خیلیها هستند عقیقه نکردند. عقیقه هم سنت مؤکدی است. پیرمردی به پیامبر گفت: من نمیدانم که پدر و مادرم برای من عقیقه دادند یا نه؟ فرمود: الآن عقیقه کن. اینقدر مهم است و خیلی از بلاها را دفع میکند. آنهایی که عقیقه نکردند و برای خانهشان قربانی نکردند، برای ماشین قربانی نکردند و برای عروسی قربانی نکردند، آن کسی که توان ندارد روز عید قربان این کار را بکند. بنده خدایی پول کمی داشت و با زحمت گوسفندی را تهیه کرد. گفت: به نیت پدرم، پدر بزرگم، عروسی که کردیم، بچهدار شدیم، همه نیتها را کرد. گوسفند به صدا درآمد و گفت: صدایم را هم ضبط کن برای زنگ گوشی تلفن همراهت! عقیقه خیلی سفارش شده است. چه ایرادی دارد آنهایی که بچهدار شدند و نمیتوانند دو تا قربانی کنند، روز عید قربان عقیقه کنند. خدا دنبال بهانه است به ما بیشتر ثواب و بهره بدهد. اصل قربانی را از دست ندهیم.
کتاب ماه ولایت که عزیزان میتوانند دانلود کنند، برای نوجوانها طرح خوبی داریم که اگر این را حفظ کنند و داستانش را کلید درست کنند، بچه برای پدر و مادر بگوید، ما جایزه خوبی خواهیم داد. جزئیات در کانال برنامه قرار دارد. عزیزانی که بیلبورد دستشان است، در ارگانها، شهرداریها، رفقای ما در اصفهان گفتند: ما یک هفته در عید غدیر بیلبوردهای شهرداری را اجاره کردیم. هرکسی بنشیند فکر کند، به خدا قسم همه کاره عالم، تقسیم کننده بهشت و جهنم حضرت علی است. کلیدهای بهشت و جهنم تحویل پیغمبر است ولی مجری حضرت علی(ع) است. پیغمبر فرمود: یا علی، من در دنیا و آخرت از شما بی نیاز نیستم. همه کاره تو هستی، حلال مشکلات تو هستی. بیاییم موجی راه بیاندازیم، هرکسی چه کار میتواند برای حضرت علی بکند. برای احیاء غدیر، جشن غدیر، ما پیشبینی میکنیم چندین هزار کاروان شادی، 110 کاروان در غدیر راه بیاندازیم. در قم از حرم تا جمکران که مفصل برگزار میشود. ایستگاههای صلواتی، بعضی از کسبه اعلام کردند که ایام غدیر تخفیف ویژه میدهیم. کارهایی که ایام نوروز و ایام دیگر میکنیم که حراج میکنیم، وقت خوبی است که برای غدیرخم این کار را بکنیم که مهر و محبت مولا علی در دلها کاشته شود. عیدی دادن، بعضی روایات داریم صد هزار برابر و بعضی روایت داریم میلیون برابر میشود.
در نهم ماه که فردا هست، عرفه هست، شهادت حضرت مسلم(ع) است و یکی هم سد الابواب است یعنی روزی که همه درها به مسجد امر شد بسته شود الا در خانه مولا علی(ع). حضرت علی در ردیف پیغمبر است. در روز دهم که عید قربان است، ابلاغ سوره برائت به دست با کفایت مولا علی(ع) است که اول ابوبکر را فرستادند، ولی خدای متعال جبرئیل را فرستاد، باید یا خود پیامبر یا کسی که به منزله پیامبر است این کار را انجام بدهد. چون هنوز در مکه مشرکین و کفار حضور داشتند، حضرت امیر میفرماید: به خون من تشنه بودند، اینقدر دشمن داشتند. کسی باید شجاعت و شهامت فوق العاده داشته باشد و اعلام بیزاری از مشرکین و کفار بکند. اعلان سوره برائت به دست با کفایت مولا علی(ع) است. در عید قربانی جمعی که در مسجد خیف جمع شدند، پیامبر عظیم الشأن(ص) حدیث ثقلین را بیان کردند. «انی تارکم فیکم الثقلین» من دو گوهر ارزشمند را در میان شما میگذارم، «قرآن و اهل بیتی» آنهایی که میگویند: قرآن بس است، در مقابل خدا و پیامبر ایستادند و بسیار حرف ناروایی است. قرآن تنها بدون پیامبر و اهلبیت آدم را نجات نمیدهد. این دو با هم هستند، مادامی که به این دو متمسک میشوید هیچوقت گمراه نمیشوید. حدیثی که شیعه و سنی نقل کردند.
بعد از عید قربان، نزول آیه محبت است. آیات آخر سوره حضرت مریم(س) که پیامبر ما دست به دعا برداشتند، خدایا مهر و محبت مولا را در دل مؤمنین و هیبت او را در دل منافقین قرار بده. آیه نازل شد «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مریم/96) آنهایی که ایمان میآورند و عمل صالح انجام میدهند، خدا محبت مولا علی را در دل اینها حک میکند. نمیتوانند حضرت علی را دوست نداشته باشند. لذا این لطف خداست. چهاردهم این ماه هم نزول آیه فدک درباره حضرت فاطمه زهرا(س) است. تمام این اتفاقات بعد از غدیر و قبل از غدیر است. ما سابق میگفتیم: دهه ولایت، بعد گفتیم: هفته ولایت، رفقای ما پانزده روز را روزهای شاد آسمانی نام گذاشتند. مقام معظم رهبری فرمودند: کل ماه شهر الولایه است، از بس در این ماه مناسبتها در رابطه با اهلبیت زیاد است. پانزدهم ماه هم ولادت امام هادی(ع) است، زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه را هم تبلیغ و ترویج کنند. از الآن برای غدیر خم برنامهریزی کنیم، با مالمان، با جانمان، با همتمان.
شریعتی: از آیت الله سید محمد تقی خوانساری هم اگر نکتهای هست بفرمایید.
حاج آقای فرحزاد: مرحوم خوانساری از علمای فوق العاده بود در علم و تقوا و تواضع و ادب، کسی که مشهور است نماز باران را در فصل تابستان خواندند. آقای انصاریان فرمودند: پدربزرگ مادری من در خوانسار از ارادتمندان آقای خوانساری بود. آقای خوانساری زمانی منزل پدربزرگ من آمدند و من هم کوچک بودم. من گریه کردم داخل اتاق بروم. پدربزرگم مرا بغل کرد که درست نیست. من آرام نشدم، مرحوم خوانساری فرمود: بگذارید داخل بیاید. من را آوردند و کنار آقا نشستم و آقا دست به سرم کشید و مرا نوازش کرد و فرمود: میخواهی چه کاره شوی؟ سریع گفتم: مثل شما عالم شوم. آقا دست به دعا کردند که من از علما شوم. نوازش ایشان، محبت و ادب ایشان، اخلاق ایشان در روحیه آقای انصاریان مؤثر بوده است.
