eitaa logo
|صَمصامُ المُنتَقِم|
126 دنبال‌کننده
108 عکس
247 ویدیو
4 فایل
📌اثبات حقانیت شیعه 📌پاسخ به شبهات 📌رد وهابیت و مدعیان دروغین 🔍متن،عکس و کلیپ های جذاب از مناظرات بین شیعه و اهل سنت ✅شَرِّقا و غَرِّبا لَن تَجِدا عِلماً صَحيحاً إلاّ شَيئاً يَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَیت ✍🏻شیخ علی خانی سردهائی #لبیک_یا_خامنه_ای
مشاهده در ایتا
دانلود
😡 بر دشمنانِ پیروان محمد رسول الله(ص)و شیعیان امیرالمؤمنین(ع)هزاران بار لعنت،ان شاءالله با همون ابن ملجم مرادی محشور بشی! 🚨میگه ما مواد تقلبی داخل دندون مذهبیا میریزیم و خودشونم نمیفهمن چرا باز دندوناشون خراب میشه‼️ جهت شناسایی این قطام زمانه!هرجا میتونید این پست رو نشر بدین تو اینستاگرام،واتساپ،ایتا،تلگرام،سروش،بله و...خلاصه کوتاهی نکنید🙏 قطام دختر شَجنة بن عَدی زنی از طرفداران خوارج که درتحریک ابن‌ملجم برای شهادت امیرالمؤمنین(ع)نقش داشت.پدر و برادر قطام از کشتگان جنگ نهروان بودند؛به همین دلیل او کشتن علی(ع)را شرط ازدواج با خود قرار داد و ابن‌ملجم برای رسیدن به وی در کار خود مصمم شد. https://eitaa.com/samsam_almontaghem
🌹🏴 ◾️ دو تعبیر خاصّ از سیدالشهداء علیه‌السلام نسبت به حضرت مسلم عليه‌السلام که حاکی از عظمت مقام آن حضرت در نزد اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد... 🔻وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام،حضرت مسلم عليه‌السلام را روانه کوفه نمود در نامه‌ای که خطاب به کوفیان نوشت اینگونه از مسلم بن عقیل علیه‌السلام تعبیر نمود: أَنَا بَاعِثٌ إِلَیْکُمْ أَخِی وَ ابْنَ عَمِّی وَ ثِقَتِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ... ▪️من به سمت شما«برادرم»،«پسرعمویم»و«فرد مورد اطمینان و وزنهٔ سنگین خاندانم»یعنی مسلم بن عقیل را به سمت شما فرستادم... 📚الارشاد،شیخ‌مفید،ص۱۸۷ 🏴همچنین وقتی که در منزل«زُباله»خبر شهادت مسلم و هانی را برای سیدالشهداء علیه‌السلام آوردند،حضرت ابتدا گریه کردند و سپس رو به فرزندان عقیل نمودند و فرمودند: لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ هَؤُلَاء ▪️بعد از شهادت مسلم و هانی،دیگر خیری در زندگی نیست... 📚الإرشاد،شیخ‌مفید،ص۲۰۴ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
◾️غریب کوفه در لحظات آخر عمر شریفش،از بالای دارالاماره رو به مدینه کرد و گفت: السّلامُ علیکَ یٰا أباعَبدالله... نقل کرده‌اند: وقتی که حضرت مسلم عليه‌السلام را بالای دارالاماره بردند تا سرش را جدا کنند،آن حضرت شهادتین گفت و منتظر شهادت ایستاد. نانجیبی به نام«بَکر»نزدیک آمد و خواست که با خنجر خود آن حضرت را به قتل برساند،شخص مهیب و سیاهی را دید که ایستاده و دندان می‌گزد؛از صلابت آن شخص،دستش خشک شده و از قتل آن حضرت‌ عاجز ماند.خبر به ابن زیاد ملعون رسید او را طلبید و پرسید:چه شده است؟ بکر ملعون شرح ماجرا را گفت. ابن زیاد ملعون تبسّمی کرد و گفت: چون که میخواستی بر خلاف عادت عمل کنی به همین خاطر وحشت کرده‌ای و خیالی به نظرت آمده!!! پس دیگری را فرستاد؛وقتی بالای قصر رسید و اراده ی قتل آن حضرت نمود،تمثال رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را دید و از بیم زَهره‌اش آب شد و به جهنّم واصل شد. 🔻وقتی که ابن زیاد خبر را شنید، شامی ملعون را که در قساوت قلب مثل خودش بود را فرستاد. پس آن نانجیب بر سر بام آمد. در این‌جا بود که حضرت مسلم عليه‌السلام بعد از اقرار به شهادتین و امامت امیرالمؤمنین رو به سمت مدینه کرد و گفت: السّلام علیك یا أبا عبدالله؛روحي لَك الفِداء وَ نَفسي لك الوِقاء! گواه باش که شهید راه تو شدم. بعد آن نانجیب سر آن حضرت را از بدن مطهّرش جدا کرده و جسد منوّرش را از بالای قصر به زیر انداخته سر مبارک را نزد ابن زیاد آورد. 📚ریاض الشهاده،ج۲ص۴۵ 📚محرق القلوب،ص۲۶۶ 📚بحرالمصائب،ج۳ص۱۲۱ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
