eitaa logo
سَمتِ بِهِشت
2.6هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
217 فایل
‌ فعالیتها سایت www.samtebehesht.ir ویسگون http://www.wisgoon.com/samte_behesht پیام ناشناس http://harfeto.timefriend.net/16074218476816 ارتباط @Amirmehrab56
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️📖 📖✏️ ✨مقدمه✨ ✅مقوله علم و دین تنها در جهان اسلام مطرح نیست بلکه امروزه روی‌کرد جوامع غرب بر این است که حتما دین بایستی در جامعه انسانی رواج داشته باشد، لذا عده‌ای آمده‌اند دین را با علم توجیه می‌کنند که دین را در محدوده تجربیات علمی خودشان بگنجانند که انحراف را دامن زده‌اند. ✅لازمه سعادت و پیشرفت عمل به دین هست بماهو دین که هم علم را داراست هم ایمان را که نجات بشری در این است.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت اول 💥 ✨معرفی اجمالی_۱✨ ✅علم و عالمان در هر جامعه و مرکز علمی، تابعیتی از هویت فرهنگی آن جامعه و مرکزند و اصولا مؤسسه‌های آموزشی و پژوهشی، طبق فرهنگ و ایدئولوژی، اقدام به برنامه‌ریزی و سامان‌دهی می‌کنند و این تصور که از طریق نظام آموزشی غربی می‌توان به اهداف اسلامی دست یافت، ادعایی فریب‌کارانه است؛ زیرا نظام مذکور با جهت‌گیری سکولار تدوین شده است و در نتیجه، با جهت‌گیری اسلامی در تعارض یا تزاحم خواهد بود. ✅ادعای نوشتار فوق این است که نه تنها عموم مردم، بلکه عالمان علوم تجربی نیز در تخصص و گرایش علمی خود از دین انتظار دارند و در تحقق فرایند علمی، به آموزه‌های دینی نیازمندند و اگر در بستر متافیزیک دینی نمو نیابند، اسیر متافیزیک سکولار خواهند شد. ✅مسئله‌ی علم دینی، مقوله‌ای نیست که تنها در جهان اسلام مطرح شده باشد؛ در جهان مسیحیت نیز در دو دهه‌ی اخیر، این مسئله با قوّت، مورد بحث قرار گرفته و حتّی در خصوص آن کنفرانس‌هایی برگزار شده است که آخرین آن‌ها، کنفرانس علم در یک زمینه‌ی خداباورانه بود (Science in theistic content) که در تابستان ۱۳۷۷. هـ. ش/ ۱۹۹۸. م در کانادا برگزار شد.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت دوم 💥 ✨معرفی اجمالی_۲✨ ✅علم جدید در دوران شکوفایی پوزیتویستی و روشن‌گری سکولار مآبانه، پای به سرزمین‌های اسلامی نهاد؛ علمی که از متافیزیک خدامحور و دین‌گرا فاصله گرفت و تفکر بی‌دینی و گاه ضددینی را با خود یدک می‌کشید. براین اساس، ایده‌ی تعارض علم و دین رواج یافت. ✅آیا تاکنون از خود پرسیده‌ایم که چرا جهان اسلام که قرن‌ها پرچم‌دار علم و فلسفه بود، در این چند قرن اخیر، دچار انحطاط و عقب‌ماندگی شد؟ مگر مسلمانان برای شش قرن رهبری علمی جهان را در دست نداشتند؟ (۳۵۰ سال رهبری مطلق و ۲۵۰ سال رهبری مشترک با مسیحیان). آیا جوامع اسلامی دانشمندان، ریاضی‌دانان، طبیعت‌شناسان پزشکان، شیمی‌دانان و جغرافی‌دانان بزرگی چون جابرین حیان، خوارزمی، رازی، مسعودی، بیرونی، ابوالوفا، خیام، ابن سینا، خواجه نصیر الدین طوسی، ابن رشد و ابن طفیل نپرورانده است؟ ✅هرمان راندال، در این‌باره می‌گوید: «مسلمین در قرون وسطا نماینده‌ی همان نوع تفکر علمی و زندگی صنعتی بودند که ما امروزه به مردم آلمان نسبت می‌دهیم. مسلمین بر خلاف یونانیان از آزمایشگاه و آزمایش کردن با صبر و حوصله بیزار نبودند و در رشته‌های طب و مکانیک و در حقیقت در همه‌ی فنون، به نظر می‌رسد که به حکم طبیعت خود، علوم را به خدمت بلا واسطه‌ی زندگی بشر گماشته‌اند؛ نه این که علوم را به عنوان غایتی برای خود (بدون ارتباط با زندگی) در نظر بگیرند».