شریعتی: تا روز عید بزرگ غدیر ده روز بیشتر باقی نمانده است. دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای فرحزاد: خدایا تو را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد، ایمان و عمل صالح به همه ما مرحمت بفرما، قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک و ما را جزء بهترین یارانش قرار بده. به آنهایی که شغل ندارند، مسکن ندارند، خانه ندارند، اولاد ندارند مرحمت بفرما. ما را از بهترین برکات عرفه و عید قربان بهرهمند بگردان.
شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
97-5-29-حجت الاسلام فرحزاد.mp3
12.09M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_فرحزاد
📚 با موضوع سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین علیه السلام (شرح دعای نهم)
🗓 دوشنبه بیست و نهم مرداد ماه
🗂 حجم : ۱۱.۵ مگابایت
💠 @samtekhoda3
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه : جایگاه دعا در آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت (علیهم السلام)
كارشناس : حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش : 30- 05-97
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات *** دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من تو به دنبال کدامین خضری *** گوشه چشم تو ابری است پر از آب حیات
یا حسین بن علی عشق دعای عرفه است *** عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات
تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع *** تو هم حج و جهادی، تو همه صوم و صلاة
تو کدامین غزلی، عطری کدامین ازلی *** از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات
جبل الرحمه همینجاست، همین جا که تویی *** پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
شریعتی: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» سلام میکنم به همه شما، سلام به آنهایی که قدر ثانیه به ثانیه امروز را خواهند دانست. آنهایی که از فرصت امروز برای مناجات و دعا بهره میگیرند، در این روز خیلیها التماس دعای ویژه گفتند. امروز میخواهیم در مورد دعا و نیایش و روز عرفه صحبت کنیم. حاج آقای حسینی قمی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای حسینی قمی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان و شنوندگان رادیو قرآن دارم. خیلی خوشحالم که روز عرفه در برنامه سمت خدا هستم و در محضر بینندگان عزیز هستیم. امروز به همدیگر دعا کنیم. امیدوارم بحث امروز را طوری مطرح کنم که در قلب کسی نا امیدی باقی نماند. امروز هشتم ماه ذی الحجه، روز بوم الترویه بود، روز حرکت سیدالشهداء(ع) از مکه به طرف کربلا بود. یعنی روز نهم که روز عرفه هست، همه حجاج بیت الله الحرام خودشان را به صحرای عرفات رساندند. اولین واجبشان در صحرای عرفات وقوف در سرزمین مقدس عرفه است ولی یک قافلهای دیروز از مکه بیرون رفت، با اینکه چهار ماه در شهر مکه بود. سیدالشهداء از سوم شعبان در مکه بود و دیروز که همه قافلهها صحرای عرفات آمدند، سیدالشهداء به طرف کربلا حرکت کردند.
به یوم الترویه محمل ببستند *** خواتین جملگی در آن نشستند
همه قربانیان کعبهی دل *** برو خرگه زدند از کعبه گل
حرم را از حرم کردند بیرون *** همه سرگشتهاند در دشت و هامون
کسانی را که در عالم پناهند *** برون کردند از بیت خداوند
سید الشهداء نامش را جاودانه کرد. امروز که روز عرفه هست، در روایات هست که رحمت الهی اول متوجه زوار قبر سیدالشهداء است و بعد متوجه مهمانهای خودشان در صحرای مقدس عرفات هست.
شریعتی: چه شروع خوبی که با نام سیدالشهداء شروع شد و دلها را کربلایی کرد. مگر میشود روز عرفه باشد و دعای عرفه را بخوانی و با آن فرازهای زیبای دعای عرفه یاد امام حسین(ع) نکنی. میتوانی رو به قبله بایستی و بگویی: صلی الله علیک یا أبا عبدالله! انشاءالله سلام ما به حضرت برسد و پاسخ ما را بدهند. برای اینکه امروز نهایت بهره را از لحظات روز عرفه ببرند، چه کار کنند بهتر است؟
حاج آقای حسینی قمی: بحثی را آماده کردم که مجموعه این بحث سی آیه هست در مورد رحمت پروردگار، غفار بودن، توبه پذیر بودن، امید به رحمت الهی داشتن. اگر بخواهم در یک جمله بگویم دیگر بیش از این بلد نیستیم و چطور بگوییم کسی امروز نا امید نباشد، امروز همه امید به رحمت الهی داشته باشد. اگر این سی آیه اثر نکند دیگر ما آیه و حدیثی بلد نیستیم. میخواهیم امروز همه امیدوار باشند.
«وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون» (بقره/186) خدا چطور بگوید؟ بندگان من اگر سراغ مرا گرفتند، من نزدیک هستم و جواب میدهم. «نَبِّئْ عِبادِي» (حجر/49) به بندگان من خبر بده «أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ». «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (زمر/53) «اسرَفُوا» گنهکارها، خطابش به صالحین نیست. به انبیاء و اولیاء و شهدا نیست، «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً». «وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (انعام/54) «کَتَبَ» نوشته است. «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»
«وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى» (طه/82) «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيم» (بقره/160) «أَ لَمْ يَعْلَمُوا» بندگان من خبر ندارند «أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» (توبه/104) «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِين» (بقره/222) خدا دوست دارد، «وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِين». «أَ فَلا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (مائده/74) «وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (نور/31) «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً» (فرقان/70) سه گناه از زشتترین گناهان را قرآن نام میبرد، قتل نفس، شرک، فحشاء! بلافاصله بعد میفرماید: ««إِلَّا مَنْ تابَ» جرایم و مجازات آنها را بیان میکند بعد میفرماید: «وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً» کجای عالم سراغ داریم کسی بگوید: من میآمرزم، تازه جایزه میدهم، پاداش میدهم.
«وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ» (شوری/25)، «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ» (حجرات/12)، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» (تحریم/8)، «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً» (نساء/64)، «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ» (هود/3)، «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» (اعراف/56) خدا چطور بگوید ما باور کنیم؟ اگر فکر میکنید میتوانید واژهای پیدا کنید از این واژهها امید بیشتر داشته باشد، پیدا کنید؟ «إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ» (ابراهیم/39)، «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ» (فرقان/77) اگر دعا نکنید خدا به شما اعتنا نمیکند.
«أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» (نمل/62)، «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» (غافر/14) بخوانید مرا. «إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ» (طور/28)، «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن/29) ما نیستیم که از خدا درخواست داریم، مگر اینکه بخواهیم گردنکشی کنیم. «إِنَ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ» (توبه/114) اوّاه یعنی دَعّا، خیلی اهل دعا بود. «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ» (غافر/60)
«فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ» (هود/61) سه مرتبه دعوت به استغفار کرده، در سه جا که یکی«فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ». «وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ» (هود/90) «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (یوسف/98) بیایید در خانه من، من قریب هستم، من مجیب هستم، ودود هستم، من غفور هستم. «لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (نمل/46)، «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارا» (نوح/10)، «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيم» (بقره/199) جمعاً در قرآن کریم بیش از نهصد بار این چند واژه با مشتقاتش آمده است، واژه رحمت، مغفرت، توبه، عفو و گذشت و کَرَم، بیش از نهصد بار در قرآن آمده است. اگر پسر و دختری دارید، جوانی دارید که نا امید شدند، دلسرد شدند، بگویید به این بحث امروز ما خوب گوش کنند.
