با رفقا به کوه رفته بودند و بعد از نماز مغرب و عشاء، هنگام خواندن دعای توسل، وقتی نام مبارک #امام_زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را برد، صدای هقهق گریهاش به آسمان بلند شد. کافی بود اسمش را بشنود؛ هم اشک در چشمش حلقه میزد و هم اشک همه را در میآورد و با سوز خاصی میخواند:
🌹بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو
🌹بهشت را فروختم به نیمی از نگاه تو
🌹اگر که نیست باورت بیا که روبه روکنم
🌹بدان امید زندهام که باشم از سپاه تو😭
📚وصال، خاطرات #شهیدحجتالاسلام_جلال افشار🌹
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