🏴🌹شوق به مجالس روضه،خواب را از چشمان‌ عُشاق ربوده است... در نقلی آمده است: وقتی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها داد،آن بانوی مکرّمه فرمود: یا أبَتاه!ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟ ▪️ای پدرجان!در آن زمان چه کسی بر او گریه و زاری می‌کند؟چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری می‌کند؟ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: اعلمي یا فاطمةُ،أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه ویَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه ▪️ای فاطمه جان!بدان خدای متعال،شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علی علیه‌السلام خلق می‌کند که بر حسین تو اقامه عزاء می‌کنند؛شب‌ها بیدار می‌مانند و به عزاداری و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ ▪️در وقت اقامه عزاء،خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛هیچ امر دیگری آنان را مشغول از عزاداری نمی‌کند؛هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی عزا شود. و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه ▪️آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه زیارت قبر حسین علیه‌السلام به سختی می‌اندازند. 📚 بحرالمصائب،ج۱ص۳۷۲ 📚 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌علیها،ص۷۴ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
◾️وقتی که ذوالجناح از حرکت باز می‌ایستد... در نقلی آمده است: سیدالشهداء علیه‌السلام همراه با اصحاب خود وقتی که به زمین کربلا رسیدند،اسب آن حضرت از حرکت ایستاد و حضرت از آن پایین آمده‌اند و سوار مرکب دیگری شدند و آن مرکب هم حتی یک قدم نیز بر نداشت و به همین شکل هفت مرکب را عوض کردند اما هیچ یک از آن ها حرکت نکرد. 🔻وقتی که امام علیه‌السلام این حال را دید فرمودند:ای قوم! اسم این سرزمین چیست؟ گفتند:غاضریه. فرمودند:آیا اسمی غیر از این هم دارد؟گفتند:نینوا. فرمودند:آیا اسمی غیر از این هم دارد؟گفتند:شاطئ الفرات. فرمودند:هل لها اسمٌ غيرَ هذا؟قالوا:تُسَمّىٰ كربلاءَ آیا اسم دیگری هم دارد؟گفتند:کربلاء فعِندَ ذلك تَنفَّسَ الصُّعَداء و بَکَی بکاءً شدیداً و قال:أرضُ كربٍ و بلاء ▪️پس در این هنگام سیدالشهدا علیه‌السلام نفس سردی کشیدند و شدیداً گریه کردند و فرمودند:"زمین کرب و بلا"(سختی و دشواری و بلا) سپس فرمودند: اِنزلوا،‌هاهُنا مَناخُ رِكابِنا،‌هاهُنا تُسفَكُ دِمائُنا ▪️همگی پیاده شوید و بار خود را فرود آرید.اینجاست خوابگاه شتران ماست.اینجاست که خون ما قرار است ریخته شود. هاهُنا واللّهِ تُهتَكُ حريمُنا،‌هاهُنا واللّهِ تُقتلُ رِجالُنا ▪️و الله همین جاست که حرمت ما هتک می‌شود.والله همین جاست که مردان ما کشته می‌شوند. هاهُنا واللّه تُذبحُ أطفالُنا،هاهُنا واللّهِ تُزارُ قبورُنا ▪️والله همین جاست که اطفال ما ذبح می‌شوند.والله همین جاست که قبور ما زیارت می‌شود‌. و بهٰذِه التّربة وَعَدَني جَدّي رسولُ اللّه رسول خدا صلی‌الله علیه وآله ولا خُلفَ لِقولِه 🏴این تربت همان تربتی است که جدّم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وعده آن را به من داد و خلافی در گفتار او نیست.سپس از اسب خود پیاده شدند. 📚مقتل أبي مخنف،ص۴۸ 📚الدّمعة السّاكبة،ج۴ص۲۵۶ 📚وسيلة الدّارين،ص۷۵ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
