فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه روی نیزه...
꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوحه به عنوان نوحه سراسری در شب عاشورا در دفاع از حجاب وعفاف خوانده خواهد شد.
لطفا در تمامی گروه ها پخش شود؛
تا مثل سرود سلام فرمانده بازتاب
گسترده داشته باشد.
#نشر_حداکثری
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#اللّهماجْعَلْنیمِمَّنْتَنْتَصِرُبِهلِدینِک
꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂
سَمتِ بِهِشت
#قسمت_ششم #سادات_بانو 🧕🏻 شهر در تاریکی فرو رفته بود ، کوچه های تاریک امکان بازگشت مرا به خانه نم
تمنا:
#قسمت_هفتم
پدر در حالی عرق سردی بر پیشانی اش نسشته بود سراسیمه خودش را از دالان داخل حیاط گذاشت دستانش می لرزید زیر لب زمزمه کرو
حاج آقا را گرفتند ...😱
مادر در حالی که با دو دست به صورتش کوبید
وای خدایا 😢
پدر خودش را به سمت حوض رساند شیر آب را باز کرد ، آب سردی به صورتش زد رنگ صورتش در حالی که تغییر کرده بود به حالت اول بازگشت
مادر زمزمه کرد آقا حالا چیکار کنیم
حاج آقا خیلی به گردن ما حق دارد ..
پدر در حالی که دستانش را بر سنگ های کنار حوض حائل کرده بود بلند شد و با صدای ملایم
کاری نمی توان کرد
دستور رضا خان هست که هر روحانی موظف به تبلیغ کشف حجاب هست و اگر چنین نکند دستگیر می شود
بلند شدم به سمت مطبخ رفتم در حالی که سعی کردم خودم را با کار های خانه مشغول کنم تا فکرم کمی آرام شود ، طاقت نیاوردم از مطبخ خارج شدم و به سمت پله ها دویدم وارد اتاق شدم نگاهی گذار به اتاق انداختم ، فرش قرمز رنگ که پرتوی خورشید روی آن نور افشانی می کرد
چادر قجری هم به میخ کنار در آویزان شده بود
چادر را روی سرم مرتب کردم به سمت حیاط دویدم
مادر در حالی با صدای بلند
کجا زهرا سادات 🌿
همان طور که وارد دالان شدم با صدای بلندی میرم خونه حاج آقا
در حیاط را با احتیاط باز کردم نگاهی گذرا به کوچه انداختم کوچه آرام بدون هیچ گونه شلوغی بود عجیب بود کوچه هر روز با صدای بازی بچه ها پر می شد
عرق سردی بر پیشانی ام نشست قدم هایم را جلو گداشتم چند نفس عمیق کشیدم فقط چند دقیقه گذشت گه خودم را وسط کوچه دیدم که ناگهان نفس را در سینه حبس کردم رنگ از چهره ام پرید و...
نویسنده : تمنا🌺
کپی در صورتی با نویسنده صحبت شود🌿
#قسمت_هشتم
#سادات_بانو🧕🏻
آژان در حالی که با قدم های محکم به سمت من می آمد لب هایش را بهم فشرد بود گره ای در ابرو هایش انداخته بود دستانش را به سمت من دراز کرده بود هر لحظه امکان داشت چادر از سر من بکشد که با صدای بلندی شروع به فریاد کردم پدر سراسیمه در حیاط را باز کرد و جلوی آژان ظاهر شد.
آژان در حالی که دست و پایش را گم کرد بود خودش را به سمت دیوار رساند سعی می کرد از کوچه تنگ خارج شود که ناگهان چند تا از همسایه ها با سر صدا از خانه خارج شدند و با یک حرکت او را داخل خانه ی ما انداختد مادر که با سر صدا های ی که از کوچه شنیده بود ترسیده بود از مطبخ بیرون آند که چشمش به آژان افتاد رنگ از چهره اش پرید
با صدای بلند فریاد زد چی شده !
پدر در حالی که با عصابیت فریاد زد شما برید توی مطبخ
من و مادرم داخل مطبخ رفتیم و صدای های مبهم شنیدیم
که آژان فریاد می زد پدرتان را در می آورم
ازتان شکایت می کنم به نظمیه 😱
اما بی فایده بود پدر و مرد همسایه بیشتر از این حرف ها عصبانی بودند
حسابی او را کت زدند تا دیگر مزاحم ناموس مردم نشوند
بعد هم با تنی زحمی او را در کوچه رها کردند
من که از این وضعیت حسابی ترسیده بودم کنار حوض رفتم به آرامی اشک ریختم 😢
نویسنده : تمنا🌺
۲۱ تیرماه، در #مسجد_گوهرشاد چه گذشت؟
تیرماه سال ۱۳۱۴، مردم مشهد در اعتراض به سیاستهای ضد اسلامی #رضاشاه در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. صبح روز بیست و یکم نیروهای نظامیِ حکومت پهلوی با حمله به مسجد، مردم را به رگبار بستند.
سیدمحمدعلی شوشتری، نمایندهی مخصوص رضاشاه در آستان قدس که خود شاهد
این واقعه بوده در خاطراتش مینویسد:
شوفر سردار ساعد میگوید:
آنچه کشته بود را ما حمل کردیم و بردیم زیر باغ خونی؛ بالغ بر یک هزار و ششصد و هفتاد نفر بودند.
مسئولین شهرداری نیز میگویند:
کامیون و اتومبیلهایی که #جنازهها را حمل میکرد، شمرده یاداشت کردیم، تعداد ۵۶ کامیون بود که در اغلب این
کامیونها صدای نالههای زخمیها هم شنیده میشد که التماس مینمودند:
برای رضای خدا، ما زندهایم!
منبع: خاطرات سیاسی سیدمحمدعلی شوشتری (خفیهنویس رضاشاه)، ص ۸۰ تا ۸۵
#برگی_از_تاریخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به یاد نوجوان کربلا
🔹 امروز در بیش از ۴۰۰ منطقه کشور سوگواره «احلی من العسل» برگزار شد.
امیرعباس آساره نوجوان گیلانی که در شب سوم محرم در برنامه معلی مداحی کرد ،
این نوجوان با تشویق شهید حقبین (هم رزم حاج قاسم سلیمانی و فاتح نبل و الزهرا ) مداحی را به صورت جدی ادامه داد .
وقتی این نوجوان چند سال قبل در حضور شهید حقبین مداحی کرد ، شهید بزرگوار به او قول داده بود که اگر بیشتر تمرین کند او را به سوریه خواهد برد تا در حرم حضرت زینب (س) مداحی کند .
حالا اما شهید حقبین ، پیش ارباب بی کفن است و امیرعباس مانده است با وعده ای که شهید به او داده بود ...
꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂
4_5836949748849837963.mp3
3.44M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃رسیده بازم شب جمعه
🍃زائر کربلاست دل من
🎙 #حسن_عطایی
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
📆جمعــــــہ ......۱۴۰۳/۰۴/۲۲
#محرم
🏴 🏴 🏴
https://eitaa.com/joinchat/183173121Ceb7539d574
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
سلام امام خوبم
اجرک الله یا صاحب الزمان عج
صاحب عزاترين عزادارها بيا
تا بر دلم نگاه کنے اين دو ماه را
تا اندڪے شبيه تو باشيم اين دو ماه
بر تن نموده ايم لباس سياه را
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پای امام زمانت واینستی، عاشورا تکرار میشه
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفاءَ في تُرْبَتِهِ...
سلام بر كسى كه خداوند شفا را در خاك قبرش قرار داد...
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
ای حرمله ایـن بچه سـرِ جنگ ندارد
#ششماههی بیشیرکه شمشیر ندارد
تیری که به عباس زدی؟ وای خـدایا
شش ماههی مـن طاقت ایـن تیر ندارد ..
#علی_اصغرم😭
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
لالایی گلم..._۲۰۲۳_۰۷_۲۵_۰۸_۲۳_۵۶_۸۷۳.mp3
13.84M
لالایی گلم...
حاج حسین سیب سرخی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
﷽
تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان
صفحه ۲۵۸
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نوحه معروف «خواهر من» با شعر سید جواد عینالملک و صدای فراموش نشدنی حاج حسین فخری
ـ
سَمتِ بِهِشت
تمنا: #قسمت_هفتم پدر در حالی عرق سردی بر پیشانی اش نسشته بود سراسیمه خودش را از دالان داخل حیاط گذا
#قسمت_نهم
#سادات_بانو🧕🏻
نگاهی به مرد روحانی کردم صورتش خونی و چهره اش خسته بود، صورتم را به سمت پدر چرخاندم به چهره ی نگران پدر نگاهی کردم
پدر زمزمه کرد چ بلایی سرت آمده مرد 😢
مرد روحانی که حالا پدر با اسم کوچک او را صدا می کرد
دولت می خواهد روحانی ها تبلیغ کشف حجاب کنیم پای روی حرف خدا بگذاریم و من و دوستان طلبه چنین کاری نمی کنیم و در آخر باعث شد زندانی شویم
پدر در حالی که دست هایش را مشت کرده بود گره ای در ابرو هایش انداخته بود
رضا خان با تمام بی شرمی هر بلایی سر مردم می آورد
سید ضیاءالدین : الان دو هفته هست که زندانی شدم قرار هست فردا مرا منتقل می کنند به تهران خدا می داند چه بلایی سرم بیاید بعد در حالی که نگاهی به من می کرد
دخترم تو چطوری آفرین ثابت قدم ایستاده ای
زیر لب با صدای آهسته
پدر ماشین کرایه کرد تا از درب خانه ما به اینجا بیایم
سید ضیاءالدین آه سردی کشید خدا به داد خانم های شهر برسد بندگان خدا از ترس آژان ها خانه نشین شدند
پدر در حالی که روی صندلی می نشست شنیدید یکی از خانم چند ماهی می شود که از خانه بیرون نیامده
عیالم می گفت بنده خدا خودش را با دار قالی مشغول کرده
آژان در حالی که به در آهنی می کوبید با صدای کلفت وقت ملاقات تمام شده زود باشید برید بیرون 😱
نویسنده :تمنا 💔☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلند شو علمدار
علم رو بلند کن
بازم پرچــم این
حرم رو بلند کن
حاج قاسم مهمان سفره ابالفضل العباس است، بیشک...
꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️آقای عباس موزون عزیز در مورد واژه تَنَقَّبت در زیارت عاشورا تفسیری فوقالعاده دردناک بیان فرمودن که حتما باید بشنوید
꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