🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ سی و چهارم ب
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ سی و پنجم
با صدای اذان از خواب پاشدم
تواین یک سال بعد از اون که تو خواب #شهید_همت بهم نماز را یاد داد
به لطف خودش تمام نمازامو اول وقت میخونم
نمازم ک تموم شد سلامو دادم بازم اشکام جاری شد
خیلی شدید دلتنگ خانواده ام بودم
بغل دست سجاده دراز کشیدم و پاهام تو شکم جمع کردم
اشکام جاری شد نفهمیدم کی خوابم برد با صدای
زنگ در از خواب پریدم
حتما زینبه تنها کسی ک تو این دوسال بهم سر میزد
همونجوری خواب آلود به سمت در رفتم
اما از دیدن آدم پشت در خشکم زده بود
اشکام دوباره صورتمو شست
خدایا یعنی چیزی ک دارم میبینم واقعیت داره
یا دارم خواب میبینم
واقعا #بابام بود😍😊
بابا: نکنه جن دیدی نمیخای بذاری بیام تو
-نه نه باورم نمیشه اینجایی
بابا :اومدم دنبالت برگردی خونه
با تمام اختلاف نظرهامون
دیگه نمیخام #ترلانم ازم دور باشه
باصدای آرومی گفتم :من #حنانه_ام
بابا:سرکار خانم #حنانه_معروفی برو وسایلت
جمع کن بریم خونه
#ادامه_دارد ....
✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ....
#نویسنده: بانو....ش
در تحلیل عدالت اجتماعی، فقر همواره پائین بودن درآمد نیست، بلکه، محرومیّت از امکانات و قابلیّتها نیز «فقر» به شمار میآید. بر این مبنا گسترش توانمندیهای انسانی و فرصتهای اجتماعی برابر، عدالت اجتماعی را محقق میسازد. توسعه منابع انسانی از طریق: آموزش و بهداشت عمومی، فقرزدائی و اشتغالزائی از جمله راههای توانمندسازی است که به کاهش فقر کمک میکند. آموزش با تسهیل فرایند رقابت چرخه فقر را متوقف میکند و با کاستن از ناهنجاریهای اجتماعی، موجب توسعه پایدار میشود. افزایش اشتغال مولد، حمایت از آموزشهای فنی و حرفهای و سلامت شهروندان، گسترش بیمههای اجتماعی، و جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی، توانمندسازی را همگانی و در تامین و تحقق عدالت اجتماعی ایفاء نقش میکند.
#حدیث
🔆امام رضا عليه السلام :
🔸اَلتَّواضُعُ دَرَجاتٌ: مِنْها أَنْ يَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَيُنْزِلَها مَنْزِلَتَها بِقَلْبٍ سَليمٍ، لايُحِبُّ أَنْ يَأْتىَ إِلى أَحَدٍ إِلاّ مِثْلَ مايُؤْتى إِلَيْهِ، إِنْ رَأى سَيِّئَةً دَرَأَهابِالْحَسَنَةِ، كاظِمُ الْغَيْظِ عافٍ عَنِ النّاسِ، وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ؛
📚[كافى، ج۲، ص۱۲۴، ح۱۳]
🔸تواضع درجاتى دارد: يكى از آنها اين است كه انسان اندازه خود را بشناسد و با طيب خاطر خود را در آن جايگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همان گونه رفتار كندكه انتظار دارد با او رفتار كنند، اگر بدى ديد آن را با خوبى جواب دهد، خشم خود را فرو خورد و از مردم درگذرد، و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.
21-SaharKhiz Mostafa(www.Rasekhoon.net).mp3
464.6K
⚘بسم رب الشهداءوالصدیقین⚘
📢بشنوید| #وصیت_نامه_شهید
💠 خدا را فراموش نکنیم
شهید مصطفی سحرخیز
🌹🇮🇷🌹
#رفیق_شهیدم
#شهید_روح_الله_حسینی
قبل از عملیات روی تپه ی کَفَر شمس داخل خیمه جمع شده بودیم.
با دوستان مشغول صحبت بودیم
قرار بود به دیرالعدس حمله کنیم، همون عملیات معروف که حاج قاسم گفت: برید داخل شهر
به کمک خدا شهر خالیه!