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت سوم 💥 ✨دلیل سیر قهقرایی✨ ✅پاره‌ای علّت عقب‌ماندگی را فاصله گرفتن از دنیای غرب دانسته‌اند و راه چاره را در پیروی کامل از باورهای مغرب زمین منحصر ساخته‌اند؛ عده‌ای منشاء افول تمدن عظیم اسلامی را فقدان سودای سر بالا و نداشتن جسارت‌ اندیشیدن معرفی کرده‌اند و برخی به فهم نادرست گزاره‌های دینی و گروهی نیز به استعمار بیرونی یا استبداد درونی تمسک جسته‌اند؛ و بی‌شک تمام عوامل مذکور در پیدایش این پدیده‌ی نامیمون مؤثر بوده‌اند؛ ولی نباید از نفوذ علم سکولار در جوامع اسلامی و نقش آن در استمرار عقب‌ماندگی مسلمانان غفلت کرد؛ زیرا هم چنان که در مباحث آینده ثابت خواهیم کرد، علمی که خنثی بوده و فارغ از پارادیم و پیش فرض‌های معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی، متافیزیکی و ایدئولوژیکی باشد، نداریم؛ بنا بر این گاهی فرایند علم در زمینه‌ای دینی و متافیزیک خداباورانه نضج می‌گیرد و گاهی پیش فرض‌های غیر دینی و ضد دینی آن را تحقق می‌بخشند. ✅به نظر می‌رسد بحران هویت و دوگانگی ذهنی و روحی دانش‌پژوهان مسلمان و توده‌ی مردم را باید به همین عامل مهم برگرداند، زیرا جامعه‌ای که به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، اسلامی است، آن گاه که با‌ اندیشه‌های سکولار در دوران تحصیلی دانشگاهی آشنا شود، دچار بحران هویتی و دو شخصیتی می‌شود. ✅برای توصیف و تبیین دقیق مقوله‌ی علم دینی، باید به توضیح اجمالی محورهایی چون تعریف علم، دین، متافیزیک، انواع رابطه‌ی علم و دین، تعریف علم دینی، انگیزه و اهمیّت طرح علم دینی و انواع تاثیرگذاری دین بر علم پرداخت.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت چهارم 💥 ✨چیستی علم_۱✨ واژه‌ی علم، مشترک لفظی است و در معانی متعددی به کار رفته است: - کاربرد علم در مقابل جهل که بر همه‌ی دانستنی‌ها اعم از تصورات و تصدیقات، علوم حصولی و علوم حضوری، علوم عقلی، حسی و شهودی و نقلی، تک گزاره‌ها یا رشته‌های علمی اطلاق می‌شود. - علم به معنای قطع و یقین و متعلق آن، گزاره‌هایی است که مورد یقین آدمی باشد؛ اعم از این که آن گزاره‌ی یقینی، صادق و مطابق با واقع باشد یا کاذب و خلاف واقع بوده باشد. علم در این کاربرد، مقابل شک و ظنّ و وهم قرار دارد. - علم به معنای نظام و سیستمی از گزاره‌های حصولی ـ که با روش‌های مختلف کسب معرفت به دست آمده‌اند ـ است؛ مانند علوم تجربی، فلسفی، تاریخی، عرفانی، ادبی و... - علم به معنای نظام و سیستمی از گزاره‌های حصولی ـ نه حضوری ـ است که با روش حسی و تجربی تحصیل شده و به صورت فنی، طبقه‌بندی شده‌اند؛ مانند علوم تجربی، طبیعی و انسانی. در این اطلاق، فقه، اصول، کلام، فلسفه، عرفان و علوم ادبی و تاریخی، علم به شمار نمی‌آیند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت ششم 💥 ✨چیستی دین✨ ✅در آغاز این مجموعه، به تعاریف و روی‌کردهای مختلف دین پرداختیم و مراد ما از دین در این گفتار عبارت است از گزاره‌های موجود در متون دینی و آموزه‌های دینی که به دو صورت تعالیم توصیفی یا اخباری (Descriptive) و تعالیم هنجاری و ارزشی (Normative) ظاهر می‌گردند و نیز انگیزه‌ی دینی دین‌داران و هم چنین فهم و معرفت دینی، یعنی برداشت ضابطه‌مند و روش‌مندی که از سوی عالمان دین، نسبت به متون دینی و نیز تصدیقات عقلی، نسبت به حقایق دینی تشکیل می‌گردد و به صورت شخصی و خصوصی یا همگانی و مشاع ظاهری می‌شود.