eitaa logo
ســنگـــــــــ☆ و شیـشه
2.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
بر آن هستیم مطالب مورد نیاز در زمینه های مختلف بیان شود شما هم میتوانید مطالب و کلیپ های زیبای خود را برای ما ارسال کنید تا با نام خودتان در کانال قرار داده بشود ارتباط با مدیر @hessam133
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست 🍃🌸 عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست 🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
امروز را دوست دارم امروز هر حركتی که آرامشم را به هم می‌زند هوشيارانه رها می‌کنم می‌خواهم بر محيط مسلط باشم و نگذارم هيچ تند بادى مانع لذت بردنم از زندگى باشد بدون مقايسه كردن زندگى خودم با كسى سرزنده و مشتاق ضمن احترام به عقايد ديگران مطابق معيارهاى ارزشى خودم پيش می‌روم و به این فكر می‌کنم که فرصت‌ها محدود است و در اين لحظه چه چيزی حالم را خوب می‌كند بدون اينكه آسيبی به كسی برساند همان را انجام می‌دهم دمادم مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 🔅 می‌گفت: آدم‌ها دو دسته‌اند: غیرتی و قیمتی؛ غیرتی‌ها با خدا و قیمتی‌ها با بنده خدا معامله می‌کنن. ☀️ می‌گفت: اون‌قدر قشنگ بخند که دیگران واسه گریه انداختنت خجالت بکشن! 🔅 می‌گفت: اگه برای زندگی غلط‌گیر هم بسازن، جاش توی زندگی می‌مونه و تو ذوق میزنه! ☀️ می‌گفت: بعضی‌ها رو نمیشه قانع کرد باید باهاشون ساخت. 🔅 می‌گفت: عشق هنوز هم وجود داره، اما کسی وجودش‌رو نداره! ☀️ می‌گفت: تنها دستی که نمی‌بینیم، اما همیشه هست، دست خداست. 🔅 می‌گفت: ساعت زندگیت‌رو به افق آدم‌های ارزان‌قیمت کوک‌ نکن؛ یا خواب می‌مونی یا از زندگی عقب. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
هفت یا هشت سالم بود با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنند پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پول رو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم گفتم بقیه پولی نبود مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم اما اضطراب نهفته‌ای آزارم می‌داد پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره همون قیمته گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور می‌شد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت: آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه دنیا رو سرم چرخ می‌خورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می‌گفت بخاطر دو گناه مجازات می‌شدم یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج صبوری مادر بیرون مغازه رفت اما من داخل بودم حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من! ولی نمی‌دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت می‌کنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد ۴۴ سال لبخندش و پندش یادم هست بارها با خودم می‌گم این آدم‌ها کجان و چرا نیستن؟ چرا تعدادشون کم شده آدم‌هایی از جنس بلور که نه کتاب‌های روان‌شناسی خوندن و نه مال زیادی داشتند که ببخشند؟ ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه
♥️🍃🍃♥️💫 🍀 ♥️ گاهی برای انداختن یک درخت باید صد ضربه تبر بزنید. از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش این است که شرایط را برای ضربه صدم آماده کند. اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جایش است، دلیل بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست. هر مبارزه ای به همین شکل است. اینکه اقداماتی که میکنیم به سرعت جواب نمیدهد نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کند. هر کاری میکنیم بگذاریم به حساب یکی از همان نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسد و درخت را می اندازد. نگران نباش ،موفقیت صبر میخواهد. نا امید نشو هرگز. ♥️ 🍀 ♥️🍃🍃♥️
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ بازرگانی بود ثروتمند کە کارش تجارت با اسب و شتر بود شهر بە شهر برای تجارت سفر می‌کرد این بازرگان هر چه پیش می‌آمد می‌گفت: 《اَللّٰهُمَّ اجْعَل خَیْراً》 خدایا بە خیر بگذران دوستان و همراهانش از این رفتار بازگان بە حیرت آمدە بودند و می‌گفتند مرد عجیبی است! ضرر می‌کنیم میگە خدایا بە خیر بگذران دیر بە مقصد می‌رسیم میگە خدایا بە خیر بگذران تابستان از شدت گرما داریم هلاک می‌شیم میگە خدایا بە خیر بگذران روزی برای تجارت راهی سفر شدند و در بین راه برای استراحت و غذا خوردن زیر سایەای نشستند بازرگان خوابش برد دوستان بازرگان از این موقعیت استفادە کردند و شتر بازرگان را کە همه پول و وسایل بازرگان پشت شتر بود بردند داخل غاری پنهان کردند تا ببیند وقتی بازرگان از خواب بیدار می‌شود این بار هم می‌گوید «اَللّٰهُمَّ اجْعَل خَیْراً... !!؟» بازرگان بیدار شد و دید شترش نیست همراهانش گفتند ما ندیدیم و خود را بە بیخبری زدند ولی بازرگان گفت: «اَللّٰهُمَّ اجْعَل خَیْراً» بعد از این قضیە داشتند غذا می‌خوردند کە غارتگران یورش بردند و همه اموالشان را غارت کردند جز آن شتری کە در غار پنهان کردە بودند! سبحان اللە همراهان بازرگان شاکر این دفعە لب بە سخن باز کردند و گفتند نترس ما شترت را در غار پنهان کردیم و الآن تو همه اموالت را از ما داری و این حیله ما بود کە اموالت بە دست دزدان نیفتاد بازرگان در جواب گفت: خیر اموالم و شترم را از خدا می‌دانم یادتون نیست وقتی کە شترم گم شد فقط گفتم: «اَللّٰهُمَّ اجْعَل خَیْراً» و نە حرفی بە شما زدم و نە با شما دعوا کردم و الآن خدا بە خیر گذراندە کە بە وسیله شما شترم را از شر دزدان در امان نگه داشت راهرو گر صد هنر داردتوکل بایدش @sang_shishah