اما چون جاسوس های تکفیری بین ما نفوذ کرده بودن
محل تجمع ما لو رفته و یه چند تایی خمپاره سر ما فرود اومد
یکیشون از پشت به خیمه ما خورد،
من جلو در خیمه بودم که موجش چند متر دورتر پرتم کرد.
سید روح الله و چند نفر دیگه که داخل بودن مجروحیت شدیدی پیدا کردند.
سریع رفتیم داخل خیمه و بچه ها رو به داخل نفر بر برای انتقال به بهداری، بردیم.
که سید رو دیدم
نمیتونست بلند شه
دست و پام شل شد
نمی تونستم کاری کنم.
برادرِ سید سریع اومد دست و پای روح الله رو تکون داد.
مشغول انجام کمک های اولیه شد،
سید با لبخند ملیحی که داشت انگشت شصتش رو به علامت اینکه خوبم، نشون داد!
همینجوری لبخند میزد که بلندش کردن و به بهداری انتقالش دادند.
بعد از اون خبر نداشتم که چه اتفاقی برای روح الله افتاده!
یک روز بعد ، عملیات شروع شد
نزدیکای ظهر بود که تانکم رو با موشک زدن و زخمی شدم.
به بیمارستان انتقالم دادند،
دوستانی ک با سید زخمی شده بودند رو دیدم،
ولی سید بین اونا نبود.
با همون حالت از یکی از بچه ها پرسیدم: سید کجاست؟
سید کجاست؟
هیچکی جواب نداد،
پرستار هم میگفت: آروم باش آروم باش
منو به زور بردند و بستری کردند.
آخر یکی از رفقا اومد و گفت: سید دوام نیاورد شهید شد!
نامش ماندگار و راهش پر رهرو باد!
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ سی و چهارم
باهاش حرف میزدم یه نیم ساعت یا چهل پنج دقیقه
بعدش زینب اومد بلندم کرد پاشو بسه حنانه
همون جا کنار مزارش نشستم
گریه کردم
دختری که #شهید را مرده می نامید و اونا
را چهارتا استخوان میدونست و همش تمسخر میکرد
حالا کاملا دیدگاهش عوض شده و شهید دستشو گرفته
-میخام بمونم پیشش زینب
زینب: حنانه میزنمتا
-زینب از تنهایی خسته شدم ۲ ساله مامان و بابام ندیدم
دلم تنگه آغوش بابامه
ززززینب دلم میخاد مامان و بابام همقدمم باشن
زینب :درست میشه عزیزم غصه نخور
حسین آقا زینب رو صداش کرد
زینب رفت و برگشت
حنانه بهتره برگردیم تهران
توکل بخدا و شهدا کن
-باشه
زینب همیشه همه جا توی ۲سال کنارم بود
اما جای خالی خانواده کنارم معلوم بود
برگشتیم خونه
زینب رفت خونشون
تا کلید در انداختم وارد خونه شدم بازم
دلم گرفت و اشکام جاری شد
رفتم تو اتاقم همون جوری با گریه خوابم برد
#ادامه_دارد ....
✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ...
#نویسنده: بانو....ش
ای هتاکان انسانیت و شرافت، و ای شکارکشان بی ارج و منزلت و ای انسان نماهای دوپا، سینه های ستبر و فراخ ما، آماج گلوله های سرخ شما باد.
چرا که هیچ مرگی را بالاتر و شهادت در این راه را برتر از آن نمی بینیم.
💠 ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا، بل احياء عند ربهم يرزقون
البته مپنداريد كه شهيدان در راه خدا مرده اند بلكه زند ه اند به حيات ابدی و نزد خدا متنعم خواهند بود.
( آيه 169 – آل عمران)
#محیط_بان
🇮🇷🌹🇮🇷
با معرفت ها حاجت که نمیگیرن، میگن حتما صلاح نبوده...
بی معرفت ها میرن دعوا که خدایا چرا...!!
رفقا خدا ما رو بلده حتی بهتر از خودمون...!
💠 #حدیث_روز 💠
امام علی(ع):
«مَن أعظَمَكَ لإِكثارِكَ استَقَلَّكَ عِندَ إقلالِكَ»
كسى كه تو را براى دارايى ات احترام كند، در هنگام نا داريت تو را خوار شمارَد.