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت هفتم 💥 ✨چیستی متافیزیک✨ ✅متافیزیک، معرفتی است متعلق به تمام هستی و همه‌ی جهان‌ها؛ و نظامی است متشکل از گزاره‌هایی که با روش تعقلی تبیین و توجیه شده‌اند؛ و گاه متافیزیک اطلاق دیگرش به تمام گزاره‌های نظری و توصیفی که از طریق تجربه به دست نیامده‌اند به کار می‌رود؛ مانند اصل سادگی طبیعت که نیوتن در طبیعت‌شناسی خود بدان تصریح می‌کند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت هشتم 💥 ✨ انواع رابطه ی علم و دین ✨ ✅ترابط علم و دین، از دیر باز موضوع ‌اندیشه ورزی عالمان و حکیمان و متکلّمان بوده است. این مسئله از منظرهای مختلف در کلام و فلسفه‌ی علوم اجتماعی و فلسفه‌ی علم مطرح می‌گردد و به طور کلی می‌توان به انواع رابطه‌ی علم و دین اشاره کرد: ✅ـ رابطه‌ی تعاون یا تعارض میان پیش فرض‌های علمی با پیش فرض‌های دینی. ✅ـ رابطه‌ی - تعاون یا تعارض - میان معرفت علمی با معرفت دینی. ✅ـ رابطه‌ی - تعاون یا تعارض - روحیه‌ی علمی با روحیه‌ی دینی. ✅ـ رابطه‌ی - تعاون یا تعارض - گزاره‌های علمی با گزاره‌های دینی. ✅ـ رابطه‌ی - تعاون یا تعارض - قلمرو علم با قلمرو دین. ✅ـ رابطه‌ی - تعاون یا تعارض - زبان علم با زبان دین. ✅ـ تاثیر پذیری معرفت دینی از علم. ✅ـ تاثیر پذیری تئوری‌ها، اهداف و روش‌های علمی از دین و معرفت دینی.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت نهم 💥 ✨چیستی علم دینی_۱✨ ✅آیا می‌توان علم و دین را با یک دیگر در آمیخت و این دو را بر سر یک سفره نشاند، و به گونه‌ای این دو را با هم گره زد که یک پدیده‌ی یک پارچه و یک سنتز مشترک پدید آید و در عین حال گرفتار التقاط نشویم و هویت علم و هویت دین را از استقلال ساقط نکنیم؟ به نظر، جواب مثبت است و لیکن باید ابتدا به تعاریف مختلف علم دینی اشاره کرد و دیدگاه برگزیده را روشن ساخت: ←تعارف مختلف علم دینی: ✅الف:علومی که با هدف تبیین و تفسیر کتاب و سنّت تدوین می‌گردند، مانند اصول فقه ✅ب:علومی که از تفسیر و تبیین کتاب و سنّت به دست می‌آیند؛مانند معارف قرآن ✅ج:علومی که در فضای فرهنگ و تمدن و جوامع اسلامی نضج و رشد نموده‌اند؛ مانند طب ✅د:علومی که به عنوان معجزات علمی از قرآن و سنّت استخراج می‌شوند و به تناسب محتوایی می‌توانند فرضیه‌های علوم تجربی را شامل شوند. ✅هـ:گزاره‌های دینی که بیان گر مبادی ما بعدالطبیعی علوم‌اند و به عنوان پایه‌ی پژوهش‌های تجربی مطرح می‌گردند. ✅و:هر معرفتی که با روش تجربی، عقلی و دینی به دست آید؛در زمینه‌ی فراهم آوردن دانشی