▫️جگرش می سوخت در آتش اشتیاق.
به هر دری زده بود، به امید نشانی از آن محبوب.
وکیل خاص امام را که پیدا کرد، ملازمش شد و دست به دامانش!
از او اصرار و از وکیل امام انکار که نمی شود؛
آنقدر التماس کرد تا شنید: فردا صبح بیا!
صبح فردا، پیشاپیش وکیل امام، جوانی دید؛
ماهتر از ماه. خورشیدتر از خورشید. شمیمش، شمیم بهشت.
فهمید که به آرزویش رسیده.
نزدیک رفت و شرفیاب محضرش شد. هر چه خواست پرسید و پاسخ شنید.
لحظه آخر، صاحب زمین و آسمان به او فرمود:
«دور از رحمت خداست، هر که تاخیر اندازد،نماز مغربش را تا وقت ظاهر شدن ستاره ها،
و هر که تاخیر اندازد نماز صبحش را، تا وقت ناپدید شدن ستارگان».
📚غیبت طوسی، ص271.
#داستانک_مهدوی
#سبک_زندگی_مهدوی
▪️به مناسبت سالروز درگذشت علامه سید محمد حسن میرجهانی (25 آذر)؛
ده شب، مهمان حرم سامرا شده بود.
شب ها در حرم می ماند.
شب آخر، شب جمعه، خیلی دعا خواند. خیلی التماس کرد.
با پافشاری و اصرار، اذن دیدار خواست.
بعد از نماز صبح، رفت به سرداب مقدس. هوا هنوز تاریک بود.
با خودش شمع آورده بود،
اما دید که صحن سردابه مقدس روشن است.
خبری از چراغ نبود.
آقایی بزرگوار، نشسته بود نزدیک صفّه.
جلوتر از آن آقا، ایستاد به نماز و دعا.
آل یاسین و ندبه خواند.
رسید به این فراز که «و عرجت بروحه إلی سمائک».
شنید از آن آقا که:
این جمله از ما نرسیده. بگو: «و عرجت به إلی سمائک»؛
هیچ وقت هم جلوتر از امام خودت نایست!
علامه میرجهانی، ندبه خوانی اش را به آخر رساند.
وقتی به سجده رفت، سوال ها سراغش آمدند:
چرا سرداب، بدون هیچ چراغی، روشن بود؟!
آن آقا چرا گفت این جمله از «ما» نرسیده؟
چرا فرمود: بر «امام خودت» پیشی نگیر؟
فهمید که التماس ها جواب داده.
دعایش مستجاب شده بود.
سر از سجده برداشت، تا دامان امامش را بگیرد.
اما سرداب تاریک بود و جز او، کسی آنجا نبود.
📚شيفتگان حضرت مهدى علیه السلام، ج 1، ص239.
#داستانک_مهدوی
#سبک_زندگی_مهدوی
▫️از آسمان فرود خواهد آمد. درست وقتي كه مردم، صف هاي نماز صبح شان را بسته باشند.
بعد، همه ي نمازگزاران، زيبايي صحنه اي را خواهند ديد كه وعده اش را امیر اهل ایمان فرموده:
مسیح اذان خواهد گفت و نمازش را به امام عصر علیه السلام اقتدا خواهد کرد...
📚 الزام الناصب، صفحه 202.
✨ میلاد با سعادت پیامبر عظیم الشان الهی، حضرت عیسی مسیح علیه السلام بر همه منتظران حضرت منجی، پیشاپیش مبارک باد!
🙏 به امید بازگشت هر چه زودتر آن عزیز در رکاب منجی عالم بشریت، حضرت مهدی علیه السلام...
#موعود_ادیان
#داستانک_مهدوی
▫️از آسمان فرود خواهد آمد. درست وقتي كه مردم، صف هاي نماز صبح شان را بسته باشند.
بعد، همه ي نمازگزاران، زيبايي صحنه اي را خواهند ديد كه وعده اش را امیر اهل ایمان فرموده:
مسیح اذان خواهد گفت و نمازش را به امام عصر علیه السلام اقتدا خواهد کرد...
📚 الزام الناصب، صفحه 202.
✨ میلاد با سعادت پیامبر عظیم الشان الهی، حضرت عیسی مسیح علیه السلام بر همه منتظران حضرت منجی، مبارک باد!
🙏 به امید بازگشت هر چه زودتر آن عزیز در رکاب منجی عالم بشریت، حضرت مهدی علیه السلام...
#موعود_ادیان
#داستانک_مهدوی
#داستانک_مهدوی به مناسبت 💐ولادت عقیله ی بنی هاشم #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها ؛
▫️اهل شهر قنات و قناعت بود.
دلش، یک سقف بالای سر می خواست، که نداشت.
با هزار امید، رفت جمکران.
متوسل شد به آخرین امیدِ همه منتظرها.
امامش را صدا زد و خانه ای خواست.
چشمش به جمال گمشده عالم روشن شد.
سید حسین یزدی، علاوه بر خانه، چند دُرّ نصیحت هم هدیه گرفت.
از امام عصر علیه السلام شنید که:
« آن جلسه دعای ندبه ای که می روی، هیچ وقت ترک نکن! از عمه جانم زینب کبری سلام الله علیها یاد کنید! هم در آن جلسه. هم در مجالس دیگر! »
📚مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان علیه السلام، به نقل از آیت الله بهجت.
