از «انا مجنون الحسین» نوشته شده پشت موبایلش آن قدر راضی بود که بلند گفت:
اینو دیگه برای هیچکی ننویس
تا فقط پشت گوشی من باشه
«انا مجنون الحسین»
راستی که دیوانه هایت هم
عجیب هستند حسین جان
دیوانگی که میکند جدا
میخواهد دیوانه بودنش را جار بزند
و بگوید من فقط دیوانه اش هستم
و از من کسی دیوانه تر نیست
انا
مجنون
الحسین
من میگویم انچه عجیب است
دیوانه هایت نیستند
آنچه عجیب و دلرباست
تویی تو
تویی که این همه دیوانه
دور خودت جمع کرده ای
قربان دیوانه کردنت بشوم من
ای دیوانه کننده ی
دیوانه های وادی عشق
ای حسین
بسم رب الحسین
الهی برقیه بنت الحسین
برای ۲۰ تا دخترخانوم گل
که توی کلاس قران مسجد در اطراف یاسوج شرکت کردند
میخوایم جایزه بگیریم
لطفا کمکمون کنید تا این دو میلیون تومن جمع بشه و برای هر کدام یک روسری ساده بگیریم
شماره کارت دوست عزیزم
و امام جماعت مسجد
حجت الاسلام بهروز صالحی:
۶۰۳۷۹۹۷۳۷۶۹۴۹۳۰۲
شب جمعه ها
دلم حال و هوای کربلا دارد
نمیدانم چرا
ولی قلمم زیباتر مینویسد
در شبهای جمعه
دیشب هم کنار و گوشه موکب
بساط خطاطی ام را پهن کردم و
مشغول او بودم
مشغول حسین
راستی که حسین علیه السلام
معنای حقیقی تقواست
و من یتقی الله یعنی
هرکه بر حسین عاشقتر شود...
و یجعل له مخرجا
یعنی که عشق حسین نجاتش میدهد
و راستی کدامین نوکر حسین را سراغ دارید که درمانده باشد
و اربابش او را نجات نداده باشد
و یا باب نجات الامة
https://eitaa.com/sang_nevesht
السلام علیک یا سیدالشهدا
شبهای جمعه قلمم جور دیگری میرقصد
انگار که رقصش عاشقانه تر است
و سکوتش پرحرف تر
و اشکش داغ تر
و قرمزی اش سرخ تر
https://eitaa.com/sang_nevesht
از غروب پنج شنبه
مشغول ذکر سیدالشهدا شدم
چند باری بر روی سنگ های ریز و درشت
نوشتم و هدیه دادم
اما اخرین سنگ
زیباتر از همه بود
و جلوه ای دیگر داشت
در کنار دیگ سمنو
روضه خوانده میشد ومن
مشغول یاد سیدالشهدا بودم
https://eitaa.com/sang_nevesht
راستی...
ما به تو نور میدهیم...؟
یا تو به ما؟
ما به نام تو جلوه میدهیم
یا تو به ما؟
ما به تو رنگ و لعاب میدهیم
یا تو به ما؟
سیدالشهدا
یا مقطع الاعضاء
https://eitaa.com/sang_nevesht
برای جلوه کردن تو
بستگی دارد که تو
نسبت به نور
در کدام جهت قرار گرفته باشی
بستگی دارد که تو
نور را بپذیری یا نپذیری
بستگی دارد که تو
به نور رو کنی یا نور را پشت کرده باشی
بستگی دارد که تو
زغال و سنگ باشی یا الماس و منشور
بستگی دارد که تو
از جنس نور باشی یا از جنس ظلمت
https://eitaa.com/sang_nevesht
خطاطی شهدایی
مسجد جامع اراج
به مناسبت شهادت حضرت رقیه
اسم بچه ها در وسط
دورش مهرهای شهدایی
انتخاب رنگ مرکب هم با خود بچه ها
نقطه ها هم رنگ متفاوت
https://eitaa.com/sang_nevesht
امروز برای بچه های
کانون مسجد جامع اراج
سه تا هدیه فرهنگی داریم
اول نام بچه ها روی کاغذ ابروباد
که مزین به عکس مطهر شهداست
دوم موبایل نویسی به شکل کتیبه با لاک
سوم کتیبه های سنگی منقش به نام حضرت رقیه و باباحسین شهید کربلا
https://eitaa.com/sang_nevesht
۴۶ تا کودک و نوجوان
دختر و پسر
برای تک تکشون
یک هدیه اماده شد
فدای حضرت رقیه بشم من
جای همه شما خالی
مسجد جامع اراج
https://eitaa.com/sang_nevesht
این هم اخرین قسمت
از ضیافت حضرت رقیه
برای دخترا و پسرای مسجد جامع اراج
۶۰ قطعه سنگ نوشت مربع
اماده شد برای مراسم شهادت رقیه خاتون
قراره بچه ها لاک های خودشون رو
عوض این سنگها بمن بدن
تا ببرم کربلا
از طرف حضرت رقیه
پشت موبایل زایرا باباحسین بنویسم😭
https://eitaa.com/sang_nevesht
مرمر زیبایی بود
جز ذکر شریف یاحسین
ذکری مناسبتر برایش سراغ نداشتم
محمدشاهان با مادر و خواهرهایش
به موکب حبیب آمده بود و
حالا نشسته بود مقابل من
و از من سنگ نوشت میخواست.