◼️خونی که هیچ گاه از جوشش نمی‌افتد... حضرت رقيه سلام الله علیها،وقتی سر مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام را از طشت بلند کرده و در بغل گرفت،گاهی طرف راست صورتش را بر محاسن پر از خون پدر میگذاشت،گاهی طرف چپ صورتش و محاسن پر خون پدرش را می‌گرفت و زار زار می‌گریست. و کُلّما مَسَحَتْ الدّمَ مِن شَیبِهِ اِحمَرَّ الشّیبُ کَما کانَ اَوّلا 🏴هر چقدر خون ها را از محاسن پدرش پاک می‌کرد،باز محاسن سیدالشهدا علیه السلام از خون رنگین می‌شد. فَوَضَعَت فَمُها عَلَی فَمهِ الشریف و بَکَت بُکاءً شدیداً ▪️پس دهانش را بر روی دهان مبارک پدرش نهاد و گریه شدیدی کرد. ناگهان سر مطهر به سخن درآمد و فرمود: اِلیَّ اِلیَّ هَلُمّی فَاَنا لکِ بالانتظار ▪️دخترم!بیا بیا پیش من،که من در انتظار توأم. حضرت رقيه سلام الله علیها چون این صدا را شنید فَغشیَ عَلیها غَشوَةً لَم تَفِق بَعدَها 🏴طوری بیهوش شد که از نفس افتاد و دیگر به هوش نیامد. فَحَرّکوها فَإذاً فارَقتْ روحُها مِن الدنیا 🏴مخدّرات آمدند و او را هر چه تکان دادند،دیدند که روحش از این دنيا مفارقت کرده است. 📚 ریاض القدس،نسخه خطی،ج٢ص٣٢٣ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽امام حسین علیه السلام و بردن خانواده به کربلا !!!! ▫️در کلیپ فوق به شبهه ذیل پاسخ گفته ایم:"چرا علیه السلام اهل بیتش را با خود به بردند که آنها نهایتاً اسیر شدند و مورد هتک قرار گرفتند؟چرا خود امام با فرزندان جنگاورش به کربلا نرفت؟" 💥ببینید و انتشار دهید https://eitaa.com/samsam_almontaghem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ نازدانه‌ای که شام غریبان،با یک کاسه آب،به سمت قتلگاه می‌دوید... نقل کرده‌اند: حوالی مغرب بود که خیمه ها غارت شده بود و اطفال حرم که بیست‌و سه نفر بودند،بیرون از خیمه های نیم سوخته،مضطرب ایستاده بودند. یکی از فرماندهان لشکر عمر سعد ملعون رو کرد به عمر سعد و گفت: اگر میخواهی که این اسیران را به شام برسانی، از این بیست و سه طفلی که من میبینم،احدی زنده نمی‌ماند؛زیرا چنان تشنگی بر این بچه ها اثر کرده که در معرض جان دادن هستند. عمر سعد ملعون دستور داد تا بچه ها را آب بدهند. وقتی که ظرف اول آب را به دست بچه ها دادند، بچه ها رو به خاتون دو سرا حضرت رقيه سلام الله علیها کردند و گفتند:اول تو بنوش که از همه ما کوچک تری! آن بانوی سه ساله ظرف آب را گرفت و دیدند که با ناله و گریه به سمت قتلگاه دوان دوان راه افتاد. یکی از لشکریان او را صدا زد و پرسید:کجا می‌روی؟ آن حضرت فرمود: بابایم حسین وقتی که میدان می‌رفت،لب‌هایش خشک خشک بود؛میروم به او آب بدهم. یک نفر صدا زد:ای دختر!پدرت را کشته اند؛خودت آن آب را بخور. اشک از چشمان رقيه سلام الله علیها جاری شد و فرمود: من هم دیگر این آب را نمی‌نوشم... 📚ثمرات الحیاة،ج٢ص٣٨ 📚تحفة الذاکرین خطی https://eitaa.com/samsam_almontaghem
46.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ابی هارون روضه بخوان! 🔸 برای علیه السلام مثل مجالس خودتان،روضه بخوان! 💡فضیلت اشک بر سیدالشهداء(ع) 📜روایت از کتاب معتبر و موثق کامل الزیارات،نوشته مرحوم ابن قولویه نقل شده است. 🎬برنامه تلویزیونی تکیه https://eitaa.com/samsam_almontaghem
