eitaa logo
سنگر نوشته 🌹
4هزار دنبال‌کننده
199 عکس
217 ویدیو
0 فایل
🕊️اللهم فک کل اسیر اسیر مدافع حرم و وطن محمدرضا نوری (ابوعباس) سنگر نوشته در شبکه ها اجتماعی مختلف 👇🏼: https://zil.ink/sangar_neveshteh
مشاهده در ایتا
دانلود
یادته از اون شب سرد پائیزی میگفتی؟ از اون شبی که بعد از پنج بااار زدن به روستای خلصه نوبت شما شده بود؟ از اون شبی که بخاطر بارونهای چند روز و شب گذشته اش زمین گِل بود و هر قدمی که رو زمین میگذاشتی، وقتی قدم بعدی رو میخواستی برداری کفشا به قاعده‌ی ده کیلو سنگین‌تر شده بود؟ از اون شبی که باید ۶ کیلومتر تو عمق دشمن می‌رفتید و با دشمن درگیر می‌شدید و اگه موفق نمیشدید دیگه راه برگشتی نداشتید؟ یادته بچه ها رو جمع کردی و براشون حماسی از یک عملیات بی برگشت حرف زدی و دلاشون آماده کردی؟ یادته از عمار براشون گفتی، از فرمانده شهیدشون و ازش خواسته بودی خوش بیاد باز فرماندهی رو دستش بگیره و باز مثل مرد بزنید و بگیرید...؟ یادته گفته بودی اسم رمز عملیات "یا حضرت ام‌البنین" بود و پشت بیسیما فقط ذکر یا ام البنین؟ یادته میگفتی دل تو دلت نبود ولی دلخوشی همه اسم خانم حضرت ام البنین بود؟ یادته می‌گفتی تو اون نیمه های شب، تو اون سختی و سردی، تو همه‌ش از نوع حرکت تاکتیکی نیروها حرص میخوردی و هی از اول ستون میرفتی تهِ ستون و از تهِ ستون میومدی سرِ ستون؟ یادته تو اون نگرانی و پریشونی اسماعیل که حالا بعد از شهادت عمار فرمانده شده بود دستت رو گرفت و بهت گفت:" آروم بگير يه نگاه كن؛ اصن منو تو هيچ كاره ايم خودِ خانم ام البنين سر ستون رو گرفته و داره ميره خودتو جا كن وسط بچه ها و باهاشون برو بگو يا ام البنين..." یادته گفتی با این حرف اسماعیل سِرّ و بی‌حس شدی، یادته گفتی وقتی به خودت اومدی دیدی که دم اذانِ صبحِ و وسط روستای خلصه‌ای بودید که حالا آزاد شده بود و تو پشت بیسیم با بغض و خوشحالی اعلام کردی "به مدد حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها، اذان صبح به افق خلصه"؟ حالا هم من میخوام بهت بگم برادر! آروم بگير! اصن من و تو هیچکاره‌ایم، خود خانم رشته‌ کار رو دست گرفته و اتفاقا رو رقم می‌زنه. ما فقط میخوایم خودمون رو وسط بچه ها جا کنیم که ایندفعه جانمونیم... رفیق سحر نزدیکِ سحرِ روزی که بیسیم دست بگیری و بگی: به مدد حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها، اذان صبح به افقِ قدس... آروم باش عزیزم سحر نزدیکِ سرِ رشته دستِ خودِ خانومِ، ما فقط باید خودمون رو اون وسطا جا کنیم. که اونوقت چه بکشیم و چه کشته بشیم، پیروزیم. اینو حاج ابراهیم گفت...همت. . فقط میمونه یه کربلا سهم من و تو که دلم داره براش پر میزنه...و برات... بر مشامم می‌رسد هر لحظه بویِ کربلا... @sangar_neveshteh_313 https://t.me/bi_to_be_sar_nemishavadd
20.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺کلیپی که خود ابوعباس برای عشقش و رفیق با مرامش ، در سال ۱۴۰۰ در کانال سنگر نوشته گذاشته بود تولدت مبارک با مرام من …🌹 فرمانده تیپ همیشه پیروز سیدالشهداء ۹ تیر ۱۴۰۰
🌹 بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹 سلام✋ عيدت مبارک رفیق...❤️ تو، گل‌رو زدی🌹 پاسدار حریم حرم حضرت زینب‌سلام‌الله‌علیها، جانباز جان‌سپرده‌ی آل‌الله اسیر دستِ عدو الله و به زودی ان‌شاءالله آزاده‌ی سرافرازِ لشگرِ بقیه‌الله... اووووف که تریلی هم نمی‌کشه این‌همه اسم و لقب رو، اما تو چه می‌کشی.... و ما چه میکشیم.... داداش! ابوعباس! میخوام یه اعترافی کنم. تو جلویِ اونها کم نیاوردی ولی من پیشِ دوریت، بُریدم... من دلتنگتم... میدونم به زودی میای، میدونم به زودی میبینمت، و میدونم به زودی میری.... تو آدمِ موندن نیستی دریایی آروم نداری اینقدر کارِ رو زمین مونده داری که... میدونم که دارن صدات میکنن، عمار، میثم، قدیر، مالک، علی، مهدی، مرتضی، عباس، ولی تو بمون لطفا بمون تا دست ما رو هم بگیری و ببری، دستِ ما زمین خورده‌ها رو، دست ما غریب ها رو، دست ما رفقای بی دست و پات رو. بیا، بمون، بگو، بخند، بگیر و ما رو هم ببر. این سپاه سرباز میخواد، من میترسم. بیا و قوت قلبم شو و منم ببر مثل عمار... میدونی که چی میگم؟ من دلتنگتم چشم به راهتم منتظرتم و تو می‌آی به زودی مطمئنم. ابوعباس! کجایی..... نبینمت که غریبی! بیا در آغوشم کدام خانه سزاوار توست جز وطنت؟ بیا بیا که به جان آمدم ز تلخیِ هجر ... 🔻لینک کانال رسمی جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری ( اسماعیل حلب ) 🔰لینک کانال ایتا https://eitaa.com/esmaeilhalab64 🔰لینک کانال ایتا مجموعه خاطرات و روایت https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K 🔰لینک کانال تلگرام https://t.me/amirhoseinhajinasiri