اسم همه کودکهای موکب را
برایشان روی کاغذ ابروباد مینوشتم
این برنامه هر روز ماست.
گفتم: اسمتون رو مثل همه بچه ها
روی کاغذ ابروباد مینویسم اسمتون چیه؟
گفت: اسمم را قبلا روی کاغذ نوشته اید
اما من سنگ میخوام!
گفتم: سنگ شرط و شروط داره
منتظر ادامه حرفم بود
با ارامش و صدای سبک گفتم:
اگر خادم اقا امام حسین بشی
برات سنگ مینویسم...
به دقیقه نکشیده دیدم سینی شربت را
در میان جمعیت دور میدهد
با کمک خواهراش
خوشحال بودم از خادم شدن محمدشاهان
دوباره مقابلم نشست
گفتم: چه برایت بنویسم؟
اسمش را نگفت
گفت: «یاحسین»
اخر وقت بود
مادر و خواهرهایش همه
بیرون فرش منتظر او بودند
میخواست با سنگ نوشت «یاحسین» خادمی اش به خانه برود
پشت سنگ مرمر محمدشاهان نور گذاشتم
تا زیبایی سنگ نوشت مرمرش را تماشا کند
همه خانواده اش
که ایستاده ما را نظاره میکردند
از دیدن هدیه خادمی محمدشاهان شگفت زده شدند
محمدشاهان خادم موکب امام حسین شده بود
فدای نامش بشوم
خستگی یک روز خادمی
در ایستگاه خطاطی موکب حبیب
با خادم شدن محمدشاهان از تنم رفت
محمدشاهان را از مادرش دزدیم
و مادرش خوشحال که کودکش
خادم اقا امام حسین شده است
«یاحسین»
با لاک سفید سنگ نوشت «یاحسین» محمدشاهان را دور گیری می کردم
موکب خلوت شده بود
همه رفته بودند جز محمدشاهان و خواهرها و مادرش
هیچ عجله ای نداشتیم
نه من
و نه محمدشاهان
مقابلم نشسته بود و دور گیری کردن مرا با لاک سفید تماشا میکرد
راستی این حسین کیست که عالم
همه
دیوانه اوست
https://eitaa.com/sang_nevesht
این سنگ از پهلو حالت سه گوش داشت
چیزی شبیه رومیزی
اگر قاعده اش روی میز قرار میگرفت
یکی از اهالی موکب آورد و بمن داد و رفت
ابتدا متعجب بودم
که بااین سنگ بی قواره که باقی مانده برش نمای ساختمان بوده چه کنم
ولی بعد از چند روز بفکرم رسید اگر به شکل رومیزی رویش خطاطی کنم زیبا میشود
و دست به کار شدم
https://eitaa.com/sang_nevesht
ابتدا ذکر مقدس «یاحسین» را
از یک سوی سنگ اغاز کردم
و تا آن طرف ادامه دادم
سپس «عباس» را از آن سو آغاز کردم و
تا این طرف سنگ امتداد دادم
یک رومیزی دو روی ۳۶۰ درجه
و هر دو طرف را با عباراتی از زیارتنامه تکمیل کردم با لاک طراحی سفید رنگ
نقطه ها را که گذاشتم و رومیزی را کامل کردم اشک سنگ زینت بخش محفل عشاق شد
https://eitaa.com/sang_nevesht
این هم حالت ایستاده و کامل رومیزی
بعد از رزین خوردن و نهایی شدن اثر
شکل دوار و ۳۶۰ درجه رومیزی در این عکس مشخص تر است
https://eitaa.com/sang_nevesht
اخرین سنگ دیشب موکب حبیب به نام حضرت رقیه بود
حضرت رقیه دنیای عجیبی دارد
که اربعینی ها و
پیاده رفته ها و
دختردارها و
داغ دیده ها
بیشتر درکش میکنند
لطف این سنگ نوشت
در مرکبی بود که با آن «یارقیه» را نوشتم
ترکیبی از مرکب قرمز و زرشکی
که جلوه ای شبیه خون جگر یا خون خشک شده را دارد و خامی مرکب قرمز در آن دیده نمیشود.
برای درک این تمایز میتوانید مرکب اشرفی به کار رفته در نقطه های سنگ نوشت را با مرکب ترکیبی متن مقایسه کنید
https://eitaa.com/sang_nevesht
یا رقیه خاتون
میفروشم گوشوارم را اگر پیدا شود
در عوض انگشتری زیبا برایت می خرم
عمه ام گفته اگر با من بمانی دخترم
در مدینه معجری زیبا برایت می خرم
https://eitaa.com/sang_nevesht