#شهیدانه ♥️↓
رفاقتهای زمان جنگ عجیب بود؛ یک فرمانده گردان به نام ماشاءالله رشیدی داشتیم که شب عملیات کربلای ۵ میخواست وارد عملیات شود.
دم خط ، به سنگر من آمد؛ گردان هنوز نرسیده بود، او موضوعی تعریف کرد. رشیدی فرمانده گروهانی به نام مسعود زکیزاده داشت که دو روز پیش شهید شده بود.
رشیدی میگفت: من و زکیزاده باهم عهد بستیم که هر کدام از ما زودتر شهید شد، وارد بهشت نشود، تا دیگری بیاید.
دیشب زکیزاده را خواب دیدم که به من میگفت: ماشاءالله مرا دم در بهشت نگه داشتی چرا نمیآیی؟!
وقتی رشیدی خوابش را تعریف کرد، فهمیدم که به زودی شهید میشود؛ او را نگه داشتم اما نموند و رفت خط و بلافاصله هم شهید شد...
سربازان روح الله
#شهیدانرشیدی_و_زکیزاده
شادی روح پاک امام و شهدا#صلوات
═🍃🕊🍃═════
https://eitaa.com/samtekhodababaali