📚 ميزان الحكمه ج8ص532
#سلام_صبحتون_شهدایی
#حدیث
🔆امام باقر عليه السلام :
💠 ايّاكَ و الكَسَلَ و الضَّجَرَ فَإنَّهُما
مِفتاحُ كُلِّ شَرٍّ ؛
💠 از تنبلى و بـى حوصلگى بپـرهيز كه اين دو كليد هر بدى اند.
📚[تحف العقول ، ص 295]
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ سی و چهارم ب
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ سی و پنجم
با صدای اذان از خواب پاشدم
تواین یک سال بعد از اون که تو خواب #شهید_همت بهم نماز را یاد داد
به لطف خودش تمام نمازامو اول وقت میخونم
نمازم ک تموم شد سلامو دادم بازم اشکام جاری شد
خیلی شدید دلتنگ خانواده ام بودم
بغل دست سجاده دراز کشیدم و پاهام تو شکم جمع کردم
اشکام جاری شد نفهمیدم کی خوابم برد با صدای
زنگ در از خواب پریدم
حتما زینبه تنها کسی ک تو این دوسال بهم سر میزد
همونجوری خواب آلود به سمت در رفتم
اما از دیدن آدم پشت در خشکم زده بود
اشکام دوباره صورتمو شست
خدایا یعنی چیزی ک دارم میبینم واقعیت داره
یا دارم خواب میبینم
واقعا #بابام بود😍😊
بابا: نکنه جن دیدی نمیخای بذاری بیام تو
-نه نه باورم نمیشه اینجایی
بابا :اومدم دنبالت برگردی خونه
با تمام اختلاف نظرهامون
دیگه نمیخام #ترلانم ازم دور باشه
باصدای آرومی گفتم :من #حنانه_ام
بابا:سرکار خانم #حنانه_معروفی برو وسایلت
جمع کن بریم خونه
#ادامه_دارد ....
✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ....
#نویسنده: بانو....ش
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ سی وششم
برگشتم خونه اما چه برگشتنی انگار مسافرخونه رفته بودم
خانوادمو فقط سر میز ناهار شام میدیدم
اوناهم اصلا باهم حرف نمیزدن
هرزمان دلم میگرفت میرفتم #مزار_شهدا
باهاشون حرف میزدم دلم باز میشد
بعداز حادثه چشمم کلا کاراته گذاشتم کنار
دوساله #محجبه شدم
واقعا خیلی وقتها حس میکنم تو آغوش خدا هستم
بهمن ماه ۹۰ بود کم کم زمستون داشت جاش به بهار ۹۱میداد
تو اتاقم روسریمو لبنانی بستم چادرمشکیمو سرم کردم از خونه خارج شدم به #پایگاه رسیدم درش باز کردم دیدم بچه ها دور #زینب جمع شدن ازش میخان دعاشون کنه و زینب حلالیت میخادـ....😳😳
من در حال تعجب : کجا ان شاالله زینب
زینب:دارم میرم جنوب #خادمی و برگزاری نمایشگاه
زینب خیلی حرفا زد ولی من فقط همین یه جمله را شنیدم
دلم میخاست جای #زینب بودم💔💔 😔
از پایگاه مستقیم رفتم مزار شهدا و این بار مزاری که به یاد #شهید_همت بود تا رسیدم اشکام جاری شد و گفتم و.......
#ادامه_دارد ....
✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ...
#نویسنده: بانو....ش
⚘بسم رب الشهداءوالصدیقین⚘
#کلام_شهیـد
💠این دنیا، دنیای آزمایش است و همه میدانید که هیچ کدام ماندگار نیستیم و همگی خواهیم رفت، فقط مواظب باشیم که پرونده ما سفید باشد.
#شهید محمود ستوده
🇮🇷🌹🇮🇷
رفیق!
حواست بہ جوونیت باشه،
نکنہ پات بلغزه
قراره با این پاھا
تو گردان صاحبالزمان باشۍ!
#شهید_حمید_سیاهکالی
سلام
عصر_تون شهدایی
⚠️ویروسی خطرناک بنام #انگلیس
انگلیسی ها در مقایسه با دیگر استعمارگران همچون آمریکایی ها و شاید برخی دیگر از استعمارگران سابق، شیوه، سبک و ترفند خاص و تا حدودی متفاوت در استعمارگری داشته و دارند. آمریکایی ها بیشتر از قدرت های سخت افزاری استفاده و با فرستادن ناوگان و بمباران هوایی شروع می کنند. اما انگلیسی ها بسیار مرموزانه و به اصطلاح عامیانه آب زیر کاه هستند. انگلیسی ها در واقع نرم افزاری کار می کنند.