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 :«نوکری امام حسین و اهل‌بیت علیهم‌السّلام به معنی واقعی کلمه این است که انسان بتواند افکار اینها را،خطّ مشی اینها را،جهت‌گیری‌های اینها را در جامعه روزبه‌روز گسترش بدهد؛و این کار است که کشور ما را و جامعه‌ی ما را و نظام ما را و مردم ما را عزّتمند و پابرجا خواهد کرد و مشکلات را برطرف میکند.»(۱۳۹۵/۱۲/۲۹) https://eitaa.com/samsam_almontaghem
◼️ من شما را همانند اسماعیل ذبیح،قربانی برادرم خواهم کرد... نقل کرده‌اند: وقتی که ظهر عاشورا،حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها،مشاهده نمود که برادرش لحظه‌به‌لحظه تنهاتر می شود،خطاب به دو جوان خود فرمود:بروید و به یاریِ دایی غریب‌تان بشتابید. 🔻دو برادر دست هم را گرفتند و به حضور امام مشرّف شدند و اجازه میدان طلبیدند. اما سیدالشهدا علیه السلام چون نگاهش به آن تو گل رعنا افتاد،فرمود: ای نور دیدگان من! پدر شما عبدالله،چشم انتظار و مادر دل شکسته شما،بعد از من بی پناه خواهد شد. یک داغ بس است برای قبیله‌ای!اکنون من شما را مرخص نمودم که تا نزد مادر خود باشید و بعد از من در گرفتاری ها و بلاها او را یاری و غمخواری نمایید. ▪️عون و محمد تا اینگونه سخنان دایی خود را شنیدند،ناله و شیون سر دادند که زمین و زمان را به لرزه درآورد. در آن هنگام زینب کبری علیهاالسلام،بی اختیار از خیمه ها بیرون آمد و دست بر گردن دو جوان خود انداخت و اشک از چشمانش جاری شد و فرمود:شتاب و اضطراب نکنید!اگرچه برادرم به خاطر من به شما اجازه میدان نمی دهد اما من شما را همانند اسماعیل،همان قربانی کوه منا،شهید راه برادرم خواهم کرد. پس آنها را به خیمه ها آورد و کاکل و موی آنها را پریشان کرد گریبان آنها را چاک داد و اشک چشمانش را به موی پریشان آن دو جوانش مالید و لباس رزم بر تن آنها کرد و آنها را به خدمت برادر آورد. سیدالشهدا علیه السلام،تا حال خواهر و دو نوگل خواهرش را دید،ناله ای کشیده و از چشمانش اشک سرازیر شد و فرمود:ای خواهر من!بعد از من این دو جوان باید بمانند و أنیس و غمگسار تو باشند.اما آنقدر زینب کبری علیهاالسلام،اصرار کرد تا در نهایت سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام به فرزند بزرگ آن مظلومه یعنی محمد اجازه میدان داد. 📚 بحرالمصائب،ج٣ص١۶٩ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
🔺اباعبدالله امام است،امامی که ارتباط او با دوستانش حکایت از مرام تمام‌ناشدنی او دارد.حتما قصه غلام‌سیاهی که جان خود لایق فدا شدن نمی‌دید شنیده‌ای؛اما امام مهربان بالای سر او آمد و کم او را زیاد کرد و همان کاری را با او کرد که با علی‌اکبر خود کرده بود.خیلی با مرام است.🌹🏴 https://eitaa.com/samsam_almontaghem
🔘 یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ مَوْلانَا الْحُسَیْنِ علیه السّلام اکْشِفْ لَنَا الْکُرَبَ الْعِظامَ بِحَقِّ مَوْلانَا اَلْحُسَیْنِ علیه‌السلام... ⚡️ کرامتی از حضرت حرّ ریاحی «حَشَرنا اللهُ مَعهُ‌ فی دار النعیم» عالم ربانی مرحوم قندهاری گوید: زمانی که در کربلا بودم،به مرض تب مزمن و اختلال حواس مبتلا شدم.رفقا مرا برای تفریح و تغییر هوا به سمت قبر جناب حر شهید‌بردند. در حرم حرّ بودم و قدرت ایستادن نداشتم،نشسته زیارت مختصری خواندم. 