ترکیبی و ممزوج از روش‌های معرفتی مختلف، شاید نتوان به یک نقطه‌ی مشترک رسید؛ زیرا در مقام ارزیابی نتیجه‌ی فعالیت، باید به یک روش تحقیق رو آورد؛ بنا بر این، شاید روش تلفیقی عقل، تجربه و دین در مقام کشف مؤثر باشد؛ امّا در مقام داوری، تنها زمانی معنا پذیر است که آخرین تعریف از علم دینی را بپذیریم و آن این که باورها و رفتارهای دینی و غیر دینی نیز در گزینش تئوری و داوری آن مؤثر خواهد بود.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت دهم 💥 ✨چیستی علم دینی_۲✨ ✅ز:هر گونه علمی که برای جامعه‌ی اسلامی مفید و لازم باشد. ✅ح:قرار دادن دین به منزله‌ی داور نهایی؛ یعنی عالمان علوم تجربی، نتایج کار خود را به داوری دین بسپارند و در صورت عدم تعارض، با گزاره‌های دینی آن را پذیرا باشند. ✅ط:دین نه تنها مشوّق فراگیری علوم است بلکه خطوط کلی و قواعد عام علوم را نیز فراهم می‌کند و مبانی جامع بسیاری از علوم تجربی، صنعتی، نظامی و مانند آن را تعلیم می‌دهد؛ همان طور که با استمداد از قواعد عقلی و قوانین عقلانی، بعضی از نصوص دینی، مورد بحث علم اصول قرار گرفته تا کلید فهم متون فقهی شود، لازم است با همان ابزار، برخی از نصوص دینی دیگر که به عنوان ابزار شناخت عالم و آدم صادر شده‌اند، محور بحث و فحص قرار گرفته و ابزار مناسب شناخت مجتهدانه‌ی علوم دیگر تبیین شود. ✅ی:مجموعه‌ی علوم تجربی است که از طریق گزاره‌ها، باوره‌ها و رفتار دینی شکل می‌پذیرد و در روش، اهداف، انگیزه‌ی علمی، تئوری‌سازی و جهت‌گیری علمی، از آن‌ها تاثیر می‌پذیرد؛ زیرا تعالیم دینی و متافیزیک غیر دینی، در فرایند تحقیقات علمی و در بستر و زمینه‌ی پژوهش‌های تجربی گنجانده می‌شود.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت یازدهم 💥 ✨ضرورت طرح مسئله علم دینی✨ ✅تبیین مقوله‌ی علم دینی از جهات مختلف ضرورت دارد؛ از جمله یکی از راه کارهای مسئله‌ی، رابطه و تعارض علم و دین، مقوله‌ی علم دینی است. توضیح مطلب این که مسئله‌ی رابطه‌ی علم و دین، با دو پیش فرض واقع نمایی علم و شناختاری (Cognitive) گزاره‌های دینی و پذیرش موضوعات مشترک میان علم و دین، قابل طرح است؛البتّه بین گزاره‌های انشایی و هنجاری دینی، که بیان‌گر اهداف آدمیان‌اند و آموزه‌های علمی نیز ترابط، قابل تصور است. ✅در این مسئله کسانی چون گالیله به تفکیک قلمرو علم از قلمرو دین و نیز کانت به خروج مسائل مابعدالطبیعه از محدوده‌ی عقل نظری و انحصار حوزه‌ی عقل نظری به مسائل علمی و پدیدارهای زمانی و مکانی رو آوردند. ✅گروهی نیز تفکیک در وظیفه‌ی علم و دین را پیشنهاد کردند؛ بدین معنی که وظیفه‌ی علم، ابزار انگاری و پیش‌بینی و کنترل باشد؛ نه تبیین‌گری ✅برخی تفکیک در اهداف علم و دین را بیان کرده‌اند و هدف دین را هدایت و سعادت بشر، و هدف علم را تبیین حقایق عالم طبیعت دانسته‌اند. ✅دسته‌ی دیگری، جدا انگاری زبان علم و زبان دین را ارایه نمودند و معناداری گزاره‌های علم و دین، یا بی‌معنا دانستن گزاره‌های دینی توسط پوزیتویست‌ها و