⭕️امروزه استعمار پیر #انگلیس برای نظام جمهوری اسلامی نیز با بهره گیری از این شیوه تلاش می کند اختلاف و دودستگی میان مردم ایجاد کند و در کنار مشکلات اقتصادی، با دامن زدن به تنش سیاسی و بحران اجتماعی، زمینه را برای هر کاری فراهم کند.
❌🔴❌
✅ #گرگ ، گرگ است حتی اگر توبه کند!
اگر آمریکا و اسرائیل «لا اله الّا الله» بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها میخواهند سرِ ما کلاه بگذارند.
آنها که صحبت از صلح میکنند، میخواهند منطقه را به جنگ بکشند.
امام خمینی(ره) ۰۶ آبان ۱۳۶۰
❌🔴❌
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
💠 وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ
سوره هود آیه ۱۱۳
🔴ای مسلمانان !
1⃣به کسانی که به شما ظلم کردند اعتماد نکنید و به آنان تمایل نشان ندهید
2⃣با این کار شما ظالم ظلمش را ادامه میدهد و آتش دامان شما را میگیرد
و....
❌⭕️❌
«#تلنگرانه⭕️»
💠یکبار هم که شده با خودت
... و خدای خودت خلوت کن...
نکنه مجازی شدنت مساوی شه
با سقوط ایمانت!! 😰
🔥خیلی از چت ها و گروه ها و دوستی های مجازی، پرتگاه ایمان توست..!🔥
🤭حواست باشه رفیق!👋🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆کمی درد و دل با #شهدا
دلم گرفته ای رفیق
جاموندم انگار از همه ...
#خداحافظ_رفیق
#فیلم_دفاع_مقدس
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ سی و پنجم با
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ سی و هفتم
منم دوست دارم خادمتون بشم
دوست دارم تو #طلائیه و #شلمچه و #فکه خادم زائرینتون بشم ....😭🙏💔
داشتم حرف میزدم که گوشیم زنگ خورد
-الو سلام لیلا جان
لیلا : سلام حنانه کجایی؟
-مزارشهدا
چطور مگه؟
لیلا: ای بابا دختر حواست کجاست ؟
تاریخ ثبت نام #حوزه علمیه شروع شده دیگه
ثبت نام کردی ؟
-وای خاک عالم
بخدا یادم رفته بود
لیلا : خوب الان از مزار میری سرراهت حتما ثبت نام کن
-باشه ممنون از یادآوریت عزیزم
لیلا : قربانت
حلال کن ما داریم میریم #خادمی
آهم بلند شد بازم خادمی😭😭
با صدای بغض آلود گفتم : #التماس_دعا 🙏
تا اذان مغرب مزار بودم
بعدش رفتم خونه
سرراهم برای حوزه علمیه خواهران ثبت نام کردم
مشغول خوندن درسها برای شرکت در حوزه علمیه بودم
بهمن ماه ب سرعت میگذشت
و اسفند ک اوج سفرای #راهیان_نوره در راه بود من با
دلی که هوای #خادمی داشت ثبت نام کردم برای سفر عشق
مسئول ثبت نام مینا بود و مسئول ماشین همسرش بود
تاریخ سفرمون ۲۹اسفند بود
مینا میگفت لحظه تحویل سال فکه هستیم
فکه مدینه است بخدا
محل عروج سید اهل قلم
از فکه میتوان الهی شد با اسم #سید_مرتضی_آوینی
با دل شکسته💔 راهی سفر کربلای ایران شدم
#ادامه_دارد ....
✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ...
#نویسنده: بانو....ش
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ سی و هشتم
برامون کلاس گذاشتن مارو فرستادن پادگان
#شهید_مسعودیان
وسط پادگان مسعودیان یه هفت سین بزرگ چیده بودن
هفت سین که مزین به نام هفت شهید بود
اولین جایی ک رفتیم همون #فکه بود
آی شهدا دلم شکسته
دلم #خادمی شما را میخاد 😔
اونروز بخاطر تحویل سال تا ساعت ۶-۷ غروب فکه بودیم
نگاهم ک به بچه های #خادم میفتاد
دلم میگرفت😔💔
دوست داشتم #خادمشون باشم
روز دوم سفر #شلمچه و #طلائیه بودیم
سه ساله شدم شهدا ....