همه روایات از منابع دست اول است، مثل مرحوم کلینی در کافی، مثل شیخ صدوق. این ما نیستیم که منتظر رحمت الهی هستیم، خدا امروز ما را میآمرزد یا نه؟ باور کنید که خدا بیش از ما منتظر ما هست. در کافی مرحوم کلینی است که خداوند به حضرت عیسی خطاب کرد: «یا عیسی کَم اُطیلُ النّظَر و اُحسِنُ الطَّلَبَ و َ القَومُ لا یَرجعُونَ» چقدر من چشم به راه بندگانم باشم؟ چقدر مشتاق بندگان خودم باشم؟ ما بیشتر منتظر رحمت خدا هستیم یا خدا منتظر بازگشت ما هست؟ الحمدلله این سالها مردم خیلی روز عرفه را قدر میدانند. حدیث دوم در کافی است که مرحوم کلینی از امام صادق(ع) نقل کردند. «ما مِن عَبدٍ أَذنَبَ ذَنباً فَنَدِمَ عَلَيهِ اِلاّ غَفَراللهُ لَهُ قَبلَ أَن يَستَغفِرَ» اگر بندهای گناه کرد و پشیمان شد، قبل از اینکه استغفرالله بگوید، خدا او را آمرزیده است. دعا خوب است، دعا کمیل خوب است، دعای عرفه خوب است. نماز توبه و دعای توبه خوب است. ولی امام فرمود: «غَفَراللهُ لَهُ قَبلَ أَن يَستَغفِرَ» پشیمان شدی قبل از اینکه استغفرالله بگویی، خدا آمرزیده است.
حدیث سوم در خرائج قطب راوندی است، امام عسکری فرمود: «إِنَّ اَللَّهَ لَيَعْفُو يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ عَفْواً» خدا فردای قیامت عفوی را شامل حال بندگانش میکند که به ذهن کسی خطور نمیکند، «حَتَّى يَقُولَ أَهْلُ اَلشِّرْكِ» مشرکین میگویند: «وَ اَللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ» این آیه 23 سوره انعام است. مشرکین فردای قیامت میگویند: ما مشرک نبودیم. وقتی عفو پروردگار و وسعت رحمت پروردگار را میبینند، میگویند: ما مشرک نبودیم. این عفو گسترده پروردگار است. حدیث بعدی در امالی شیخ صدوق است. امام صادق فرمود: «إِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ نَشَرَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَحْمَتَهُ» فردای قیامت خداوند آنچنان رحمتش را گسترش میدهد «حَتَّى يَطْمَعَ إِبْلِيسُ فِي رَحْمَتِهِ» ابلیس هم طمع میکند در رحمت خداوند.
روایت بعدی، اولین گناه کبیره یأس از رحمت الهی است. خدا رحمت کند یکوقتی امام(ره) میفرمود: شیطان دو وسوسه دارد. یک وسوسه این است که گناه را کوچک جلوه میدهد. برای اینکه ما راحت گناه کنیم، هر گناهی را میگوید: چیزی نیست. حالا گناهی کرده توبه میکنی! مواظب باشیم فریب شیطان را نخوریم. روایت در ثواب الاعمال شیخ صدوق است. پیامبر فرمود: «من اذنب ذنبا و هو ضاحكٌ» کسی گناهی کرده و خوشحال است، «دخل النار و هو باك» اگر با شادی گناه میکند با چشم گریان در جهنم خواهد رفت. اینطور نباشد که ما گناه را انجام بدهیم و بعد هم بگوییم: چیزی نیست. این وسوسه شیطان است. در کافی مرحوم کلینی هست که امام صادق فرمود: «لا کبیرة» چون گاهی میگویند: این گناه بزرگی نبود، «لا کبیرة مع الاستغفار و لَا صَغِيرَهَ مَعَ الْإِصْرَارِ» (كافى/ج2/ص 288) اگر گناهی خیلی برای ما عادی شد، نگویید این گناه کوچکی است. ما گناه کوچک نداریم. اگر گناهی را خیلی راحت انجام میدهید نگویید: کوچک است. هیچ گناهی صغیره نیست. اگر توبه میکنی هیچ گناهی کبیره نیست. امام(ره) فرمود: یک وسوسه شیطان کوچک جلوه دادن گناه است، یک وسوسه شیطان هم بزرگ جلوه دادن توبه است. میدانی چند سال نماز نخواندی و چقدر روزه نگرفتی؟ چقدر حق الله به گردن داری؟ چقدر حق الناس به گردن داری؟ کدام گناه است که خدا نیامرزد؟ هفتاد سال نماز نخواندی و روزه نگرفتی، تصمیم میگیریم کم کم بخوانیم. مهم این است که در راه برگشت قرار بگیریم. تصمیم میگیریم حق الناس را پرداخت کنیم. مال مردم را جبران کنیم. کدام حق الناس است که انسان برای پس دادن آن تصمیم بگیرد و خدا نیامرزد؟ کدام حق الله هست که انسان تصمیم بگیرد جبران کند و خدا نیامرزد؟
از امام صادق حدیث داریم که در کافی مرحوم کلینی است. «إِنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ اَلْعَبْدَ أَنْ يَطْلُبَ إِلَيْهِ فِي اَلْجُرْمِ اَلْعَظِيمِ وَ يُبْغِضُ اَلْعَبْدَ أَنْ يَسْتَخِفَّ بِالْجُرْمِ اَلْيَسِيرِ» آن گناهی که میگوید: این چیزی نبود، خدا این بنده را دوست ندارد که بگوید: این چیزی نبود. اما از آن طرف خدا دوست دارد بندهای که گناه سنگینی انجام داده ولی متوجه به خدا میشود. بگوید: خدایا جرم من خیلی سنگین است ولی تو مرا میبخشی. خدا دوست دارد آن بندهای که گناه سنگین مرتکب شده ولی خودش را بدهکار میداند و سرش پایین است. اما نقطه مقابل دوست ندارد بندهای که بگوید: این چیز مهمی نبود.
حدیث بعدی در عده الداعی است، امام صادق فرمود: «اذا اکثر العبد الاستغفار» امروز روز استغفار است. وقتی بنده استغفار را زیاد بگوید، وقتی نامه عملش بالا میرود، میدرخشد. در امالی سید مرتضی(ره) است. به امام سجاد(ع) گفتند: فلان آدم که ادعا میکرد ما بلد هستیم، برای مردم سخن میگوید و آنها را نا امید میکند! گفته: «ليس العجب ممّن هلك كيف هلك انّما العجب ممن نجا كيف نجا» تعجب نیست اینهایی که مورد خشم الهی قرار بگیرند، مورد عذاب الهی نابود شوند؟ «العجب ممن نجا كيف نجا» تعجب است آنهایی که نجات پیدا کنند. امام سجاد خیلی ناراحت شدند و فرمودند: اینطور نمیگویم، در خانه اهلبیت بیایید. من میگویم: «لیس العجب ممّن نجا کیف نجا» آنهایی که نجات پیدا کردند تعجب نیست. آنهایی که در خانه خدا نیامدند، تعجب است.
