~🕊 #عاشقانه_شهدا 🔸بعضےازروزاےجمعه تلفن همراهش خاموش بود📱📵 🔸وقتےدلیلش رومیپرسیدم🤔 میگفت: 🔸ارتباطم روبا دنیاکمترمیکنم 🌏 🔸تا زمانم رابراے امام زمان بگزارم🌻 اینگونه شاید کمےمفیدباشم💔 #شهید_محسن_حججے❤️🕊 #روایت_همسر_شهید🌸 @sangareshohadaa

#تلنگر💥 ✨خیلے روی حق الناس دقت داشت؛ ✨به عنوان مثال براے خرید میوه وقتے مے خواست میوه جدا کند ✨آنقدر حواسش بود که اگر ناخنش به میوه اے مے خورد ✨همان را برمے داشت که نکند به اندازه ذره اے حق الناس شده باشد. #شهید_عبدالرضا_مجیری❤️🕊 #روایت_همسر_شهید🌸

#روایت_عشق💕 گفت: ♡وقتے من  را گذاشتید توے قبر،یڪ مشت خاڪ بپاش بہ صورتم ... ♡پرسیدم چــرا؟ ♡گفت: براے اینڪہ بہ خودم بیایم و ببینم دنیایے ڪہ ♡بهش دل بسته بودم و بہ خاطرش معصیت مے کردم یعنے همین #شهید_منوچهر_مدق❤️🕊 #روایت_همسر_شهید🌸

#عاشقانه_شهدا💕 🔹مرتضی میگفت: 🔸من به جايی برسم كه خدا من را باانگشتش نشان دهد 🔹وبگويد اين مرتضی را كه می‌بينيد 🔸عاشقش شده و خونبَهايش را با شهادت دادم!! 🔹من هم شوخی میكردم و میگفتم بنشين تا خداعاشقت شود😄 🔸میگفت فاطمه 🔹آخر می‌بينی خدا چه جورعاشقم میشود! 🔸من از مرتضی دعای شهادت نديدم . میگفتم : تو خودت را برای خدا میگيری😉 🔹میگفت : بله اين قشنگ است كه خدا بگويد از تو خوشم آمده، بيا پيش خودم..🌿 🔸انشاءالله به جايی برسيم كه خدا بيايد سراغمان،❤️ 🔹چنان دلبری كنيم كه خدا بگويد اين برای من است🙃 #شهید_مرتضی_حسین_پور🕊❤️ #روایت_همسر_شهید✨

「🌻⃟🌿」 اولین‌بارڪه‌میخواست‌بره آینه‌قرآن‌گرفتم‌براش‌/قرآن‌روبوسیدوبازکرد ترجمه‌آیه‌روبرام‌خوند🙃 ولی‌بارآخری‌کہ‌میخواست‌بره وقتی‌قرآن‌روبازکرد، آیه‌روترجمه‌نکرد!! گفتم‌سعیدچراترجمه‌نمیکنی؟! روبه‌من‌کردوگفت: اگه‌ترجمه‌آیه‌روبهتون‌بگم‌ناراحت‌نمیشین؟! گفتم: نه... گفت:آیه‌شهادت‌اومده،من‌به‌آرزوم‌میرسم🙃 #شهید_سعید_بیاضی_زاده🌿 #روایت_همسر_شهید♥️ 〖-سَیّدۍ‌أَنْتَ‌ڪَمَا‌أُحِبُّ فَاجْعَلْنِے‌ڪَمَا‌تُحِبُّ...〗 『@sangareshohadaa』