eitaa logo
سَمتِ بِهِشت
2.7هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
5هزار ویدیو
210 فایل
‌ فعالیتها سایت www.samtebehesht.ir ویسگون http://www.wisgoon.com/samte_behesht پیام ناشناس http://harfeto.timefriend.net/16074218476816 ارتباط @Amirmehrab56
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت یازدهم 💥 ✨ضرورت طرح مسئله علم دینی✨ ✅تبیین مقوله‌ی علم دینی از جهات مختلف ضرورت دارد؛ از جمله یکی از راه کارهای مسئله‌ی، رابطه و تعارض علم و دین، مقوله‌ی علم دینی است. توضیح مطلب این که مسئله‌ی رابطه‌ی علم و دین، با دو پیش فرض واقع نمایی علم و شناختاری (Cognitive) گزاره‌های دینی و پذیرش موضوعات مشترک میان علم و دین، قابل طرح است؛البتّه بین گزاره‌های انشایی و هنجاری دینی، که بیان‌گر اهداف آدمیان‌اند و آموزه‌های علمی نیز ترابط، قابل تصور است. ✅در این مسئله کسانی چون گالیله به تفکیک قلمرو علم از قلمرو دین و نیز کانت به خروج مسائل مابعدالطبیعه از محدوده‌ی عقل نظری و انحصار حوزه‌ی عقل نظری به مسائل علمی و پدیدارهای زمانی و مکانی رو آوردند. ✅گروهی نیز تفکیک در وظیفه‌ی علم و دین را پیشنهاد کردند؛ بدین معنی که وظیفه‌ی علم، ابزار انگاری و پیش‌بینی و کنترل باشد؛ نه تبیین‌گری ✅برخی تفکیک در اهداف علم و دین را بیان کرده‌اند و هدف دین را هدایت و سعادت بشر، و هدف علم را تبیین حقایق عالم طبیعت دانسته‌اند. ✅دسته‌ی دیگری، جدا انگاری زبان علم و زبان دین را ارایه نمودند و معناداری گزاره‌های علم و دین، یا بی‌معنا دانستن گزاره‌های دینی توسط پوزیتویست‌ها و یا تفکیک کارکرد گرایانه‌ی زبان علم و دین از سوی فیلسوفان تحلیل زبانی، هم چون ریچارد بون و بریث ویت را پذیرفته‌اند. ✅شیوه‌ی دیگری که در تعارض علم و دین مطرح شده، مقوله‌ی علم دینی است؛ بدین معنا که تنها علم دینی می‌تواند مضامین ناسازگار با تلقّی دینی در علوم تجربی را حل کند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت دوازدهم 💥 ✨انگیزه های طرح علم دینی✨ ✅دو انگیزه می‌توان برای طراحان مقوله‌ی علم دینی تصور کرد: ✅نخست، حل تعارض و تقابل علم و دین و گزاره‌های علمی با گزاره‌های دینی و سایر انواع تعارض؛ و دوم، جهت‌گیری دینی یا سکولار علوم تجربی در حیات و تمدن بشری. ✅در واقع، مسئله‌ی علم دینی، علاوه بر این که با تاثیر پیش فرض‌های دینی بر علوم، به جهت‌گیری دینی دستاوردهای علمی سامان می‌دهد، به حل مسئله‌ی تعارض و چالش میان علم و دین مدد می‌رساند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت سیزدهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۱✨ ✅آیا گزاره‌ها یا معارف دینی می‌توانند در دانش تجربی مؤثر باشند؟آیا تاثیرگذاری تنها از ناحیه‌ی معارف شخصی و تفسیرهای فردی دینی که متعلق به جهان دوم است،صورت می‌پذیرد یا معارف دینی عمومی یا تخصصی مربوط به جهان سوم نیز در فرایند علم اثر می‌گذارد؟این تاثیرها در چه منطقه‌ای از پیکره‌ی علوم تجربی خواهد بود؟آیا تاثیر و تاثّر به نحو تعانُد است یا تعاضُد؟موجب بالندگی علم می‌شود یا مایه‌ی پژمردگی آن می‌گردد؟ آیا این تاثیرگذاری امکان دارد؟آیا وقوع یافته است؟مطلوب است یا خیر؟ ✅برای پاسخ به این پرسش‌ها و تصویر و تصدیق علم دینی،باید از روش تجربی ـ تاریخی بهره بگیریم؛یعنی پژوهش‌های تجربه و دستاوردهای علمی را در بستر تاریخ علم مشاهده کنیم تا تاثیر متافیزیک دینی و سکولار را بر تحقیقات علمی به دست آوریم؛ آن گاه معلوم می‌گردد که علم، توصیفی حقیقی از جهان عینی نیست. ✅مفاهیم علمی برگرفته‌ی دقیق و کامل از طبیعت نمی‌باشند و مفاهیم نظری و مبادی و مبانی مابعدالطبیعی در نظریه‌های علمی کاملا نفوذ دارند. ✅اهداف علمی دانشمندان و نگرش‌های عام جهان‌بینی آنان نیز در نحوه‌ی شکل‌گیری علم تاثیر می‌گذارد؛ زیرا اهداف علمی دانشمندان، نوع پرسش‌های نظری آنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و با توجه به جهان‌بینی و فضای ذهنی رایج در روزگار خود و با تحت تاثیر قرار دادن پارادایم‌ها، گونه‌های خاصّی از پاسخ‌ها را شایسته‌ی فحص و بحث می‌دانند و این تاثیرگذاری نه تنها در مقام گردآوری علم بلکه در مقام داوری و آزمون‌پذیری نیز ظاهر می‌گردد.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت چهاردهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۲✨ ○ادراک حسی و تجربی: ✅زیرا اولا، ادراک حسی و تجربه‌ی خالی از صبغه‌ی تئوریک و عاری از هرگونه پیش‌داوری میسّر نیست؛ آموزش‌ها و تجارب قبلی مشاهده‌گر، باعث می‌شوند که فرد ناظر، نکات خاصّی را ببیند و از نکات دیگری غفلت نماید و دیگرانی که از تعلیم رشته‌ی علمی محروم‌اند، توصیف آن را نمی‌توانند انجام دهند؛ مانند توصیف دقیق وضعیت یک لام میکروسکپ که میکروب دیفتری روی آن کشت شده است. پس هر مشاهده و احساس، مصبوغ به صبغه‌ی تئوری‌ها است. ○مشاهدات و ادراکات مسبوقه: ثانیاً، مشاهدات و ادراکات حسی، بی‌طرفانه نیست؛ زیرا ادراک حسی، مسبوق به علاقه‌ای خاص، سؤالی معین یا مسئله‌ای ویژه است. مجموعه‌ای از توقعات و انتظارات، بر مشاهده و احساس مقدم است. گالیله آونگ را یک شیء دارای اینرسی می‌دید که کمابیش حرکت نوسانی خود را تکرار می‌کند، حال آن که ارسطوییان پیش از او، آن را شیئی می‌دیدند که به کندی به حالت سکونِ نهایی‌اش می‌گراید. ○دریافت‌های انسانی از طبیعت ✅ثالثاً، زبان آدمیان، حامل دریافت‌های جهان‌شناختی و معرفت‌شناختی و فرهنگی و ایدئولوژیکی است و هر جا فرود آید، خواه در علم یا هنر یا هر مقوله دیگر، بار فرهنگی و فلسفی همراه خویش را بدان‌جا نیز فرود می‌آورد؛ بنابراین وقتی دانشمندی در فیزیک می‌گوید: با ورود نور، از محیطی چون هوا، به محیط دیگری چون آب، نور می‌شکند. در واقع، تصورات فلسفی خود را مبنی بر وجود نور، حرکت و غیره پذیرفته است.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت پانزدهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۳✨ ○مشاهدات مسبوق به نظریات: ✅رابعاً، نه تنها مشاهدات، مسبوق به نظریه‌اند و نه تنها زبان تجربیات همراه با تئوری‌ها هستند بلکه تولد علم، منوط به بسیاری از پیش فرض‌های جهان شناختی و معرفت شناختی است؛ بدون تسلیم آن‌ها نمی‌توان قدم از قدم برداشت. ✅در نتیجه، این ادعا که گزاره‌های مشاهداتی، تکیه‌گاه مطمئنی برای بنای کاخ معرفت تجربی‌اند نیز ناتمام است؛ زیرا داده‌های علم و گزاره‌های مشاهداتی هر چند همواره مبتنی بر داده‌های جهان مشترک و مشاع بین همگان‌اند لیکن این داده‌ها خواه از راه مشاهده و توصیف به دست آیند و خواه از طریق آزمایش گری کنترل شده و‌ اندازه‌گیری‌های