شریعتی: مشابه همان روایتی است که فرمود: بدبخت واقعی کسی است که ماه رمضان بگذرد و آمرزیده نشود.
حاج آقای حسینی قمی: مگر اینکه عرفه بیاید. اگر ماه رمضان آمرزیده نشد، امروز روز بخشش است. امام سجاد فرمود: چطور میشود با این همه رحمت الهی باز کسی مشمول رحمت خدا نشود؟ مشمول رحمت خدا شدن تعجب نیست. حدیث بعدی باز در کافی مرحوم کلینی است. امام باقر(ع) فرمود و راوی محمد بن مسلم است، محمد بن مسلم جزء ردههای اول اصحاب امام صادق است. امام باقر(ع) به محمد بن مسلم فرمود: «ذنوب المؤمن اذا تابَ» وقتی مؤمن توبه کرد، خدا گناهانش را میآمرزد. «فالیعمل المؤمن لما یستأنف» از نو شروع کند، امروز اگر توبه حقیقی انجام دادیم، دیگر از غروب بگوییم: از نو شروع کردیم و مواظب باشیم. محمد بن مسلم میگوید: گفتم: اگر دوباره گناه کرد چه؟ ما پارسال هم دعای عرفه خواندیم و توبه کردیم و دوباره شیطان ما را وسوسه کرد. حضرت میفرماید: «أ تری العبد المؤمن» تو فکر میکنی بنده مؤمن پشیمان شود استغفار کند و دوباره برگردد خدا او را قبول نمیکند؟ محمد بن مسلم دوباره سؤال کرد: «فانفعل مراراً» سال قبل هم ما عرفه داشتیم، امام باقر(ع) فرمود: هروقت برگشت توبه کرد خدا دوباره میآمرزد. «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ» فرمود: «فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُومِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» (كافي، ج 2، ص 434) محمد بن مسلم با آن شخصیتی که داشت، حضرت به او عتاب کرد. «ایاک» بپرهیز، نکند کسی را نا امید کنی.
نظیر همین روایت از امیرالمؤمنین(ع) هست. به امیرمؤمنان گفتند: «فان عاد و تاب مراراً» توبه کرد و دوباره توبه شکست و آمد، حضرت فرمود: باز هم خدا میآمرزد. راوی گفت: تا کی؟ چند بار توبه کند؟ چند بار توبه بشکند و باز هم بیاید باز خدا قبول میکند؟ حضرت فرمود: «حتی یکون الشیطان هو المحصور» به تعبیر من تا شیطان عقب نشینی کند. خدا میآمرزد، میآمرزد تا شیطان محصور شود. امیرمؤمنان(ع) فرمود: «تَعَطَّرُوا بِالِاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ» (أمالي طوسي، ص 372) امروز عطر بزنید، خودتان را با استغفار معطر کنید و بوی بد گناه شما را رسوا نکند. امروز روز عطر زدن و آبروداری است. روز سیدالشهداء است.
در ثواب الاعمال شیخ صدوق هست، شخصی خدمت امام جواد آمد و عرض کرد: «عَلِّمْنِي شَيْئاً» ذکری یاد من بدهید، «إِذَا أَنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» من دنیا و آخرت با شما باشم. امام جواد فرمود: «فَقَالَ فَكَتَبَ بِخَطِّهِ أَعْرِفُهُ أَكْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالِاسْتِغْفَارِ» (بحارالأنوار، ج 90، ص 284) سوره قدر را زیاد بخوان «وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالِاسْتِغْفَارِ» در فارسی میگوییم: دهانت را خوشبو کن. یکی هم زیاد استغفار کن. حدیث در عدة الداعی ابن فهد حلی است. امام(ع) فرمود: «فَإِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لاَ يُعَذِّبُ عَبْداً بَعْدَ اَلتَّوْبَةِ وَ اَلاِسْتِغْفَارِ إِلاَّ بِسُوءِ ظَنِّهِ» امروز اگر بعد از دعای عرفه توبه کردی، خدا در یک صورت عذابت میکند، کی؟ بعد از دعا باز هم بد گمان باشی. شاید خدا مرا نیامرزی! اگر امروز به خدا سوء ظن داشتی، خدا عذابت میکند. عذابش بر این است که چرا نا امید هستی و سوء ظن داری و فکر میکنی من تو را نمیآمرزم؟ همه گناهانت را میآمرزم و یک گناه را نمیآمرزم، رویت را از من برگردانی. «وَ تَقْصِيرِهِ فِي رَجَائِهِ» اگر در امیدش به رحمت الهی کوتاهی کند خدا او را عذاب میکند.
بخشی هم در مورد آداب دعاست، چه کنیم دعاهای ما زودتر اجابت شود. اول حدیث نماز توبه را بگویم. مرحوم کلینی در کافی، شیخ صدوق در من لا یحضر و شیخ طوسی در تهذیب، هر سه بزرگوار از امام صادق نقل کردند. وقتی مفاتیح را باز کنید، اعمال روز عرفه، اولین عمل از اعال روز عرفه همین نماز توبه است. در فهرست مفاتیح نوشته نماز امیرالمؤمنین، نماز توبه هم گفته میشود. معروف به نماز امیرالمؤمنین است. فرمود: دو تا دو رکعت است، دو رکعت میخواند و سلام میدهد و باز دو رکعت میخواند و سلام میدهد. فرقش با نماز صبح این است که در نماز صبح یک قل هو الله میخوانید و اینجا بعد از حمد پنجاه قل هو الله میخوانید. مجموعاً در چهار رکعت دویست مرتبه «قل هو الله» بخوانیم. امام صادق فرمود: کسی این دوتا دو رکعت نماز را بخواند، صورتش را از قبله برنمیگرداند مگر همه گناهانش آمرزیده شده باشد.
چه کنیم دعای ما زودتر مستجاب شود؟ 1- امام صادق(ع) فرمود: پدرم امام باقر وقتی میخواستند دعا کنند، «کان أبی اذا طلب الحاجه طلبها عند زوال الشمس فاذا اراد ذلک قدّم شیئاً فتصدّق» صدقه میداد و بعد دعا میکرد. یعنی تو به دیگران رحم کن و بعد بگو: «اللهم ارحمنی» حدیث بعدی از پیامبر خداست. پیامبر فرمود: اگر کسی میخواهد دعایش مستجاب شود، گرفتاری یک گرفتار را برطرف کند. همین الآن نیت کن، هرکس هرچه در توانش است، میتواند گوسفندی قربانی کند، صدقه کنار بگذارد، مستأجر دارد به مستأجرش رحم کند. بگو: میخواستم دعای عرفه بخوانم، یک میلیون اجاره را پانصد هزار تومان کردم. خدایا به حق سید الشهداء من رحم میکنم، تو هم رحم کن. من به جای پنجاه میلیون رحم سی میلیون میگیرم. هرکس هر مقدار در توانش است، رحم کند. حدیث داریم «مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ» (نهجالبلاغه، حكمت 24) امام میخواست دعا بخواند، اول صدقه میداد. اول یک گرفتاری را برطرف کنیم، رحم کنیم. بعد از دعا شیطان دوباره نمیگذارد.