🔻در این اثناء دیدم زن عرب بیابانی وارد شد و نزدیک ضریح نشست و انگشت خود را در حلقه ضریح گذارد و این دعا را خواند: یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ مَوْلانَا الْحُسَیْنِ علیه السّلام اکْشِفْ لَنَا الْکُرَبَ الْعِظامَ بِحَقِّ مَوْلانَا اَلْحُسَیْنِ علیه‌السلام 🔹ای کسی که غم‌ و اندوه را از چهره مبارک مولای‌مان حسین علیه‌السلام برداشتی،گرفتاری‌های بزرگ‌مان را نیز به حق مولای‌مان حسین علیه‌السلام از ما بردار. پس انگشت خود را برمی داشت و در حلقه متصل به آن گذاشته و آن ذکر را می‌خواند و همینطور می‌خواند و دور می‌زد؛دور پنجم یا ششم او بود که من هم آن جمله را حفظ کردم،چون توانائی ایستادن نداشتم که از بالا شروع کنم خود را کشان کشان به ضریح رسانده و انگشتم را به حلقه پایین ضریح گذاشتم و همان جمله را خواندم. و بعد در حلقه دیگر و چون در حلقه سوم مشغول خواندن شدم،گرمی مختصری از داخل ضریح به انگشتانم رسید به طوری که به داخل بدن و تمام رگهای بدنم سرایت کرد مانند دوای آمپولی که تزریق می‌کنند،حس کردم می‌توانم برخیزم،پس برخاستم و بقیه حلقه‌ها را ایستاده خواندم و به کلی آن مرض برطرف گردید و دیگر اثری از آن پیدا نشد. 📚داستان های شگفت،عبدالحسین دستغیب،ص۲۰۵ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯⭕️ 📽 پاسخ قاطع در مراسم هیئت ثارالله در پاسخ به اهانت کنندگان به قرآن کریم ‌ هرآنکه توهین میکند به قرآن بترسد از فریــاد هر مســلمان ‌ دلمان برایشان می‌سوزد که تا کنون«لا تقنطوا من رحمة الله»را نشنیده‌اند و از آیات دوست‌داشتنی محروم بوده‌اند.قرآن می‌خواست قلب آن‌ها را ناز کند؛اما آن‌ها دستش را سوزاندند. قرآن می‌خواست آن‌ها را به آسمان برساند؛ولی آن‌ها زمینش زدند.قرآن می‌خواست راه نشان‌شان دهد؛لکن آن‌ها به بیراهه رفتند.آری دلمان می‌سوزد؛ولی قرار نیست دلسوزی ما،فشار دندان‌های خشممان بر روی هم را کم کند.دلمان می‌سوزد،ولی با هیچ کس بر سر قرآن شوخی نداریم.قرآن همان‌قدر که کتاب بشارت است،کتاب انذار هم هست. قرآن همان جور که آیات ثواب دارد،آیات عذاب هم دارد.دلمان می‌سوزد،اما بر سر قرآن با هیچ کس شوخی نداریم.هرکس به کتاب خدا جسارت کند،پاسخِ حسینی و اباالفضلی خواهد دید. 💥ببینید و انتشار دهید https://eitaa.com/samsam_almontaghem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻پیام رهبر انقلاب امام خامنه ای"حفظه الله"در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد: بسم الله الرحمن الرحیم جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد،حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطرآفرین است.اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است،دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار،در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به سوی خود جلب کرده است. وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاه‌های قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئه‌گران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشان‌تر خواهد شد،امثال این توطئه و عاملان آن،حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند.والله غالبٌ علی اَمرِه سیدعلی خامنه‌ای ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲ https://eitaa.com/samsam_almontaghem
📌⭕️ آقای شما که‌ به خاطر اغراض شخصی همواره‌ بر عليه نظام اسلامی حرف می‌زنی و مناجات می‌کنی،این روزها یک مناجاتی درباره‌ توهین به هم داشته باش. می‌دانی که کتاب مقدس همه مسلمانان است و نمی‌شناسد. https://eitaa.com/samsam_almontaghem
