🔴مشکل همنشینى با سلاطین
#نهج_البلاغه
◽️صَاحِبُ السُّلْطَانِ کَرَاکِبِ الاَْسَدِ: یُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ، وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ
💎همنشین سلطان مانند کسى است که بر شیر سوار است، دیگران به مقام او غبطه مى خورند ولى او خود بهتر مى داند در چه وضع خطرناکى قرار گرفته است.
📚 #حکمت_263
#شرح_نامه ۳۱
نهجالبلاغه
📌قسمت۹۶
❣امیر المومنین علیه السلام درسيزدهمين توصيه مى فرمايد:
✨وَرُبَّمَا نَصَحَ غَيْرُ النَّاصِحِ، وَغَشَّ الْمُسْتَنْصَحُ
💠«و گاه کسانى که اهل اندرز نيستند اندرزى مى دهند و آن کس که (اهل اندرز است و) از او نصيحت خواسته شده خيانت مى کند»
✍اشاره به اينکه هميشه نبايد به سخنان کسانى که اهل نصيحت نيستند بدبين بود;
🔹گاه مى شود از آنها سخن حکمت آميز و ناصحانه اى صادر مى گردد و به عکس، خيرخواهان نصيحت گو، گاه از روى خطا و حسادت و عوامل ديگر در نصيحت خود خيانت مى کنند،
✔️بنابراين هميشه نبايد به آنها خوش بين بود و در هر دو صورت حکم عقل را بايد به کار گرفت و از قراين به درستى و نادرستى اندرز اندرزگويان پى برد.
📝ادامه دارد.......
https://eitaa.com/samtekhodababaali
#نهج_البلاغه
💠همنشين سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار است، ديگران به مقام او غبطه مى خورند ولى او خود بهتر مى داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است.
📘#حکمت_263
#شرح_حکمت ۲۶۳
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨صَاحِبُ السُّلْطَانِ كَرَاكِبِ الاَْسَدِ: يُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ، وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ
💠همنشين سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار است، ديگران به مقام او غبطه مى خورند ولى او خود بهتر مى داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است».
✍تاريخ نشان مى دهد كه مقربان سلاطين هميشه گرفتار خطرى بوده اند كه امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به آن اشاره كرده است. مردم، مقام و جاه آنها را مى بينند و غبطه مى خورند كه اى كاش به جاى آنها بودند و با استفاده از قدرت سلطان مى توانستند هر كارى را بخواهند انجام دهند. اين در حالى است كه آنها همواره بر لب پرتگاه خطرند و بسيار شده است كه ناگهان سلطان به آنها بدبين شده، نه تنها دستور عزل آنها را داده، بلكه آنها را به شدت مجازات نموده و در بسيارى از موارد نابود كرده است. اين به آن سبب است كه از يكسو سلاطين انتظار دارند اطرافيانشان كارهاى آنها را بزرگ جلوه دهند و نقاط ضعف را نبينند و تملق و چاپلوسى را به درجه اعلا برسانند و از سوى ديگر افراد حسود، همواره به سخن چينى درباره آنها مى پردازند و اگر كمترين لغزشى براى آنها پيدا شود آن را بزرگ كرده به سلطان گزارش مى دهند و سعى مى كنند تخم بدبينى را در ذهن او بكارند و از سوى سوم، گاه سلطان از نفوذ آنها به وحشت مى افتد و چنين مى پندارد كه ممكن است اطرافيانش رقيب او شوند و حتى قدرت را از دست او گرفته او را از اوج عزت به زير آورند. اين عوامل دست به دست هم مى دهند و سبب مى شوند كه آنها هميشه در خطر باشند.ديگرى مى گويد: سزاوار است كسى كه همنشين سلطان است هميشه خود را آماده عذرخواهى از گناهى كند كه هرگز انجام نداده و در حالى كه نزديك ترين افراد به اوست از همه ترسانتر باشد. نيز از بعضى نقل مى كند هنگامى كه با سلطان همنشين شدى بايد با او چنان مدارا كنى كه زن زشت صورت با شوهرى كه از او متنفر است رفتار مى كند؛ يعنى پيوسته خود را در نظر او زيبا جلوه دهى.بديهى است آنچه در اين كلام حكيمانه امام عليه السلام آمده است اشاره به اطرافيان و حواشى سلاطين جور و زمامداران خودكامه است وگرنه همراهى و معاونت وكمك به زمامدار عادل مسلمين و كسانى كه به حكم خداوند و پذيرش حق حكومت دارند، خدمت بزرگ و افتخار عظيمى است.