زمان اثر دارد، امروز روز عرفه است، این اشکی که آدم پای این دعا میریزد، تا شیطان وسوسه نکرده، میخواهی رحمت خدا شامل حال تو شود، تو هم تصمیم بگیر به کسی رحم کن. ادب دوم دعا، امام صادق فرمود: «كَانَ أَبِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ اَلنِّسَاءَ وَ اَلصِّبْيَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا» (کافی/ج2/ص487) پدرم وقتی غصهدار میشدند و میخواستند دعا کنند، بچهها و زنها را جمع میکرد و میفرمود: من دعا میکنم و شما آمین بگویید. یک کاری کنیم دل زن و فرزندمان را شاد کنیم. در مکارم الاخلاق مرحوم طبرسی است، امیرالمؤمنین فرمود: «لا تستحقروا دعوة احدٍ» دعای احدی را کوچک نشمارید. گاهی خدا دعای کسی را در حق خودش مستجاب نمیکند ولی در حق دیگران مستجاب میکند. در کافی مرحوم کلینی است که امام صادق فرمود: کجا دعا مستجاب است؟ حائر سید الشهداء، بله. زمزم و صفا و مروه و حجر اسماعیل، همه درست است. ولی یکی از جاهایی که دعا مستجاب است «و الیطلب الرجل حاجته عند قبر أبی اذا أمه » کنار قبر پدر و مادرش برود. اگر فرصت ندارید امروز آنجا بروید، یک دعایی کنید، خیراتی بدهید. اگر پدر و مادر زنده هستند، دست پدر و مادر را ببوسیم. آنها برای ما دعا کنند. اگر در نماز مستحبی بودی، پدرت صدا کرد، حدیث در تهذیب مرحوم شیخ طوسی است، بگو: سبحان الله! دارم نماز میخوانم. مادرت صدایت کرد، در نماز مستحبی، نماز مستحبی را بشکن و بگو: جان مادر! از آداب استجابت دعا، زنده و مرده در حق ما دعا کنند، دعای ما زودتر اثر میکند.
حدیث بعدی فرمود: «اذا اراد احدكم ان يستجاب له فليطيب كسبه و الیَخرُج المظالم الناس» (بحار، ج 93، ص 321) لقمه حلال باشد، اگر لقمه حرام بود با لقمه حرام دعا از سقف مسجد بالا نمیرود. تصمیم بگیریم اگر در کسب و کار ما حلال و حرام مخلوط شده، لقمهها را حلال کنیم. حق الناس را ادا کنیم.
شریعتی: امروز صفحه 418 قرآن کریم، آیات ابتدایی سوره مبارکه احزاب را تلاوت خواهیم کرد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً «1»
وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «2»
وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلًا «3»
ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَ ما جَعَلَ أَزْواجَكُمُ اللَّائِي تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِكُمْ وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ «4»
ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَوالِيكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «5»
النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِيائِكُمْ مَعْرُوفاً كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً «6»
ترجمه : به نام خداوند بخشندهى مهربان. اى پيامبر! از خداوند پروا كن و از كافران و منافقان اطاعت مكن كه خداوند دانا و حكيم است. و از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى مىشود پيروى كن كه خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. و بر خداوند توكّل كن، و همين بس كه خداوند وكيل و نگهبان (تو) است. خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل قرار نداده است؛ و هرگز همسرانى را كه مورد «ظِهار» قرار مىدهيد مادران شما قرار نداده؛ (و نيز) فرزند خواندههاى شما را پسر (واقعى) شما قرار نداده است. اين (قرار دادن همسر به منزلهى مادر و فرزند خوانده به منزلهى فرزند) سخنى است كه شما به زبان مىگوييد، و خداوند حقّ مىگويد و اوست كه به راه (راست) هدايت مىكند. آنان (پسر خواندگان) را به نام پدرانشان بخوانيد، كه اين نزد خداوند عادلانهتر است، پس اگر پدرانشان را نمىشناسيد، آنان برادران دينى و موالى شما هستند؛ و در آنچه (پيش از اين) خطا كرديد (و پسر خواندگان را فرزند خود دانستيد) گناهى بر شما نيست، ولى در آنچه دلهايتان قصد و عمد داشته (مسئوليد) و خداوند آمرزندهى مهربان است. پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است، و همسران او (در حرمت نكاح مانند) مادران مؤمنان محسوب مىشوند، و در كتاب خداوند، خويشاوندان (نسبى) بعضى نسبت به بعضى از مؤمنان و مهاجران (كه قبلًا بر اساس ايمان و هجرت ارث مىبردند، در ارث بردن) اولويّت دارند، مگر آن كه بخواهيد نسبت به دوستانتان نيكى كنيد (و سهمى از اموال خود را در قالب وصيّت به آنان بدهيد)؛ اين (حكم) در كتاب (الهى) نوشته شده است.
شریعتی: در برنامه سمت خدا به پیشنهاد کارشناسان عزیز قرار گذاشتیم برای قربانی دسته جمعی در عید قربان کاری کنیم، چه به صورت فردی و چه به صورت مشارکتی، اگر به هر دلیلی نتوانستید برنامه سمت خدا طرحی دارد که میتوانید برای اطلاع از جزئیات این طرح به کانال برنامه مراجعه کنید. صحبتهای پایانی حاج آقای حسینی را بشنویم.
حاج آقای حسینی قمی: یک جمله در مورد شخصیت آیت الله العظمی سید محمد تقی خوانساری بگویم. من مبهوت عظمت این مرد بزرگ هستم. این بزرگوار و دو شخصیت دیگر مثل آیت الله العظمی صدر، آیت الله العظمی حجت، تمام موقعیت و آبروی خودشان را دو دستی تقدیم آیت الله العظمی بروجردی کردند. با اینکه صاحب رساله بودند، ولی احساس کردند آقای بروجردی بهتر میتواند حوزه را اداره کند. تمام موقعیتشان را دو دستی تقدیم این بزرگوار کردند. در جلوی جمع به آیت الله العظمی بروجردی میگوید: یادتان هست من اصفهان خدمت شما قوانین میخواندم؟ با اینکه از نظر سنی و فضلی خیلی با هم فاصله نداشتند. آقا بروجردی فرمودند: من یادم نیست. فرمودند: حق دارید یادتان نباشد چون شاگرد مثل من زیاد داشتید. من استاد مثل شما کم داشتم. در حالات امام(ره) دیدم وقتی آیت الله العظمی سید محمد تقی خوانساری از دنیا میرود، امام طوری در تشییع جنازه ایشان گریه میکند که شانههای امام تکان میخورد.
