eitaa logo
🌷سنگر عشق🌷
78 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
892 ویدیو
33 فایل
#معارف اسلامی و #رهبر انقلاب و #شهدا فضای مجازی و اینترنت برای شما سنگری از سنگر های جنگ امروز است . کپی آزاد با ذکر #صلوات مدیر https://eitaa.com/Shahed_zn
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ هفدهم -الو
💖💐💕🔆 📚داستان واقعی و بسیار جذاب هیجدهم میخواستم برم پایگاه اما آدرسش یادم نبود دوباره شماره زینب گرفتم و آدرس پایگاه گرفتم رفتم تموم طول مسیر تا پایگاه دعا میکردم این پسره کتابی اونجا نباشه حقیقتا ازش خجالت میکشیدم بالاخره بعداز دوساعت رسیدم پایگاه هیچ ذکری بلد نبودم زیر لب گفتم خدایا خودت کمکم کن وارد پایگاه شدم از بدشانسی من آقای کتابی اونجا بود با بالاترین درجه استرس سلام کردم بنده خدا همینجوری مشغول بود جواب داد:سلام علیکم خواهرم بفرمایید درخدمتم -ببخشید با آقای حسینی کارداشتم سرش آورد بالا حرف بزنه ک حرفش نصفه موند زنگ زد آقای حسینی اومد وقتی ماجرا را براش گفتم گفت باید بریم پیش آقای میرزایی راوی اتوبوسمون بود آقای حسینی و .... بقیه اصلا به روم نمیاوردن من چه برخوردهای بدی باهاشون کردم باید میرفتیم مزار شهدا من و زینب و برادرش و آقای حسینی رفتیم مزار یه آقای حدود ۵۱-۵۲ ساله از دور دیدم یعنی خود آقای میرزایی بود اصلا قیافشو یادم نبود تا مارو دید بهم گفت :خانم معروفی زودتر از اینا منتظرت بودم بقیه دوستات زودتر اومدن - خودمو گول میزدم نمیخواستم وجود شهدا را باور کنم آقای میرزایی: اما شهدا ...... ... : بانو....ش
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ هیجدهم میخوا
💖💐💕🔆 📚داستان واقعی و بسیار جذاب نوزدهم آقای میرزایی: اما شهدا خواستنت و انتخابت کردن که دست از بنده نفس بودن بکشی و بنده خدا و رهرو شهدابشی در مقابل حرفهای آقای میرزایی فقط سکوت جايز بود دوسه روز بعد ما ۱۵نفر با آقای میرزایی ،محمدی ، حسینی ،زهرا سادات و زینب رفتیم جنوب این جنوب اومدن کجا، جنوب اومدن نه ماه پیش کجا نزدیکای اهواز زهراسادات نزدیکم شد سرم ب شیشه بود که زهرا سادات صدام کرد زهراسادات : حنانه اشکامو پاک کردم و گفتم : جانم زهراسادات : یادته بهت گفتم معنی اسمتو بفهمی دیگه ازش بدت نمیاد -آره 😔😔😔 زهرا سادات :خب میخام معنی اسمتو بهت بگم -‌ممنون میشم اگه بگی زهرا سادات : حنانه اسم چهارده معصوم که بلدی ؟ -آره در حد همین اسم سادات : خوب حالا من بعدا از زندگی همشون بهت میگم -باشه سادات :ببین بعداز شهادت امام حسین(علیه السلام) تو روز عاشورا و شروع اسارت بی بی حضرت زینب(سلام الله علیها ) توراه کربلا به کوفه یه مسجدی هست که الان به مسجد حنانه معروفه ماجراش اینه یک شب سر شهدای کربلا و خود اسرای کربلا در این مسجد موند ستون های مسجد به حال حضرت رقیه(سلام الله علیها ) طفل سه ساله امام حسین(علیه السلام ) و سر بریده سیدالشهدا گریه میکنن حنانه یعنی گریه کن حسین زهرا سادات رفت و من موندم یه عالمه غفلت و سرزنش 😭😔 حنانه ای که معنی اسمش گریه کن حسین هست مست و غرق گناه بوده رسیدیم اهواز و وارد مدرسه شدیم این بار نق و نوق نکردم فقط بی تاب و بیقرار شلمچه بودم بالاخره صبح شد و به سمت ....... ... : بانو....ش
▫️چه نمازی شود! ✨ چه نمازی شود آن روز که تو ظهور کرده باشی در کنار کعبه؛ جبرئیل برایت سجاده پهن کند و با زمزم وضو بگیری و عیسی موذن تو باشد. آن روز ما حیرت‌زده از شکوه و جلالت «الله اکبر» می‌گوییم؛ ناتوان از شکر نعمت داشتنت، «حمد» می‌خوانیم؛ سپاسگزار از برکت مَقْدم تو به پیشگاه خدا سر خَم می‌کنیم؛ و به شکرانه‌ی ظهورت، سجده می‌بریم. آن روز در قنوتمان، دیگر به جای دعای فرج، خواهیم خواند: 🤲 "الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ ... سپاس خدایی که وعده‌اش را برای ما محقق کرد... " "بعد قد قامتِ مهدی چه نمازی بشود!"
