🔶 روضه #حضرت_صدیقه_کبری از زبان خویش 🔶
... فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا.
فَأخَذَ عُمَرُ السَوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍ ـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی
فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی
فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ
فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ ؟؟؟!
وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم.
(#حضرت_زهرا علیها السلام ـ با آن وضعیت وخیم، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و ... و قلبی شکسته و پُر از غم ـ فرمودند :)
... بر درب خانه ما #هیزم زیادی جمع کردند و #آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن ها را به خدا و پدرم #قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
ناگهان #عمر تازیانه را از دست #قنفذ (غلام #ابوبکر) گرفت و با آن به بازوی من زد.
در این هنگام #تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب #لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد (و من در آن هنگام #باردار بودم) پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
سپس عُمَر چنان به صورتم #سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و #محسن را (که بی گناه بود) #سقط کردم.
آیا این ها مردمی هستند که می خواهند بر جنازه من نماز بخوانند ؟!!
در حالی كه خداوند و فرستاده او از آنان #بیزاری جسته اند، من نيز از آنان #برائت می جويم.
📚 بحار الانوار (ط - بيروت) ج۳۰ ص۳٤۸
💔اللهم_عجل_لولیک_الفرج
لعن الله قاتلی فاطمةالزهرا
اللهم العن الجبت والطاغوت
💔فاطمیه خط مقدم شیعه است
🏴https://eitaa.com/samtekhodababaali