شریعتی: فردا در روز عید قربان با حضور حاج آقای سعیدی در خدمت شما خواهیم بود. دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای حسینی قمی: امروز روز دعاست، همه در حالت دعا هستند. این دعای سید الشهداء را بخوانیم، در دعای عرفه همه را یاد کنیم. «بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء» خدایا به حق سیدالشهداء(ع) حوائج همه ملتمسین دعا را برآورده بخیر بگردان. گرفتاریهایشان برطرف بفرما. مریضها لباس عافیت بپوشان. دنیا و آخرت ما را از اهلبیت جدا مگردان. زیارت سید الشهداء، خانه خودت، مدینه الرسول، عتبات عالیات، مشهد الرضا با معرفت نصیب همه ما بگردان. همه ما را از آمرزیدگان روز عرفه قرار بده. پدر و مادران، گذشتگان، امام شهداء، شهدای ما، همه را غریق رحمتت بفرما.
شریعتی: خدایا من از گوناگونی نشانههای تو و چرخش دورانها به خوبی دانستم که تو از آفرینش من و از آفریدن من چه هدفی داشتی. اینکه در همه چیز تو را ببینم و بشناسم به گونهای که هیچ چیزی نباشد که تو در آن بر من غایب باشی.
«الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین»
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
97-5-30-حجت الاسلام حسینی قمی.mp3
12.78M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_حسینی_قمی
📚 با موضوع : جایگاه دعا در آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت علیهم السلام
🗓 سه شنبه سی ام مرداد ماه
🗂 حجم : ۱۲.۱ مگابایت
💠 @samtekhoda3
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه : آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره)
كارشناس : حجت الاسلام والمسلمين سعیدی
تاريخ پخش : 31-05-97
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: سلام میکنم به همه بینندهها و شنوندههای نازنینمان، عیدتان مبارک باشد. عید قربان، عید طاعت و بندگی گوارای وجودتان باشد. انشاءالله به برکت این روز بهترینها برای شما رقم بخورد. حج حاجیان ما انشاءالله مقبول واقع شود و ما را هم دعا بکنند. انشاءالله خداوند توفیق حج بیت الله الحرام را به فرد فرد ما روزی و نصیب کند. انشاءالله هرچه شادی و آرامش است نصیب شما شود. حاج آقای سعیدی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید. عید بر شما مبارک باشد.
حاج آقای سعیدی: سلام علیکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. انشاءالله توفیق بندگی و عبادت خداوند را در همه احوال زندگی داشته باشیم. این عید را تبریک میگویم. انشاءالله خداوند برای ما برکت قرار بدهد و عیدی ما را ظهور حضرت حجت قرار بدهد.
شریعتی: بحث ما در هفتههای گذشته خیلی مورد استقبال دوستان قرار گرفت. در مورد آرامش صحبت میکنیم. تأکید کردیم که «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» با یاد خدا دلهای ما آرام میگیرد. در مورد اقسام ذکر هم صحبت کردند، امروز هم قرار هست ادامه فرمایشات ایشان را بشنویم.
حاج آقای سعیدی: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) روایتی را از امیرالمؤمنین(ع) عرض کردیم که حضرت ذکر را در عمل دانستند، اینکه من حلال و حرام خدا را رعایت کنم. اما هر موقع من آرامش در ذهنم میآید، مخالف آن مثل تشویش و به هم ریختگی در ذهنم میآید. علمایی که میخواهند چیزی را تعریف کنند، میگویند: اگر شما میخواهی چیزی را بشناسی به ضد آن بشناس، «تعرف الاشياء باضدادها» این تشویش و به هم ریختگی خاطر از کجا میآید. من اگر جلوی اینها را بگیرم، آرامش ایجاد میشود. اولین مطلبی که بزرگان دینی ما، حضرات اهلبیت و قرآن به آن اشاره دارد، علمای اخلاق در کتابهایشان گفتند و متفق القول هستند، منشاء ورودی تشویش را نفس میدانند. «لأمارة بالسوء» همیشه امر کننده به بدیهاست. در تفاسیر به أماره دو نوع لازمه معنا گفتند، یکی اینکه «لأمارة بالسوء» یعنی همیشه به بدیها امر میکند. یکی اینکه شدت دارد، یعنی همیشه و خیلی زیاد به بدیها امر میکند. فطرت ما با بدیها سازگار نیست. لذا تشویش داریم. آدم یک غذایی میخورد و میگوید: به بدنم نمیسازد. حالم بد شد. ما با بدیها سازگار نیستیم. فطرت ما، فطرت الله است. آن چیزی است که خدا قرار داده است. البته خداوند ما را در این دنیا تنها رها نکرده است. اهلبیت(ع)، قرآن کریم، «هُدىً لِلنَّاس» هستند. آمده میگوید: من به تو برمیگردانم. ولی تو به حرف گوش بده، این نسخه را استفاده کن، صبر داشته باش، به حرفهای نفس گوش نده من تو را آرام میکنم و در این دنیا خوشبخت میکنم. فوز عظیم به تو میدهم. آن کسی که تقوا داشته باشد، خدا برایش راه حل قرار میدهد. محل خروج از مشکلات قرار میدهد.
هفته گذشته روایتی را خواندیم، روایت اول چهل حدیث حضرت امام هست. اگر دوستان میخواهند ذیل این قضیه بیشتر مطالعه داشته باشند، یک منبع خوب همین است. روایت اول عرض کردیم که حضرت گروهی را برای جنگ فرستاده بودند، برگشتند. حضرت گفتند: چقدر خوب کردید در جنگ بودید. اما جهاد اکبر، چه خوب است شما جهاد اصغر انجام دادید ولی جهاد اکبر. آنها سؤال کردند و حضرت پاسخ دادند: جهاد اکبر جهاد با نفس است. در حالی که معمولاً تصویر ذهنی افراد از جهاد خونریزی و شمشیر است. ولی حضرت میفرماید: جهاد اصغر جهاد کوچک است و جهاد اکبر با نفس است. خیلی از افراد را دیدیم در بسیاری از جنگها موفق بودند ولی در جنگیدن با نفس نتوانسته پیروز شود. پیامبر اکرم آمدند دیدند چند جوان دارند با همدیگر مسابقه قدرت میدهند. آمدند به حضرت گفتند: ببینید کدامیک از ما قویتر هستیم. قدرت بیشتری داریم؟ حضرت فرمودند: کسی که میتواند با نفسش مبارزه کند. لذا آدمهایی را میبینیم قوی هیکل هستند اما در مقابل نفس اینقدر ضعیف هستند و راحت زمین میخورند. نفسش میگوید: عصبانی شو، اینجا خدای نکرده حرف بدی بزند، اینقدر راحت انجام میدهد. چنان شکست نفسش را خورد که نفسش امیرش شد. نگاه میکنی یک بدن چالاک و یک جسم عالی در خدمت یک نفسی که دارد از آدم سواری میگیرد. بنا داریم انشاءالله جلوی این نفس را بگیریم. آرام باش، من سوار تو هستم! میخواهم آنطور که من میگویم بروی. آنطور که خدا دوست دارد بروی. نه آنطور که خودت دوست داری.