▪️همسرش را جواب کرده بودند، همه، حتی حاذق ترین پزشک ها.
باید برمی گشتند اصفهان.
قصدش را فقط با یک آشنا در میان گذاشت.
مخفیانه عازم جمکران شد.
قامت بست برای نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام الله علیها.
ذکرهای سجده را می گفت و اشک می ریخت:
پانصد و ده مرتبه یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی!
بانوی دو عالم را قسم داد به همسر و فرزندان مطهرش.
ملتمسانه گفت: طاقت ندارم خانم! مرگ همسر و یتیمی کودکانم را.
بعد از نماز، متوسل شد به صاحب مسجد جمکران.
عهد بست که بست نشین باشد، تا شفای کامل همسرش.
نه آبی بنوشد و نه غذایی بخورد.
شبی را همانجا ماند.
صبح فردا، همان آشنای با خبر کنارش بود، با خبری خوش. با مژده ی شفا.
همسرش خواب دیده بود، خواب چند بانوی گرامی.
فرموده بودند: شفایت را گرفته ایم!
رؤیای زن حقیقت داشت.
با پای خودش آمده بود جمکران،
بیمار جواب کرده ی دیروز آمده بود برای عرض تشکر، از حضرت زهرا و حضرت صاحب الزمان (سلام الله علیهما).
📚خاطرات زهرایی، ص139.
#حامی_شیعیان
#داستانک_مهدوی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
▪️گفت: به خدا قسم که من، شما و دوستان شما را دوست دارم.
راستی که چقدر شیعیان شما زیادند!
فرمود: شیعیان ما چقدرند؟
گفت: زیادند. خیلی زیاد!
پرسید: می توانی آنها را بشماری؟
گفت: بیش از آنی هستند که قابل شمارش باشند.
فرمود: (هیهات!) هر وقت تعداد آنها 313 شیعه کامل شود آنچه می خواهید (ظهور) اتفاق می افتد.
امام صادق علیه السلام برایش از اوصاف شیعیان واقعی فرمود؛
از اینکه مرد رازداری و تقیه اند.
از اینکه اهل حب و بغض اند.
از اینکه قناعت پیشه اند و از طمع به دورند...
پرسید: کجا میشود آنها را یافت؟
شنید: "در گوشه و کنار زمین...
آنها اگر در جمعی حاضر شوند کسی آنها را نمی شناسد و اگر غایب شوند کسی سراغشان را نمی گیرد...
در اموالشان با هم مواسات می کنند و با هم یکدل اند."
📚غیبت نعمانی، باب 12، حدیث4.
#سبک_زندگی_مهدوی
#داستانک_مهدوی
#یاری_حضرت
از اصفهان آمده بود برای حج.
" مرض وبا " شهر مکه را گرفتار کرده بود.
ترس و وحشت امانش نمی داد.
یادش افتاد به خوابی که چند ماه پیش دیده بود.
خواب دیده بود. خواب امام زمانش را؛
امام امر کرده بود که کتابی بنویسد.
مشغله ها ولی توفیق نوشتن را از او گرفته بودند.
همانجا عهد جدیدی بست:
«هرطور شده این کتاب را خواهم نوشت، اگر از این مهلکه نجات پیدا کنم.»
به اصفهان که رسید عهدش را وفا کرد.
نام کتاب را هم همانی گذاشت که امام علیه السلام فرموده بود:
«مکیال المکارم فی فوائد الدّعا للقائم:
پیمانه خوبی ها، پیرامون دعا برای حضرت قیام کننده...»
📚مکیال المکارم ، مقدمه جلد اول.
#دعا_برای_فرج
#داستانک_مهدوی
#التجا
▫️شکایتش را آورده بود پیش امام.
گفت:
دلم چاک چاک است از این همه اختلاف میان شیعیان!
از شکافنده دانشها، امام باقر علیه السلام شنید:
جابر! بارها برایت گفته ام ریشه این اختلاف را؛
منکر صاحب دوران، مثل منکر رسول خداست!
این حدیث را بشنو و تا می توانی به گوش همه برسان:
«هفت روز پس از رفتن رسول خدا،
پس از جمع کردن قرآن،
خطبه خواند برای مردم، جدّم امیرالمومنین علیه السلام:
«... ای مردم،
منم آن قرآنی که مهجور شده! ...
این امت، بعد پیامبرش، به چشم بهم زدنی به عقب بازگشت...
ولی به زودی آیندگان خواهند دید
سرانجام چیزی را که آنها پایه گذاشتند!...
چه سزایی دارند آنها که با حجتش مخالفت کردند
و سراب را به جای آب برگزیدند؟!...
پس یقین کنند به وعده عذاب خدا،
آن روزی که ندایی از آسمان بیاید و روز خروج (قیام کننده ما) فرا رسد...»
📚کافی ج8 ص18، خطبه وسیله امیرالمومنین علیه السلام.
👈🏻 امروز، آن قرآنی که مهجور شده و فردای قیامت به درگاه خدا شکایت می برد امام زمان سلام الله علیه است!
#قرآن
#غربت_حضرت
#داستانک_مهدوی
#التجا