سه ساله فرماندمون #حاج_ابراهیم_همت
دستم گرفت و از گناه بلندم کرد
من عاشق شلمچه ام
شلمچه عطر بوی مادر #حضرت_زهرا(سلام الله علیها را میده ...
روز سوم راهی #هویزه شدیم
شهر شهادت سیدجوان #سید_حسین_علم_الهدی .....
سرمو گذاشتم رو مزارش گفتم سیدجان دوست دارم #خادمتون بشم
رفتم تو طاقی ها نشستم گریه کردم
که یهو یه دختر خانمی زد رو شونه ام گفت اهل کار هستی ؟
هنگ کرده بودم با تعجب و ذوق بهش نگاه کردم
دختره : چیه نگفتی اهل کاری یانه ؟
-آره آرزومه 😍
دختره: پس پاشو با من بیا
اسمت چیه ؟
من #محدثه_ام
-منم #حنانه
محدثه : دوساعت پشت این در باش هیچکس راه نده
-باشه باشه حتما
محدثه : فعلا یاعلی
دو ساعتی پشت در مراقب بودم تا اینکه بعد از دوساعت
محدثه زد به در گفت: حنانه جان در باز کن
خانما برن داخل
-باشه عزیزم
در که باز کردم محدثه گفت : میخای #خادم بشی ؟
-وای از #خدامه 😍😍
محدثه : خب پس برو کفشداری به بچه ها کمک کن
شب باهم میریم وسایلتو میاریم
-وای خدایا باورم نمیشه
شب باهم رفتیم اردوگاه اما.....
#ادامه_دارد ....
✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ...
نویسنده: بانو....ش
📚#حدیث
📌#معیار_شیعه_بودن
مردی به زنش گفت: نزد فاطمه زهرا(س) برو و از او بپرس که آیا من از شیعیان شما هستم؟
حضرت فاطمه (س) در پاسخ به او گفت:
قُولی لَهُ: اِن کُنتَ تَعمَلُ بِما اَمَرناکَ و تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ ، مِن شیعَتِنا وَ اِلاّ فلا.
به او بگو:
اگر به آنچه تو را فرمان داده ایم عمل کنی، و از آنچه تو را از آن نهی کرده ایم بپرهیزی، تو از شیعیانِ مایی، و گرنه از شیعیان ما نیستی.
تفسیر امام حسن عسکری(ع)
صفحه ۳۰۸
شهدا چگونه با خداوند متعال معامله کردن؟
1- معامله با ندیدنی به نام خدا که مصداق بارز آیه شریفه (یومنون بالغیب) هستند، که طبق آیه قرآن (ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل عند ربهم یرزقون)، شهدا مقام عندیت نزد پروردگار را افضل تر از زندگی در دنیا و زرق و برقش دانسته و در دفاع از خاک و ناموس و وطن پیش قدم شدند.
2- معامله با پایان کار ندیدنی به نام آخرت، شهدا تمام دنیا و متعلقاتش را به امید آخرت و قرب الی الله رها کرده و هیچ وابستگی به این دنیا ندارند.
3- سومین و آخرین معامله شهدا با خداوند متعال یک (نَه) بزرگ به دشمنان است چه دشمن خارجی و چه داخلی این نشان دهنده آن است که جوانان ما مثل الگویشان حضرت اباعبدالله علیه السلام زیر بار هیچ ظلمی نمی روند و نخواهند رفت که امنیت و آسایش کنونی را مدیون جوانانی هستیم که خودشان را برای دفاع از خاک و ناموس فدا کردند.🌷
•🔗🌾
【°عاشـق آن اسـتْ
ڪہفڪرش همہخدمـت باشـد
صبـحهادرعطـشْ
عـرض ارادتـ باشـد
بـهترازحضـرت اربـابْ
ندیـدمشاهے؛
ڪھچنینباخبرازحالرعیتباشـد♥】
#السلامعلیساکنکربلا✋🏻🌹
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله✨
السلام عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
#شهید_چمران:
«خدا در فطرت انسان جاذبه ای از عشق خود گذاشته، تا او را به سمت خود بکشاند.🌱»