امام(ره) در کتابشان قدم اول را مسأله تفکر میدانند. ایشان میگوید: یک لحظه فکر کردن به اینکه خدایی که مرا آفریده برای همین دنیا آفریده، من به حیوانات که نگاه میکنم خیلی از من قویتر هستند. در بویایی، در شنوایی، خیلی امتیاز دارند. پس خدایا چرا اشرف مخلوقات ما هستیم؟ «تبارک الله احسن الخالقین» به ما میخورد؟ یا نه من فرق میکنم، انسان است، نوعش فرق میکند. خدا یک مفهوم بالاتر و زیباتری خلق کرده که گفت: «إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون» (بقره/30) این مثل خلقهای دیگر نیست. من خدا یک چیزی میدانم که شما ملائکه هم نمیدانید. ما مخلوق خاص خدا هستیم که یک فرقهای ویژه داریم. اگر خدا برای من تکلیف گذاشته و برای حیوانات نگذاشته به صورت ظاهر یعنی من یک امتیازاتی دارم، یک فهم و درکی دارم، یک ظرفیت وجودی و بالا رفتنی دارم که میتوانم از ملائکه بالاتر بروم. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى» (نجم/8) یک اتفاقاتی میافتد، من آدم هستم. اصلاً ارزش ندارد و شأن من نیست بخواهم در مرحله حیوانی خودم را تنزل بدهم. شیطان چه میکند «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُم» (یوسف/18) آنجا که برادرهای یوسف(ع) پیراهن خونی را نزد پدر آوردند. پدر گرگ او را درید. شما دروغ میگویید و یک امر زشتی را زیبا جلوه میدهید. چه کسی این کار را میکند؟ نفس شما، دارد یک کار زشتی را زیبا جلوه میدهد. کار زشت شما حسادت کردن به برادرتان بود. کار زشت شما این بود که خواستید او را از بین ببرید تا خودتان بالا بروید. اما توجیه میکنید که ما میخواهیم کمک پدر باشیم و بعداً توبه میکنیم و قصهی حضرت یوسف(ع). نفس این بلاها را سر آدم میآورد. شیطان و نفس کنار همدیگر یک ترکیب وحشتناک پیش میآید. یک آدمی که مست لا یعقل است، چاقو هم دستش بدهیم. بستر و برندگی چاقو هردو با همدیگر جمع شود، خیلی وحشتناک میشود.
حضرت امام مرحله اول را بحث تفکر میگویند. این تفکر زاییدهاش شکر است. اگر فکر کردیم خدایی که این همه به من نعمت داده است. آقای مجتهدی که خدا رحمتشان کند، دستهایش را بالا میآورد و میفرمود: میخواهی بدانی خدا چقدر نعمت به تو داده است؟ دهان و بینیات را یک لحظه نگهدار، آنوقت میبینی شکر یعنی چه. همین هوایی که اطراف ماست و ما نفس میکشیم. اینها همه لطف خداست و قابل شمارش نیست. بدانم که هرکدام از این نعمتها شکر نیاز دارد. یک بحثی داریم شکر بر شکر، همین که من توفیق پیدا کردم شکر خدا را بکنم خودش شکر دارد. نتیجه تفکر، من فکر کنم چه کسی هستم. در محضر چه کسی هستم. عالم محضر خداست.
حضرت امام میفرمایند: مرحله بعد عزم است. من میخواهم تصمیم بگیرم حرام انجام ندهم. میخواهم به واجبات تقید پیدا کنم و عزم داشته باشم. سه مرحله حضرت امام میشمارند، مسأله اول مسأله مشارطه است. حضرت امام دستورالعمل میدهند. ایشان میفرماید: هرچیزی را خواستی انجام بدهی در اندازه یک روزه انجام بده. همان روزی که تصمیم گرفتی من از فردا مشارطه میکنم. شرط میکنم بین خودم و خدا، خدایا من فردا صبح تا شب با خودم عهد میکنم که هیچ خطایی نکنم و به یاد تو باشم. از گناه اجتناب کنم. واجبات را انجام دهم و آدم خوبی باشم. دوم مراقبه است. من مراقبت میکنم از خودم از همین صبح که بیدار شدم تا شب، در هر کاری حواسم را جمع کنم.
یکوقت دیدید با همدیگر جناق مرغ را میشکنند. میگویند: یادم تو را فراموش! دائم باید حواست جمع باشد وگرنه شیطان یک جا کار دستت میدهد. دائم باید بگویی: یاد. دائم باید بگویی: بسم الله الرحمن الرحیم. هرکاری کردی بگو: بسم الله الرحمن الرحیم، در بعضی کارها نمیتوانی بسم الله بگویی، میخواهم غیبت کنم، بسم الله الرحمن الرحیم! بسم الله با غیبت جور نیست. یاد خدا این اثرات را دارد. هی با خودت یاد خدا را تکرار کن. کاسبی کنی، جنس بفروشی، بسم الله الرحمن الرحیم! دیگر نمیتواند گران بفروشی، احتکار کنی و خطا کنی. یاد خدا حواست را جمع میکند. امام عسکری(ع) فرمود: «لیس منا من لیس له المراقبة» اصلاً جزء شیعیان ما نیست. ما قبولش نداریم، کسی که از خودش مراقبت نمیکند. سوم محاسبه است، حالا شب شده میخواهی با خودت جمع بندی کنی. محاسبه میکنم میبینم ای داد بی داد در محاسبه خطاهایی داشتم. در طول روز فلانجا حواسم پرت شد. غفلت مرا گرفت اینجا گول خوردم. محاسبه میکنم کجا بود گول خوردم. آنجایی بود که در کاسبی یکوقت دیدم طرف حواسش نیست گران فروختم. آنجایی بود که صحبت شد و من فهمیدم پشت سر فلانی این را گفتم. یکسری جمعبندی میکنم، دو سه شب میگذرد، نگاه میکنم فراوانی است و داریم آماری بحث میکنیم. فراوانی گناه من در زمینه چشم است، در زمینه زبان است. میفهمم کجا باید بیشتر مراقبت کنم. نقطه ضعفت را بدست آوری. ده تا فیلم کشتی از یک نفر میبینم، در این ده تا هرجا پایش را گرفتند، این آدم زمین خورده است. این آدم پایش ضعیف است و میتوانی زمینش بزنی!