خسته‌ام از این همه تکرار از این همه غفلــــت و گنــــاه دلم حریــــم امنــــی می‌خواهد مثلا کنار مــــزار تو...! ای شهیــــ🕊ــــد مرا بخوان به سرزمین آرامشت همان جایی که می‌شود خــــدا را با تمــــام وجــــود احســــاس کرد...! رفیــــق شهیــــدم مرا ببخش اگر گاهی یادت دیر می‌شود زیرا که من زمیــــن‌گیــــر خویشتنــــم و اسیــــر نفــــس...! گاه‌گاهی مرا به اسم بخوان که بپرد از سرم خواب غفلتی که یادت را از جــــان و ذهنــــم دور می‌کند...! .....💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ●ولادت : ۱۳۳۸/۱/۲ بابل ، مازندران ●شهادت : ۱۳۶۵/۹/۱۱ خرمشهر ، منطقهٔ‌عملیاتی کربلای4 💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚
🔹کردستان بودیم برای خوابیدن به همه بچه ها پتو دادیم و خودم پتو نگرفتم و هوای منطقه هم خیلی سرد بود و برف هم می بارید. ما تقریباً چند کیلو متر راه رفتیم تا اینکه نیمه شب شود و تک را شروع کنیم. 🔹یک استراحت کوتاهی هم به بچه ها دادیم. آن شب آنقدر سرد بود که بچه ها با اینکه پتو داشتند از سرما داشتند یخ می‌زدند. خودم هم بدون پتو. یک نفر برای کشیک گذاشتم و خودم یک کمی خوابیدم. 🔹دیدم که یه مقدار روی تنم پتو است و بعد بیدار شدم دیدم که همه پتو دارند و گفتم: خدایا این پتو از کجا آمده است و متوجه شدم که بچه ها فهمیدند من پتو ندارم. پتوی خودشان را تکه تکه کردند و به من دادند. 🔹در یکی از عملیات‌ها شمیایی شده بود و چند تا ترکش کوچک توی سر و پیشانیش خورده بود. به روی خودش نمیآورد وقتی که بعد از تقریباً یک هفته از عملیات آمده بود. متوجه شدم که بالشتش خونی میشود من هم فکر میکردم ترکش فقط به پیشانیش خورده، نمیدانستم که سرش هم ترکش خورده است ولی بروز نمیداد. می‌گفتم این خونها چیست؟ میگفت: هیچی یه مقدار نقل و نبات صدام ریخت یه مقدارش هم به ما خورد اینها چیزی نیست. شمیایی شده بود و دارو مصرف می کرد. به من میگفت: شربت سرفه است. در صورتیکه تمام حنجره اش آسیب دیده بود و نمی‌گفت. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ تیپ مالک‌اشتر مریوان 🌷 💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیدایش فناوری‌های ارتباطاتی و اطلاعاتی، فرصت‌ها و تهدیدهای انقلاب را چنان برجسته کرده که استمرار و تکامل انقلاب اسلامی منوط به توجه خاص و جدی و سرمایه‌گذاری نظام در این زمینه است. این یکی از جهاتی است که حوزه‌ی فضای مجازی را در نظر رهبری معظم به اندازه‌ی خود انقلاب اسلامی پراهمیت کرده است. ❌♦️❌
🌷 🌷 .... 🌷شهید احمد کاظمی مى گويد: شهید حسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم. چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که اسم های شهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید. 🌷....به من رسید، گفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....! 💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚
خواستن ازش عکس بگیرن گفت بذارید " سربند یازهرا " ببندم بعد از " شهادتم " به درد میخوره ... 🌷شهید 🌷 خادم الشهدا🌺 ☘☘☘
چقدر سخت هست که قصه گوی شب های کودکیت بشود عکس بابا ... مدافع حرم_ خلبان سید روح_الله_عمادی 😔 ❣شبتون شهدایی