبالشون.»
💠 اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده #مقاوم باشی تا برگردم!»
انگار اخبار #آمرلی به گوشش رسیده بود و دیگر نمیتوانست نگرانیاش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!»
💠 با هر کلمهای که میگفت، تپش قلبم شدیدتر میشد و او عاشقانه به فدایم رفت :«بهخدا دیشب وقتی گفتی خودتو میکُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!»
گوشم به #عاشقانههای حیدر بود و چشمم بیصدا میبارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمیتونه از سمت #تکریت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
💢 #بی_بی_سی در 10 روز گذشته:
❌ 984خبر درباره #کرونا در #ایران 😳
❌ 16 خبر درباره کرونا در #چین 😐
❌ 322 خبر درباره کرونا در بقیه جهان🧐
چرا ایران تحت #بمباران_رسانه_ای قرار دارد؟
بی بی سی آزاردهنده تر است یا کرونا؟
#جنگ_رسانه #بی_بی_سی_فارسی #BBC #تروریسم_رسانه_ای #وحشت #ترس #انرژی_منفی #استرس #اضطراب #روانشناسی #کاسبان_کرونا #جمهوری_اسلامی #جنگ_رسانه_ای #جنگ_روانی #سواد_رسانه #منوتو #صدای_آمریکا #ایران_انترنشنال #BBCorona #بنگاههای_ویروس_پراکنی
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
دوستانی که تمایل به کمک دارند از تراکنش خود عکس بگیرند و برای ای دی زیر بفرستند تا داخل کانال قرار بدهیم.
@abasaleh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ازدحام مردم #آمریکا در فروشگاهها برای تهیه وسایل ضروری در پی تایید شیوع ویروس #کرونا در ایالت های #واشنگتن و #کالیفرنیا 😐
#بی_بی_سی کجا مردی؟
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هجوم مردم #آلمان به فروشگاهها برای خرید لوازم بهداشتی و خوراکی از ترس #قرنطینه بدنبال شیوع #کرونا 😐
#بی_بی_سی کجا مردی؟ #منوتو ؟ #ایران_انترنشنال؟ #یورونیوز ؟ #صدای_آمریکا زنده این؟!
⭕️رعایت پیشگیریِ بهداشتی توسط رهبر انقلاب
♦️اقدام معنادار امروز رهبر انقلاب در کاشت نهال با دستکش برای رعایت مسائل بهداشتی مربوط به شیوع کرونا
👈دیگه نبینیم کسی #شیعه_انگلیسی رو به #شیعه_انقلابی بچسپونه ها😌
🔹مردم دنیا، هند رو با فیلمهای عاشقانه و رقص و لباسهای رنگارنگ میشناسند ولی در واقعیت [عده ی زیادی از آنها] یه مشت وحشی بیشتر نیستند...
🔺اتفاقاتی که داره توی هند رقم میخوره از جنایات داعش هم وحشتناکتره!
این رسما نمایش پایان انسانیته!
نه فقط از این لحاظ که با چراغ سبز آمریکا، دولت هند افراطیها رو به جون مسلمونا انداخته، بلکه به این لحاظ که بقیه دولتهای دنیا از جمله دولت روحانی روزه سکوت گرفتن!!
#مسلمانان_مظلوم_هند
#IndianMuslimsInDanger