یا تفکیک کارکرد گرایانه‌ی زبان علم و دین از سوی فیلسوفان تحلیل زبانی، هم چون ریچارد بون و بریث ویت را پذیرفته‌اند. ✅شیوه‌ی دیگری که در تعارض علم و دین مطرح شده، مقوله‌ی علم دینی است؛ بدین معنا که تنها علم دینی می‌تواند مضامین ناسازگار با تلقّی دینی در علوم تجربی را حل کند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت دوازدهم 💥 ✨انگیزه های طرح علم دینی✨ ✅دو انگیزه می‌توان برای طراحان مقوله‌ی علم دینی تصور کرد: ✅نخست، حل تعارض و تقابل علم و دین و گزاره‌های علمی با گزاره‌های دینی و سایر انواع تعارض؛ و دوم، جهت‌گیری دینی یا سکولار علوم تجربی در حیات و تمدن بشری. ✅در واقع، مسئله‌ی علم دینی، علاوه بر این که با تاثیر پیش فرض‌های دینی بر علوم، به جهت‌گیری دینی دستاوردهای علمی سامان می‌دهد، به حل مسئله‌ی تعارض و چالش میان علم و دین مدد می‌رساند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت سیزدهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۱✨ ✅آیا گزاره‌ها یا معارف دینی می‌توانند در دانش تجربی مؤثر باشند؟آیا تاثیرگذاری تنها از ناحیه‌ی معارف شخصی و تفسیرهای فردی دینی که متعلق به جهان دوم است،صورت می‌پذیرد یا معارف دینی عمومی یا تخصصی مربوط به جهان سوم نیز در فرایند علم اثر می‌گذارد؟این تاثیرها در چه منطقه‌ای از پیکره‌ی علوم تجربی خواهد بود؟آیا تاثیر و تاثّر به نحو تعانُد است یا تعاضُد؟موجب بالندگی علم می‌شود یا مایه‌ی پژمردگی آن می‌گردد؟ آیا این تاثیرگذاری امکان دارد؟آیا وقوع یافته است؟مطلوب است یا خیر؟ ✅برای پاسخ به این پرسش‌ها و تصویر و تصدیق علم دینی،باید از روش تجربی ـ تاریخی بهره بگیریم؛یعنی پژوهش‌های تجربه و دستاوردهای علمی را در بستر تاریخ علم مشاهده کنیم تا تاثیر متافیزیک دینی و سکولار را بر تحقیقات علمی به دست آوریم؛ آن گاه معلوم می‌گردد که علم، توصیفی حقیقی از جهان عینی نیست. ✅مفاهیم علمی برگرفته‌ی دقیق و کامل از طبیعت نمی‌باشند و مفاهیم نظری و مبادی و مبانی مابعدالطبیعی در نظریه‌های علمی کاملا نفوذ دارند. ✅اهداف علمی دانشمندان و نگرش‌های عام جهان‌بینی آنان نیز در نحوه‌ی شکل‌گیری علم تاثیر می‌گذارد؛ زیرا اهداف علمی دانشمندان، نوع پرسش‌های نظری آنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و با توجه به جهان‌بینی و فضای ذهنی رایج در روزگار خود و با تحت تاثیر قرار دادن پارادایم‌ها، گونه‌های خاصّی از پاسخ‌ها را شایسته‌ی فحص و بحث می‌دانند و این تاثیرگذاری نه تنها در مقام گردآوری علم بلکه در مقام داوری و آزمون‌پذیری نیز ظاهر می‌گردد.