میخواهی یک تابلو روی دیوار نصب کنی. دیگران هم میتوانند راهنمایی کنند. خودت اول نگاه میکنی متر میگیری، جای خودش نصب میکنی. گاهی هم باید یک نفر آن طرف بایستد و بگوید: این طرفتر بیا، حالا خوب است. شما از همه بیشتر به تابلو نزدیک هستی، یک نفر هم از بیرون نگاهت میکند. محاسبه این است، من از خودم بیرون میآیم و از بیرون به خودم نگاه میکنم. نفسم را کنار میگذارم و میگویم: از اول صبح تا الآن چه کار کردی؟ از خودم بیرون میآیم و به مشقهایم نگاه میکنم. به نظر خودم همه مسألهها را درست حل کردم اما حالا که بیرون آمدم، حل المسائلی به نام شرع جلوی دستم است. نگاه میکنم آیا این عمل الف منطبق بود یا نه؟ لذا من ورقه خودم را میتوانم صحیح کنم. حضرت امام کلمه شرع را به همین واسطه میگویند. آیا عمل تو میخواند؟ من دلم پاک بود، غیبت کردی و عملت نمیخواند. به دل پاک تو صدمه زد. دل پاکت را آلوده کرد. لذا اولین مراحلی که حضرت امام در اینجا میشمارند، یکی ظواهر رعایت است. زبانم را رعایت کنم، چشمهایم را رعایت کنم، ظاهرم را رعایت کنم که منطبق با خطکش شرع باشد یا نباشد. اگر خطکش نداشته باشم، خودم میل و ملاک باشم مثل این است که بخواهم با کش، متر درست کنم. این به دلم چسبید، ملاک قبولی نماز به دل چسبیدن است یا نه باید بر شرع منطبق باشد. وضو داشته باش، نماز میخوانی این قاعدهها را داشته باشد. پس یک خطکش واقعی به نام شرع دارم. اگر لازم نبود خدا نمیگذاشت، لذا حضرت امام میفرماید: بعضی از توهمات راجع به مسألههای اصلاح نفس این است که افراد به جایی که میرسند یک سعی و تلاشی که میکنند خودشان را از شرع جدا میدانند. این شرع برای دون پایههاست، برای اینهایی است که میخواهند برسند. یک سؤال اینکه امیرالمؤمنین رسیده بود یا نه؟ حضرت را سر نماز شهید کردند و تا آخرین لحظه به نماز پایبند بود. اگر او ساربان است، نفر اول است، اقتدا به او هم ملاک است. بدانیم که نفس ما دست از سر ما برنمیدارد. بعضی موقعها کم زور میشود.
امیرالمؤمنین در خطبه متقین میفرماید: وقتی میخواهند از دست نفس فرار کنند، خودشان را فدا میکنند. یکوقت من میگویم: دستبند من بسته شده که میخواهند مرا ببرند بکشند. من یک جایی این دست را قطع میکنم جانم نجات پیدا میکند. نفس را سر میبرند که جانشان آزاد شود. معنای حرف علی(ع) این است که آزادی به جز با فدای نفس امکان ندارد. هرچه قدرت دنیایی بیشتر کسب کنی بدبختتر میشوی. فکر کنید ظالمی پولدارتر شود. قدرتمندتر بشود. هرکدام از اینهایی که ما میگوییم: چقدر جالب، ما از خدا به عنوان نعمت میخواهیم برای او نقمت میشود و باعث بدبختی بیشتر میشود. تا حالا شده نسبت به ظالمی که به ما ظلم میکند، بگوییم: خدایا به او نعمت بیشتری بده؟ او بیشتر ظلم میکند. ما گرفتار نفس هستیم و اهلبیت راهکار دادند. انشاءالله در همان اندازه که حضرت امام گفتند، این اعیاد و این موقعیتها را عهدبندی کنیم. من نمیخواهم این خطا را بکنم.
یکی از عزیزان میگفت: در دبیرستان بودم. یکی از اساتید گفت: سعی کنید یک هفته دائم الوضو باشید، یک هفته تا الآن کشیده، مویی سفیی کرده، پس میشود. شیطان کاری میکند و میگوید: تو اهل این حرفها نیستی. از تو برنمیآید. تو اهل فلان گناه و خطا هستی. در بعد محاسبت یک اتفاقی میافتد، نفس به او سخت گرفته، اذیت شده، سریع شروع به اذیت کردن میکند. بعد از محاسبه میگوید: دیدی سه تا خطا کردی؟ شرط هم کردی، مشارطه داشتی، مراقبه هم داشتی، ببین خطا کردی، ولش کن. لذا خداوند عالم برای این لحظه آدم راهکار گذاشته و میگوید: محاسبه کردی، سه خطا کردی، از هر سه تا توبه کن، من میپذیرم. توبه کن و بگو: الهی العفو! روزی ده خطا انجام میدادم، جلوی هفت خطا را گرفتم. این سه مورد هم شیطان و نفس میگویند، تو درست شدنی نیستی. ببین این خطا را هنوز هم انجام میدهی! از همان هم توبه کن، مشارطه فردا، بگو: خدایا شکرت که از این هفت خطا نگه داشتم. این سه تا را هم توبه میکنم. توبه دو تا بال دارد. پشیمانی از گذشته، قول دادن نسبت به آینده. خدایا نمیخواهم خطا کنم. فردا پیش آمد میبینی، نه تا از بین رفته، یکی مانده و دوباره خطا، دوباره نفس میآید. این یکی را نمیتوانم رها کنم. بگو: نه، همین یکی را هم میتوانی رها کنی. مگر دو تا قبلی را نمیگفت نمیتوانم؟ نفس دائم بازی میکند. بدترین دشمنها نفس ماست. وقتی در موقعیتی قرار بگیریم، بعد از جریان محاسبه نگاه میکنیم خدایا! خطر یک مقداری رفع شده است. ولی هنوز نفس هست، هی میگوید: این یک خطا را کردی. این یک اشتباه را کردی. دیگر این را پرانتز بگذار. نه! این را هم نمیخواهم. خداوند به قول حضرت امام برای ما تکلیف «ما لا یطاق» برای ما نکرده است. یعنی چیزی که طاقت نداریم. خدا به ما نمیتوانیم نگفته است. هرچه خدا گفته توانایی داشتیم. هرچه خدا گفته حکمت خداست. اینکه میگویم به نفع تو است. از عبادات ما چیزی به خدا اضافه نمیشود، چیزی هم کم نمیشود.
پس بعد از محاسبه حواسمان باشد از گذشته توبه کنیم و دوم اینکه عزم برای فردا و آینده داشته باشیم. اگر این مجموعه را داشتیم، قدمهای خوبی پیش میرویم. اما هرچه گوهر در دست شما تبلور بیشتری داشته باشد و زیباتر باشد، شیطان و نفس طمعش در آن بیشتر است. یعنی ابتلائات سنگینتر میشود. حالا سراغت میآید، سراغ کسی که گردو در دستش است، چه دزدی میآید؟ یکی الماس دستش است. دزد خودش را میکشد این الماس را بگیرد. ما به لطف خدا ولایت امیرالمؤمنین را داریم. کم الماسی نیست! حواسمان باشد میخواهند این را بگیرند. اهلبیت به ما گفتند: چیزی که شما را از ما دور میکند و بین ما فاصله میاندازد، محبت شما را از ما کم میکند، گناه است. ما محبتمان نسبت به امام زمانمان کم میشود. گناه و بی ادبی در مقابل خداوند که همان حرامها باشد، این اثر را دارد. حواسمان باشد حالا که این الماس ولایت امیرالمؤمنین را داریم بی خودی خرج نکنیم.