کمی، هرگز امور واقع عریان و بوده‌های محض نبوده و همواره مؤلفه‌ای از تفسیر را با خود همراه دارند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت شانزدهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۴✨ ○روش مطمئن در اثبات قوانین: ✅خامساً، استقرا روش قابل اطمینانی برای اثبات قوانین علمی و داوری نیست؛ یعنی با استقرا نمی‌توان قضایای مشاهداتی و شخصی مختص به زمان و مکان معینی را بر نظریه‌های علمی و قضایای کلی بدل ساخت. ✅شایان ذکر است که نگارنده گرچه دیدگاه پوزیتویستی اثبات‌گرایانه و تاییدگرایانه را نمی‌پذیرد و بر تاثیر اموری به عنوان متافیزیک، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، سرمشق و پارادایم، بر فرایند علم و دستاوردهای علمی اعتراف می‌کند ولی نظریه‌ی ابطال‌گرایی پوپر را نیز ناتمام می‌داند و نسبت‌گرایی در حوزه‌ی علوم تجربی را نمی‌پذیرد و عینیت به معنای مطابقت با واقع را ـ با توجه به تحقیقات عقلی پیش فرض‌ها ـ صحیح می‌داند؛گرچه میدانی برای امکان داوری همگانی را باز می‌گذارد.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت هفدهم 💥 ✨انواع تاثیرگذاری دین بر علم_۱✨ ✅هم چنان که گذشت، علوم تجربی مجرد و پالایش شده از متافیزیک و مفاهیم نظری غیر تجربی، وجود ندارد و اقرار بسیاری از فیزیک‌دانان معاصر به موضع گیری‌های فلسفی در علم، به ویژه در فیزیک، و نیز یافتن بسیاری از اصول متافیزیکی در استدلال‌های فیزیک‌دانان و مطرح بودن مسائل متعددی که جواب‌گویی به آن‌ها از حد فیزیک محض خارج‌اند جملگی بر این ادعا دلالت دارند. ✅و اینک به مدل‌های مختلف تاثیر گذاری متافیزیک دینی بر علم اشاره می‌کنیم: ←آثار متافیزیک بر فرضیه‌ علوم: ✅تاثیر متافیزیک بر پیدایش و تحوّل فرضیه‌ها و نیز تاثیر دیدگاه‌های متافیزیکی بر مفاهیم، مدل‌ها، اصول و انواع نظریه‌های علمی مورد اتفاق، تقریباً وجود دارد؛ امّا در چگونگی تاثیرگذاری و طبقه‌بندی دیدگاه‌های متافیزیکی اختلاف وجود دارد. حاصل کلام آن که فرضیه‌های علمی، دیدگاه‌های متافیزیکی را به منزله‌ی بخشی از زمینه‌ی خود، پیش فرض می‌گیرند و این زمینه، بستر پیدایش و تحوّل فرضیه‌های علمی قرار می‌گیرد. ✅نکته‌ی قابل توجه این که از آن رو که علوم انسانی علاوه بر موضوع، در هدف و روش با علوم طبیعی تمایز پیدا می‌کنند، به ناچار در فهم پدیده‌های طبیعی از روش‌های تفسیری و تفهیمی به جای روش‌های تبیینی استفاده می‌شود و برای تحلیل و تفسیر رفتارهای فردی و جمعی، از مفاهیمی مانند عزم، اراده، هدف و... بهره گرفته می‌شود و آموزه‌های دینی در تمام این مفاهیم و تحلیل و تفسیرها تاثیر می‌گذارد.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت هجدهم 💥 ✨انواع تاثیرگذاری دین بر علم_۲✨ ✅بنابراین در علوم انسانی از متغیّرهایی چون فکر کردن، خواستن، اراده کردن، تصمیم گرفتن، عواطف، ابزار کنترل کردن رفتار، سخن به میان می‌رود و معارف دینی در این دسته از متغیّرها تاثیر گذارند. ✅در مثال دیگر می‌توان به نظریه‌ی تکامل داروین اشاره کرد که بر تحوّل و تبدل انواع، از انواع دیگری غیر از خودشان حکایت دارد و این تبدّل نیز از طریق شانس و انتخاب طبیعی صورت گرفته است؛ در حالی که صرف داده‌های جانورشناسی و داده‌های ساده‌ی تجربی نفی‌کننده‌ی خلقت الهی نیست؛ امّا علایق متافیزیکی دانشمندان، آن‌ها را به سمت این تعبیر سوق داده است.