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت چهاردهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۲✨ ○ادراک حسی و تجربی: ✅زیرا اولا، ادراک حسی و تجربه‌ی خالی از صبغه‌ی تئوریک و عاری از هرگونه پیش‌داوری میسّر نیست؛ آموزش‌ها و تجارب قبلی مشاهده‌گر، باعث می‌شوند که فرد ناظر، نکات خاصّی را ببیند و از نکات دیگری غفلت نماید و دیگرانی که از تعلیم رشته‌ی علمی محروم‌اند، توصیف آن را نمی‌توانند انجام دهند؛ مانند توصیف دقیق وضعیت یک لام میکروسکپ که میکروب دیفتری روی آن کشت شده است. پس هر مشاهده و احساس، مصبوغ به صبغه‌ی تئوری‌ها است. ○مشاهدات و ادراکات مسبوقه: ثانیاً، مشاهدات و ادراکات حسی، بی‌طرفانه نیست؛ زیرا ادراک حسی، مسبوق به علاقه‌ای خاص، سؤالی معین یا مسئله‌ای ویژه است. مجموعه‌ای از توقعات و انتظارات، بر مشاهده و احساس مقدم است. گالیله آونگ را یک شیء دارای اینرسی می‌دید که کمابیش حرکت نوسانی خود را تکرار می‌کند، حال آن که ارسطوییان پیش از او، آن را شیئی می‌دیدند که به کندی به حالت سکونِ نهایی‌اش می‌گراید. ○دریافت‌های انسانی از طبیعت ✅ثالثاً، زبان آدمیان، حامل دریافت‌های جهان‌شناختی و معرفت‌شناختی و فرهنگی و ایدئولوژیکی است و هر جا فرود آید، خواه در علم یا هنر یا هر مقوله دیگر، بار فرهنگی و فلسفی همراه خویش را بدان‌جا نیز فرود می‌آورد؛ بنابراین وقتی دانشمندی در فیزیک می‌گوید: با ورود نور، از محیطی چون هوا، به محیط دیگری چون آب، نور می‌شکند. در واقع، تصورات فلسفی خود را مبنی بر وجود نور، حرکت و غیره پذیرفته است.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت پانزدهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۳✨ ○مشاهدات مسبوق به نظریات: ✅رابعاً، نه تنها مشاهدات، مسبوق به نظریه‌اند و نه تنها زبان تجربیات همراه با تئوری‌ها هستند بلکه تولد علم، منوط به بسیاری از پیش فرض‌های جهان شناختی و معرفت شناختی است؛ بدون تسلیم آن‌ها نمی‌توان قدم از قدم برداشت. ✅در نتیجه، این ادعا که گزاره‌های مشاهداتی، تکیه‌گاه مطمئنی برای بنای کاخ معرفت تجربی‌اند نیز ناتمام است؛ زیرا داده‌های علم و گزاره‌های مشاهداتی هر چند همواره مبتنی بر داده‌های جهان مشترک و مشاع بین همگان‌اند لیکن این داده‌ها خواه از راه مشاهده و توصیف به دست آیند و خواه از طریق آزمایش گری کنترل شده و‌ اندازه‌گیری‌های کمی، هرگز امور واقع عریان و بوده‌های محض نبوده و همواره مؤلفه‌ای از تفسیر را با خود همراه دارند.
✏️📖 📖✏️ 💥 قسمت شانزدهم 💥 ✨تاثیرگذاری های دین و متافیزیک بر علم_۴✨ ○روش مطمئن در اثبات قوانین: ✅خامساً، استقرا روش قابل اطمینانی برای اثبات قوانین علمی و داوری نیست؛ یعنی با استقرا نمی‌توان قضایای مشاهداتی و شخصی مختص به زمان و مکان معینی را بر نظریه‌های علمی و قضایای کلی بدل ساخت. ✅شایان ذکر است که نگارنده گرچه دیدگاه پوزیتویستی اثبات‌گرایانه و تاییدگرایانه را نمی‌پذیرد و بر تاثیر اموری به عنوان متافیزیک، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، سرمشق و پارادایم، بر فرایند علم و دستاوردهای علمی اعتراف می‌کند ولی نظریه‌ی ابطال‌گرایی پوپر را نیز ناتمام می‌داند و نسبت‌گرایی در حوزه‌ی علوم تجربی را نمی‌پذیرد و عینیت به معنای مطابقت با واقع را ـ با توجه به تحقیقات عقلی پیش فرض‌ها ـ صحیح می‌داند؛گرچه میدانی برای امکان داوری همگانی را باز می‌گذارد.