شیطان صفتان باز تبانی کردند اقدام به فتنه ای جهانی کردند باید که تقاص پس دهند آنانکه توهین به کتاب آسمانی کردند https://eitaa.com/samsam_almontaghem
🏴مقتل جانسوز حضرت عبدالله بن حسن علیهماالسلام... در رابطه با شهادت جگرگوشه امام حسن مجتبی علیه‌السلام نقل کرده‌اند: كَانَ عَبدُ اللّهِ بنُ الْحَسَنِ الزَّكيِّ وَاقِفَاً بِإزاءِ الْخَيْمَةِ،وَ هو يَسمَعُ وِداعَ عَمِّهِ الْحُسينِ ▪️عبدالله بن حسن علیهما السلام،در کنار خیمه ها ایستاده بود و صدای وداع عمویش امام حسین علیه‌السلام را می‌شنید. فَخَرَجَ فِي أَثَرِهِ،و هُو يَبكِي و يَقولُ:و اللّهِ لا اُفارِقُ عَمِّيَ ▪️پس دنبال عمو رفت و گریه می‌کرد و می گفت:به خدا دست از عموجانم نمیکشم... حضرت زینب علیهاالسلام خودش را به او رساند تا جلوی او را بگیرد چرا که هنوز کودک بود و به سن بلوغ نرسیده بود،سیدالشهدا علیه السلام تا دید عبدالله دارد به سمت او می‌آید،رو به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کرد و فرمود:يا اُختِي اِحبِسِيه ▪️خواهرم!او را نگه دار. ثُمَّ إنَّ شِمرَ بنَ ذِي الْجُوشَنِ أَقْبَلَ فِي الرِّجَّالَةِ نَحوَ الْحسينِ ثُمَّ إنَّهُم أحَاطوا به إحاطَةً ▪️اما وقتی که شمر به همراه لشکرش دور تا دور امام علیه السلام را گرفتند و سخت او را احاطه کردند فَانفلتِ الصَّبيُّ مِن يَدها و قالَ:واللّهِ لا اُفارقُ عَمّي 🏴عبدالله دستش را از دست عمه‌اش کشید(و به سمت قتلگاه دوید)و گفت:به خدا از عمویم جدا نمی‌شوم.. فأقبَلَ حَرمَلَةُ بنُ كاهِلِ اللَّعينِ إلىٰ الْحسينِ عليه السّلام،فضَرَبَ الصَّبيَّ بِالسَّيفِ،فَأَطَنَّ يَمينَه إلىٰ الْجِلدِ،فإذا هِيَ مُعَلَّقَةٌ ▪️پس حرمله بن کاهل اسدی،به طرف امام علیه السلام آمد،(در بعضی دیگر از مقاتل به جای حرمله، ملعونی به نام بحر بن کعب آمده که حضرت عبدالله علیه السلام رو به او کرده و فرمودند:ای پسر زن بدکاره!عمویم را می‌کشی؟!) و با شمشیر به دست عبدالله بن حسن علیهما‌السلام زد و دست او به پوست آویزان شد و فریاد زد: يَا عَمَّاهُ أَدرِكْني ▪️عموجان!مرا دریاب فأخَذهُ الْحسينُ و ضَمَّهُ إلَيه،و قال:يا ابْنَ أخي صَبراً عَلىٰ ما نَزَلَ بِكَ يا وَلَدي ▪️پس امام حسین علیه السلام او را گرفت و به سینه چسپاند و فرمود: ای پسر برادرم!بر آن چه که بر سرت می آید صبر کن. فبَينَما هوَ يُخاطبُه إذ رَماهُ اللَّعينُ حَرملةُ بسَهمٍ،فَذَبَحَه في حِجرِهِ ▪️در همین حین،حرمله ملعون تیری را به طرف عبدالله علیه السلام زد که او را در آغوش عمویش ذبح کرد. فَصَاحَتْ زينبُ:وا اِبنُ أخاه!لَيتَ الْمَوتَ أعدَمني الْحَياةَ،لَيتَ السَّماءَ أَطْبَقَتْ عَلى الأرضِ،و لَيتَ الْجِبالَ تَدَكْدَكَتْ عَلى السَّهْلِ ▪️زینب کبری علیهاالسلام از همان کنار خیمه ها متوجه شهادت عبدالله شد و فریاد زد:وای از پسر برادرم! ای کاش مرگ من فرا می‌رسید... ای کاش آسمان بر زمین فرود می‌آمد... ای کاش کوه ها از هم پاشیده و صاف می‌شدند... عمر بن سعد ملعون در نزدیکی حضرت زینب علیهاالسلام بود که حضرت به او فرمود: يُقتَلُ ابْنُ بنتِ رسولِ اللّهِ و أنتَ تَنظُرُ إلَيه؟ ▪️وای بر تو!پسرِدختر رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد کشته می‌شود و تو نگاه میکنی؟! که آن ملعون جواب حضرت را نداد. 📚المنتخب طریحی،ج٢ص۴۵١ 📚تاریخ طبری،ج۵ص۴۵٠ 📚نفس المهموم،ص٣۵٩ https://eitaa.com/samsam_almontaghem