eitaa logo
سَـنـْگَـرِ شُــهَــدا
17 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1هزار ویدیو
44 فایل
✅ لطفا کانال رو به بقیه معرفی کنید... ✅هدف ما از ایجاد کانال گذاشتن پست های مذهبی و خشنودی آقا...🌼🌼
مشاهده در ایتا
دانلود
بیقرارشهادت ●شهید گودرزی چند روز مانده به مرحله دوم اعزام خود گفته بود، بی‌قرارم، نمی‌توانم بمانم و طاقت ندارم. این شهید خیلی به فکر خانواده بود و تنها جایی که خودخواهی کرد بر سر رفتن به سوریه بود. این موضوع را برای خودش خواست و خدا هم مزد خوبی‌هایش را داد. احمد با دوستانش در محل کار رفاقت مثال‌زدنی داشت. نیروهای گردان مقداد بعد از آن که دو گردان حمزه و مقداد ادغام شدند، پیوسته نزد شهید احمد گودرزی بودند. ●اخلاق احمد چنان اثرگذار بود که سبب می‌شد دیگران جلب اخلاقش شوند و بسیار زود با همه ارتباط برقرار می‌کرد و هیچ کس از دستش ناراحت نمی‌شد. وی همیشه در سلام کردن پیشتاز بود و اجازه نمی‌داد در این باره به عنوان نفر دوم قرار بگیرد. 🌷 🌷 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
شهید 14 ساله تاریخ تولد: 12 / 11 / 1345 تاریخ شهادت: 28 / 7 / 1359 محل شهادت: بهنام در تاریخ 12 بهمن 1345 در منزل پدر بزرگش در به دنیا آمد ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار. شهریور 59 بود که شایعه حمله عراقی ها به خرمشهر قوت گرفته بود خیلی ها داشتند شهر را ترک می کردند. بهنام تصمیم گرفت بماند بمباران هم که می شد بهنام 13 ساله بود که می دوید و به مجروحین می رسید. از دست آه می کشید که چرا وعده سر خرمن میدهد مدافعین شهر با کوکتل مولوتف و چند قبضه سلاح (کلاش و ژ3) مقابل عراقی ها ایستاده بودند بعد رئیس جمهور گفته بود که سلاح مهمات به خرمشهر ندهید بهنام میرفت شناسایی چند بارکه اسیر شد بهنام گفته بود ((دنبال مامانم می گردم گمش کردم)) عراقی ها فکر نمی کردند بچه 13 ساله برود شناسایی رهایش میکردند .یکبار رفته بود شناسایی عراقی ها گیرش انداختند و چند تا سیلی به او زدند جای دست سنگین مامور عراقی روی صورت بهنام مانده بود؟ هیچ چیز نمی گفت فقط به بچه ها اشاره می کرد عراقی ها کجا هستند. یک اسلحه به غنیمت گرفته بود با همان اسلحه 7 عراقی را اسیر کرده بود می گفت به شرطی اسلحه را تحویل می دهم که به من حداقل یک نارنجک بدهید به او یک نارنجک دادند. با همان نارنجک دخل یک جاسوس نفوذی را آورد. خودش را خاکی می کرد موهایش را آشفته می کرد و گریه کنان می گشت خانه هایی را که پر از عراقی بود به خاطر می سپرد عراقی ها هم با یک بچه خاکی نق نقو کاری نداشتند گاه می رفت داخل خانه ها پیش عراقی ها می نشست مثل کرولال ها. همیشه یک کاغذ و مداد در جیبش داشت که نتیجه شناسایی را یادداشت می کرد پیش فرمانده که میرفت اول یک نارنجک سهم خودش از غنایم را بر می داشت بعد بقیه را به فرمانده می داد . زیر رگبار گلوله بهنام کاسه آب را تا کنار لب هر کدام بالا می برد تا بچه ها گلویی تازه کنند. او کار خودش را می کرد کنار مدرسه (شهید ) اوضاع خیلی سخت شده بود ناگهان بچه ها متوجه شدند که بهنام گوشه ای افتاده است و از سر و سینه اش خون می جوشید و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور بالاخره در 28 مهر 1359 شهید شد. بهنام در قطعه شهدای شهرستان شهر اجدادش دفن شد و سال 94 بدون نبش قبر به تپه شهدا منتقل شد اولین نوجوان دفاع مقدس شهید بهنام محمدی از بچه ها می خواهم را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند . به خدا کنند . پدر و مادرها فرزندان خود را اهل و در راه خدا بار بیاورید... جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
( ) 17 ساله تاریخ تولد: 4 / 4 / 1344 تاریخ شهادت: 15 / 10 / 1361 محل شهادت: روستای متولد 4 1344 در در خانواده و اهل تسنن بدنیا امد. مادرش ، زنی شیعه که فرزندانش را با به اهل بیت بزرگ کرد. ناهید بعد از پیروزی ، در کردستان با و و همکاری کرد. این همکاری خشم ضد انقلاب، بخصوص را برانگیخت. در اوایل 1360 توسط گروهک کومله ربوده شد. از ربوده شدنش 11 ماه میگذشت که پیکر بی‌جان وی با سری تراشیده و شکسته در سنگلاخهای اطراف هشمیز پیدا شد محل دفن قطعه 28 / ردیف 31 / شماره 13 دفن گردید جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ ┄┅═❁✌️🍁🥀🍁✌️❁═┅┄
🔖 نام : داود نام خانوادگی : مرادخانی نام پــــدر : غیبعلی تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۰۱/۰۱ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۲ فرزند شـغل : پاسدار درجه : سرهنگ دوم ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - حلب🇸🇾 مــزار : گلزار شهـدای زنجان کتاب : «بمان، زندگی کن» توضیحات : رزمنده و جانبــــاز شیمیایی دفاع مقدس، باجناق شهید دفاع مقــــدس «علی الله سلیمی»، فرمانده گردان تخریب تیپ۳۶ انصارالمهدی(عج) ┄┅─✵🕊✵─┅┄ جهت تعجیل در فرج آقا و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