علاوه بر این که در کار بودن فرایندهای فیزیکو ـ شیمیایی و قوانین فیزیکی و تحولات پروتئینی در فرایند حیات، وجود هرگونه عنصر غیر مادی را نفی نمی‌کند. ✅دلیل این که بعضی از فیزیک دانان در چند دهه‌ی اخیر، سراغ جهان‌های نوسانی یا ماندگار رفته‌اند و از نظریه‌ی انفجار بزرگ ـ که برای جهان یک آغاز زمانی قائل است ـ گریخته‌اند، فرار از در کار آوردن خدا بوده است و از طرفی بعضی از فیزیک‌دانان و فلاسفه، پیروزی نظریه‌ی انفجار بزرگ را به عنوان یک شاهد علمی بزرگ بر وجود خدا گرفته‌اند. ✅شایان ذکر است که نمی‌توان همیشه از تفاوت مبانی ما بعدالطبیعی، تفاوت دستاورد علمی را استنتاج کرد.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت نوزدهم 💥 ✨انواع تاثیرگذاری دین بر علم_۳✨ ○آثار آموزه‌ها بر انگیزه‌ی تجربیون: ✅همه‌ی فعالیت‌های آدمیان به سمت و سوی خاصّی جهت پیدا می‌کند. این جهت‌گیری‌ها زاییده‌ی انگیزه‌ی انسان‌ها است و انگیزه‌ها نیز از بینش‌ها، ارزش‌ها و اهداف تاثیر می‌پذیرند. بر این اساس، التزام عالمان به آموزه‌های دینی، بر فعالیت‌های پژوهشی و علمی آنان تاثیر می‌گذارد و در اقبال و ادبار عالمان به دانش خاصّی یا رشد تحوّل آن مؤثر است.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت بیستم 💥 ✨انواع تاثیرگذاری دین بر علم_۴✨ ○تاثیر دین بر مبادی تجربیون: ✅پیش فرض‌های متافیزیکی مانند انحصار هستی در ماده، تفکیک معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی عالم ناسوت و جبروت امکان شناخت عالم طبیعت یا شکّاکیّت و نسبیت معرفت‌شناختی، در مبادی علوم تجربی مانند اصل سادگی و افزایش در کارکردها اثر می‌گذارند. توضیح مطلب این که علوم تجربی به ظاهر از آزمایش و مشاهده شروع می‌شوند و حال آن که پیش فرض‌ها و زمینه‌های فلسفی بر مبادی علوم اثر می‌گذارند و پیش فرض‌های فلسفی نیز از جهان‌بینی دینی و معرفت‌شناسی برگرفته از کتاب و سنّت تاثیر می‌پذیرند. ○تاثیر آموزه‌ها بر اهداف علوم: ✅هر فعالیت اداری آدمی، غایت‌مند است. علم نیز به عنوان فعالیت انسانی، لاجَرَم غایتی خواهد داشت و از طرفی غایت‌ها از دیدگاه‌های جهان‌شناختی، معرفت‌شناختی و کلامی دینی ـ عالمان سر چشمه می‌گیرد و علم در بستر چشم‌اندازهای متافیزیکی معین و در زمینه‌ی دیدگاه‌های دینی می‌روید. تحوّل در هدف و تبدیل کشف اسرار طبیعت، به عنوان هدف علوم، به تسلط بر عالم طبیعت و ارتقا بخشیدن به فن‌آوری در جامعه‌ی انسانی در تحوّل روش علم از چرایی به چگونگی، مؤثر بوده است و این تحوّل نیز با اوج گیری سکولاریسم و انکار غایات طبیعت و خالق و قادر و مدبّر مطلق گسترش یافت و آبشخور پیدایش سیطره‌ی کمّیت‌گرایی و ریاضی شدن علوم جدید نیز از این ناحیه است.
✏️📖 📖✏️ ✨نتیجه✨ ✅نتیجه مجموعه این که: 💎اولا، فعالیت تحقیقی عالمان در چارچوب مفهومی خاص و در بستر و زمینه و سرمشق معین هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی انجام می‌پذیرد و این سرمشق‌ها و دیدگاه‌های متافیزیکی، هم در مقام گردآوری و هم در مقام داوری، نقش تجویزی و تحریمی دارند. 💎ثانیاً، هر چه از قلمرو علوم تجربی طبیعی به محدوده علوم تجربی انسانی نزدیک‌تر می‌شویم، انگیزش آرای متافیزیکی ـ دینی، بر تئوری‌پردازی قوّت می‌گیرد.