═══✙❆♡❆✙═══
🏴https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
═══✙❆♡❆✙═══
#نهجالبلاغه
▫️صَاحِبُ السُّلْطَانِ كَرَاكِبِ الاَْسَدِ: يُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ، وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ
🟠همنشين سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار است، ديگران به مقام او غبطه مى خورند ولى او خود بهتر مى داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است».
✍تاريخ نشان مى دهد كه مقربان سلاطين هميشه گرفتار خطرى بوده اند مردم، مقام و جاه آنها را مى بينند و غبطه مى خورند كه اى كاش به جاى آنها بودند و با استفاده از قدرت سلطان مى توانستند هر كارى را بخواهند انجام دهند. اين در حالى است كه آنها همواره بر لب پرتگاه خطرند و بسيار شده است كه ناگهان سلطان به آنها بدبين شده، نه تنها دستور عزل آنها را داده، بلكه آنها را به شدت مجازات نموده و در بسيارى از موارد نابود كرده است. اين به آن سبب است كه از يكسو سلاطين انتظار دارند اطرافيانشان كارهاى آنها را بزرگ جلوه دهند و نقاط ضعف را نبينند و تملق و چاپلوسى را به درجه اعلا برسانند و از سوى ديگر افراد حسود، همواره به سخن چينى درباره آنها مى پردازند و اگر كمترين لغزشى براى آنها پيدا شود آن را بزرگ كرده به سلطان گزارش مى دهند و سعى مى كنند تخم بدبينى را در ذهن او بكارند و از سوى سوم، گاه سلطان از نفوذ آنها به وحشت مى افتد و چنين مى پندارد كه ممكن است اطرافيانش رقيب او شوند و حتى قدرت را از دست او گرفته او را از اوج عزت به زير آورند. اين عوامل دست به دست هم مى دهند و سبب مى شوند كه آنها هميشه در خطر باشند.
📘#حکمت_263
#نهج_البلاغه
▫️أَمَا رَأَيْتُمُ الَّذِينَ يَأْمُلُونَ بَعِيداً، وَيَبْنُونَ مَشِيداًوَيَجْمَعُونَ کَثِيراً ! کَيْفَ أَصْبَحَتْ بُيُوتُهُمْ قُبُوراً، وَمَا جَمَعُوا بُوراً; وَصَارَتْ أَمْوَالُهُمْ لِلْوَارِثِينَ، وَأَزْوَاجُهُمْ لِقَوْم آخَرِينَ لاَ فِي حَسَنَة يَزِيْدُونَ، وَلاَ مِنْ سَيِّئَة يَسْتَعْتِبُونَ!
🌗آيا نديديد کسانى را که آرزوهاى دراز داشتند و کاخهاى و استوار بنا کردند، و اموال فراوانى گردآوردند، چگونه خانه هايشان گورستان شد و آنچه را جمع کرده بودند بر باد رفت اموالشان به دست وارثان افتاد، و همسرانشان در اختيار ديگران قرار گرفتند نه مى توانند چيزى بر حسنات خود بيفزايند، و نه از گناهان خود توبه کنند
✍آرى ! هنگامى انسان از خواب غفلت بيدار مى شود که سيلى اجل بر صورت او نواخته شود، و در آن لحظه پرونده هاى اعمال را به کلّى مى بندند، نه چيزى بر حسنات، مى توان افزود و نه چيزى از سيئات، مى توان کاست. اگر تمام زندگى انسان را از او مى گرفتند ولى پرونده هاى اعمال گشوده بود و راه براى جبران باز بود غصّه اى نداشت; غم و اندوه بى پايان، آن زمان وجود انسان را فرا مى گيرد که راه را براى جبران گذشته، به کلّى بسته ببيند.
📘#خطبه_132
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda